صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

رسالت تاریخی سناتور تقی زاده

تاریخ سند: 12 تیر 1338


رسالت تاریخی سناتور تقی زاده


متن سند:

اداره آذربایجان ـ شماره 311 بیانات جامع و به موقع سناتور تقی زاده درباره خطراتی که زبان فارسی را تهدید می نماید به وضع بی سابقه مورد توجه محافل مطبوعاتی و سیاسی قرار گرفته به خصوص از طرف قاطبه مدیران جراید موضوع تعقیب و در تایید نظریات جناب آقای تقی زاده که از شخصیت های برجسته علمی و ادبی و سیاسی ما بشمار می روند مقالات محکم و قاطعی برشته تحریر در آمد.
این هماهنگی عموم مدیران جراید و فضلاء و نویسندگان موید آنست که خوشبختانه هنوز هم ملت ایران سخت پای بند به سنن و سجایای ملی خود می باشد و هر وقت احساس کند که لطمه بر استقلال فکری و سیاسی و ادبی وی وارد می آید شدیدا متأثر می گردد.
صرف نظر از جوابی که آقای وزیر فرهنگ دارند و به نظر من اصولاً بحثی که سناتور تقی زاده پیش کشید نیازمند به جواب گوئی نبود و می بایستی آقای وزیر فرهنگ در مقام جواب بر نمی آمدند.
زیرا بحث تقی زاده، بحث اصولی بوده مخاطب عمر و زید نبود طرف صحبت تنها وزیر فرهنگ و یا وزارت فرهنگ نبود بلکه تقی زاده بیشتر مردم ایران را در این غفلت بزرگ، گناهکار می داند، البته ما هم قبول داریم که مسئولیت بیشتر متوجه فرهنگ است.
متوجه شورای عالی فرهنگ است.
متوجه شخص وزیر فرهنگ است.
اما تنها اینها گناهکار نیستند و به علاوه انتظار می رفت که آقای وزیر فرهنگ لااقل در این یک مورد، به صف آرائی به جواب گویی، به دفاع از خود نمی پرداختند.
اگر شجاعت می داشتند از پشت تریبون سنا، در برابر احساسات عالیه منطق قوی و تز مقدس سناتور تقی زاده سر تعظیم فرود می آوردند اقرار به جرم می کردند و وعده جبران خطا می دادند.
زیرا در برابر اجتهاد هر گونه ابراز عقیده دلیل بر جهل است.
کسی منکر نمی تواند باشد که تقی زاده حداقل در رشته ادب درجه اجتهاد دارد صاحب نظر است.
در هر حال صرف نظر از جوابی که وزیر فرهنگ دادند مردم ایران تز سناتور تقی زاده را تایید و پشتیبانی کردند بلی همانطور که گفتیم و خود سناتور تقی زاده نیز در نامه دهم تیرماه خود به روزنامه اطلاعات آن را تایید می کنند در بحثی که پیش آمده تقصیر را نبایستی در بست متوجه فرهنگ ساخت.
بلکه خود مردم، البته منظور ما در اینجا از مردم، بیشتر طبقه متمکن و متنفذ می باشد، بیش از همه گناهکارند.
زیرا امروز کمتر خانواده متمکنی را سراغ داریم که نور چشمان هفت و هشت ساله آنان اعم از دختر و پسر برای تحصیل در لندن و نیویورک نبوده باشند.
امروز کمتر خانواده را می توان یافت که در یکی از این کلاسهای خصوصی انگلیسی ثبت نام نکرده باشند.
اشتیاق به زبانهای اجنبی طوری دامنگیر عموم شده که حتی شنیده می شود از تهران و تبریز و خراسان بچه های خردسال را به مدرسه ای که توسط یک خانم انگلیسی سالهاست در اصفهان دایر می باشد می فرستند و پدر و مادر این بچه ها جگر گوشه های خود را در سنین طفولیت از آغوش محبت خود دور کرده و برای تربیت در اختیار اجانب می گذارند.
البته قصد ما این نیست که زحمات و فعالیت خارجیها را در ترویج علم و دانش تخطئه کنیم بلکه کمال احترام و سپاسگزاری را نیز از آنان داریم.
لکن با این رویه ای که پیش گرفته شده با این بی اعتنائی به زبان فارسی متأسفانه باید گفت به زودی زبان شیرین سعدی، حافظ، خیام و فردوسی که یکی از ارکان محکم ملیت ما به شمار می رود از بین خواهد رفت.
آری این ننگ و کفر است که شنیده شود و اسکانیان مأمور انجمن روابط ایران و شوروی تز خود را در زبان فارسی و راجع «به مسند و مسندالیه» بنویسد ولی دانشجویان ایرانی از تجزیه و ترکیب چند جمله ساده و یا از تعریف فعل متعددی و لازم اظهار عجز کنند.
این ننگ و کفر است که گفته شود که هنوز ما کتابی راجع به صرف و نحو زبان فارسی نداشته باشیم.
این ننگ و کفر است که اعتراف کنیم در عرض سی سال اخیر، دستور و زبان فارسی منحصر به چند صفحه اوراقی است که از اسناد قریب در اختیار داریم.
این ننگ و کفر است که بگوئیم هنوز هزار یک از دانشجویان دانشگاه از تألیف نفیس فرخ در باره دستور زبان فارسی بی اطلاعند.
این ننگ و کفر است که برای ما در مسکو دستور زبان فارسی چاپ شود به نرخ نازلی در تهران به عرض فروش گذارده گردد.
این ننگ و کفر است که بگوئیم قریب سی سال است که در ایران، اثری که بتوان آنرا، در ردیف آثار نویسندگان برجسته قلمداد کرد نوشته و چاپ نرسیده است.
این ننگ و کفر است که متوجه شویم که از اینهمه اساتید دانشگاه و فارغ التحصیلان ایران، کسی دست به تألیف و تحریر کتابی نزده است در حالی که برتس دانشمند شوروی 160 جلد کتاب درباره ادب و زبان ایرانی برشته تحریر در آورده است.
این ننگ و کفر است که هنوز در ایران مؤسسات خارجی، مکاتبات خود را با مؤسسات ایرانی به زبان اجنبی تنظیم می کنند.
این ننگ و کفر است که گرامر فارسی منطبعه روسی در ایران جلدی هشتاد ریال و دستور جامع زبان فارسی فرخ جلدی 350 رساله فروخته شود.
تحمل اینها ننگ است، تحمل اینها کفر است.
چرا زبان ما به این سرنوشت دچار شده، بواسطه بی اعتنایی زعمای قوم، متصدیان فرهنگ و بالاخص مردم ایران در ژاپون کسی حق ندارد فرزند خود را قبل از 21 سالگی به خارج اعزام دارد.
اما در اینجا؟ هنوز بچه را از شیر مادر نگرفته، عازم لندن و نیویورک می کنند و مثل این که ایرانی ننگ دارد و فرزند خود را در محیط ایران و بین برادران ایرانی خود تربیت کند.
هنوز بچه را از شیر مادر نگرفته، به وی کلمه «بای بای» یاد می دهند.
هنوز پا باز نکرده به وی رقص «راک اندرول» تعلیم می دهند.
هنوز دست راست و چپ خود را نشناخته با حروف لاتین آشنا می نمایند.
هنوز شعور شناسائی عمو و خاله خود را پیدا نکرده با اسماء «برژیت باردو» و «اند گرید برگمن» نرد عشق می بازند.
باید گفت که تقی زاده رسالت خود را وظیفه تاریخی خود را انجام داد و اینک در برابر این اعلام خطر، وظیفه یکایک مردم ایرانست که بیش از پیش در حفظ زبان فارسی نهایت کوشش را مبذول دارند.

منبع:

کتاب سید حسن تقی زاده به روایت اسناد ساواک صفحه 105

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.