صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مشاوره درباره امور سیاسی وسیله علما و آقای شریعتی

تاریخ سند: 5 مرداد 1343


موضوع: مشاوره درباره امور سیاسی وسیله علما و آقای شریعتی


متن سند:

شماره: 8397 /9ﻫ تاریخ:5 /5 /1343
موضوع: مشاوره درباره امور سیاسی وسیله علما و آقای شریعتی

تشکیل جلسه‌ای درباره مشاوره امور سیاسی مورد مذاکره در کنگره علما در مشهد با آقای شریعتی که قرار بود در شب جمعه تشکیل شود، به شب یکشنبه 4 /5 /43 موکول شد. این جلسه در شب مورد ذکر با شرکت آقای شریعتی و علی شریعتی و آقایان دکتر فضلی‌نژاد، دکتر دل‌آسایی، اردکانی، دکتر سرجمعی، دکتر اسدیان، بازرگانی دبیر دبیرستان فردوسی، احمدزاده، کاظمینی، منتخبی، علی زرسازان، فتاحی عضو کانون، شاکری و چند نفر دیگر از اعضاء کانون و همچنین آقای حاج سید محمدعلی میلانی به نمایندگی از طرف آیت‌الله میلانی و پسر آقای قمی و علامه طباطبایی و چند شیخ و معمم دیگر تشکیل شد. ابتدا آقای علامه طباطبایی مختصری از مبارزه علما در قم و سایر نقاط دیگر ایران و همدستی دانشجویان در مبارزه با آن‌ها و اینکه امروز عالم [و] متجدد همه باید روی اصول سیاسی مبارزه کنند و همدوش باشند، صحبت نمودند و بعد آقای حاج سید محمدعلی میلانی بیاناتی درباره اینکه اولین زندانیان این شهر را دانشجویان تشکیل می‌دادند و من به خاطر دارم که بعد از آزادی، آن‌ها همه خدمت آقای میلانی آمدند و روحیۀ بسیار قوی داشتند و تخم مبارزه را آن‌ها در این شهر کاشتند و دامنه مبارزه را به صحن و مسجد کشاندند، بحث کردند و گفتند این افراد باز اغلب دست‌پروردگان آقای شریعتی و کانون بوده و هستند و امروز هم مبارزه را همین افراد ادامه می‌دهند؛ منتها معلوم نیست چرا رو نمی‌آیند و رسماً و رأساً کار نمی‌کنند. به‌طورکلی از مقدمه‌چینی حضرات این‌طور معلوم بود که از کنار رفتن بعضی از دانشجویان در مبارزه و اینکه رسمی و علنی کار نمی‌کنند، ناراحت هستند ولی دل‌آسایی که فردی بیدار و زرنگ است، توضیح داد که الان آقای افتخاری دانشجوی پزشکی و مؤمنی دانشجوی معقول و منقول نزدیک به محاکمه نظامی هستند و با همه این‌ها هنوز هم ایستادگی می‌کنند و تنها افتخاری دستگاه امنیتی را مستأصل کرده است؛ چطور ما مبارزه نمی‌کنیم؟ البته بعضی از ما محظوراتی داریم؛ فعلاً من انترنم و باید سر به چشم باشم و دارم تزم را می‌نویسم. آقای دکتر فضلی‌نژاد نیز گرفتار مادری است که به او گفته اگر وارد مبارزه علنی و شدید بشوی تو را عاق می‌کنم، درحالی‌که بازهم در هیچ امری عقب‌تر از دیگران نبوده‌ایم. آقای فضلی‌نژاد با صراحت و سادگی خاص خود گفت ما درعین‌حالی که مبارزه را می‌ستاییم، بعضی پیرو عقیده سیاسی احزاب خود هستیم و آن‌ها امروز سکوت را جایز می‌دانند. سپس مطلب روی شریعتی گشت و تقریباً به‌طور مستقیم از او خواستند همکاری بیشتری بکند.
آقای شریعتی در جواب از ضعف و پیری نقاهت صحبت نمودند و گفتند همه این افراد را من تربیت کردم، پیش وجدان خودم شادم ولی نیروی زندان رفتن را امروز ندارم و علی آقا هم که می‌خواهد دانشیار در دانشگاه بشود و در تهران هم تعهد داده و امروز صلاح او نیست و به‌طور تفصیل دراین‌باره صحبت کردند. سپس آقای دکتر علی شریعتی مختصری درباره خامی و ابتدایی و اصیل نبودن مبارزه ما صحبت کردند و گفتند نیروهای ملی ما همیشه به هدر رفته، چون فتنه در کار نبوده و آمادگی ایجاد نشده است و سپس از شهریور بیست تا زمان حاضر را مورد بحث قرار داده و خدعه‌های دستگاه و خامی نیروهای ملی و گسترده نبودن آن را در همه جبهه‌ها و توده‌ها و توجه نداشتن به نظریات دول خارجی را مورد بحث قرار دادند و نتیجه گرفتند که مبارزه اخیر هم از نظر داخلی آن هم در شهرهای بزرگ توانسته توجه مردم را جلب کند؛ از نظر خارجی کاری نکرده، حتی نهضت آزادی را هم مردم اروپا با افکار سیاسی‌اش آشنایی ندارند و بایستی در همه جهات کار بشود، آن هم وقت می‌خواهد. آقای احمدزاده درباره روش مبارزاتی اخیر علما و تأثیر آن در مردم، رانده شدن علمای مرتجع بحث کردند و نتیجه گرفتند که هرگاه روی روش سیاسی و اصول حزبی کار بشود، نتیجه‌ای که عاید خواهد شد، ثمربخش خواهد شد. ولی به‌طورکلی نتیجه‌ای که می‌خواستند در این امر گرفته بشود، در این جلسه گرفته نشد، یعنی نه علی شریعتی و نه خودش، هیچ‌یک حاضر به همکاری بیشتری با آن‌ها نشدند و دانشجویان نیز روش خود را به طرز مبارزه با احزاب سیاسی خود منوط نمودند، منتها طرفداران نهضت آزادی بودند که خواهان مبارزه شدید بودند و توجه بیشتر علما را به نهضت می‌خواستند. ضمناً برای مذاکره بیشتر و اظهارنظر درباره مذاکراتی که در طول این مدت بین آقای میلانی و قمی، طباطبایی، دستغیب و محلاتی شده است، چون وقت دیر شده بود به وقتی دیگر به بازدید آقای شریعتی از آقای میلانی موکول شد و جلسه در حدود ساعت 12 بعدازظهر (24) ختم شد. ضمناً آقای محمدعلی میلانی گفتند عده‌ای دیگر از علما نیز به‌تدریج به مشهد خواهند آمد.
گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم ـ 312)
پی‌نوشت تیمسار ریاست: مهم است. فوری گزارش شود. به تعداد اشخاص که نام برده شده، ماشین شود و روی پرونده آن‌ها بگذارید. به‌خصوص روی پرونده میلانی و سید محمدعلی گزارش کنید.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 245


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.