تاریخ سند: 16 تیر 1337
موضوع: جلسات (منزل رشیدیان)
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 1342
قبل از ظهر روز مزبور به مناسبت تصادف با روز عید غدیر عده ای در حدود
50 نفر از دوستان و آشنایان اسداله رشیدیان منجمله شایان کارمند دخانیات ـ
محسنی ـ قادری ـ موسوی عضو انجمن محلی حوالی نیروی هوایی دوشان تپه به
اتفاق عده ای از ساکنین محل مزبور سرهنگ مهندس قربانی افسر ارتش در
منزل نامبرده حضور یافته اند.
در این جلسه موسوی و همراهان وی از رشیدیان درخواست نموده اند تا درباره
تعطیل کارخانه ذوب مس محل که موجبات ناراحتی ساکنین را فراهم نموده
اقدام به عمل آورد و نیز عده ای از حضار درباره بدی وضع اتوبوسرانی شرکت
واحد و کمبود یخ با رشیدیان صحبت نموده و رشیدیان در پاسخ اظهار نموده که
بایستی شبانه روز برای تأمین آسایش مردم از حیث اتوبوس نان ـ گوشت و یخ با
مقامات مختلف و مسئولیت دار تماس گرفته و یا نامه بنویسد و هیچ یک از
ادارات دولتی به وظایف خود عمل نمی نمایند تا سر و صدای مردم و نارضایتی
آنها کم شود و معنی مسلمانی و دین اسلام کمک به مردم می باشد ولیکن متأسفانه
ما فقط به نام مسلمانی اکتفا نموده و نان [و ]گوشت و آب و سایر مایحتاج
عمومی را بروی مردم می بندیم.
3844 ـ 18 /4 /37 در پرونده مربوط بایگانی شود.
18 /4
بخش 4 12ر ـ ش
توضیحات سند:
تاریخ: 17 /4 /37
شماره: 2 ـ 3 ـ 361
موضوع: جلسات متفرقه
ساعت 30 /12 روز مذکور
عده ای در حدود 12 نفر از جمله
فرود نماینده مجلس شورایملی
عقیلی معاون شهرداری ـ
سرهنگ توپخانه کوثری رئیس
منطقه یک نظام وظیفه ـ
سرهنگ ساعت ساز افسر
شهربانی ـ سرهنگ حسن
دهش پور معاون دانشکده
شهربانی ـ مهندس
انزلچی پیشکار رشیدیان و دکتر
دانشور بنا به دعوت اسداله
رشیدیان برای صرف ناهار در
هتل در بند حضور یافته و در
محل اختصاصی بدون حضور
اشخاص متفرقه ناهار صرف
کرده اند توضیح آنکه در سر میز
ناهار که در اتاق دربسته ای قرار
داشته به طور کاملاً خصوصی با
یکدیگر صحبت می نموده اند و
از چگونگی مذاکرات آنها
اطلاعی بدست نیامده و فقط در
موقع خروج در راهروهای هتل
چند کلمه ای در مورد اعتبارات
و نقل و انتقالات کارمندان
شهرداری صحبت شده است.
آقای ابراهیمی
در پرونده اسداله رشیدیان
ضمیمه و موضوع مذاکرات
خصوصی آنان با قید اسامی در
دفتر ویژه ثبت شود.
28 /4
اطلاعیه نخست وزیری
در پرونده اسداله رشیدیان
بایگانی شود.
در دفتر ثبت شد.
4028 ـ 25 /4 /37
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 131