تاریخ سند: 7 آذر 1357
فرمانداری شهرستان بابل
متن سند:
شماره: 197 /5 تاریخ: 7 /9 /1357
از: فرمانداری شهرستان بابل
به: مقام معظم استانداری مازندران
با رعایت احترام به استحضار میرساند به طوری که شهربانی بابل طی گزارش شماره 175 /5 ـ 5 /9 /1357 اعلام داشت از صبح روز 5 /9 /1357 جمعیتهائی حدود پانصد الی 600 نفر در قسمتهای شهر متشکل که با رسیدن مأمورین و مشاهده آنان متواری شدند سپس در محلهای اولیه و دیگر نقاط تجمع که مأموران انتظامی ابتدا توسط بلندگو به آنان اخطار و چون مثمر ثمر واقع نگردید از ماشین آبپاش نیز استفاده شد. جمعیت حاضر متفرق نشده بلکه به خشونتهای خود افزوده به طوریکه مرتباً به طرف مأمورین سنگ و آجر پرتاب میکردند که در نتیجه یکی دو نفر از مأمورین مضروب گردیدند. متعاقباً جمعیّت که در طول تظاهرات خشونتآمیز درختان مسیر راه را با ارّه برقی قطع و با انداختن تیر آهن و چوب و آتش زدن لاستیکها و ماشینهای شهرداری ایجاد سد معبر و راهبندان نموده مانع تردد خودروهای انتظامی شده و اثر گاز اشک آور را خنثی مینمودند. در ساعت ده روز جاری جلسه شورای تأمین تشکیل و تصمیم به شلیک تیراندازی هوائی گرفته شد با شلیک تیرهای هوائی جمعیّتها تا اندازهای از محل دور ولی در نقطهی دیگری به حالت جنگ و گریز تجمع و اقدام به آتش افروزی و تخریب بانکها و سد معبر مینمودند چون نیروهای موجود کلا در سطح شهر درگیر بودند ناچار ساعت 20 /13 تقاضای نیروی کمک از شهربانی آمل گردید که بلافاصله یک دسته از نیروی مذکور به این شهربانی اعزام و معرفی گردیدند وضع به همین صورت ادامه داشت مجدداً در ساعت 15 روز مذکور جلسه شورای تأمین تشکیل گردید تا اینکه ساعت 10 /18 وضعیت فوق عادی گردید. در گزارش مذکور آمده است با استفساری که از بیمارستان شاهپور از آقای رسولی به عمل آمده چنین معلوم شد که در جریان اخیر دو نفر به نامان 1ـ محبوبی1 بزّاز 2ـ رضا اکبرزاده2 فوت و 7 نفر به نامهای 1ـ حسن پورحبیب 2ـ علی اصغر عباس نسب 3ـ سید مرتضی رجبی 4ـ غلامحسین مولائی 5ـ رضا اصحابی ( اعصابی ) 6ـ محمد باقر زاهدی 7ـ علی اصغر فاضل مجروح گردیدند. مراتب استحضاراً گزارش میشود. ک
جلال سعید نیا فرماندار بابل
گیرنده رونوشت:
شهربانی محترم بابل جهت اطلاع.
دفتر اطلاعات 7 /9 /1357
توضیحات سند:
1. شهید سید علیاصغر محبوبی، در سال 1303 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. با آن که در آن روزگاران تعداد افراد با سواد زیاد نبود، تا سال چهارم متوسطه تحصیل کرد. به شعر و ادب تعلق خاطر داشت و مطالعاتش را در این زمینه و سایر موضوعات متنوع دیگر هرگز رها نمیکرد. ابتدا، جهت امرار معاش به صورت سیّار به فروش پارچه اشتغال یافت. سپس با سعی و تلاش و جدیت در کار، مالک مغازه بزّازی شد. کمک به افراد بی بضاعت، توجه خاص به مسائل شرعی در هنگام خرید و فروش، راست گویی، عمل به واجبات و مستحبات، کمکهای مالی جهت تأمین هزینههای تکثیر اعلامیه و نوار و توزیع اعلامیه و تصاویر حضرت امام(ره)، را میتوان از جمله تلاشهای انقلابی او برشمرد. شهید سید علی اصغر، نقش اساسی در برنامهریزی اعتصاب بازاریان ایفا مینمود و از آنجا که مورد احترام کسبه ی شهرستان بابل بود، شروع و پایان اعتصاب، توسط او معیّن شد. هنگامیکه از حمله مأموران به حرم امام رضا (ع) و تیراندازی در مسجد حرم مطلع شد، سوگند یاد کرد که ادامه حیات حکومت پهلوی تا عید آن سال دوام نخواهد آورد. تاب و تحمل اهانت به روحانیت را نداشت و در صورت مشاهده، به سختی به متجاسران میتاخت، اما سرنوشت او چنین مقدر شده بود که دو ماه قبل از پیروزی انقلاب، روح مطهرش به ملکوت اعلی عروج کند و در پنجم آذر ماه سال 131357 توسط عمال خود فروخته رژیم به شهادت رسید. پس از شهادت آن انسان آزاده گروه گروه از خانوادههای مستمند شهادت دادند که از کمک مالی آن شهید بهرهمند بودهاند. (برگرفته از بایگانی بنیاد شهید انقلاب اسلامی استان مازندران.)
2. شهید محمد رضا اکبرزاده روشن، در دومین روز از بهار سال 1336 ه ش در شهرستان بابل زاده شد. تحصیلات ابتدایی را در تنها دبستان مذهبی شهرستان، یعنی دبستان جامعه تعلیمات اسلامی بابل گذراند. جهت ادامه تحصیلات در مقطع متوسطه در دبیرستان شاهپور (امام خمینی) و معتمدی به تحصیل پرداخت. دیپلم خود را در رشته علوم طبیعی اخذ نمود. به تکالیف مذهبیاش عمل مینمود و در مراسم دینی و مذهبی، مشتاقانه شرکت میجست. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به خدمت نظام وظیفه اعزام شد. در آنجا بیشتر از گذشته، ظلم و تعدّی رژیم خود فروخته ی پهلوی را با همهی وجودش احساس نمود. زمانی که ملّت ایران با همدیگر متحّد شده و به قیام علیه شاه و نظام سلطنتی پرداختند، او نیز چون دیگر مردم در فعالیتهای انقلابی شرکت نمود. هنگامیکه پیکر مطهر شهید ابوالقاسم نصیرائی، بر دوش ملّت قهرمان بابل حمل میگردید و جهت خاکسپاری به آرامگاه گله محله این شهرستان منتقل گردیده بود، جمعیت شرکت کننده در این مراسم، مورد تهاجم نیروهای نظامیقرار گرفت و در اثر این تهاجم، یکی دیگر از شیرمردان قهرمان به نام شهید صالحی به شهادت رسید. محمدرضا جنازهی شهید صمد صالحی را در آغوش گرفت، و مردم را جهت ادامه راه انقلاب، تهییج کرد. در اثر این واکنش، شهر منقلب شده و سایر مردم که تا به آن روز، تنها نظارهگر بودند نیز به صف مخالفان رژیم پیوستند و بازاریان، محل کسب خود را تعطیل کردند. در شهر عزای عمومی اعلام شد. روز یکشنبه، پنجم آذر ماه131357، راهپیماییها به اوج خود رسید و مأموران و نظامیان وابسته به رژیم شاهنشاهی، سخت احساس خطر کردند و به شدت عمل روی آوردند. در عصر همان روز، محمدرضا اکبرزاده روشن، که نقش اساسی و در خور توجهی در شهر خود جهت پیروزی انقلاب ایفا نموده بود، در اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. (برگرفته از بایگانی بنیاد شهید انقلاب اسلامی استان مازندران)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 10 صفحه 191