صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: نورالدین کیانوری پیرو: 1599/331- 8/4/54

تاریخ سند: 9 شهریور 1354


درباره: نورالدین کیانوری پیرو: 1599/331- 8/4/54


متن سند:

از: 331 به: 840 شماره: 2801 /331 نامبرده در دبیرستان دارالفنون تهران تحصیل نموده و پس از آن به دانشکده فنی دانشگاه تهران که تازه تاسیس شده بود رفت و در آنجا نیز در اعتصابات دانشجویان آن دانشکده که به رهبری تشکیلات دانشجوئی حزب کمونیست(گروه 53 نفر) انجام گرفت شرکت ولی پس از چند ماه برای ادامه تحصیل به آلمان رفت.
پس از شهریور ماه 1320 که حزب منحله توده تشکیل گردید جزو فعالین بود و هنگامی که استاد دانشکده فنی بود تلاش می‌کرد اتحادیه دانشجوئی را که در آن موقع صدر آن نصرت اله جهانشاهلو بود در دست بگیرد ولی دانشجویان و جوانان قبول نکردند لذا بین وی و جهانشاهلو اختلافاتی روی داد تا این که جهانشاهلو به دستور حزب به زنجان و سپس به تبریز رفت و لذا کیانوری رئیس اتحادیه دانشجویان شد.
پس از این که حزب منحله توده غیر قانونی اعلام گردید چون اعضاء رهبری حزب به شوروی و اروپا گریخته بودند لذا عملاً گردانندگی بقایای حزب را که مخفی بود به عهده داشت و او به اتفاق همسرش بانو مریم فیروز و احمد قاسمی و همسرش اعظم و دکتر فروتن تشکیلات مخفی را اداره می‌کردند دکتر کیانوری فردی فرصت طلب و دسیسه کار و در عین حال ترسو است او عملاً "ارکانی" را برای سوء قصد شخص اول مملکت برانگیخت و آن را به نام حزب منحله توده جلوه داد.
بدین ترتیب که کیانوری و همسرش پس از مذاکره با ارکانی و ترتیب کار سوء قصد موضوع را در کمیته حزب توده مطرح می‌کند تا کار را از نظر حزبی رسمیت بدهند اما موفق نمی‌شوند و چنانچه صورت جلسات پلنوم چهارم حزب منحله توده نشان می‌دهد دکتر رادمنش و دیگر کسان حاضر در جلسه با نظر او مخالفت کرده‌اند و اصولاً ترور را ناروا و زیان بخش دانسته‌اند لذا از اینجا آشکار می‌گردد که ارکانی و همدستانش و کیانوری همه وابسته به منشاء دیگری بوده‌اند.
ولی در پلنوم چهارم مریم فیروز زن کیانوری اظهار می‌داشت من نمی‌دانم شما چرا با ترور مخالف هستید در حالی که رضا شاه قاتل نصرت الدوله فیروز و هزاران شخص دیگر بوده است.
و همچنین یک شب قبل از سوء قصد توسط ارکانی با چند نفر دیگر در خانه کیانوری با او و همسرش گفتگو کرده‌اند.
تلاش کیانوری و همسرش و عبدالصمد کامبخش درپلنوم چهارم این بوده که سوء قصد را از طرف حزب جلوه دهند و مدرکی تهیه شود که مخالفین نتوانند علیه کیانوری برگه‌ای در دست داشته باشند.
سپس دکتر کیانوری و همسرش به مسکو آمده و سعی کردند در داخل حزب متلاشی شده رشته های مختلف درست کنند و سعی نمودند با افسران فراری که در آذربایجان بودند تماس برقرار نمایند.
کیانوری در شوروی تحصیلات فلسفی و اجتماعی نکرد و لذا از این جهت ضعیف است.
او در تخصص خود که مهندس معماری است شخص باسواد و کارشناس است اکنون پس از کامبخش (خواهر کیانوری به نام بانو اختر همسر کامبخش است) عملاً از نظر سازمان امنیت شوروی جانشین او به شمار می‌رود و مورد اطمینان آنان است.
وی عضو هیئت اجرائیه حزب منحله توده و با این که با غلام یحیی مخالفت دارد به دستور مقامات روسی همکاری نزدیک دارند.
وی در دسیسه برداشتن دکتر رادمنش نقشی بزرگ داشت و راه را برای رسیدن خود به دبیر اولی کمیته مرکزی هموار می‌کند.
محترماً در صورت تصویب ارسال گردد.
6 /6 /54

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 352


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.