تاریخ سند: 29 آبان 1357
صورتجلسه1 مذاکرات شورای تأمین استان خراسان
متن سند:
صورتجلسه1 مذاکرات شورای تأمین استان خراسان
مورخه 1800 روز 29 /8 /1357
شرکت کنندگان .
سپهبد صادق امیرعزیزی نیابت تولیت عظمی و استاندار خراسان
سرلشگر عباس دانش فرمانده ناحیه ژاندارمری خراسان
سرلشگر محمد ایمانی رئیس شهربانی استان خراسان
سرتیپ عبدالرحیم جعفری فرمانده لشگر 77 خراسان
سرتیپ احمد شیخان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
جناب آقای استاندار .
1. از طریق استانداری و ریاست شهربانی به فرمانداران و رؤسای شهربانیها ابلاغ نمائید که حفظ نظم در درجه اول اهمیت است و بگویند مردم تظاهرات نکنند؛ چون مأمورین مسئول حفظ نظم هستند و قبل از هر چیز فرمانداران، عوامل شناخته شده را احضار و از آنها بخواهند تظاهرات را برپا نکنند و هر عنصری که مسبب بینظمی است با شدت و قدرت با آنها مقابله نمایند، البته در مرحله اول با تیراندازی هوائی و پرتاب نارنجک اشکآور و سپس با شدت عمل با اخلالگران و آشوبگران مقابله کنند.
2. برای انتخاب فرماندار سبزوار نظر اعضاء را میخواهم البته شخصی به نام حکمت به نام فرماندار پیشنهاد شده آقایان درباره این شخص چنانچه شناسائی دارند بگویند.
سرلشکر ایمانی .
این شخص مرد خوبی است، ولی درباره اداره شهرستان سبزوار ضعیف است.
جناب آقای استاندار .
چنانچه موافق باشید اشکان را بفرستیم، چون شخص دیگری را نداریم و در آن محل فرماندار قوی نیاز داریم.
سرلشگر ایمانی .
انتصاب مجدد اشکان به عنوان فرماندار شهرستان سبزوار صحیح نیست، مردی است بیانضباط و در آن محل به بینظمی محل کمک میکند.
سرتیپ شیخان .
آقای حکمت را آموزش بدهند و به عنوان فرماندار سبزوار اعزام کنند.
جناب آقای استاندار .
امروز صبح از تهران به من اظهار شد چنانچه بایستی دانشگاه دایر شود، فرمانداری نظامی باید تصمیم بگیرد، تعطیل دانشگاه را رئیس دانشگاه نمیتواند تصمیم بگیرد. من میخواهم در این جلسه درست تصمیمگیری شود که آیا صلاح است دانشگاه تعطیل باشد یا خیر؟ بررسی کنیم، عواقب ناشی از تعطیل دانشگاه را ارزیابی کنیم، سپس تصمیم بگیریم. ضمناً دستگیری عناصری از دانشگاه، مسائلی را در بر خواهد داشت آن هم باید بررسی شود.
سرلشگر ایمانی .
به نظر من تعطیل دانشگاه مصلحت نیست، چون اثر جهانی دارد.
سرتیپ شیخان .
عملاً اکنون دانشگاه تعطیل هست (بدون دخالت فرمانداری نظامی) و با توجه به دستگیری دو نفر از اطباء، دانشگاه در آتیه هم تعطیل خواهد بود.
سرتیپ جعفری .
تعطیلی دانشگاه فقط بستگی به بازداشت این دو نفر ندارد، مسائل دیگری هم هست. همانطوری که از زبان رئیس دانشگاه فردوسی شنیده شده چنانچه دانشگاه باز باشد دانشجویان درس نخواهند خواند، فقط درباره مسائل سیاسی بحث و گفتگو خواهند داشت و دانشگاه، کانونی خواهد بود جهت اجرای تظاهرات ضد ملی. من یک نفر سرباز هستم، هیچگاه اجازه نخواهم داد محل مقدسی مثل دانشگاه تبدیل به یک مرکز تلاشهای ضد ملی و میهنی شود. باز هم اعضاء محترم شورا چنانچه نظری غیر از عقیده من دارند بفرمایند. از طرفی جناب آقای استاندار میفرمایند برابر اوامر ابلاغ شده بایستی با اخلالگران با قاطعیت رفتار شود، ولی در مورد روحانیون تخفیف داده شود، در صورتی که منشأ اخلالگریها و اغتشاشات روحانیون هستند.
جناب آقای استاندار .
من منظورم این است که هر موقع خواستیم تعدادی از روحانیون را دستگیر کنیم باید با تهران تماس گرفته شود و سیاست دولت را هم باید مدنظر داشت.
سرتیپ شیخان .
باید به رئیس دانشگاه ابلاغ گردد از ورود افراد متفرقه به داخل دانشگاه با توجه به اینکه کنترل با خود دانشگاه است جلوگیری شود.
جناب آقای استاندار .
برابر اعلام تلفنی یکی از روحانیون، چنانچه در مورد ترخیص دو نفری که امروز بازداشت شدهاند اقدام نشود کلیه پرسنل بیمارستان شاهرضا فردا اعتصاب خواهند نمود.
تیمسار شیخان .
چنانچه قرار باشد هر شخصی که بازداشت شد با تهدید دیگران آزاد شود، پس فرماندار نظامی چه قدرتی میتواند داشته باشد؛ امکان دارد در آتیه تعداد بیشتری بازداشت شوند، به هیچ عنوان به توصیه کسی نباید این افراد آزاد شوند.
جناب آقای استاندار .
پیرو دستوری که قبلاً از سوی نخست وزیری ابلاغ شده است، تأکید گردیده کمیسیونی در مرکز استان به ریاست من تشکیل و در این کمیسیون تعدادی از روحانیون و متنفذین و معتمدین در کمیسیون شرکت نمایند و مسائل روز با آنها در میان گذاشته شود و درباره امنیت شهر هماهنگی شود.
تصمیمات .
1. آقای حکمت با ارائه آموزش لازم به نام فرماندار سبزوار به آن شهر اعزام شود.
2. ابلاغ به فرمانداران و رؤسای شهربانیها درباره قاطعیت و شدت عمل در حفظ نظم هر شهرستان.
3. دانشگاه با توجه به اینکه عوامل کنترلی و تأمینی میگمارد رأساً از ورود اشخاص متفرقه که بستگی به دانشگاه ندارند به داخل دانشگاه جلوگیری نماید.
4. اشخاصی که توسط فرمانداری نظامی بازداشت میشوند برابر مقررات با آنان عمل شود و به تهدیدهای هیچ شخص یا سازمانی توجه ننمایند.
5. کمیسیونی در استانداری تشکیل، تعدادی از روحانیون. متنفذین و معتمدین در آن شرکت و درباره امنیت شهر هماهنگی گردد.
6 . بنا به خواست تیمسار سپهبد امیرعزیزی نیابت تولیت عظمی و استاندار خراسان و دستور تیمسار ارتشبد اویسی2 که در جلسه تأمین استان مورخ 30 /8 /57 به تیمسار جعفری ابلاغ نمودند قرار شد دکتر روحانی و پروفسور رضوانی از زندان آزاد شوند.
توضیحات سند:
1. این صورتجلسه را رکن دوم ستاد لشگر 77 مشهد طی شماره 65 /1 /01 /504- 30 /8 /57 برای فرمانده نیروی زمینی ارسال کرده است. بخش ضمائم
2. غلامعلی اویسی، فرزند غلامرضا در سال 1297 ﻫ ش در قم به دنیا آمد. در سال 1315 دورهی شش ساله دبیرستان نظام مرکز را طى کرد و در سال 1317 دورهی دانشکدهی افسرى را به پایان رسانید. اویسى در سالهاى 1331 تا 1337 در مشاغل گوناگون و فرماندهى گروهان و گردان و آموزشگاه گروهبانى لشکر 2، ریاست شعبهی بازرسى دژبان مرکز و فرماندهى هنگ 52 دژبان قرار داشت و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون شد. پس از کودتاى آمریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332 اویسى به دریافت نشان درجه 2 رستاخیز نایل شد و به تدریج در هرم دیوانسالارى نظامى ترقی کرد. پس از طى دورهی دانشگاه جنگ در تهران و دورهی ستاد فرماندهى در آمریکا، در سال 1339 به ریاست ستاد گارد و در سال 1341 به فرماندهى لشکر یک گارد رسید و در همین سمت بود که به عنوان فرماندار نظامى تهران به قتل عام قیامکنندگان 15 خرداد 1342 دست زد. او در سال 1348 فرماندهى ژاندارمرى کشور و در سال 1351 فرماندهى نیروى زمینى ارتش را عهدهدار بود. اویسى در جریان انقلاب اسلامى بار دیگر در سمت فرماندار نظامى تهران قرار گرفت و به علت موقعیتش در رأس نیروى زمینى، فرماندارى نظامى سایر شهرها را نیز تحت کنترل داشت. او در دیماه 1357 به بهانهی معالجه از ایران خارج شد و تقاضاى بازنشستگى کرد. اویسى در زمرهی نخستین افسران عالیرتبه متوارى رژیم پهلوى بود که با سرمایهی سرویسهاى اطلاعاتى غرب فعالیت تروریستى علیه نظام نوپاى جمهورى اسلامى را از خاک عراق و ترکیه آغاز کرد. او در تاریخ 18 /11 /1362 توسط افراد ناشناسى در پاریس به قتل رسید. اسناد موجود، موارد متعددى فساد مالى و اخلاقى غلامعلى اویسى، همسر و پسرش (محمدرضا) را نشان مىدهد. در سند مورخ 13 /3 /1340 سازمان ضد اطلاعات ستاد ارتش چنین آمده است: «اطلاعیه واصله حاکى است که ساعت 30 /11 صبح روز سهشنبه 9 /3 /1340 سى نفر از اهالى یکى از دهات قم به اداره روزنامه اطلاعات مراجعه و با متصدى روزنامه مذکور که از طرف هیئت تحریریه مأموریت داشت مصاحبه نموده و اظهار مىدارند که ما اهالى ده اطراف قم و از رعایاى سرتیپ اویسى هستیم. ما از دست این افسر ارتش به تنگ آمدهایم. ما را تنبیه بدنى کرده و اظهار مىنماید که من نماینده شاه هستم و با شاه به گردش مىروم و با شاه آمد و رفت دارم. اگر شما حرف من را گوش ندهید شما را با قدرتى که دارم از بین خواهم برد»
ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، جلد 2، نشر اطلاعات، صص 445 و 446. (اسناد ساواک . پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 17 صفحه 295