تاریخ سند: 9 مرداد 1342
متن سند:
آقای مظاهری منبر رفت در مورد آقایان حکیم، گلپایگانی، خوانساری،
شریعتمداری و میلانی و خمینی صحبت زیاد و رشته سخن را کشید در مورد
مراجع تقلید و گذشته که آقای آیت الله علامه مجلسی و آیت الله علامه حلی و
بحرالعلوم که چندین سال زحمت کشیدند و رابطه مستقیم یا غیرمستقیم با امام
زمان داشتند اما یک نفر
خانم باز و عرق خور که مثلاً
در آبشار به سلامتی پدرش
شیشه را بالا می کند و از
طرفی با زنها رقص و دانس
می رود ادعا می کند من امام
زمان را دیده ام آقا چرا این
حرفها را می زنید؟ این
حرفها حق امام و مرجع
تقلید است.
یعنی چه؟ سپس
گفت آقایان زیاد متأثر و
متأسف نباشید، دعای شما
دیر یا زود اثری دارد.
خداوند دیرگیر و سخت گیر
است.
همین طوری که تاریخ
گذشته از هارونها و
ابوالجهل ها و منصور دوانقی حکایت می کند، تاریخ امروز آینده هم از امروز
حکایت خواهد کرد.
پیغمبر اسلام در اغلب جنگها کشته می داد و شکست
می خورد اما می دانست پیروزی با حق است.
من و شما هم می دانیم پیروزی با
ماست و بیایید و متوسل شوید به امام زمان و بخواهید فرزندش را از زندان آزاد و
این غائله را به سود مسلمین خاتمه دهد.
برابر با اصل است 9 /5 /42
بایگانی شود تا دستور برسد.
رضوی
توضیحات سند:
یک نسخه رونوشت برداشته شد.
خلاصه اظهارات آقای مظاهری دیشب در ساعت 2030 روز 9 /5 /42 در مسجد جوبشاه طی 5 ـ 1054 ـ 1 ـ 5 ـ 9 /5 /42 از
شهربانی رسیده است ـ اصل در فرمانداری.
ابوالفضل معزی
12 /5 /42
منبع:
کتاب
بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 64