دوره جدید استعمار با تغییر جهت از سختافزار به نرمافزار شکل میگیرد. در عصر جدید دیگر خبری از جنگهای منظم، عملیات نظامی منطقهای و یا کودتاهای سیاه و جنگهای داخلی نیست. بلکه استعمارگران به دنبال رخنه در اعتقادات و طرز تفکر ملتها هستند. به دلیل این که در کشورهای دارای فرهنگ غنی و عقاید مذهبی قوی، نمیتوان به سهولت مبانی فکری و فرهنگی خود را بسط و توسعه داد، لذا در این ممالک که به اصطلاح «ممالک مقاوم» اطلاق میگردد؛ ابتدا بایستی با روشهای مسالمتآمیز و بشردوستانه و ابراز محبت و به اصطلاح از در دوستی درآمد و اهداف اصلی را در پشت سر اهداف ظاهری پنهان نمود. در کشورهای شرقی و از جمله کشور خودمان «ایران» نیز استعمارگران اینگونه عمل نمودند. ابتدا با اعزام میسیونرهای مذهبی به مناطق مختلف و از جمله شهرهای کوچک و روستاها در پی کسب نظر و ایجاد علاقه بین مردم سادهدل و پاک این مناطق برآمدند. آنان با احداث بیمارستان، درمانگاه و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و رسیدگی به امور واماندهای که معمولاً حکومتهای استبدادی و خودکامه، دیکتاتور محور از انجام آنها سرباز میزدند و حتی در اغلب موارد از دردل مردم خود اطلاعی نداشتند به سهولت در قلب و جان این مردم راه باز میکردند. این مردم چنان پاک و بیآلایش بودند که حتی این سؤال که، چه چیزی باعث شده که این جماعت سرمایهدار که هر چیز را با میزان سود و ضرر میسنجند، این همه راه را متحمل شدهاند و این قدر هزینه مینمایند بدون توقع! و در واقع پشت صحنه این ضرر و زیان عمدی چیست؟ چگونه میتوان باور کرد کسی که حاضر شده حتی بنیان خانواده و ارزشهای اولیه اخلاقی انسانی در جامعه خودش از هم بپاشد و آن هم به خاطر تفکرات سرمایهداری و قائل بودن به ارزش سود مادی و لذت به عنوان بالاترین ارزش، حال چنین از خودگذشتگی و راضی به ضرر مادی شده باشد. پاسخ این سؤال روشن است، اما نه برای مردم سادهدل روستایی، بلکه آنان که به دنبال اهداف استعماری و سودبری کلان از این ممالک بودند، خوب میدانستند که چکار میکنند و پس از توسعه فرهنگی در میان مردم و دورساختن آنان از ارزشهای مذهبی و ملی خود آن وقت چهره واقعی خود را به طور تدریجی نمایان میساختند و به چپاول ذخائر ملی و بنیادی این مردم میپرداختند. البته این طرز عمل تا چند دهه جواب میداد و پس از آن اندیشمندان حوزه استعمار به دنبال راهکار جدیدتری افتادند. این بار همان مبانی ظاهرسازی و ابراز محبت و سر دادن شعارهای بشردوستانه و اخلاقی، اما در این روش، دیگر به صورت قبلی و قدیمی رفتار نمیکردند بلکه نیاز به ساماندهی و متشکل کردن این گروهها و عضوگیری از داخل جوامع مورد هجوم هم احساس میشد. لذا بایستی سازمان خاصی تأسیس میشد تا این هدف را جامعة عمل بپوشاند. در آغاز سازمانی که این هدف را در دستور کار خود قرار داد، سازمان فراماسونری بود. این سازمان که ابتدا به نام «بنایّان آزاد» از یک انجمن صنفی ملهم گشته بود. روش کار این افزارمندان را که هنر پر اهمیت و مورد نیاز جامعه را مخفی نگاه میداشتند و در دوره حاکمیت نظامهای فئودالی میزیستند و تنها آنان بودند که آزادانه میتوانستند به هر جا بروند، را کپیبرداری کرده و سعی در گسترش و توسعه آن نمودند. چنانچه بعدها دیگر خبری از بنایان و معماران در این انجمنها یافت نمیشد و اگر هم بودند در اقلیت بسر میبردند و اکثریت اعضا را ثروتمندان و قدرتمندان تشکیل میدادند. و اهداف صنفی را نیز رفته رفته به هدفهای سیاسی مبدل ساختند و دیگر این هنر و فن خاص نبود که باید از دیگران پنهان نگاه داشته میشد، بلکه اسرار و رموز سیاسی و هدفهای کلان استعماری، قدرتمندان عضو این انجمن بود که اکثراً از مقامات عالی و بالای کشورهای استعمارگر بودند.
انسجام تشکیلاتی این انجمنها تحتعنوان «لژ» به سال 1717 م در انگلستان رخ داد. و به سرعت در سایر کشورهای اروپایی مثل: آلمان و فرانسه و اسپانیا و ... اتفاق افتاد و در کشور ما نیز به سال 1907 م (1324 ش) تحتعنوان «لژ بیداری ایرانیان» در تهران شکل گرفت. البته پیش از این تاریخ بسیاری از ایرانیان در خارج کشور به عضویت لژهای فراماسونری درآمده بودند و با الهام از فرهنگ غرب و پیشرفتهای ظاهری آن به دنبال اشاعه و توسعه این فرهنگ در کشور خود بودند و در واقع آلت فعلی برای اهداف و آمال بیگانگان به شمار میآمدند.
یکی از بارزترین این چهرهها کسی نیست جز میرزاملکم ناظمالدوله که از سرشناسان فراماسونری در ایران است. وی در یکی از یادداشتهایش به این نکته اشاره میکند که چگونه به دنبال آمیختن فرهنگ غرب با مذهب اسلام در ایران بوده است، او چنین مینویسد:
«در اروپا که بودم سیستمهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی مغربزمین را مطالعه کردم، با اصول مذاهب گوناگون دنیای «نصرانی» و همچنین تشکیلات جمعیتهای سری و فراماسونری آشنا گردیدم. طرحی ریختم که عقل سیاست مغرب را با دیانت مشرق به هم آمیزم چنین دانستم که تغییر ایران به صورت اروپا، کوشش بیفایدهای است. از اینرو فکر ترقی مادی را در لفافه دین عرضه داشتم تا هموطنان آن معانی را نیک دریابند، دوستان و مردم معتبری را دعوت کردم و در محافل خصوصی، از پیرایشگری اسلام سخن راندم...»[1]
واقعه تاریخی که به خوبی به ادعای میرزاملکم مهر تأیید میزند، انقلاب مشروطیت است. این جماعت روشنفکر مآب و خودفروخته و غربزده، مسیر این انقلاب را به نفع اهداف استعمارگر پیر تغییر جهت دادند و یک انقلاب مردمی و مذهبی به رهبری روحانیت را به مرکز بررسی برآورد و حصول مطامع و منافع ارباب خود مبدل ساختند. انگلستان پس از آن توانست اهداف استعماری خود را به طور گسترده و همهجانبه در ایران دنبال کند. این روند استعماری و حاکم مطلق العنان بودن صحنه سیاسی ایران توسط انگلیسها تا سال 1332 ادامه مییابد ولی در این زمان با دخالت علنی امریکا و مأموران سیا در کودتای 28 مرداد و باز گرداندن مجدد محمدرضاشاه به اریکه قدرت توسط آنان، صحنه سیاسی ایران دچار تغییر میگردد و جای پای یک رقیب جدید برای انگلیسها در این عرصه باز میشود و کمکم آنان خواستار جایگزینی و به دست گرفتن کامل عنان قدرت در ایران میگردند. چنانچه در سالهای بعد شاهد دخالتهای عدیده و مؤثرتر آنان در امور سیاسی در داخل و خارج کشور هستیم و شاه که خود را مدیون آنان جهت به دستگیری مجدد قدرت میدانست بیش از پیش به سمت سیاست این رژیم متمایل میشود. و در سخنان خود به وضوح از تمدن بزرگ (امریکا) حرف میزند و در اکثر حوزهها به دنبال کپیبرداری و شباهتسازی با آنان است. لذا راه را برای ورود و حضور هر چه بیشتر این استعمار نوین باز مینماید. آمریکائیها نیز از رقیب کهنهکار خود در راه رسیدن به اهداف و نفوذ و توسعه روزافزون فرهنگ خود، درس میگیرند لیکن با روش خود و به طرز جدیدتری و با بهرهگیری از ابزار نوین و علنی و در سایه سازمان اجتماعی به ظاهر غیرسیاسی و خیریه، به این مهم میپردازند.
آنان با ایجاد انجمنهای خیریه سرمایهداری (پاسیفیتی) و سازمان کلوپهای روتاری در ایران که اهدافی کاملاً شبیه محافل و لژهای فراماسونی داشت، این هدف را محقق ساختند. البته تفاوت فاحشی بین لژهای فراماسونری انگلیس و کلوپهای روتاری آمریکایی وجود داشت. اولی در سایه پنهانکاری و به شکل مخفی با محور سیاسی و جذب سیاستمداران بود ولی دومی در ظاهر و به طور علنی لیکن در سایه شعارهای بشردوستانه و خیریه و برادری و برابری و دوستی جهانی و امثالهم و با سرمایهگذاری روی ثروتمندان و صاحبان صنایع و حرفههای مختلف متمرکز میگشت.
اما با نگاهی از سر تأمل به اسامی افرادی که به کلوپ روتاری پیوستند به وضوح این فرضیه را را میتوان در نظر داشت که همچون گذشته، جماعت منورالفکر بیهویت، که هیچ ریشهای در این آب و خاک نداشتند طلایه داران راهاندازی و بسط و گسترش این کلوپها بودند. شعار دوری از سیاست این جماعت که شباهت عجیبی به شعار بهائیان وابسته به صهیونیزم بینالمللی (اسرائیل) داشت این شائبه را در ذهن متبادر میسازد که چه وجه تشابهی بین این دو نهاد به ظاهر مستقل وجود دارد که هر دو به دنبال عضوگیری و توسعه نفوذ خود در دربار پهلویها بودند ولی در ظاهر شعار دوری از سیاست سر میدادند. این تشابه رفتاری و در واقع بنیادین چنان واقعی و محرز است که حتی در میان سردمداران رژیم پهلوی افرادی را میتوان یافت که در هر دو سازمان عضویت دارند.
افرادی مانند: احساناله یارشاطر، خانبابا بیانی و علیمحمد خادمی که از جمله عناصر فرهنگی رژیم پهلوی محسوب میشده به دنبال برقراری این ارتباط سهجانبه بودند و در واقع مثلث: صهیونیسم بینالملل، امریکا و رژیم پهلوی را با یکدیگر هماهنگ میساختند و از این رهگذر آبی به آسیاب خود و اربابانشان میریختند. البته تشکیلات روتاری از اولین روز تأسیس، تحت نفوذ و سلطه همهجانبة «صهیونیسم بینالملل» قرار داشت و به طریق گوناگون، همانند تشکیلات سلف آن ـ فراماسونری ـ با صهیونیسم پیوند خورده بود. این پیوند و ارتباط تا آن حد وسیع و گسترده است که تأثیرات آن، حتی در نامگذاری این تشکیلات هم به چشم میخورد، زیرا کلمه روتاری در فرهنگ عبری به معنای «دوره» آمده است.
پیرامون پیوند «روتاری» با «صهیونیسم بینالملل» دلایل فراوانی در دست است. در نخستین نشریه روتاری توجیهی از نشانة روتاری که عبارتست از یک چرخ 24 دندانه که با رنگ آبی و طلایی کشیده شده و روی آن عبارت «روتاری بینالمللی» نوشته شد و جلب توجه میکند ـ رنگهای «آبی» و «طلایی» از جمله رنگهای مقدس صهیونیستها است. این رنگها در پرچم بازار مشترک اروپا نیز به کار رفته و منطبق است با رنگهایی که در رواقهای لژهای ماسونی به کار میرفته و با چرخ روتاری، یک ستاره شش ضلعی میسازد که نشانة صهیونیستها در فلسطین اشغالی است. افزون برآن در هر شعبه و کلوپ روتاری یک کمیته مخصوص برای ایجاد تفاهم متقابل بین پیروان ادیان مختلف با صهیونیسم یا به عبارت صحیحتر، اسرائیل ـ فعالیت میکند.
تاریخچه تشکیل روتاری در جهان
نخستین باشگاه روتاری در سال 1905 میلادی توسط یک حقوقدان صهیونیست به نام «پل هریس» در «شیکاگو» در امریکا تشکیل شد. «پل هریس» به همراه سه تن دیگر از یهودیان عضو جامعه بازرگان شیکاگو به نامهای «سیلوسترئیل»، «پیرام شوری» و «گوستاولوپر» اولین جلسة رسمی روتاری را در 23 فوریه 1905 تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به نام «کلوپ روتاری» را اعلام داشتند.
تعریف روتاری
«روتاری» بنابر تعریف مؤسسین آن به مفهوم چرخهای دوّار یک کارخانة به هم پیوسته است که با چرخش هر دنده، دندانههای دیگر نیز به حرکت در میآید و در نتیجه کل سیستم متحرک میشود.
با این تعریف، هدف کلی مؤسسین «روتاری» از بوجود آوردن آن کاملاً مشهود میگردد، آنان به دنبال ایجاد باشگاههای متعدد در کشورهای مختلف جهان هستند تا با القای فرهنگ مورد نظر خود این کشورها را که هرکدام به مثابه یک چرخدنده کارخانه هستند به هم پیوند داده و با گردش هرکدام در ارتباط با دیگری کل سیستم دلخواه آنان به حرکت درآمده و اهداف استعماری مورد نظر آنان را به طور یکسان و همه جانبه به منصه ظهور برساند. در این راستا با تأسیس 12500 باشگاه در 134کشور و با عضوگیری جمعیتی حدود 600 هزار نفر بوضوح مسئله سازماندهی عظیم و قدرت مدیریت واحد جهانی که حاکی از اجرای یک برنامه جدی، هدفمند و گسترده برای نفوذ در جوامع دیگر است را میتوان مشاهده نمود. اگر دخالتهای متعدد و اظهارنظرهای بیشمار اعضاء در جلسات کلوپهای روتاری که در اغلب اسناد به چشم میخورد، در خصوص دروغ بزرگ سردمداران روتاری در مورد عدم دخالت در سیاست را مد نظر قرار ندهیم، تنها ایجاد چنین سازمانی خود بزرگترین مدعا برای دخالت آنان در سیاست است.
تاریخچة تشکیل روتاری در ایران
در اواخر سال 1333 شمسی، یعنی چند ماه پس از کودتای 28 مرداد به یکی از مأمورین آمریکایی به نام «دکتر کراتس» که با نام مستعار «داک» برای سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا «سیا» کار میکرد زیر پوشش زمینشناس در خدمت اداره اصل چهار ترومن در ایران بود، مأموریت داده شد تا برای تشکیل کلوپ روتاری در ایران وارد عمل شود. این جاسوس آمریکایی بلافاصله به مطالعه در این زمینه پرداخت و برای دستیابی به بهرهوری هر چه بیشتر، موضوع را با یک ایرانی عامل آمریکا به نام مجید امیرابراهیمی در میان گذاشت و از او خواست تا به عنوان «یک انسان خدمتگزار» در کار تأسیس کلوپهای روتاری به او کمک کند.
مجید امیرابراهیمی که خود از اعضای فعال و معروف سازمان فراماسونری بود با راهنمایی «دکتر کراتس» با چند تن از مقامات با نفوذ ایران که اکثریت قریب به اتفاق آنها از هممسلکان و هم لژهای او بودند از جمله دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداری کابینه حسین علاء و سناتور مصطفی تجدد مالک و مدیر عامل بانک بازرگانی ایران و سناتور عباس مسعودی مالک و مدیر مؤسسه اطلاعات، مذاکره کرد و نظر دولت آمریکا را برای تأسیس نخستین کلوپ روتاری در ایران به آنان ابلاغ نمود. دکتر کراتس گزارش فعالیتهای خود و نحوه گردشکار را به اطلاع مقامات آمریکایی در واشنگتن رساند و مقامات آمریکایی برای ایجاد تحرک بیشتر در این زمینه و دستیابی سریعتر به اهداف مورد نظر خود، یکی از مأموران رده بالاتر «سیا» را که در بیروت و زیر پوشش رئیس انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه فعالیت میکرد، روانه تهران ساختند.
این شخص «چارلز هولاک» نام داشت بلافاصله بعد از ورود به تهران دست به کار شد و با جمعآوری حدود 30 نفر از سرمایهداران بهایی و یهودیان صهیونیست و اعضای لژهای فراماسونری، نامهای به «حسین علاء» نخستوزیر وقت ـ عنوان «استاد اعظم مادامالعمر» فراماسونری ـ نوشت و خواستار تأسیس اولین کلوپ روتاری در تهران شد. او پس از این که موافقت هیئت دولت را در این زمینه، جلب کرد و پس از گرفتن تأییدیه از شهربانی کل کشور، گزارش نهایی این فعالیتها را به آمریکا فرستاد و پس از گرفتن دستورهای لازم، سرانجام در هفتة آخر فروردین 1335 شمسی «کلوپ روتاری تهران» به عنوان کلوپ مادر، در محل پارک هتل تهران آغاز به کار کرد و به انتخاب هیئت رئیسه خود پرداخت.
اسامی اولین هیئت رئیسه کلوپ روتاری تهران و سایر هیئت رئیسههای این کلوپ و هفت کلوپ دیگر که دو تای آن در تهران و پنج کلوپ دیگر در شهرستانهای: اصفهان، رشت، کرمان، تبریز و کرج بودند، در اسناد همین کتاب آمده است که به لحاظ پرهیز از تکرار از ذکر آن خودداری شده است.
لیکن مطلب مهمی که در این لیست اسامیها وجود دارد، این است که اغلب اعضای هیئت رئیسه این کلوپ از اعضای قدیمی و معروف جمعیت فراماسونری آن هم جناح طرفدار صهیونیستها بوده و در میان این اعضا از مدیران کل ادارات استانها و استانداران و در مرکز هم معاونین و حتی وزرا و نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا به چشم میخورد.
هدف روتاری
هدف روتاری بنا بر گفته مؤسسین و سردمداران آمریکایی و صهیونیست آن در ظاهر در «خدمت» خلاصه میشود. این سازمان بینالمللی در بیان هدف خود به چهار اصل و شعار کلیدی و ساده اکتفا کردهاند. شعار «خدمت بالاتر از خود» هدف عالی سازمانی است که نمایندگان برجسته پیشهها و مشاغل گوناگون را برگردهم میآورد تا هر یک از آنها در طریق خدمت بکوشد که قسمتی از مسایل جامعه خود را بدهد و نه قسمتی از مسایل خود. این اجتماع بینالمللی اشخاص را با عقاید و مشاغل مختلف در کشورهای گوناگون با یکدیگر مرتبط میسازد.[2]
در ادامه مؤسسین این باشگاه استعماری که در واقع برای تکمیل هدف اصلی از تشکیل جمعیت فراماسونری که نفوذ همهجانبه و گسترده فرهنگی در جوامع مختلف بشری بوده است با ظرافت خاصی این هدف را به لابهلای جملات زیبا و آغشته به مهربانی و لطف و خدمت به همنوعان و رشد و ارتقای جوامع بشری پنهان نموده و هدف ظاهری به چهار اصل تقسیم میکنند:
اصل اول: بسط دوستی و آشنایی به منظور فراهم آوردن فرصت برای خدمت.
اصل دوم: تقویت و تشویق ملاکهای عالی اخلاقی در کار و پیشه و بازرگانی و شناسایی ارزش کلیه مشاغل مفید و وظیفه هر روتارین در حفظ احترام شغل و پیشه خود به عنوان وسیله برای خدمت به جامعه.
اصل سوم: به کار بردن ایدهآل خدمت به جامعه از طرف هر روتارین در زندگی شخصی و بازرگانی و شغلی و اجتماعی خود.
اصل چهارم: بسط و پیش بردن تفاهم و حسن نیت و صلح بینالمللی از طریق دوستی و رفاقت جهانی بازرگانان و صاحبان مشاغل که در ایدهآل خدمت متحد شدهاند.[3]
با یک بررسی ساده در چهار اصل فوق به سهولت میتوان به هدف اصلی که البته در ظاهر بدین شکل طرح مسئله میشود، پیبرد. گردهمآیی گسترده و آن هم از صاحبان صنایع و صنوف مختلف که اغلب جزو نخبگان و رجال سیاسی هم هستند جهت خدمت به باشگاه، شهر محل تأسیس کلوپ و کشور مربوط برای دستیابی به هدف مشترک یعنی صلح جهانی بنیادیترین هدف از تأسیس این باشگاه به شمار میرود. شعاری که هیچگاه در عمل به واقعیت تبدیل نمیگردد و از حرف جلوتر نمیرود و طی سالهای متمادی، یعنی چیزی حدود 27 سال در جلسات متعدد و در کلوپهای مختلف در سطح کشور، تنها در مرحله شعار و حرف باقی میماند.
سیری گذرا در اسناد این مجموعه به وضوح این مطلب را به اثبات میرساند و حتی بهترین مدافع وابسته به رژیم پهلوی که نهادی نیست جزء سازمان اطلاعات و امنیت کشور، در نظریههای مسئولیتی مختلف استانی و مرکز خود به صراحت به ابطال وقت و بیهوده بودن جلسات این باشگاه و عدم انجام اقدامات عملی در راستای خدمت به مردم، پرداخته و مهمترین بخش مربوط در جلسات این باشگاه را قسمت سخنرانی آن ذکر نموده که عمدتاً بیارتباط و بیتأثیر بوده و در پارهای از موارد به بحثهای سیاسی و مذهبی غیر مرتبط با اهداف روتاری مبدل گشته و در برخی از آنها حتی به بحث و مجادله و قهر و جدایی بعضی از اعضای این باشگاه نیز انجامیده است.
حال که به اهداف ظاهری این کلوپ اشاره شد، جای دارد که آمال اساسی و اجرا شده آن را طی سالهای حضور در دوره پهلوی دوم به تفصیل و از لابهلای اسناد ساواک مورد امعان نظر قرار دهیم.
ـ فساد گردانندگان روتاری:
اغلب مسئولین و عناصر تأثیرگذار این کلوپ دارای فساد در ابعاد مختلف آن، از جمله، فساد سیاسی، مالی و اخلاقی بودهاند. شعار دیگری از مجموعه شعارهای عوامفریبانه این سازمان نیز پوشالی و غیر واقعی از آب درآمده است. چنانچه در خصوص افراد و اعضای این باشگاه ذکر حسنات اخلاقی و از بهترین و سرشناسترین افراد جامعه خود آورده شده است، در حالیکه در سوابق و بیوگرافی تعداد قابل ملاحظهای از اعضا و مدیران این کلوپها، فسادهای متعدد مشاهده میگردد. به جهت وضوح بیشتر در ذیل به ذکر چند سند در این خصوص پرداخته شده است:
سند اول:
در مورد جهانشاه صالح (از بنیانگذاران کلوپ روتاری در ایران)
«جهانشاه صالح با سازمان «سیا» همکاری داشته و طبق اطلاع واصله مأموران سازمان «سیا» و اداره اطلاعات آمریکا در ایران با عدهای از کسانی که در آمریکا تحصیل کرده و در وزارتخانهها و ادارات مختلف مشاغل حساسی دارند به عنوان صرف نهار و شام تماس و ارتباط داشته و ضمن تبادل نظر به جمعآوری اطلاعات لازم مبادرت میورزند. به عنوان نمونه رئیس اداره اطلاعات آمریکا در ایران، «مستر لینچ» و معاون اداره اطلاعات آمریکا در ایران هر هفته و یا 15 روز یک بار با گروهها و افراد مختلف از جمله با آقای جهانشاه صالح رئیس دانشگاه تهران به عنوان صرف نهار و یا شام تماس و ارتباط دارند. در ضمن در سند بیوگرافی او آمده است: دو سال قبل از وزارتش مقدار 10 کیلوگرم هروئین قاچاق به کشور وارد کرده و از فروش آن پول سرشاری به جیب زده است و فردی است،؛ دروغگو، ریاکار و در میان همکاران و تشکیلات خود شهرت خوبی ندارد.»[4]
سند دوم: در مورد عباس مسعودی (از بنیانگذاران کلوپ روتاری در ایران)
«در سند بیوگرافی او آمده است: فردی است، اهل زد و بند، حقهباز، هنرهای هزار رنگ، جاسوسصفت، علاقهمند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم میباشد. مسعودی همچنین عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و طرفدار سیاست غرب، بویژه انگلستان نیز بود.»[5]
سند سوم: در مورد کاظم کوروس (از اعضای کلوپ روتاری تهران)
«ساواک وی را فردی طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی معرفی کرده است. وی در احزاب ایران نوین و رستاخیز عضویت داشته است. نامبرده همچنین از اعضای مطرح تشکیلات فراماسونری در ایران بوده و در لژهای تهران، دانش، کوروش، اهواز، سعدی، شاپیتر مولوی، آریا و کاوه عضویت و استاد ارجمند لژ اسکاتلند بوده است»[6]
سند چهارم: در مورد منوچهر تیمورتاش (از اعضای کلوپ روتاری تهران)
«در سند بیوگرافی وی در ساواک چنین آمده است: از حیث سیاسی عضو حزب مردم و طرفدار سیاست غرب بویژه انگلیس بوده و در باشگاه ورزشی شاهنشاهی نیز عضویت داشته است. گزارشی در سال 1338 در خصوص فروش دو کیلوگرم تریاک به فردی به نام محمد مروی از اعضای فعال حزب زحمتکشان وجود دارد که به علت فقدان مدرک و پیگیری بعدی قضائی، اطلاع دقیقی از نتیجه کار در دسترس نمیباشد.[7] »
سند پنجم: در مورد محمدعلی صدری (دبیر کلوپ روتاری تهران)
«طبق گزارش موجود در پرونده، نامبرده تمایل شدید به سیاست آمریکا داشته و در زمان اشتغال در اداره کل سرپرستی محصلین ایرانی در آمریکا، برای خود و خانمش ویزای دائم آمریکا گرفته و بدنبال اخذ تبعیت دولت آمریکا بوده است. وی همچنین عضو جمعیت فراماسونری و دبیر و استاد لژ مولوی و فرانسه بوده است. طی گزارشی در سال 1351، مشارالیه قصد خروج از کشور را داشته و از فرد ناشناسی خواسته که در گمرک توسط فردی به نام رئیس (احتمالاً مسئولیتی در گمرک داشته است) بخواهد وی را بدون گشتن چمدانهایش اجازه خروج بدهند که با توجه به عضویتش در فراماسونری و تمایلات آمریکائی که داشته است مسئله جاسوسی دور از انتظار نمیباشد.[8] »
دامنه فساد اعضاء و مدیران کلوپ روتاری بسیار گسترده بوده و در سایر اسناد مجلدات 1 و 2 کتاب روتاری، شاهد موارد بسیاری از سندهایی که به توضیح و افشای انواع فسادهای سیاسی، اخلاقی و مالی پرداختهاند، میتوان بود. به سبب تفصیل بیش از حد و اجتناب از مطول شدن این بخش به ذکر اسناد فوق بسنده شده است.
ـ روتاری و مسئله جاسوسی
اولین پیوند اساسی و محکم این باشگاه با جمعیت فراماسونری که خود از سازمانهای مهم و درجه اول در بحث جاسوسی در سطح جهانی است، میباشد. این پیوند در اسناد ساواک بدین شرح بیان شده است:
«شماره: 2 ـ 3ـ 4584 ـ تاریخ 17 / 10 / 1337 ـ موضوع: باشگاه روتاری
ـ در محافل مطلع مطبوعاتی گفته میشود باشگاه روتاری که وابسته به رؤسای اصناف جهان میباشد و مدتی است که در ایران شروع به فعالیت کرده و عده زیادی هم از رؤسای اصناف و کارفرمایان به آن پیوستهاند در واقع یکی از تشکیلات، جمعیتها و مجامع فراماسونری است که باطناً جنبه سیاسی دارد.»[9]
و یا در سند دیگری از ساواک به جنبة جمعآوری اخبار برای بیگانگان نیز اشاره مینماید: «در محافل مطبوعاتی شایع شده که (میشو) مخبر خبرگزاری فرانسه گزارش تهیه کرده که در آن صورت جمعیتها و احزاب که علناً و به طور غیرعلنی در ایران فعالیت دارند جمعآوری شده و ضمن این صورت (کلوپ روتاری) را هم که ظاهراً جنبة اقتصادی دارد نام برده و اضافه نموده که اعضاء این کلوپ باطناً به سیاست انگلستان بستگی دارند و به طور بسیار محرمانه و سری برنامههای مالی و اقتصادی ایران را به نفع انگلستان و سیاستهای آن رهبری و تنظیم مینمایند و گذشته از آن جنبه سیاسی نیز دارد و عده زیادی از اعضای فراماسون منتسب به (لژ اسکندریه) در آن عضویت دارند.[10]
در خصوص حضور وابستگان فرهنگی و سیاسی آمریکا و انگلیس در جلسات باشگاههای روتاری و به ویژه در کلوپ روتاری اصفهان که در این دوره تاریخی مهد فعالیتهای سیاسی و فرهنگی دو رقیب بیگانه و استعمارگر است و کسب خبر آنان و ایجاد ارتباطات صمیمی و نزدیک با اعضای مؤثر کلوپ در راستای بهرهبرداری خبری و جاسوسی به ذکر چندین سند از ساواک میپردازیم:
سند اول:
«از 321 ـ به 820 ـ تاریخ 26 / 9 / 45 ـ شماره: 47954 / 321 ـ موضوع: جلسه باشگاه روتاری اصفهان
به قرار اطلاع رسیده ساعت ـ 13 مورخه 10 / 9 / 45 جلسه باشگاه روتاری اصفهان با حضور بیست نفر از اعضای آن و همچنین آقای خامسی عضو جدید باشگاه در هتل ایرانتور تشکیل و در آن جلسه آقای « مندی» رئیس انجمن ایران و انگلیس آقای جی ـ وی ـ هلترز را بهعنوان میهمان به جلسه آورده و پس از صرف ناهار وی را به نام کنسول انگلیس در تهران معرفی نموده و ... ولی آقای دکتر مرتضی حکمی فرزند عبدالجواد با کنسول انگلیس نامبرده در فوق و رئیس انجمن ایران و انگلیس در سر میز مانده و مشغول صحبت بودهاند و به نظر میرسد معاشرت آزاد ایرانیان و خارجیان در این قبیل جلسات موجب میگردد تا خارجیان با برقراری تماسهای دوستانه اطلاعات مورد نظر خود را کسب نموده و در صورت لزوم افرادی را نشان نمایند.»[11]
سند دوم:
«جلسه کلوپ روتاری در ساعت 13 روز 22 / 9 / 45 با حضور هفده نفر آقایان: ... و همچنین آقای حاتمزاده از انتقال آقای «مندی» رئیس انجمن ایران و انگلیس اظهار تأسف داشت شما که از ایران میروید اینجا را مسکن و ماورای خود بدانید و ما را جزء دوستان خود حساب نمایید...
نظریه رئیس ساواک: به نظر این ساواک شرکت بیگانگان با ایرانیان در جلسات به طور آزادانه باعث خواهد شد که خارجیان پس از برقراری دوستی و شناسایی کامل اعضای ایران و پی بردن به روحیات و نقاط ضعف آنها و برقراری تماسهای دوستانه اطلاعات مورد نظر خود را کسب نموده و در صورت لزوم افرادی را نیز نشان نمایند. تاکنون نظر آن اداره کل در این مورد اعلام نشده است خواهشمند است دستور فرمایید نظریه ارائه گردد. آقای مندی تبعه انگلستان رئیس شورای فرهنگی بریتانیا در اصفهان و آقای «استراندار» رئیس اطلاعات کنسولگری آمریکاست که هر دو در جلسه شرکت داشتهاند.»[12]
سند سوم:
«از 10ـ به 321 ـ شماره 108 ـ تاریخ 27 / 1 / 46 ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1300 روز پنجشنبه 24 / 1 / 46 در هتل ایران تور با شرکت 25 نفر از اعضاء تشکیل گردید ـ سپس آقای هامبرگر معاون انجمن ایران و انگلیس از انتقال آقای «استراندار» رئیس انجمن ایران و آمریکا اظهار تأسف نمود و از همکاریهای نامبرده در این مدت تشکر نمود.[13] »
سند چهارم:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 9 / 4 / 48 ـ شماره 3258 / 10 ه ـ موضوع: تشکیل جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1230 روز 5 / 4 / 48 جلسه هفتگی کلوپ روتاری اصفهان با حضور نامبردگان زیر در هتل ایرانتور تشکیل میگردید. ضمناً دو نفر انگلیسی که خود را مخبر روزنامه تایمز معرفی میکردند میهمان مسترهامبرگر بودند. آنگاه یکی از افراد انگلیسی که مخبر روزنامه تایمز بود به زبان فارسی شروع به صحبت کرد اظهار داشت من پنج سال در ایران بودم و سال گذشته به مراکش منتقل شدهام و جانشین من همین شخص است که همراه من میباشد من در مراکش با دکتر بهرامی سفیر ایران در تماس هستم...»[14]
سند پنجم:
«از: 10 ه ـ به 321 ـ تاریخ: 11 / 8 / 48 ـ شماره 5447 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1300 روز 8 / 8 / 48 با حضور 22 نفر از اعضا تشکیل گردید.
ضمناً آقایان عبدالوهاب فاطمی مقیم آمریکا و هادی فاطمی، صائب نماینده مجلس، کهن تبعه اسرائیل و یک نفر آمریکایی دیگر که مشاور امور بهداشتی دانشگاه است به عنوان میهمان در جلسه کلوپ شرکت نموده بودند. و در پایان سخنرانی یک پرچم روتاری را به آقای دکتر مالکی و آقای مالکی هم پرچمی از روتاری اصفهان را به آقای کهن تحویل داد...[15] »
سند ششم:
«گفتار رادیو به اصطلاح صدای ملی ایران درباره طرق مختلف گسترش نفوذ سیاسی آمریکا در ایران رادیوی مذکور روز 12 / 6 / 51 مطالبی به شرح زیر پخش نمود: امپریالیسم آمریکا برای گسترش نفوذ سیاسی خود در میهن ما از طرق مختلفی استفاده میکند یکی از این طرق استفاده از انواع مؤسساتی است که این ژاندارم بینالمللی در میهن ما بوجود میآورد. روتاری کلوپ ایران یکی از اهرمهای استعمار آمریکا در میهن ماست که تحت نظارت سازمان مرکزی جاسوس آمریکا به عملیات خرابکارانه در کشور ما مشغول است...»[16]
سند هفتم:
«از: 10 ه ـ به: 341 ـ تاریخ: 10 / 5 / 1357 ـ شماره 9135 / 10 ه 3 ـ موضوع: تشکیل جلسه کلوپ روتاری
در ساعت 2000 روز فوق به مناسبت رفتن آقای «مجیکا» از ایران، عضو کلوپ روتاری اصفهان و کارمند کنسولگری آمریکا مهمانی شامی از طرف اعضای کلوپ روتاری در کنار استخر هتل کوروش برگزار گردید. در این مجلس کنسول آمریکا و رئیس انجمن ایران و آمریکا به اتفاق خانمهایشان شرکت نمودند.»[17]
سند هشتم:
«از: 20 ه 21 ـ به: 341 ـ تاریخ: 28 / 9 / 1352 ـ شماره: 111094 / 20 ه 21 ـ موضوع: کلوپ روتاری شمال
جلسه ناهار کلوپ روتاری در تاریخ 26 / 9 / 52 به ریاست دکتر چوبینی در هتل پارک با حضور عده کثیری از اعضاء و میهمانان تشکیل شد... سخنران جلسه آقای «رمز باتوم» سفیر انگلیس در دربار شاهنشاهی درباره روابط اقتصادی ایران و انگلیس سخنرانی نمود... سپس حبیب ثابت پاسال از طرف سرمایهگذاران ایران از حمایت سرمایهداران انگلیسی تشکر کرد و گفت: ایران مانند طفلی است که انگلستان آن را بزرگ کرده است من وسیله شما که سفیر کشور انگلیس هستید خواهش دارم که از دولت خود بخواهید که مراقبت از این طفل خود را کماکان ادامه دهند...[18] »
سند نهم:
«از: 10 ه ـ به: 21ـ تاریخ: 6 / 3 / 47 ـ شماره: 4702 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری اصفهان
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1300 روز پنجشنبه 2 / 3 / 47 با حضور 23 نفر از اعضاء در هتل ایرانتور تشکیل گردید. ضمناً آقای دهقان استاد دانشگاه پهلوی شیراز و یک نفر توریست آمریکایی که عضو یکی از کلوپهای روتاری آمریکا بود و همچنین سرهنگ بازنشسته محمود زاهدی مدیرکل اوقاف نیز بهعنوان میهمان در جلسه مزبور شرکت داشتند ـ مصطفی افهام اجازه صحبت خواست و اظهار داشت: در روزنامه اطلاعات روز قبل خبری بود که عیناً قرائت میشود. «خبرگزاری آسوشیتدپرس ـ دولت پاکستان کلیه باشگاههای لاینز و روتاری و فراماسیون را در سراسر پاکستان منحل نمود و رئیس ستاد ارتش پاکستان اظهار داشته کلیه این باشگاهها برخلاف مصالح کشور و به نفع بیگانگان اقداماتی مینمودند و به همین علت آنها منحل اعلام شدهاند.»[19]
با بررسی اجمالی اسناد فوقالذکر، به وضوح به نقش مؤثر و کلیدی این باشگاه در راستای جاسوسی و تبادل اخبار برای بیگانگان و مکانی برای تربیت جاسوسان داخلی و ارتباطگیری جواسیس بیگانه با یکدیگر و جمعآوری مورد لزوم در زمینههای سیاسی و اقتصادی توسط عناصر اطلاعاتی رسمی و غیر علنی دول استعماری آمریکا و انگلیس میتوان پیبرد. استعمارگران بیگانه به خوبی و به سهولت با راهاندازی این باشگاه هدفهای اطلاعاتی خود را در زمینههای سیاسی و اقتصادی را پیش بردند و مسئله خدمت و خیریه برای عموم، تنها مهملی بود برای مخفی نگاه داشتن هدف اصلی و در این زمینه منورالفکرانی که قبله آمالشان فرهنگ غرب و به ویژه آمریکا بود، نقشی انکارناپذیر و اساسی را ایفا کردند و کیسه خود و اربابانشان را به حق خوب پر نمودند.
ـ عدم دخالت در امور سیاسی و مذهبی:
این اصل ارائه شده از سوی سردمداران استعماری این کلوپها هم به مثابه سایر اصول آنان ظاهری و عوامفریبانه بود و در واقع آنان در جلسات خود به کنکاش دقیق و موشکافانه مسایل سیاسی میپرداختند و در اغلب جلسات آنان مسئولین امور مملکتی از نمایندگان مجلسین گرفته تا معاونین وزارتخانهها و حتی رجال نظامی دارای مسئولیت حضور داشتند و به سخنرانی و بیان دیدگاههای سیاسی خود و نقد و بررسی عملکرد دولتها میپرداختند. در امور مذهبی هم این شیفتگان و عناصر خودفروخته غربی به صراحت به نقد اسلام و دعوت از میسیونرها و کشیشهای مسیحی در جلسات خود مینمودند. برای وضوح بیشتر مسئله به ذکر چند سند ساواک در این خصوص میپردازیم:
سند اول:
«701 رئیس ساواک اصفهان 227 ساواک فارس ـ 29 / 11 / 46 ـ 64876 ـ مرتضی حکمی فرزند عبدالجواد
نامبرده در گذشته از طرفداران دکتر مصدق و یکی از رهبران نهضت مقاومت ملی اصفهان بوده و برابر گزارش تیپ سابق اصفهان وی قبل از قیام ملی 28 مرداد با کشاورز صدر استاندار سابق مراوده نزدیک داشته به طوری که پس از قیام مزبور تعداد 21 اوراق مربوط به مکاتبات کنسولگری آمریکا و ده برگ مربوط به جریان رفرانداوم و سه قبضه اسلحه مربوط به کشاورز صدر از منزل او توسط مأمورین کشف و استاندار که در منزل مشارالیه مخفی شده بود دستگیر و به اتهام همکاری با کشاورز صدر، نامبرده را از سمت ریاست دانشکده معزول نمودهاند. برابر گزارش ساواک اصفهان دکتر حکمی و خانم وی از مأمورین کسب خبر بیگانگان بوده و در این زمینه فعالیت خبری دارند...[20] »
سند دوم:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 28 / 2 / 47 ـ شماره: 4659 / 10 ه ـ
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1300 روز پنجشنبه 26 / 2 / 47 با حضور 22 نفر از اعضاء تشکیل گردید... آقای دکتر حکمی اظهار داشت در این هفته فعالیتی شد که محلی جهت تأسیس یک درمانگاه از طرف کلوپ در نظر گرفته شود و در این خصوص با سرهنگ زاهدی مدیرکل اوقاف تماس گرفتیم و ایشان دو قطعه زمین جهت مدرسه علوم دینی که در بازارچه بابالدشت واقع شده در اختیار ما گذاشتند.[21]
سند سوم:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 17 / 1 / 47 ـ شماره: 4069 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1300 روز 15 / 1 / 47 در هتل ایرانتور با شرکت 20 نفر از اعضا تشکیل گردید. در این جلسه آقای ناظمی رئیس دادگستری که بهعنوان میهمان از طرف کلوپ دعوت شده بود درباره قوانین دادگستری مخصوصاً خانههای انصاف و شوراهای داوری و نتایج حاصله از آن سخنرانی نمود. پس از سخنرانی نامبرده آقای دکتر حکمی از شرکت ایشان در جلسه تشکر نمود و اظهار داشت من تا به حال درباره خانههای انصاف و شوراهای داوری هیچ اطلاعی نداشتم و بینهایت از آقای دکتر ناظمی تشکر میکنم ... و اضافه نمود انتخابات شورای داوری که زیر نظر دادگستری انجام گردید کاملاً بیطرفانه انجام شد و نشان داد که میتوان انتخابات آزاد انجام داد و ای کاش دستگاه وزارت کشور هم در امر انتخابات رعایت بیطرفی را مینمود...»[22]
سند چهارم:
«اظهارات سناتور پروفسور جمشید اعلم در جلسه کلوپ روتاری تهران
روز 19 / 3 / 48 جلسه مذکور با حضور اعضای کلوپ از جمله شخص یادشده بالا و دکتر جهانشاه صالح رئیس سابق دانشگاه تهران در سالن پارک هتل تشکیل گردیده است. هنگام صرف ناهار پروفسور جمشید اعلم با صدای رسا خطاب به دکتر جهانشاه صالح اظهار داشت: دلم میخواهد انشاءالله تو به زودی وزیر علوم و آموزش عالی شوی زیرا مجید رهنما وزیر فعلی با قرار دادن عده زیادی افراد جوان و بیتجربه در رأس دانشگاه اوضاع آنجا را خراب نموده است. مشارالیه سپس ضمن انتقاد از وزارت اقتصاد در مورد سهمیه جدید و بالا رفتن گمرک اتومبیل و آهن اضافه نمود که وضع این وزارتخانه هم بچهبازی شده و یک عده بیتجربه مشغول خراب نمودن مملکت و ناراضی ساختن مردم میباشند...»[23]
سند پنجم:
«از 20 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 28 / 6 / 50 ـ شماره: 21920 / ه 21 ـ موضوع: کلوپ روتاری
در جلسه ناهار کلوپ روتاری مرکز که روز دوشنبه 23 / 6 / 50 در پارکهتل به ریاست امیرابراهیمی تشکیل گردید به اعضای کلوپ توصیه شد که به دستور تیمسار خادمی رئیس منطقه کلوپهای روتاری در آمریکا باید کلیه اعضای کلوپهای روتاری برای مهاجرین و آوارگان پاکستان شرقی که به هندوستان پناهنده شدهاند پول و اعانه جمعآوری شود تا این اعانات به آمریکا ارسال و از آنجا برای آوارگان فرستاده شود. نظریه شنبه: باتوجه به حسن روابط بین دولتین ایران و پاکستان و همچنین با در نظر گرفتن این که دولت ایران تاکنون برای آوارگان پاکستان شرقی رسماً کمک ننموده است و با توجه به سیاست دولت مرکزی پاکستان اینگونه کمکها را موکول به مراجعت آوارگان به پاکستان شرقی کرده است و احیاناً موجب کدورت سفارت پاکستان گردد. نظریه سهشنبه: اصلح است هرگونه کمکی که میخواهد از طرف جوامع ایرانی به این آوارگان بشود سیاست کلی دولت نیز در آن در نظر گرفته شود و عملی انجام نگردد که موجب کدورت دولت دوست و همجوار و یا احیاناً تصور وجود دوگانگی بین دولت و ملت ایران باشد.»[24]
سند ششم:
«از 20 ه 21 ـ تاریخ 5 / 10 / 50 ـ شماره: 23642 / ه 21 ـ موضوع: جلسه باشگاه روتاری مرکز جلسه باشگاه روتاری مرکز در تاریخ 29 / 9 / 50 در پارک هتل تشکیل گردید... پس از صرف ناهار آقای «شوکلا» استاد زبان سانسگریت وابسته فرهنگی سفارت هند درباره فرهنگ هند باستان و معماری آن کشور سخنرانی و نمایش فیلم شد... وقتی رئیس جلسه خواست از او تشکر کند یکی از حضار به نام فرمانآرا فریاد زد آقا این سخنرانی تشکر ندارد و ما از آن استفادهای نکردیم و نباید بگذارید که یک نفر هندی در سالی که کشورش مملکت دوست و همسایه ما پاکستان را مورد حمله قرار داده است در این جلسه سخنرانی کند در این موقع رئیس و حاضران سخنان او را قطع کردند و چون در روتاری مذاکرات سیاسی ممنوع است فرمانآرا را به سکوت دعوت کردند و رئیس ناگزیر جلسه را تعطیل کرد...»[25]
سند هفتم:
«از: 10 ه ـ به: 341 ـ تاریخ: 12 / 5 / 53 ـ شماره: 7982 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری اصفهان ساعت 1300 روز 10 / 5 / 53 در هتل کوروش تشکیل گردید... و اسقف دهقانی تفتی اسقف مسیحیان ایران وآقای امین دانشجوی مقیم آمریکا به عنوان میهمان شرکت داشتند. آقای اسقف دهقانی ضمن تشکر از اعضای کلوپ به مناسبت دعوتی که از وی شده بود اظهار داشت یک جلد مجله نگین را همراه آورده است که در آن آقای دکتر صاحبالزمانی تحتعنوان خدا ـ یا انسان در آن نوشته است به این مضمون که روزی به اتفاق کشیش آلمانی به قم عزیمت و به محضر آیتاللهی راه یافتیم و این سه نفر درباره مسایل دینی و اعتقاد به خداوند مصاحبه کردند. آقای اسقف دهقانی سپس مقاله مزبور را قرائت کرده و سرانجام نتیجهگیری کرد که دکتر صاحبالزمانی در این مقاله از وضع سؤال و جوابهای روحانی مسلمان شدیداً انتقاد کرده است در بین سخنرانی اسقف آقایان مهندس شرکت و دکتر صرام به نامبرده اعتراض کردند آقای دکتر صرام افزود به مقالات صاحبالزمانی نباید تکیه کرد زیرا او آدم منفی و منفیبافی است که سعی میکند از همه چیز انتقاد کند... نظریه شنبه: سخنان آقای اسقف دهقانی تفتی تا حدی نشاندهنده نظریات وی دایر بر مخالفت با اسلام بود و به این جهت موجب ناراحتی اعضای کلوپ گردید. نظریه یکشنبه: اسقف دهقانی تفتی اسقف ایران و در زمینه اطلاعات عمومی و مسئله ادیان مطالعات زیادی دارد و بحث وی در مورد فوق گرچه موجب نارضایتی حاضرین گردیده لیکن طبیعی است و از یک مُبلّغ مسیحی بیش از این نمیتوان انتظار داشت.»[26]
سند هشتم:
«از: 20 ه 21 ـ به: 341 ـ تاریخ: 16 / 9 / 51 ـ شماره 43440 / 20 ه 21 ـ موضوع: جلسه هفتگی کلوپ روتاری مرکز ـ
کلوپ روتاری مرکز در ساعت 1300 در پارک هتل به ریاست سناتور ارفع تشکیل جلسه داد. در این جلسه خانم ستاره فرمانفرماییان در مورد اقدامات دولت درباره تنظیم خانواده و اهمیت این امر از لحاظ کنترل موالید مطالبی ایراد کرد که مورد توجه قرار گرفت ولی این خانم ضمن صحبتهای خود گفت آمار دولت براین که رشد جمعیت در ایران 5 / 2 درصد است صحیح نیست و این آمار جنبه سیاسی دارد زیرا حقیقت این است که رشد جمعیت 5 / 3 درصد است و دولت برای این که بتواند به مردم بگوید که رشد اقتصادی و درآمد سرانه مملکت زیاد است. رقم واقعی رشد جمعیت را کمتر اعلام میکنند. در خارج از جلسه مهندس ارفع به خانم ستاره فرمانفرماییان تذکر داد که چرا این حرف را زده است و آبروی دولت را ریخته است در موقع طرح سؤالات سناتور جمشید اعلم پیشنهاد کرد که دولت باید هر چه زودتر لایحهای برای آزاد کردن سقط جنین به مجلس بیاورد ....[27] »
سند نهم:
«انتقاد از طرح مسایل در کلوپ روتاری بخش فارسی رادیو پیک ایران ساعت 1900 ـ 1 / 6 / 51 «جایی که وزیر به حساب نمیآیند» بعد از سخنرانی عباس مسعودی در کلوپ روتاری وزیر کار و یکی دو روز بعد آموزش و پرورش در این محل پیرامون مسایل کار و اشتغال و دومی درباره سیاست آموزشی دولت سخنرانی کردند. کلوپ روتاری چه جایی است و چرا این مسایل که باید در مجلس، در دولت، در برابر مردم مطرح شود و در اینجا مطرح میگردد. کلوپ روتاری مرکز تجمع بزرگترین سرمایهداران و گروههای وابسته به آنهاست. در این کلوپ که ارتباط مستقیم آن با محافل امپریالیستی غرب پنهان نیست سرمایهداران بزرگ نمایندگان انحصارهای داخلی و خارجی گردآمدند. کلوپ روتاری نوعی از سازمانهای فراماسونری است که در کشورهایی مانند ایران فعالیت وسیعی دارند...[28] »
ـ پوچی شعار خدمت و اختلافات درونی
اصل بعدی و اساسی و بنیادین روتاری، مسئله خدمت به دیگران است که طبق گزارشات ساواک و نظریههای متعدد مسئولین آن، این کلوپها به جزء جمع شدن دور هم و برقراری جلسه ناهار و بحث و گفتگوهای بینتیجه در عمل هیچ اقدام جدی نداشتهاند و برخلاف آنچه که در بُعد اطلاعاتی این کلوپها مطرح میشود و برآن تکیه میکنند که هدف تشکیل جامعه متحد جهانی براساس محور خدمت به دیگران و توسعه دوستی و همکاری بین مشاغل است. در این اسناد به وضوح اختلافات درونی و برخوردهای مجادلهای و حتی فحشکاری و قهر گروهی را میتوان شاهد بود. که در ذیل به ذکر چند سند در این خصوص پرداخته شده است:
سند اول:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 12 / 11 / 47 ـ شماره 13987 / 10 ه ـ موضوع: جلسه هفتگی کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری روز پنجشنبه 8 / 12 / 74 در هتل ایران تشکیل گردید ـ ضمناً پروفسور «پن» متخصص بیهوشی اهل انگلستان میهمان آقای دکتر حکمی بود... ملاحظات: نظریه منبع: اخیراً اختلافاتی بین آقای مکداول و حاتمزاده اعضای کلوپ به وجود آمده است که علت آن به شرح زیر است. چندی قبل نامهای از طرف کلوپ به سرهنگ زاهدی رئیس اوقاف نوشته شده که در مجالس ختم، پذیرایی به وسیله چای و قلیان و قهوه موقوف شود و آقای زاهدی نیز پاسخ میدهد که این موضوع انجام خواهد شد و هفته قبل که رئیس کلوپ نامه سرهنگ زاهدی را قرائت میکرده است. آقای مکداول که از موضوع بیاطلاع بوده و در جلسات قبل غیبت داشته اعتراض میکند که مرام نامه روتاری دخالت اعضا را در امور مذهبی و سیاسی منع کرده و شما به هیچوجه حق چنین کاری را نداشتهاید. پس از این به بعد من هم کارهای دایره اسقفی را در اینجا دخالت میدهم و چون آقای حاتمزاده نیز به مکداول اعتراض میکند مشاجره بین دو نفر شدید میشود...[29] »
سند دوم:
«از: 10 ه 3ـ به: 341 ـ تاریخ: 6 / 4 / 37 ـ شماره: 8250 / 10 ه 3ـ موضوع: تشکیل جلسه کلوپ روتاری
در ساعت 1300 روز فوق جلسه هفتگی کلوپ روتاری در هتل کوروش اصفهان با شرکت 15 نفر از اعضاء تشکیل گردید... آقای صرافان اظهار داشت که آقای مصلحی که پیمانکار میباشد و عضو مرتب کلوپ نیز هست به من گفت چون مهندس قنائی (عضو کلوپ) در مورد قرارداد آسفالت جاده انرژی اتمی که با سرمایه و ماشینآلات من انجام گرفته بند و بست داشته و اکنون که مقدار زیادی از کارها انجام شده و پول آن را نیز گرفته حق مرا نمیدهد دیگر به کلوپ نخواهم آمد. دکتر مالکی گفت در تمام دنیا اعضای کلوپ روتاری از بهترین مردمان آن شهر هستند و بایستی در انتخاب اعضای کلوپ روتاری دقت بیشتری بشود نه مثل مهندس عبدالحسین پرویز نوایی مشاور بینالمللی کلوپ و رئیس هواپیمایی کشوری که مرتکب سوءاستفاده زیادی گردید و اکنون در زندان بسر میبرد.[30] »
ـ ترویج فرهنگ غرب:
یکی از کارکردهای عمده این کلوپ توسعه فرهنگ مبتذل غرب در جامعه ایران بود. به طوری که با برگزاری میهمانیهای شبانه به همراه همسران روتارینها و فرزندانشان به طرز میهمانیهای غربی، سعی در آشنایی و ایجاد علاقه و گرایش در آنها مینمودند. از طرفی با برپایی سخنرانیهای متعدد توسط منورالفکرهای غربزده به تبلیغ ظاهراً منطقی و علمی پیشرفتهای کشورهای غربی میپرداختند. تا ضمن تحقیر و تنزل فرهنگ عمومی ملی ـ مذهبی جامعه توجه، آنان را به نقاط مثبت و روشن فرهنگ بیگانه جلب نماید. برای وضوح بیشتر مسئله و چگونگی اجرای این هدف توسط عوامل خودفروخته و بیگانهپرست دوره پهلوی به ذکر چند سند پرداخته شده است.
سند اول:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ شماره: 726 ـ تاریخ: 23 / 2 / 46 ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری طبق معمول در ساعت 1300 روز پنجشنبه 21 / 2 / 46 در هتل ایرانتور و با شرکت 21 نفر از اعضاء مربوطه تشکیل گردید. ضمناً چهار نفر به اسامی : 1ـ مستر هالستد رئیس انجمن ایران و انگلیس 2ـ مستر گیلبر رئیس انجمن ایران و آمریکا 3ـ نصراله سروش کارمند کنسولگری آمریکا 4ـ آقای مصری رئیس شرکت مقاطعهکاری راهآهن یزد و کاشان در این جلسه حضور به هم رساندند ـ آنگاه آقای هالستد سخنرانی خود را که در چندین برگ نوشته شده بود به طور مفصل ایراد ... و اشاره نمود که در ا ین 20 سال که انگلستان قدرت امپراطوری خود را از دست داده و با کشورهای مستمره به طور دوستانه و مشترک المنافع عمل مینماید تأثیرات قابل توجهی در انگلستان داشته و مخصوصاً درباره تیپ جوان کشور بحث نمود که جوانان تمام افکار و سنتهای دیرین را زیر پا گذاشته و برخلاف تمایل بزرگان خود عمل میکنند ... و مثال بیتلها را زد. ناطق اضافه نمود که در گذشته هیچکس نمیتوانست در امور جنسی که مربوط به مرد با مرد یا پسر با پسر بود بحث و قلمفرسایی کند. لیکن در حال حاضر کتابهایی در این مورد نوشته شده ... سپس درباره زندگی ـ طرز خوراک ـ لباس پوشیدن که بین مرد و زن یکی شده است اظهاراتی نموده..
نظریه منبع: از محتوای کلام هالستد این طور استنباط میگردد که سبب انحراف نسل جوان در دنیا آمریکاییها هستند...[31] »
سند دوم:
از ه ـ به: 321 ـ شماره: 7658 ـ تاریخ 5 / 9 / 46
جلسه کلوپ روتاری ساعت 1300 روز پنجشنبه 2 / 9 / 46 با حضور 24 نفر از اعضا در هتل ایرانتور تشکیل گردید پس از صرف ناهار آقای حاتمزاده از طرف اعضا از مراجعت آقای دکتر حکمی که از اروپا اظهار خوشبختی نموده و به ایشان خیرمقدم گفت خواهش نمود که مشارالیه درباره مسافرت خود مطالبی بیان نماید. آقای حکمی در مورد مشاهدات خود از انگلستان و پیشرفت علم پزشکی در آن جا بیاناتی ایراد و سپس چنین اظهار داشت: از انگلستان به فرانسه رفتم و در چند کنگره پزشکی و جراحی شرکت نموده و ناظر چندین عمل جراحی بزرگ منجمله تعویض قلب حیوانات بودم که پس از عمل بعد از مدتی تحت درمان قرار میگیرند کاملاً سالم میمانند... مشارالیه سپس از هواپیمایی ملی انتقاد نموده و گفت من در پاریس از نمایندگی هواپیمایی ایران برای اول آذر بلیط رزو کرده بودم... هواپیما تأخیر دارد پس از آن ساعتها در فرودگاه ماندم ... این امر میرساند که هنوز کشور ایران یک کشور مترقی نبوده... در روزهای اول مراجعتم به ایران به این موضوع برخورد کردم که متوجه باشم هنوز در یک کشور عقبافتاده زندگی میکنم. بعداً آقای مهندس بصیری یکی از اعضای کلوپ گفت که روز سهشنبه به اتفاق آقای هامبرگرـ کاظم امین ارشدی جلسه هیئت مدیره داشتیم .... به این نتیجه رسیدیم که کلوپ بودجهای فراهم کند و تعدادی از دانشجویان اول کلاسهای دانشکده علوم و ادبیات و تعدادی از محصلین کلاسهای دبیرستان فارابی و ابنسینا را به انجمن ایران و انگلیس معرفی نموده در کلاسهای انگلیسی شرکت نمایند و کلوپ هزینه آن را به انجمن مزبور بپردازد...[32] »
سند سوم:
«از: 10 ه 321 ـ تاریخ: 12 / 9 / 48 ـ شماره 15052 / 10 ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 1230 روز 6 / 9 / 48 با حضور 10 نفر از اعضای هتل ایرانتور تشکیل شد پس از صرف ناهار آقای دکتر مالکی اظهار داشت با آقای هالبرت تصمیم گرفتهایم شب اول دی ماه یک شبنشینی ترتیب بدهیم و چون شب یلدا است و نزدیک به عید کریسمس است چنین جلسهای لازم است در این شب طبق رسوم مسیحیان بوقلمون تهیه و ارکستری هم دعوت خواهیم کرد. ضمناً آقای هامبرگر معتقد است هرکدام از اعضا که مایلند هر چند نفر را به عنوان میهمان به جلسه بیاورند و حتی اطفال بزرگتر از 10 سال را هم همراه خود نمایند...[33] »
سند چهارم:
«از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 3 / 12 / 48 ـ شماره: 17152 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری با شرکت 26 نفر از اعضا در تاریخ 30 / 11 / 48 در هتل ایرانتور تشکیل گردید. نامبرده اظهار داشت با آقای استاندار آقای دکتر معتمدی رئیس دانشگاه و تماس حاصل و از آنها دعوت شده که در شبنشینی 12 / 2 / 48 کلوپ شرکت نمایند و از آقایان خواهش میشود با خانمهایشان شرکت نمایند. سپس آقای هامبرگر عضو انجمن ایران و انگلیس شروع به جمعآوری پول برای شبنشینی اعضا نمود.[34] »
سند پنجم:
«از 510 ـ به: 321 ـ تاریخ: 29 / 10 / 49 ـ شماره 24185 / 10 ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه هفتگی کلوپ روتاری ساعت 30 / 12 روز 24 / 10 / 49 با شرکت 18 نفر از اعضا در هتل ایرانتور تشکیل شد. پس از صرف ناهار ... از دکتر حکمی که اخیراً از مسافرت فرانسه مراجعت نموده است خواهش کرد که درباره سفر اخیر خود توضیحاتی بدهد. مشارالیه قبول نمود و درباره پیشرفتهای علم پزشکی در آن کشور صحبت نمود ضمناً اظهار داشت که مردم فرانسه از لحاظ معنوی و اخلاقی نیز پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند ـ ناطق درباره مردم فرانسه و دمکراسی آن مطالبی ایراد و دولت و ملت فرانسه را مافوق کشورهای دیگر معرفی نمود...»[35]
ـ مدیریت عناصر خارجی در کلوپهای روتاری در ایران:
یکی دیگر از نشانههای وجود وابستگی علنی و گسترده این کلوپها به کشورهای بیگانه و بالاخص آمریکا و انگلیس، مسئله مدیریت و نقش محوری و اساسی عناصر سفارتخانهها و مراکز فرهنگی این دو کشور در اداره و خطدهی امور کلوپها بویژه در اصفهان میباشد. ذکر این نکته ضروری بنظر میرسد که در این برهه تاریخی، اصفهان به عنوان یک پایگاه فرهنگی و سیاسی در نظر کشورهای یاد شده بوده است. برای وضوح بیشتر به ذکر چند سند در این خصوص پرداخته شده است:
سند اول
به: 321 ـ از: 10 ه ـ تاریخ: 24 / 11 / 45 ـ شماره 1327 ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری در ساعت 13 پنجشنبه 30 / 11 / 45 با حضور آقایان ... 13ـ مکداول 14ـ هامبرگر معاون انجمن ایران و انگلیس ... 21ـ استراندر رئیس انجمن ایران و آمریکا ... تشکیل شد ... سپس آقای فرانتی ماریو ضمن اظهار تشکر از هامبرگر که دستگاه پروژکتور خود را در اختیار ایشان قرار داده ... و اسلایدهای مربوطه وسیله هامبرگر به معرض نمایش گذارده شد ... نظریه منبع: آقای هامبرگر معاون انجمن ایران و انگلیس و با استراندر رئیس انجمن ایران و آمریکا طرح دوستی ریخته و دائماً در رفت و آمد بوده و با همدیگر هستند.[36]
سند دوم
از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 8 / 12 / 45 ـ شماره: 1564 ـ موضوع کلوپ روتاری اصفهان
جلسه کلوپ روتاری اصفهان در ساعت 1300 روز پنجشنبه 4 / 12 / 45 و با شرکت 22 نفر از اعضاء تشکیل گردید ... سپس فرمهای ارسالی از مرکز بوسیله آقای استراندر ـ حاتمزاده ـ هامبرگر و دکتر حکمی تنظیم گردید و قرار بر این شد که آقای استراندر و حاتمزاده روز دوشنبه آینده فرمها را به تهران ببرند و برای رسمی شدن این کلوپ اقدام کنند. آقای استراندر شفاهاً از آقایان دعوت کرد که ساعت 7 بعدازظهر همین روز جهت استماع یک سخنرانی به انجمن ایران و آمریکا بروند...[37]
سند سوم
از: 10 ه ـ به: 321 ـ تاریخ: 4 / 5 / 48 ـ شماره: 3731 / 10 / ه ـ موضوع: کلوپ روتاری
جلسه کلوپ روتاری اصفهان ساعت 1230 روز 2 / 5 / 48 با شرکت 18 نفر از اعضا تشکیل گردید ... 2ـ آقای هامبرگر عضو شورای فرهنگی بریتانیا که قبلاً کارمند دایره اسقفی بوده و در حال حاضر دبیر کلوپ روتاری نیز هست از اعضای فعال این کلوپ است و میتوان گفت موجودیت کلوپ بستگی به وجود وی دارد و نظریات و تصمیمات اوست که در هر حال اجرا میشود و نفوذ قابل توجهی در بین اعضاء دارد.[38]
ـ ارتباط کلوپ روتاری با شاه:
ریاست عالیه کلوپهای روتاری ایران با شخص شاه است و در هر کدام از سمینارهای دورهای سراسری که برگزار مینمودند، شاه پیامی به عنوان سخن افتتاحیه مراسم ارسال مینموده است. و به وضوح در اسناد اظهار علاقه طرفین و حمایتهای بیچون و چرا و گسترده فیمابین مشهود است. برای نمونه به ذکر چند سند در زیر اشاره شده است:
سند اول:
شماره: 266 / 4 ـ 23 / اسفند / 1351 ـ ریاست محترم دفتر مخصوص شاهنشاهی.
... کلوپهای روتاری ایران به پیروی از نیات عالیه شاهنشاه آریامهر در کمک به ادامه تحصیل جوانان با استعداد کشور مبلغ 1000 دلار آماده کردهاند تا در صورتی که شاهنشاه آریامهر اجازه فرمایند این مبلغ به نام شاهنشاه آریامهر ریاست عالیه کلوپهای روتاری ایران به بنیاد روتاری فرستاده شود ....[39]
سند دوم:
17 / آذر ماه 1353 ـ جناب آقای معینیان رئیس محترم دفتر مخصوص شاهنشاهی ـ موضوع: تمبر مخصوص روتاری
سال 1975 مصارف با هفتادمین سال تأسیس روتاری بینالمللی میباشد ... یکی از اقدامات مربوط به این بزرگداشت انتشار تمبر پستی میباشد ... با توجه به این که تاکنون تمبر پستی به مناسبت تجلیل از فعالیتهای روتاری در ایران منتشر نگردیده خواهشمند است مراتب به شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر که شخصاً سمت ریاست عالیه بر کلوپهای روتاری ایران را دارند معروض گردد تا در صورتی که اجازه فرمایند وزارت پست و تلگراف و تلفن برای تهیه و انتشار تمبر یادبود مخصوص روتاری در سال 1975 اقدام نماید[40] ... .
نتیجهگیری:
با عنایت به مطالب مطروحه در سندهای پیشین، به وضوح میتوان این مسئله را دریافت که اصول عنوان شده از سوی مؤسسین و سردمداران روتاری جهانی، چیزی جزء شعار صرف و برنامهای برای فریب افکار عمومی نیست و در عمل این اصول جای خود را به حمله فرهنگی، ترویج فساد اخلاقی غربی در جوامع دیگر و طرح این مبانی به عنوان ارزشهای اساسی زندگی بشری و سعی در استحاله و نابودی سایر فرهنگها و ارزشهای ملی دیگر کشورها و دخالتهای مکرر و هدفمند در امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع دیگر و ترویج قدرتطلبی بهگونهای که عضویت در این کلوپها به قبلۀ آمالی برای افرادی که به دنبال کسب قدرت و نفوذ در ساختار حکومت را دارند درآمده و شاهد حضور رجال سیاسی و اقتصادی عدیدهای در این کلوپها هستیم در حقیقت روتاری محلی برای گردآوری عناصر خود باخته غربگرا بوده و آنان وظیفه داشتند که غربزدگی در ابعاد مختلف را به شیوههای نوین و متنوع و در ظاهری شیک و زیبا به جوامع خود ارائه کنند و با توسعه هر چه بیشتر ارزشهای فرهنگ غرب، مبانی ارزشی ملی ملتهای خود را محو نموده و با جایگزینی فرهنگ استعماری اربابان خود، راهکاری برای نفوذ و سلطه هر چه بیشتر آنان فراهم کنند. روتاری طی سالهای حضور در رژیم گذشته تا حد زیادی در اجرای این هدف موفق بود لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی طومار رژیم پهلوی و ایادی وابسته آن که دستپرورده فرهنگ غربی بودند و اکثراً هم در کلوپ روتاری عضویت داشتند به هم پیچیده شد و به همراه ارباب داخلی خود نزد ارباب اصلی و خارجیشان فرار نمودند. این عناصر خودیافته که هیچ ریشهای در این آب و خاک نداشتند هماکنون هم با یکدیگر در ونچرپارک نیویورک به تشکیل کلوپ روتاری پرداخته و به کشیدن نقشه برای نابودی و براندازی رژیم جمهوری اسلامی مشغول هستند.
[1] . آدمیت، فریدون، اندیشه شرقی، ص 64.
[2] . برگرفته از اساسنامه روتاری، ص 34
[3] . پیشین، ص 12 الی 21.
[4] . اسنادکتاب روتاری، ج اول، ص 11.
[5] . پیشین، ص 11.
[6] . همان، ص 29.
[7] . همان، ص 35.
[8] . همان ص 58.
[9] . اسناد همین کتاب، ص 1.
[10] . همان، ص 8.
[11] . اسناد این کتاب، ص 93.
[12] . همان، ص 98 و 99.
[13] . همان، ص 124.
[14] . همان، ص 221 .222.
[15] . همان، ص 244.
[16] . همان، ص 310
[17] . اسناد جلد دوم روتاری، ص 444.
[18] . پیشین، ص 196 و 197.
[19] . اسناد جلد اول روتاری، ص 177 و 178.
[20] . پیشین، ص 164.
[21] . همان، ص 176.
[22] . همان، ص 174.
[23] . همان، ص 214.
[24] . همان، ص 311.
[25] . همان، 324.
[26] . اسناد جلد دوم روتاری، ص 148 و 149.
[27] . پیشین، ص 69.
[28] . همان، ص 19 و 20.
[29] . اسناد جلد اول روتاری، ص 202 و 203.
[30] . اسناد روتاری، جلد دوم، ص 438 و 439.
[31] . پیشین، ص 127 و 128.
[32] . همان، ص 150 و 151.
[33] . همان، ص 249.
[34] . همان، ص 261.
[35] . همان، ص 294.
[36] . اسناد جلد اول کتاب روتاری، ص 111.
[37] . پیشین، ص 115 و 116.
[38] . همان، ص 225 و 226.
[39] . اسناد جلد دوم کتاب روتاری، ص 83.
[40] . پیشین، ص 263.