صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فعالیت جبهه ملی

تاریخ سند: 17 شهریور 1343


موضوع: فعالیت جبهه ملی


متن سند:

شماره: 6824 /7/ﻫ تاریخ:17 /6 /1343
موضوع: فعالیت جبهه ملی


روز جاری با حبیب‌اله ذوالقدر1 که از فعالین جبهه ملی است ملاقات نمودم. مشارالیه اظهار می‌داشت به قرار اطلاع دکتر مصدق موفق شده است همکاری اللهیار صالح را در کادر جبهه ملی جلب نماید.
نظریه مأمور. قبلاً بین آقای دکتر مصدق و اللهیار صالح اختلافاتی روی‌ داد که منجر به برکناری اللهیار صالح از جبهه ملی شد. چنانچه آقای صالح بار دیگر فعالیت خود را به نفع جبهه ملی آغاز نماید، با توجه به نفوذ نامبرده در بین افراد جبهه ملی و احترامی که عناصر دولت آمریکا برای این شخص قائلند،2 احتمال دارد جبهه ملی از این رکود فعلی بیرون آید و فعالیت تازه‌ای را آغاز نماید. با اینکه عوامل دولت آمریکا معناً جبهه ملی را تأیید می‌نمایند، بعید نیست که در بهبود روابط آقای دکتر مصدق و اللهیار صالح از طرف آنها اعمال نفوذی شده باشد.
آقای عطارپور.
1. بهره‌برداری
2. در صورت لزوم ... هرگونه اطلاعات تکمیلی
3. تکثیر ملصق به عکس
عیناً به استحضار ریاست بخش 312 برسد. ثابتی 23 /6 /43

توضیحات سند:

1. حبیب‌الله‌ ذوالقدر فرزند على‌اکبر، در سال 1282 ش در شهرستان اصطهبانات به دنیا آمد. تحصیلات را تا دوم متوسطه ادامه داد و مقدارى نیز مقدمات عربى خواند و سپس به استخدام اداره اوقاف شیراز درآمد.
مشارالیه در سال 1341ش، در معرفی خود نوشت: «در اواخر سال 28، در آغاز طلوع جبهه ملى، به اتهام نوشتن یک سلسله مقالات در روزنامه شبیخون ـ که از روزنامه‌هاى محلى شیراز است ـ در حدود یک ماه بازداشت شدم. در سال 32، به اتهام روزنامه‌نویسى و طرفدارى از مصدق، بازداشت و پس از ده روز آزاد شدم. از سال 28، با جبهه ملى همکارى نمودم؛ به حزب زحمتکشان و نیروى سوم وابسته شدم ... و تا آخر بهمن سال 32 ـ که در فارس بودم ـ ارتباط و همکارى صمیمانه‌ای با جبهه ملى داشتم و از 30 تیر 39 ـ که مجدداً جبهه ملى شروع به فعالیت کرد ـ در میتینگ‌ها حاضر و با سران جبهه ملى ارتباط برقرار نمودم... از سال 24، روزنامه جهان‌نما را، در شیراز زیر نظر داشته و منتشر مى‌کردم... در اواخر سال 28، امتیاز روزنامه شبیخون را به نام خانمم گرفتم... در سال 31 یا اوایل 32، آن را به نام هنگامه روز، در سه چهار شماره منتشر کردم...»
حبیب‌الله‌ ذوالقدر ـ که به اتهام عضویّت در حزب توده، دستگیر و پس از سه ماه، با ضمانت موسى صادقى و مرتضى حکمت (نماینده مجلس شورای ملی) آزاد شده بود، در نامه‌اى به رکن 2 ارتش، نوشت: «این‌جانب، عضو حزب نیروى سوم شیراز بوده و خاطر محترم مستحضر است که روش حزب مزبور، همواره مخالف حزب منحله توده بوده است...» مشارالیه که در سال 1332 به تهران آمده بود و در اوقاف تهران مشغول به فعالیت بود، در سال 1340 از طرف وزیر فرهنگ، به ریاست اوقاف تهران منصوب شد و مدتى نیز کفالت اداره تحقیق اوقاف را به عهده داشت.
او که مدیریت روزنامه صرصر را نیز به عهده داشت، در سال 1344ش بازنشسته شد و در سال 1349ش، از طرف نیروى هوائى ارتش، متصدى دفتر بیمارستان جرجانى شد.
حبیب‌الله‌ ذوالقدر که دارای طبع شعر نیز بود و تخلص «تابناک» رای برای خود برگزیده و به عنوان «شاعر جبهه ملى» شهرت یافته بود، در سال‌هاى بعد، همواره در جلسات اعضای جبهه ملی و همچنین در سال 1356ش، در جلسات منزل شاپور بختیار شرکت داشت.
مشارالیه در دی ماه سال 1367ش از دنیا رفت.
اسناد ساواک. پرونده انفرادى و جبهه ملی به روایت اسناد ساواک
2. در اصل: غائلند

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 210

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.