تاریخ سند: 31 مرداد 1356
موضوع : شیخ بهاءالدین محلاتی پیرو : 11905/ ه 1 ـ 1/5/36
متن سند:
به : 312
از : 7/ ه 1 شماره : 11985/ ه 1
روز 24 /5 /36 نامبرده بالا وسیله مدیرکل سازمان اوقاف فارس برای آقای
وزیر کشور پیغام می فرستد که از برگزاری برنامه جشن هنر1 در روزهای ماه
مبارک رمضان جلوگیری شود.
مدیرکل اداره اوقاف جریان را با رئیس سازمان
رادیو تلویزیون فارس در میان می گذارد ایشان پاسخ می دهند اجرای برنامه ها را
به بعد از افطار موکول می کند چون چند برنامه قبل از افطار برگزار گردیده ساعت
1315 روز 26 /5 /36
شیخ مذکور قبل از برگزاری
نماز خطاب به جمعیت که
حدود 120 نفر بوده اند
اظهار می دارد (شما که
موافق جشن هنر نیستند
خدا نیامرزد کسانی را که
جشن و هنر را همراهی
می کنند و احترام به این ماه
مبارک رمضان نمی گذارند)
جمعیت در جواب آمین
می گویند.
نظریه یکشنبه : اکثر
برنامه های جشن و هنر بعد
از افطار انجام می شود و از
طرف مسئولین امر رعایت
ماه مبارک رمضان شده.
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه تأیید می شود.
نظریه 7/ ه: محلاتی از قول پدرش آقای بهاءالدین محلاتی و آقای دکتر
جهانبانی به اینجانب اظهار نموده که مجدالدین با ایشان تلفنی مذاکره کرده و به او
اطمینان داده شده که انجام مراسم بعد از افطار شروع می شود و شیخ مزبور نیز
قانع گردیده است.
در پرونده 58472 بایگانی شود.
مجتبوی جریان کلی قبلاً به عرض
رسید.
13 /6 /36 دایره بررسی گزارش روزانه مجتبوی 6 /6
توضیحات سند:
1ـ روز 27 مرداد 1356
مصادف با دوم رمضان سال
1397 جشن هنر شیراز با حضور
فرح پهلوی گشایش یافت.
جشن
هنر شیراز که نوعی فستیوال
بین المللی هنری بود، از چند
سال قبل از آن تاریخ، در شیراز
برگزار می شد و با وجود مخارج
سنگینی که در برداشت هرگز
مورد توجه و استقبال مردم قرار
نمی گرفت، بلکه اعتراض و
انتقاد قاطبه مردم را دامن
می زد، زیرا هنرها و نمایشهایی
که از طرف هنرمندان کشورهای
مختلف عرضه می شد، با
روحیات اکثریت قریب به اتفاق
مردم ایران، مطابقت نداشت و
نمایش بعضی از صحنه های آن
در تلویزیون، موجب تمسخر و
استهزای مردم می گردید.
در
جشن هنر تابستان شیراز، علاوه
بر این صحنه های نامناسب و
نامأنوس، نمایشهای زننده و
خلاف عفت عمومی به روی
صحنه آمد که با اعتراض و
هیاهوی شدید مردم روبرو شد و
موضوع در مساجد و منابر مورد
انتقاد شدید قرار گرفت.
آنتونی
پارسونز سفیر پیشین انگلیس در
ایران در کتاب غرور و سقوط
خود، «جشن هنر سال 1356
شیراز» را به عنوان یکی از
نخستین جرقه های انقلاب ایران
توصیف کرد و نوشت: «جشن
هنر سال 1356 شیراز از نظر
کثرت صحنه های اهانت آمیز به
ارزشهای اخلاقی ایرانیان از
جشنهای پیشین فراتر رفته بود.
به عنوان مثال یک شاهد عینی
صحنه هایی از نمایشی را که
ترتیب داده بودند، یک باب
مغازه را در یکی از خیابانهای
پر رفت و آمد شیراز اجاره کرده
و ظاهرا می خواستند برنامه
خود را کاملاً طبیعی در کنار
خیابان اجرا کنند.
صحنه نمایش
نیمی از داخل مغازه و نیمی در
پیاده رو مقابل آن بود.
یکی از
صحنه ها که در پیاده رو اجرا
می شد، تجاوز به عفت بود که به
طور کامل (نه بطور نمایشی و
وانمود سازی) به وسیله یک
مرد (کاملاً عریان یا بدون شلوار
درست بخاطر ندارم) با یک زن
که پیراهنش به وسیله مرد
متجاوز چاک داده می شد در
مقابل چشم همه صورت
می گرفت.
ولی موضوع به شیراز
محدود نشد و توفان اعتراض که
علیه این نمایش برخاست، به
مطبوعات و تلویزیون هم رسید.
من به این خاطر موضوع را با
شاه در میان گذاشته و به او گفتم
اگر چنین نمایشی بطور مثال در
شهر منچستر انگلیس اجرا
می شد، کارگردان و هنرپیشگان
آن جان سالم به در نمی بردند.
شاه مدتی خندید و چیزی
نگفت».
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 293