صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : حاج شیخ محمدرضا صالحی

تاریخ سند: 15 بهمن 1345


موضوع : حاج شیخ محمدرضا صالحی


متن سند:

شماره : 413 /315 شیخ محمدرضا صالحی فرزند شیخ علی اصغر صالحی روز دوشنبه دوم مهرماه 45 به نیویورک وارد شد ابتدا از کسانی که به وی نزدیک شده بودند اطلاعاتی راجع به مسجد اسلامی 1 ویورک ، 5نیویورک خواستند توسط یکی از مستقبلین از ایشان سئوال شد، غرض از این مسافرت چیست؟ ایشان پاسخ دادند قبلاً حوزه علمیه قم مشغول مطالعه بود تا مسجدی را در نیویورک به وجود آورد و اگر این کار عملی گردید در سایر شهرهای آمریکا مانند باستون ـ شیکاگو ـ لوس آنجلس نیز اقدام به تأسیس مسجد نماید.
پس از چندی حوزه علمیه قم صلاح دانستند که در این مورد اقدام فوری بشود.
لذا قرعه به نام ایشان اصابت نمود و نامبرده به نمایندگی از طرف آیت اله گلپایگانی به نیویورک عزیمت نموده است (مشارالیه دستخط آیت اله گلپایگانی را ارائه دادند) سپس اضافه نمودند که حوزه علمیه قم حاضر است تا ماهی سه هزار دلار کمک نماید و علاوه بر آن قادر است زمین بخرد و مسجدی با خرج چهارصد هزار دلار بسازد.
ضمنا اطلاعات تکمیلی در مورد شیخ محمدرضا صالحی به شرح زیر می باشد.
1ـ حساب بانکی در نیویورک باز نموده و مبلغ دو هزار و پانصد دلار به حساب ریخته است.
2ـ مبلغ پانزده هزار ریال پول ایرانی با خودش همراه دارد.
3ـ اخیرا نامه ای جهت آیت اله گلپایگانی ارسال داشته است.
4ـ فعلاً در یک هتل زندگی می کند و مشغول فراگرفتن زبان انگلیسی است.
5ـ به اتفاق عده ای نماز روز جمعه 27 آبان را خوانده است.
6ـ تصمیم دارد نیمه اول شعبان را جشن بگیرد (در مسجد اسلامی نیویورک) 7ـ اکثر وقت خودش را صرف دید و بازدید و مطالعه امور مسجد می نماید.
8ـ به کنسولگری ایران مراجعه و با آقای نژاد مدتی صحبت نموده است.
9ـ چند روز قبل از اینکه به نیویورک عزیمت نماید به منزل دکتر بقائی مراجعه نموده و تا سفارش کتبی جهت یکی از اعضا حزب در آمریکا صادر نماید.
توضیح منبع : برنامه شیخ این است که مطالعه نماید به حوزه علمیه قم گزارش نماید و مسجدی درست کند و مدت 2 ماه خودش بماند و بعد برود ایران اگر شخصی در این مدت پیدا شد که مسجد را اداره کند وگرنه از ایران حوزه علمیه قم یک نفر را خواهند فرستاد.
اما کار شیخ به این سادگی نیست.
حتما به جائی غیر از حوزه علمیه قم بستگی دارد، زیرا حوزه علمیه قم پول ندارد و طلبه ها گرسنه هستند نان شب ندارند چطور شده یک دفعه به فکر اسلام آن هم در نیویورک در بین یک عده دانشجوی بی دین افتاده اند.
لذا باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد.
تمام حرفهای شیخ راجع به حوزه علمیه قم و مدارک او و نمایندگی او و مکاتبات او با آیت الله گلپایگانی بی اساس است.
فقط برای گم کردن راه هست.
قطعا شیخ نمایندگی از جانب دیگری دارد و حوزه علمیه قم بهانه است.
شاید از جانب عربها باشد ولی شواهدی موجود نیست که از جانب عربها باشد شاید از جانب خمینی باشد.
شیخ آدم نسبتا باسوادی است ولی انگلیس نمی داند و این خودش بزرگترین عیب کار است.
ابدا نه کسی را درست می شناسند و [ناخوانا] نیویورک را بلد نیست چون تازه وارد است دو سال طول می کشد تا راه خودش را پیدا کند.
از خودش بدگمان است و وحشت زده است و هرجا می رسد می گوید آقا من نماینده حوزه علمیه قم هستم.
خود این امر ثابت می کند که حاج شیخ نماینده واقعی حوزه نیست بلکه مأموریت دیگری دارد شخص واردی به سیاست نیست به عبارت ساده تر زیر پاکش نیست.
به جای پرسیدن خودش دوست دارد منبر برود.
حرف بزند او کار را غلط شروع کرده است.
اصولاً ایجاد یک مسجد در نیویورک کار ساده ای نیست و از عهده فکر یک نفر خارج است.
امکان دارد شیخ پولی خرج کند ولی به جایی نخواهد رسید.
فیش و سابقه آیت اله محمدرضا گلپایگانی بایگانی شود.
15 /11 /5.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 296



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.