صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 31 مرداد 1328


متن سند:

حزب عامیون دموکرات آقایان حکیم الملک.
تقی زاده.
فرهودی.
آرامش.
1 دکتر متین دفتری.
نجم الملک.
دکتر ملک زاده.
دکتر قاسم زاده.
دکتر شایگان.
2 عباس مسعودی.
3 کاندید نموده و فعالیت زیادی هم می نمایند.
و در فرهنگیها هم چون به آقای فرهودی علاقه دارند به آنها رای می دهند.
تقی زاده 334

توضیحات سند:

1ـ احمد آرامش فرزند محمدعلی در سال 1287 ه ش در یزد به دنیا آمد.
نام خانوادگی وی، شعله اشتری بود که بعدها به آرامش تغییر داد و در برخی مدارک تاریخ تولد وی 1283 ذکر شده است.
مشارالیه در شهر محل تولد شروع به تحصیل کرد و پس از گذراندن مقدمات آن، در سال 1306 به استخدام اداره فرهنگ یزد درآمد و تا سال 1310 که به تهران آمد، به شغل معلمی اشتغال داشت.
آرامش در سال 1310 به تهران آمد و در وزارت راه ـ سازمان راه آهن و اداره محاسبات اداره طرق و شوارع ـ شروع به کار کرد.
او که در حین اشتغال در کالج امریکائی تهران به ادامه تحصیل پرداخته بود، در سال 1314 دیپلم گرفت و بعدها از مدرسه سیاسی، لیسانس اقتصاد سیاسی اخذ کرد.
و در این دوران، به انتشار دو کتاب، حاوی اسناد خرابکاری حزب توده دست زد.
آرامش در سال 1318 به وزارت دارایی منتقل شد و پس از چندی به وزارت پیشه و هنر رفت و در آنجا تا مقام مدیرکلی و معاونت وزارتخانه ارتقاء یافت.
احمد آرامش که در راه اندازی حزب دمکرات قوام السلطنه، نقش مؤثری داشت و مدتی دبیرکل آن حزب بود، در کابینه او به وزارت کار و تبلیغات رسید و با اخذ امتیاز روزنامه دیپلمات در سال 1325، از این روزنامه به عنوان ارگان حزب دمکرات، استفاده می کرد.
با سقوط کابینه قوام السلطنه، احمد آرامش نیز تا سال 1328 به مشاغل آزاد و انتشار دیپلمات مشغول بود.
تا اینکه در این سال به همکاری با هیئت مستشاری وزارت کار، دعوت شد.
به عنوان ناظر سازمان برنامه، انتخاب گردید که در عین حال مشاورت وزارت کار را نیز به عهده داشت.
احمد آرامش که از شخصیت های مرموز تاریخ ایران به شمار می رود در سال 1334 با همکاری افرادی چون، دکتر اسدی و دکتر نیاکی و...
گروه ترقیخواهان ایران را شکل داده بود.
در این سمت با ابوالحسن ابتهاج به مخالفت برخاست و ضمن نوشتن کتابی تحت عنوان «چه سرهایی که بر سر نفت رفت» در سال 1336 به اجبار کار کنار گذاشته شد.
وی در سال های 8 ـ 1337، انتشار مقالاتی تحت عنوان «چهارراه خاورمیانه» را شروع کرد و با مخالفت شدید سفارت امریکا در تهران مواجه گردید.
مشارالیه که در سال 1338 از خدمت دولت مستعفی گردیده بود، در سال 1339 بنابر ارتباط سببی که با شریف امامی داشت ـ همسر آرامش، خواهر شریف امامی بودـ در کابینه وی به عنوان وزیر مشاور و قائم مقام نخست وزیر در سازمان برنامه، منصوب گردید.
احمد آرامش که با سقوط کابینه شریف امامی، از کار برکنار شده بود و در پرونده خود سابقه رهبری جوانان حزب دمکرات ایران، دبیرکلی آن حزب، ریاست انجمن روزنامه نگاران و رهبری گروه ترقیخواهان را داشت، به تشکیل حزبی تحت عنوان «حزب جمهوری خواهان «دست زد و مکاتباتی را با سران کشور امریکا شروع کرد که از جمله آن، نامه ای بود که خطاب به جانسون نوشت و در آن به انتقاد شدید از منصور، حزب ایران نوین و هویدا پرداخت و به همین مناسبت در سال 1344 دستگیر و به ده سال حبس محکوم شد که البته این مدت به 6 سال تقلیل یافت و وی در سال 1350 از زندان آزاد گردید.
احمد آرامش که قبل از این زندان طویل المدت، چند بار دیگر نیز برای مدت های کوتاهی دستگیر شده بود، پرده ای از چهره مرموز خود را در بازجویی مورخه 31 /1 /42، چنین برگرفت : «برای اولین بار است که فاش می کنم طرح کودتا علیه حکومت مصدق در منزل من صورت پذیرفت به این معنی که 3 نفر سرهنگ امریکایی وابسته به «سیا» در اوایل تیر ماه 32 به تهران آمدند و چندین بار در منزل من جمع شده و نقشه کار را پی ریزی کردیم.
در ابتدا قرار بود کودتا در 25 /5 /32 انجام گیرد و موفق نشدیم و بالاخره در 28 مرداد ماه به نتیجه مطلوب رسید.
فلسفه اقدام ساقط کردن حکومت مصدق آن بود که می ترسیدم دکتر مصدق کریسنکی ایران بشود.
همین که کار کودتا خاتمه یافت و شاه به وطن بازگشت من فراموش شدم.
و خدمات من به حساب لیاقت خودشان عنوان شد.
» احمد آرامش پس از آزادی از زندان، شرح حالی از چگونگی و علت دستگیری خود، به همراه سختی ها و مرارت های داخل زندان و شکنجه های صورت گرفته را تحت عنوان «یادداشت های زندان» منتشر کرد.
وی در 24 مهر ماه 1352 در پارک لاله تهران به دست افراد ناشناسی کشته شد که برخی معتقدند این قتل به دست مأموران ساواک صورت گرفته است.
2ـ سید علی شایگان : فرزند حاج سید هاشم مولی از معاریف شیراز در 1281 ش در شیراز به دنیا آمد و علوم قدیمه و فقه اسلامی و دوره دبیرستان را در آن شهر آموخت.
سپس به تهران آمد و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد و در سال 1307 جزء نخستین گروه دانشجویان برگزیده به اروپا رفت و در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه پاریس درجه دکترا گرفت.
در سال 1312 در دانشکده حقوق به تدریس پرداخت و در سال 1319 به سمت استاد دانشگاه حقوق و سپس معاون آن دانشکده منصوب شد.
از شهریور 1320 وارد جهان سیاست گردید و در سال 1324 معاون وزیر فرهنگ شده و سپس به وزارت فرهنگ رسید.
در سال 1327 پس از تیر اندازی به سوی شاه و اتهام شرکت حزب توده در این سوء قصد، وکالت سران بازداشتی حزب توده را به عهده گرفت.
با اوج گرفتن نهضت ملی، دکتر شایگان از سوی مردم تهران کاندیدای نمایندگی دوره شانزدهم گردید.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 وی مانند دیگر یاران دکتر مصدق همچون دکتر حسین فاطمی، مهندس حبیبی و دکتر صدیقی به دادگاه نظامی برده شد.
وی در دادگاه بدوی محکوم به زندان ابد و در دادگاه تجدید نظر به 10 سال زندان محکوم گردید که پس از سه سال به علت کسالت شدید آزاد شد و به امریکا رفت.
وی در سالهای آخر عمر خود رهبری نهضت ملی ایران علیه رژیم را در امریکا بر عهده داشت و نشریاتی در خارج زیر نظر وی چاپ می شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوبار به ایران آمد و با اعضای جبهه ملی تماسهایی بر قرار نمود.
تا اینکه سرانجام در نیمه اردیبهشت سال 1360 در امریکا در سن 79 سالگی از دنیا رفت و در هفته آخر اردیبهشت ماه، جنازه وی به ایران آورده شد و در کنار آرامگاه اللهیار صالح به خاک سپرده شد.
3ـ عباس مسعودی : فرزند حاج محمدعلی، در سال 1280 ش در تهران به دنیا آمد.
پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران، چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و معاش در زحمت بود ابتدا به شغل حروفچینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول بکار شد.
پس از چهار سال بتدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه های «ایران» و «کوشش» گردید.
در سال 1300 ش ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اطاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می شد و اخبار خبرگزاریهای «رویتر» و «هاواس» را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه می گرفت و با دادن مبلغ مختصری اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ـ 1304 امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت و در واقع امتیاز روزنامه را که متعلق به فردی به نام علی اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد.
بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریات دیگری مانند : اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال و اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال 1314 شروع شد و در آن حال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران رسید و تا پایان دوره پانزدهم، شش دوره متوالی همچنان وکیل بود.
در سال 1328 به سمت سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال 1351 در این سمت باقی ماند.
وی به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است : او فردی متخصص در فن، اهل زدوبند، خوش مشرب، محافظه کار، حقه باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم می باشد.
نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه 20 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود.
در سال 1320 پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت.
در سال 1321 در ماجرای 17 آذر برعلیه قوام السلطنه شرکت کرد و پس از 17 سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد.
از اواسط سال 1320 روزنامه او طرفدار مصدق شد و در 25 مرداد سال 1332، شدیدترین حملات برعلیه شاه و حکومت را انجام داد.
با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می کرد.
بعد از وارد شدن به امور روزنامه نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک شد مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ تهران بود.
مسعودی که بنیانگذار و مدیر مؤسسه اطلاعات بود.
سرانجام در سن 73 سالگی در دفتر کار خود، درگذشت.
«اسناد ساواک، پرونده های انفرادی».
96337 سوم 8512/ م 1 پ.
74528 سوم

منبع:

کتاب سید حسن تقی زاده به روایت اسناد ساواک صفحه 30

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.