تاریخ سند: 27 تیر 1351
موضوع: سخنرانی ناصر مکارم شیرازی1 در مسجد ارک
متن سند:
به: 312 شماره: 13048 /20 ه 12
از: 20 ه 12
نامبرده بالا از ساعت 2030 الی 2130 روز 21 /4 /51 در مسجد ارک به منبر رفت و ضمن صحبتهای مذهبی به سئوال شرکتکنندگان درباره کشتن حیوانات حلال گوشت پاسخ داد و مجلس ختم شد تعداد شرکت کنندگان حدود سه هزار نفر میشد.
ضمناً در مسجد ارک کتب زیادی از قبیل سید جمال.
نوشتههای مکارم شیرازی مزدوران استعمار در لباس مذهب، وحی و نبوت و غیره به معرض فروش گذاشته شده است.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: نظری ندارد.
آمال
نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
پاد
75281 ضمیمه و بایگانی شود.
24 /12 /51
دایره علمیات
بهرهبرداری شود.
28 /4
توضیحات سند:
1ـ آیتالله ناصر مکارم شیرازی فرزند علی محمد در سال 1305 شمسی در شیراز، در خانوادهای مذهبی و دوستدار خاندان پاک پیامبر اسلام (ص) چشم به جهان گشود.
پدرش در آغاز تاجر بازار ایران و هند بود و کمکم به کاسبی در بازار وکیل شیراز پرداخت.
مادرش نیز از زنان پاکدامن و مؤمن بود که در دوران کهولت نیز از حافظۀ سرشار برخوردار بود و بسیاری از حوادث گذشته را به خوبی در خاطر داشت.
پدر و اجداد آیتالله مکارم شیرازی همه از نیکان و بزرگان شهر شیراز بودند.
تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود را در شیراز به پایان برد.
استعداد سرشارش در آموختن باعث شده بود که همواره از شاگردان ممتاز کلاس باشد و گاه دو پایۀ تحصیلی را در یک پایه تمام کند.
او پس از دبیرستان آمادۀ کسب علوم و معارف دینی شد.
سقوط حکومت رضاخان، شرایطی را فراهم آورده بود که روحانی مبارز و مرجع تقلید بزرگ شیراز آیتالله سید نورالدین حسینی شیرازی دیگر بار حوزههای علمیۀ شیراز را رونق بخشید و جوانان را به کسب معارف اسلامی تشویق کرد؛ به گونهای که پانصد نفر در یک نوبت، عازم حوزههای علمیه شدند.
آیتالله العظمی مکارم شیرازی یکی از عوامل شیفتگی خود به کسب علوم دینی را سخنان و جاذبۀ مرحوم نورالدین حسینی شیرازی میداند.
او با ورود به حوزۀ علمیۀ شیراز، به سرعت درسهای مقدمات و سطح را نزد آیتالله موحد فرا گرفت و در مدتی نزدیک به چهار سال، درسهای سطح را به پایان رسانید که این خود نشان از استعداد سرشار و تلاش خستگی ناپذیر وی دارد.
در طی این سالها، او به تدریس درسها به دیگر طلاب میپرداخت، به گونهای که به گفتۀ خود، در روز هشت ساعت تدریس میکرد و در هجده سالگی حاشیهای بر کتاب گران سنگ کفایۀالاصول که از کتابهای مشهور و دشوار علم اصول است، نگاشت.
در هجده سالگی وارد حوزۀ علمیۀ قم شد و در درس خارج استادان و علمای بزرگ آن شرکت نمود و برای آشنایی با دیدگاههای فقهی و اصولی عالمان نجف اشرف، به آن دیار سفر کرد.
او پس از بهرهگیری فراوان از عالمان نجف و شرکت در درسهای خارج آنان، در 24 سالگی موفق به کسب درجۀ اجتهاد از آنان شد و در سال 1330 به دلیل نبود امکانات به ایران بازگشت و عازم حوزۀ علمیه قم شد.
ایشان در دوران تحصیل خود، از محضر استادان بسیاری بهره برد: بخشی از درسهای مقدمات و سطح خود را نزد آیتالله موحد در شیراز فراگرفت و همواره از درسهای اخلاق و سخنرانیهای آیتالله العظمی سید نورالدین حسینی شیرازی تا زمان حیات وی بهره برد.
در قم نیز به درس خارج آیتالله العظمی بروجردی میرفت و هوش، ذکاوت و پشتکار وی همواره مورد تحسین آن مرجع بزرگ قرار میگرفت.
ایشان همچنین در درسهای حضرات آیات عظام حجت کوه کمرهای و محقق داماد شرکت میجست.
با ورود به نجف به درس خارج آیتالله العظمی خوئی رفت؛ اما تنها به درس وی اکتفا نمیکرد و همواره در بین راه و در مسجد مشکلات درسی خود را از وی میپرسید و آیتالله خوئی نیز با آرامش و بزرگواری به او پاسخ میگفت.
علاوه بر این، وی در درس آیتالله العظمی سید محسن حکیم نیز شرکت میکرد.
هنگام بازگشت از نجف بر آن شد تا از برخی علمای آن دیار، اجازۀ اجتهاد دریافت کند و به کسب اجازۀ اجتهاد از آیتالله اصطهباناتی و آیتالله کاشفالغطاء موفق شد.
او در دورۀ تحصیل با بسیاری از فضلا به مباحثه میپرداخت که از جملۀ آنان آیتالله دکتر بهشتی، امام موسی صدر و آیتالله شبیری زنجانی را میتوان نام برد.
ایشان تاکنون فعالیتهای علمی و فرهنگی فراوانی انجام داده است.
وی نزدیک به چهل سال به تدریس فقه و اصول در سطح عالی (خارج) پرداخته و در این مدت، شاگردان بسیار مبرزی تربیت کرده است که بسیاری از آنان هم اکنون در پستهای کلیدی کشور یا در حوزههای علمیه به خدمت مشغولند.
او از آغازین سالهای جوانی تاکنون به تألیف و نگارش کتابهای دینی اشتغال دارد؛ به گونهای که درآمد و مخارج زندگی او از این راه تأمین میشود و از وجوه شرعی برای معیشت خود استفاده نمیکند.
نشریۀ «مکتب اسلام» که از قدیمیترین نشریات است، حاصل تلاش او و برخی از فضلای حوزه است.
این نشریه، اولین مجلۀ حوزه است که حدود چهل سال است که منتشر میشود و در آن مقالههای گوناگون از فضلا و علمای حوزۀ علمیه به چاپ میرسد.
آیتالله مکارم شیرازی، تاکنون کتابهای بسیاری نگاشتهاند که ذکر همۀ انها در این مختصر نمیگنجد و تنها برخی از آنها را برمیشماریم:
1ـ تفسیر نمونه (نزدیک به 30 جلد)، 2ـ تفسیر موضوعی پیام قرآن (نزدیک به 10 جلد)، 3ـ فیلسوف نماها، 4ـ مدیریت و فرماندهی در اسلام، 5- زهرا، برترین بانوی جهان، 6ـ زندگی در پرتو اخلاق، 7ـ جلوۀ حق، 8- عود ارواح و ارتباط با ارواح، 9- پرسشها و پاسخها، 10ـ خطوط اصلی اقتصاد اسلامی، 11- انگیزۀ پیدایش مذاهب، 12- خدا را چگونه بشناسیم، 13- آفریدگار جهان، 14ـ رهبران بزرگ و مسئولیتهای بزرگتر، 15- قرآن و آخرین پیامبر، 16- معاد و جهان پس از مرگ، 17- عقیدۀ یک مسلمان، 18- مهدی، انقلابی بزرگ، 19ـ ارزشهای فراموش شده، 20- پایان عمر مارکسیسم، 21- آخرین فرضیههای تکامل22- آیین ما (ترجمۀ اصلالشیعه)23ـ پنجاه درس اصول عقاید برای جوان24- سرگرمیهای خطرناک 25ـ نماز، مکتب عالی26- معراج، شقالقمر، عبادت در قطبین، 27- معمای هستی28- فلسفۀ شهادت، 29- اسرار عقب ماندگی شرق، 30- چهرۀ اسلام در یک بررسی کوتاه، 31ـ در جست و جوی خدا، 32- مشکلات جنسی جوانان، 33- آنچه باید از اسلام بدانیم، 34- بحثی دربارۀ ماتریالیسم و کمونیسم، 35- قرآن و حدیث، 36، - طرح حکومت اسلامی، 37- مناظرات تاریخی امام رضا علیهالسلام، 38- رسالۀ توضیحالمسائل، 39- القواعد الفقهیه؛ (4 جلد)، 40- انوار الفقاهه؛ (4 جلد)، 41ـ انوارالاصول؛ (3 جلد)، 42ـ تفسیر الامثل (20 جلد).
(ترجمۀ تفسیر نمونه به عربی)، 43- اخلاق در قرآن، 44- پیام امیر مؤمنان (7 جلد).
ایشان همواره مدافع اصلاحات در امور حوزه و پیشرفت حوزههای علمیه بوده است.
او در دورۀ جوانی از کسانی بود که طی نامهای به محضر آیتالله العظمی بروجردی، خواستار برخی اصلاحات در حوزۀ علمیۀ قم شدند.
از خدمات مهم وی در عرصۀ علم و فرهنگ، تأسیس چهار مدرسۀ علمیۀ امام امیرالمؤمنین علیهالسلام، امام حسن علیهالسلام، امام حسین علیهالسلام و امام سجاد علیهالسلام است که در یکی از آنها رشتۀ تخصصی تفسیر وجود دارد و طلاب مستعد در آن، به آموختن روش صحیح تفسیر قرآن کریم میپردازند.
همچنین دارالقرآن و مجتمع خاتم الانبیاء در شیراز و زائر سرای امام صادق علیهالسلام و امام محمد باقر علیهالسلام در مشهد مقدس و دارالمبلغین در تهران از جمله مراکزی است که توسط ایشان راهاندازی و مورد استفادۀ علاقهمندان قرار گرفته است.
او با درک وضعیت فکری جوانان در رژیم سابق، به توطئههای دشمنان برای ترویج تفکر التقاطی در بین طلاب و دانشجویان و رواج مارکسیسم و کمونیسم پی برده و در این زمینه تلاشهای شایانی کرد؛ از جمله کتاب «فیلسوف نماها» بود که به نقد فلسفههای غربی و ادعاهای فیلسوفان مادیگرا میپرداخت.
این کتاب حدود سی بار تجدید چاپ شد و هنوز هم طراوت وجامع بودن خود را در میان دیگر کتابها حفظ کرده است.
کتاب «جلوۀ حق» نیز به رد دیدگاههای صوفیان و درویشان میپردازد که مورد عنایت و لطف آیتالله العظمی بروجری نیز قرار گرفت.
وی با تشکیل جلسههای اعتقادی و مجمع علمی نجات نسل جوان، به شبهات موجود پاسخ میگفت و جوانان را به پیروی از مکتب قرآن و عترت تشویق میکرد.
در دوران قبل از انقلاب و بعد از آن، همواره از تلاشهای سیاسی برای برقراری انقلاب اسلامی و حفظ نهضت اسلامی دریغ نمیورزید.
در آن روزگار، وی در سر مقالههای مجلۀ «مکتب اسلام» به افشاگری دربارۀ ماهیت رژیم شاه میپرداخت که باعث توقیف آن نشریه شد.
وی از اعضای اولیۀ جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم است و همواره با دیگر اعضای آن، به مبارزات سیاسی بر ضد رژیم شاه میپرداخته و امضای او در زیر بسیاری از بیانیهها و اعلامیهها موجود است.
در جلسههای خصوصی امام خمینی (ره) شرکت میکرد و حمایت خود را از وی در پیش از انقلاب و پس از آن اعلام میکرد.
او در زمان رژیم طاغوت، بارها به ساواک احضار شد و به شهرهای «چابهار»، «مهاباد» و «انارک» تبعید شد.
ایشان در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش به سزایی داشته است و همواره مردم را به اطاعت از ولایت فقیه و حفظ اسلامیت و جمهوریت نظام دعوت میکرده است.
وی پس از رحلت آیتالله العظمی اراکی، با اطلاعیۀ جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم از مراجع اعلم شناخته شد و هم اکنون در قم به تربیت طلاب و پاسداشت از مکتب تشیع میپردازد.
(جامعه مدرسین حوزه علیمه قم از آغاز تاکنون، تدوین سید محسن صالح، جلد سوم، صفحه 437 تا 444 مرکز اسناد انقلاب اسلامی پاییز 1385)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 440