صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دکتر على امینى نخست‌وزیر پیشین

تاریخ سند: 2 اردیبهشت 1344


موضوع: دکتر على امینى نخست‌وزیر پیشین


متن سند:

شماره: 95 /303 تاریخ: 2 /2 /1344 13440202
موضوع: دکتر على امینى نخست‌وزیر پیشین

دکتر على امینى1 بیکى از دوستان خویش به طور خصوصى گفته است در جریان حادثه اخیر کاخ مرمر سیاست خارجى کاملا دست داشته و نظر هم برخلاف آنچه شایع شده این نبوده که واقعاً سوءقصد را به نتیجه برساند بلکه نظر اصلى و کلى تولید وحشت و نشان دادن قدرت بوده که شاهنشاه در حقیقت حساب خویش را بکنند.ر

عیناً جهت اقدام به اداره 313 ارسال می‎کرده‌اند شماره 2/ /2

فتوکپى اطلاعیه 95 /303 واصل گردید.
5 /2 /44
خلاصه گزارش را تا آخر وقت روز 4 /2 /44 ارائه فرمائید تا به عرض برسد.
4 /2 /44
بخش 313 بهره‌بردارى یک نسخه به 321 ارسال شود.

توضیحات سند:

1 - دکتر على امینى از سرشناس‌ترین چهره‌هاى تاریخ سلطنت محمدرضا پهلوى است که نام او به ویژه با دوران پر ه‍یاهوى 5 /1 ساله صد ارتش و آغاز رفرمهاى آمریکایى در ساختار اقتصادى و فرهنگى ایران در دهه 1340 گره خورده است. پدر امینى، محسن‌خان امین‌الدوله، پسر میرزا على‌خان امین‌الدوله ـ صدراعظم قاجار (1314ـ1316 ق)، بود. على امینى مجدى در سال 1284 ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى را در مدرسه رشدیه و تحصیلات متوسطه را در «دارالفنون» به پایان رسانید و در سال 1305 براى ادامه‌تحصیل به فرانسه رفت.امینى پس از اخذ لیسانس حقوق از دانشگاه گرونوبل، در سال 1310 دکتراى اقتصاد را از دانشگاه پاریس دریافت داشت و در بازگشت به ایران توسط داور، وزیر دادگسترى وقت، به استخدام وزارت دادگسترى درآمد. او در سال 1312 با بتول وثوق، دختر وثوق‌الدوله (برادر احمد قوام)، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک پسر به نام ایرج است. در سال 1314، که داور وزیر دارایى شد، امینى را نیز با خود به وزارت دارائى برد. او پس از 6 ماه معاون اداره انحصار تریاک گردید که ریاست آن با اللهیار صالح بود. در این سالها امینى در وزارت دارائى به مشاغلى چون ریاست گمرک و مدیرکلى اقتصاد و غیره رسید. با سقوط دیکتاتورى رضا شاه، احمد قوام در سال 1321 به نخست‌وزیرى رسید و امینى37 ساله را به معاونت خود برگزید. در سال 1325 که آمریکا در چار چوب «دکترین ترومن» وام 250 میلیون دلارى خود را به ایران پرداخت کرد تا براساس آن سازمان برنامه 7 ساله عمرانى تشکیل شود، امینى ـ رئیس بانک صنعتى ـ را مطمئن‌ترین فرد براى اجراى این طرح تشخیص داد. بدین ترتیب، سازمان برنامه به ریاست عالیه عبدالرضا پهلوى و مدیریت مستقیم على امینى تأسیس شد. امینى در مجلس پانزدهم به کمک قوام نماینده تهران شد، در سال 1329 در کابینه على منصور وزیر اقتصاد ملى گردید و در سال 1330 در کابینه اول مصدق نیز مجدداً در رأس وزارتخانه فوق قرار گرفت. در زندگینامه سیاسى على امینى آلوده‌ترین برگى که او را براى همیشه بد نام ساخت و مهر وابستگى به غرب را بر پیشانى‌اش حک نمود، نقش وى در انعقاد قرارداد نفت با کنسرسیوم معروف به قرارداد امینى ـ پیچ، است. شاید بتوان گفت که اگر این بدنامى وجود نداشت، امینى بعدها، در دهه 1340 مى‌توانست بازیگر موفق‌ترى از آب درآید. با پیروزى کودتاى انگلیسى ـ آمریکایى و صهیونیستى 28 مرداد 1332، در دولت سپهبد فضل‌اللّه‌ زاهدى، على امینى به عنوان کاندید آمریکا بر مسند وزارت دارائى قرار گرفت. او در این سمت حسّاس وظیفه داشت که اهداف کودتا را تحقّق بخشد و منافع کمپانیهاى معظم نفتى رقیب را، که اکنون هر یک بر وی رانه‌هاى امپراتورى «شرکت نفت انگلیس و ایران» چنگ انداخته و حصه خود را مى‌طلبیدند، تأمین کند. در تاریخ 20 /3 /1344 شاه موفق شد امینى را از پست کلیدى وزارت دارائى دور کند و او را در موقعیت نازلترى، در رأس وزارت دادگسترى، قرار دهد. دکتر على امینى در تاریخ 17 اردیبهشت 1340 به قدرت رسید. دوران 5 /1 ساله صدارت امینى از پرهیاهوترین مقاطع تاریخ ایران است. او در این دوران به اقدامات نمایشى فراوانى دست زد، که شاید جنجالى‌ترین آن بازداشت کوتاه مدت عده‌اى از «رجال» پهلوى به جرم فساد مالى باشد. صدارت امینى دیرى نپایید و محمدرضا پهلوى با وساطت اسداللّه‌ علم و «دوستان» بریتانیایى و صهیونیست خود موفق شد موافقت کندى را با عزل امینى جلب کند. در نتیجه مقامات آمریکایى به امینى دستور دادند که استعفا دهد و وى در 27 تیرماه 1341 داوطلبانه از قدرت کناره گرفت. سقوط دولت امینى، هر چند پایان اوج زندگى سیاسى اوست، معهذا نقش وى در دیپلماسى آمریکا به پایان نرسید و امینى تا سال 1347 به حیاتى بى‌رمق ادامه داد. در این سالها امینى به عنوان یک چهره ذخیره و یک آلترناتیو براى شرایط اضطرارى و متحمل و به عنوان محورى براى حفظ نیروهاى سیاسى «ملى‌گرا» و لیبرال در مدار سیاست خارجى آمریکا محفوظ ماند.
این نقش امینى با سقوط دولت «دمکرات» لیندون جانسون و صعود ریچارد نیکسون در آبان 1347 به پایان رسید و از آن پس امینى چهره‌اى «مرده» و «فراموش شده» تلقى گردید. طى این سالها نقش امینى به عنوان یک مهره ذخیره در دیپلماسى آمریکا براى شاه کاملاً شناخته شده بود و لذا او تا سال 1350 با دلهره و وسواس کم‌نظیرى زندگى سیاسى و خصوصى امینى را زیر ذره‌بین ساواک قرار داد. در پرونده قطور امینى دستورالعملها و طرحهاى عملیاتى متعددى موجود است که طبق دستور موکد شاه براى کنترل کامل امینى و کشف ارتباطات وى با مأمورین ویژه آمریکا اجرا مى‌گردید و «گوش»هاى ساواک به خصوصى‌ترین زوایاى زندگى امینى رسوخ داشتند و تلفن وى تا اوائل سال 1350 به طور دائم کنترل و ضبط مى‌شد. با صعود مجدد «دمکرات»ها به ریاست جمهورى آمریکا در آبان 1355 و آغاز «فضاى باز سیاسى» کارتر، امینى 70 ساله کوشید تا دگربار خود را وارد صحنه سیاست کند. او در اوایل سال 1356 وارد تهران شد و به گفته فردوست در ماههاى اوج‌گیرى انقلاب به مشاور دائمى محمدرضا پهلوى بدل گردید. این بار شاه مغرور و کینه توز حاضر بود که دولت و حتى سلطنت خود را به این رقیب دیرین بسپرد. ولى امینى زیرک‌تر از آن بود که پایان راه را نبیند و لذا از پذیرش کاخى که پایه‌هاى آن در حال فرو ریختن بود خوددارى کرد. او تنها به ارائه تجربیات خود بسنده نمود، ولى این تجارب که در کوران شعبده‌بازیها و افسونگریهاى سیاسى اندوخته شده بود، در برابر امواج توفنده اصیل‌ترین و مردمى‌ترین انقلاب تاریخ کاربُردى نداشت. امینى پیر خردمندتر از بختیار سودا زده بود. او به فرانسه بازگشت تا در آخرین سال‌هاى عمر در محفل «رجالى» که اکنون به تاریخ تعلق داشتند سرگرمى مطبوعى براى خود تدارک بیند و از خرمن ه‍دایاى بزدلانه سرویسهاى توطئه‌گر غرب خوشه‌اى بچیند...
از کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، ص 273 تا 327.

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 190

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.