اولین سالگرد واقعه 15 خرداد 1342 به مثابه زنگ خطری بزرگ در گوش حکومت پهلوی به صدا درآمد. اساس دین با ظلم و ستم شاهنشاهی همخوانی نداشت ؛ بر این اساس «خمینی» نیز آشتیناپذیر مینمود. وقایع پس از سالگرد واقعه ؛ به ویژه بازتاب اعلامیه صادر شده توسط امام و تنی چند از مراجع، رژیم را به تصمیم قاطعتری واداشت. وقایع بیرون از کشور ؛ به ویژه تغییرات حاصله در کرسی حکومت ایالات متحده امریکا، در اتخاذ تصمیم از سوی حکومت پهلوی دوم که دربست در اختیار آنان بود، نقش به سزایی داشت.
ترور جان اف کندی و ورود لیندون جانسون به کاخ سفید روابط ایران و ایالات متحده را وارد مرحله تازهای کرد. تغییر در هیئت حاکمه امریکا و کنار رفتن کندی از صحنه سیاست این کشور، فشارهای وارده بر ایران را از سوی دمکراتها به شدت کاهش داد و راه را برای شدت عمل هر چه بیشتر از سوی محمدرضا پهلوی هموار ساخت. جانسون به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم در کشورهای حیطه غرب، هرگونه شدت عملی را جایز میشمرد و همین امر باعث شد تا محمدرضا پهلوی پس از سفرش به ایالات متحده در چهارده خرداد 1343 که به همراه همسر سومش (فرح دیبا) انجام میگرفت ؛ راهِ در پیش گرفته علیه روحانیت و دین را بیش از پیش شدت بخشید.
در مقابل حکومت که با شمشیر از روبسته وارد میدان شده بود ؛ امام و مردم نیز لحظهای آرام ننشستند. کشمکشها ادامه داشت تا در 21 مهر 1343 ماده واحده منضم به قرارداد وین در یک جلسه پر سروصدای مجلس شورای ملی سرانجام به تصویب رسید. با تصویب این قانون مستشاران نظامی امریکا در ایران از مصونیتها و معافیتهای قرارداد وین استفاده خواهند کرد ؛
این جلسه مجلس شورای ملی تا نیمههای شب به درازا کشید.
دولت ایالات متحده امریکا از اوایل نخستوزیری اسداللّه علم ؛ ادامه حضور نیروهای نظامی امریکایی ـ مستشاران ـ و اعضای خانواده آنها را مشروط بر معافیت از شمول قوانین قضایی ایران کرده بود و قبول این درخواست یعنی احیای کاپیتولاسیون.
لایحه مصونیت مستشاران و دیگر افراد تبعه امریکا در ایران ؛ 13 مهر 1342 در کابینه علم تهیه و مرداد ماه 1343 در مجلس سنا و 21 مهر 1343 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید.
کویلر یونگ، استاد دانشگاه پرینستون امریکا، در مقالهای که در آوریل 1965 م. در نشریه دانشگاهی هاروارد انتشار یافت، در مورد واکنش مردم ایران پس از انتشار خبر تصویب قرارداد در مجلسین نوشت «برای درک عمق نارضایتی ایرانیان، باید چند هفته پس از آن، از ایران دیدن میکردید.» این نوشته اشاره به وضعیت ایران پس از تصویب لایحه دارد.
یازده روز پس از تصویب این قانون، وام دویست میلیون دلاری یک بانک امریکایی به تضمین دولت ایالات متحده و به نشانه سپاسگزاری از حکومت پهلوی، به ایران اختصاص یافت.
در چهارم آبان 1343؛ یک روز پس از تصویب وام امریکا به ایران، امام (ره) که در منزل مسکونیاش در قم نیز تحت نظر شدید امنیتی قرار داشت، طی یک سخنرانی تاریخی، به مخالفت با این قانون برخاست. در این سخنرانی، شاه مورد انتقاد و حمله مستقیم امام بود ؛ همچنین دولت و مجلس نیز فاسد و دستنشانده امریکا و اسراییل و دشمن مردم ایران و اسلام معرفی شدند.
این سخنرانی در تاریخ معاصر ایران، اهمیت به سزایی یافت و از اهمیت آن حتی در روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی کاسته نشد. نسل نو به پا خاسته به فرمان امام، این سخنرانی را دست به دست، سینه به سینه و نوار به نوار برای دیگران نقل کرده و از آن بهرهها گرفتند.
چهره امام در سخنرانی برافروخته و متأثر بود. این سخنرانی با «انّا للّه و انّا الیه راجعون» آغاز شد و گریه همه حاضرین را در پی داشت. جملات و عبارات امام (ره) بسیار کلیدی بود.
بعضی از عبارتها چنین بود :
«من تأثرات قلبی خود را نمیتوانم اظهار کنم، قبل من در فشار است] ... [من با تأثرات قلبی روزشماری میکنم، چه وقت مرگ پیش بیاید، ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردند، عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند، ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند ]... [عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند ]...] اگر یک خادم امریکایی، یا یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پای خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد [...]
آقایان اعلام خطر میکنم [...] معلوم میشود برای ما خوابهایی دیدهاند از این بهتر چه خواهند کرد؟ واللّه گناهکار است کسی که داد نزند، واللّه مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند، ای سران اسلام به دادِ اسلام برسید ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به دادِ اسلام برسید، رفت اسلام. ای ملل اسلام! ای سران ملل [...] به داد ما برسید. ای شاه ایران! به دادِ خودت برس![...]».
متن سخنان امام، و اعلامیه شدیداللحنی را که امام به همین مناسبت منتشر کرده بودند مخفیانه چاپ شده و در تهران و شهرستانها پخش گردید و مردم با دیده شگفت و تحسین بدان نگریستند. در پی این سخنان، روز نهم آبان 1343، منصور ـ نخستوزیر ـ در مجلس سنا به آن پاسخ داد. وی این سخنان را تحریکآمیز و تأسفانگیز دانست و از قانون مصونیت سیاسی مستشاران نظامی و دیگر امریکاییانِ مأمور خدمت در ایران دفاع کرد.
پس از سخنان منصور، در سیزدهم آبان 1343؛ نخستین دقایق بامداد ؛ عدهای کماندو چترباز به خانه امام در قم حمله کرده و ایشان را با اتومبیل، مستقیما به فرودگاه تهران انتقال دادند. امام (ره)، قبل از طلوع آفتاب، به همراه یک مأمور امنیتی به ترکیه تبعید شد. آیتاللّه مصطفی خمینی نیز که در منزل آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی به سر میبرد، دستگیر شده و به زندان قزلقلعه اعزام گردید. در پی تبعید حضرت امام (ره) کشور به حالت نیمه تعطیل درآمد ؛ درسهای حوزه علمیه، نمازهای جماعت، بسیاری از مراکز تجاری و بازار به حالت تعطیل درآمده و حدود یک ماه به طول انجامید. ساواک، طی اطلاعیهای، علت تبعید امام را در رادیو چنین برشمرد : «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافی، چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا از تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید. سازمان اطلاعات و امنیت کشور»
با تبعید امام، فصل دیگری از مبارزات مردم آغاز شد ؛ فصلی که با فراز و نشیبهای فراوان، پس از حدود 15 سال، در 12 بهمن 1357 به بار نشسته و شکوفه داد.