تاریخ سند: 23 دی 1343
درباره: محمدمهدی فرزند ابوالمکارم شهرت ربانی رانکوهی
متن سند:
از: شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات) تاریخ: 23 /10 /43
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور1 شماره: ۱۷۸۵ ـ ۱۲ ـ 457
درباره: محمدمهدی فرزند ابوالمکارم شهرت ربانی رانکوهی
برابر گزارشهای واصله که رونوشت آن به ضمیمه ایفاد میگردد نامبرده بالا که خود را محصل علوم دینی در قم دارای شناسنامه شماره ۲۳۵۷ اهل رودسر ۱۳۱۷ ساکن شهرستان مزبور (قم) معرفی میکند روز ۲۰ و 21 /10 /43 در گرمخانه مسجد جامع وعظ و ضمن سخنان خود اظهار داشته (از مردم مالیات گرفته میشود و معلوم نیست به چه مصرفی میرسد و روزی خواهد رسید که به این زورگوییها جواب بدهند).
مشارالیه وسیله مأمورین به شهربانی کل دلالت از او بازجویی مفاد گزارش واصله را تکذیب میکند. سابقه نامبرده بررسی، طبق پیشینه موجود مشارالیه در اوایل سال جاری در کاشان به منبر رفته ضمن اشاره به جریان ۱۵ خرداد به دولت حمله و مردم را نیز تحریک نموده که وسیله شهربانی محل دستگیر به ساواک قم تحویل و به مرکز اعزام گردیده و برابر نامه شماره 12821 /321-4 /6 /43 آن سازمان با تبدیل قرار آزاد شده است.
علیهذا با ارسال عین پرونده متضمن اوراق بازجویی واعظ مزبور نیز اعزام میگردد خواهشمند است دستور فرمایید از نتیجه اقداماتی که درباره وی به عمل میآورند شهربانی کل را آگاه فرمایند. %ل
از طرف رئیس شهربانی کل کشور ـ سپهبد نصیری
نام مشارالیه به دفتر زندانیان داده شد. 24 /10 /43
توضیحات سند:
1- سازمان اطلاعات و امنیت کشور با نام اختصاری «ساواک» در سال ۱۳۳۵ ش توسط ۱۰ نفر از مستشاران آمریکایی مطابق سازمان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ایجاد شد: با این تفاوت که چون فعالیت خارجی ایران ناچیز بود سازمان مستقلی همچون «سیا» که عهده دار اطلاعات خارجی باشد به وجود نیامد بلکه مسئولیت اطلاعات خارجی و وظائف امنیت داخلی به عهده یک سازمان نهاده شد و نام آن را «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» گذاردند. در واقع ساواک تلفیقی از دو سازمان «سیا» (C.I.A) و اف، بی، آی (F.B.A) بود. تشکیلاتی که توسط مستشاران آمریکایی پایهریزی شد متشکل از ۱۱ بخش زیر بود: ۱- رئیس ساواک؛ ۲- معاون یکم (عملیاتی): ۳ ـ معاون دوم (اداری): ۴- اداره کل یکم (امور اداری): ۵ ـ اداره کل دوم (کسب اطلاعات خارجی): ۶ ـ اداره کل سوم (امنیت کشور): ۷ ـ اداره کل چهارم (حفاظت پرسنل و اسناد و اماکن): ۸ ـ اداره کل پنجم (امور فنی)؛ ۹ ـ اداره کل ششم (امور مالی): ۱۰ ـ اداره کل هفتم (بررسی اطلاعات خارجی): ۱۱ ـ اداره کل هشتم (ضد جاسوسی). (فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۱، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۰). در طول دوران ۲۲ ساله ساواک چهار نفر بر این سازمان ریاست کردند.
نخستین رئیس ساواک سپهبد تیمور بختیار بود که از بدو تأسیس ساواک تا اسفند ۱۳۳۹ ش بر این سازمان فرمان رانده و با قساوت و خشونت تمام به سرکوب مخالفان شاه پرداخت. پس از او سرلشکر حسن پاکروان به سمت رئیس ساواک منصوب گردید و همزمان حسین فردوست با حفظ سمت رئیس دفتر ویژه اطلاعات به قائم مقامی ساواک گماشته شد و از سوی شاه اختیارات تام گرفت تا ساواک را تجدید سازمان کند. حسین فردوست که تا فروردین ۱۳۵۰ ش قائم مقام ساواک بود مدعی است در امور عملیاتی این سازمان هیچ نقشی نداشته است و تنها به آموزش پرسنل و سازماندهی مجدد ساواک میپرداخته است و میگوید رئیسان ساواک نیز در امور سازماندهی و آموزش و حوزه کاری او هیچ دخالتی نداشتند. شاه سرلشگر حسن پاکروان را بعد از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش به دلیل غافلگیری ساواک از کار برکنار و سرلشگر نعمتالله نصیری را به جانشینی او منصوب کرد. دوران فرماندهی نصیری بر ساواک که تا بهار ۱۳۵۷ ش ادامه یافت اوج فعالیت ساواک در دستگیری، شکنجه و سرکوب مخالفان رژیم است. نصیری این سازمان را به مخوفترین و وحشتناکترین نهاد رژیم مبدل کرد. با اوجگیری قیام مردم مسلمان ایران شاه مجبور شد مهره منفور و بدنام خود در ساواک یعنی ارتشبد نصیری را بر کنار و سپهبد ناصر مقدم را بهجای او منصوب کند. اما پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 به موجودیت ساواک و ریاست آن خاتمه داد. حسین فردوست تاریخ ساواک را به 4 دوره تقسیم میکند: دوره نخست از تأسیس رسمی ساواک در اسفند 1335 تا برکناری تیمور بختیار از ریاست ساواک در اسفند 1339، این دوره را دوره ایجاد و راهاندازی ساواک توسط مستشاران آمریکا میداند. دومین دوره را دوران قائممقامی خود در ساواک از ابتدای سال 1340 ش تا فروردین 1350 ش تا فروردین 1350 ش میداند. وی تحولات ساواک در این زمان را چنین برشمرده است: 1- تصفیه ساواک از هواداران تیمور بختیار و تبدیل آن به یک سازمان صددرصد وفادار 2- تبدیل ساواک به صورت یک سازمان منظم و آموزشدیده و نیز مرخص کردن محترمانه مستشاران آمریکایی و استخدام مربیان و استادان علاقهمند اسرائیلی بهجای آنان. به عقیده فردوست سومین دوره ساواک با خروج او از ساواک آغاز شد و این سازمان دربست در اختیار نصیری، سرلشگر علی معتضد و پرویز ثابتی قرار گرفت به مرکز همه بند و به ستهای سیاسی و اوج شهرت و بدنامی رسید. وی چهارمین دوره را دوره سقوط و زوال ساواک میداند که با برکناری نصیری شروع میشود (همان، ص 423-424).
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک صفحه 58