موضوع : حزب ایران نوین
تاریخ سند: 20 اسفند 1348
موضوع : حزب ایران نوین
متن سند:
به : 321 از : 20 ه 8 شماره : 26872 /20 ه 8 در ساعت 1630 روز یکشنبه 17 /12 /48 به منظور آشنایی بیشتر مسئولان حوزه های حزب ایران نوین و مذاکره و تبادل نظر درباره نقش حوزه های حزبی جلسه ای با حضور آقای هویدا نخست وزیر و رئیس هیئت اجرایی حزب در محل سازمان جوانان تشکیل شد.در این جلسه دکتر کلالی دبیرکل حضور داشت و رئیس جلسه هم دکتر شادمان1 استاندار استان مرکزی و مسئول کمیته استان مرکزی حزب بود.
ابتدا آقای نخست وزیر پشت تریبون قرار گرفت و نزدیک به نیم ساعت صحبت کرد و گفت : تاکنون بین حوزه های حزب که هسته اولیه حزب هستند و بین هیئت اجرائی ـ شورای عالی ـ کمیته اجرایی و علاوه بر این بین دستگاه دولت و حزب و یا ارگانهای حزبی هیچ گونه رابطه ای وجود نداشته است.
طرحهای مفیدی که از طرف افراد حزب در حوزه ها مطرح شده مقامات حزبی و بالاتر از آن دولت حزبی هم از آن بی اطلاع بوده است و به طور مثال من شنیده ام که درباره همین مسئله اتوبوسرانی تهران طرحهای مفیدی از طرف حوزه های حزبی تهیه شده بود که ما اصلاً اطلاعی نداشتیم و در هر حال گذشته گذشته و ما باید بعد از این یک رابطه صحیح بین حوزه های حزبی و ارکان حزب و همچنین بین حوزه ها با دولت حزبی داشته باشیم.
نخست وزیر اضافه نمود : من امروز در این جلسه حضور یافته ام که از نزدیک با درددل شما مسئولان حوزه ها آشنا شوم و به همین جهت آماده شنیدن هرگونه اظهارنظر آزاد از طرف شما هستم.
بعد دکتر شادمان رئیس جلسه اعلام کرد که همه آقایان و خانمها می توانند در این جلسه آزادانه صحبت کنند و انتقاد نمایند.
در این موقع عده ای در حدود بیست نفر آمادگی خود را برای صحبت کردن اعلام داشتند ولی حدود 10 نفر بیشتر نتوانستند صحبت کنند و این ده نفر تقریبا بالاتفاق از طرز کار حزب و رابطه حزب با دولت و وزرای دولت انتقاد کردند و گفتند تاکنون هیچ گونه توجهی به افراد مؤمن حزب که پایه و اساس حزب و دولت را تشکیل داده اند وجود نداشته و حالیه نیز ندارد و تبعیض به نحو بسیار بارزی در دستگاههای دولتی وجود دارد.
اکثریت وزرای دولت حزبی، حزب را مسخره می کنند و کوچکترین اعتنایی به دستگاههای حزبی نداشته و حتی وزرای حزبی از شرکت در جلسات حوزه ها خودداری می نمایند.
دکتر فلسفی استاد دانشگاه و مسئول حوزه /102 اظهار داشت که در حوزه 102 قریب 20 نفر از بهترین پزشکان کشور عضویت دارند و ما طرحی به مدت یک سال تهیه کردیم در مورد تمرکز امور درمانی کشور و این طرح را حتی با متخصصین خارجی در میان گذاشتیم و بعد به مقامات حزبی دادیم ولی درست برعکس نظر ما دولت طرح عدم تمرکز امور درمانی را اجرا می کند و مقامات دولتی با ما دهن کجی می کنند و این خود یک نمونه از رابطه حزب با دولت است.
یکی از نمایندگان کارگر که در جلسه حضور داشت گفت دستگاه دولت با کارگر جماعت مخالفت می کند و حتی از اجرای قانون سهیم کردن کارگران در سود ویژه کارخانجات هم عاجز است وزیر کار دولت حزبی و دستگاهش با افراد حزبی مخالف هستند.
رویهمرفته صحبتهای این ده نفر مجموعا تا حدود ساعت 1830 طول کشید بعد دکتر کلالی دبیرکل به صحبتهایی که شده بود پاسخ گفت و اظهار داشت ما هم به تمام این نقائص آشنا بوده و هستیم و به همین جهت به دستور هم مسلک هویدا این جلسه را تشکیل دادیم و باز هم تشکیل خواهیم داد تا درباره امور حزبی و کشوری با یکدیگر تبادل نظر و انتقاد و بحث کنیم.
باید تحرک در حزب بوجود آید.
پس از توضیحات دکتر کلالی آقای هویدا مجددا پشت تریبون قرار گرفت و خیلی خوب به اظهارات و توضیحات کسانی که صحبت کرده بودند پاسخ گفت و از دولت و طرز کار دولت انتقاد کرد.
آقای هویدا در پاسخ اظهارات یکی از ناطقین که گفته بود رئیس اداره من گفته است این حزب هم باد است و می رود اظهار داشت : من در جواب این رئیس اداره می گویم حزب باد نیست بلکه طوفان است و طوفان هم آن رئیس اداره و امثال او را که سنگ لای چرخ دولت می گذارند نابود خواهد کرد.
آقای هویدا ضمن اشاره به وجود تبعیض در دستگاه دولتی اظهار نمود : من هم با شما هم عقیده ام ولی بگوئید چه کنیم؟ شما باید در حزب یک دستگاهی بوجود آورید به طوری که آن دستگاه بتواند نیروهای انسانی را در حزب بشناسد و ارزشیابی کند و بعد دولت هر زمانی که احتیاج به نیروی انسانی داشت از حزب و آن دستگاه حزب کمک بگیرد و هیچگونه انتصابی بدون اطلاع این دستگاه در دولت انجام نشود و اصولاً باید رابطه مستقیم و نزدیکی بین دستگاههای حزبی و دولت حزبی بوجود آید تا نظیر این مشکل که آقای دکتر فلسفی عنوان کرد پیدا نشود و یا مشکلی مانند مشکل آقای رازبان که در اینجا گفت (من را به علت اینکه یک فرد مومن حزبی بوده ام وزیر به اصطلاح حزبی در سن 47 سالگی بازنشسته کرده است) پیش نیاید.
باید این دستگاه در حزب بوجود آید تا اگر یک وزیر حزبی خلافی کرد او را به حزب احضار کنید و از او توضیح بخواهید.
شماها بنشینید و راه حلی پیدا کنید من به نام رئیس دولت صریحا اعلام می کنم که در اختیار شما هستم.
آقای هویدا گفت یکی از آقایان در اینجا گفت که وزرای حزبی در جلسات حوزه ها شرکت نمی کنند باید بگویم خیلی کار بدی می کنند و ما واقعا دیگر اجازه نمی دهیم این کارها دنبال شود و به اصطلاح دولت در دولت تشکیل بدهند.
من هم قبول می کنم که باید افراد حزبی تأمین داشته باشد ولی به چه شکل و به چه نحو آن دیگر با خود شماست.
آقای هویدا در پایان سخنان خود افزود در این تظاهرات اخیر شعری برایم درست کرده بودند که (پیپ و عصا شکستنی است.
امیرعباس هویدا رفتنی است) من هم باید بگویم نه جانم امیرعباس هویدا ماندنی است هر چند این شعر به اصطلاح شعر نو است ولی معهذا باید بگویم اگر امیرعباس هویدا هم رفتنی است ولی حزب ایران نوین ماندنی است.
نظریه منبع : آقای هویدا ضمن سخنان خود من غیرمستقیم به حضار تفهیم کرد که در فرم کار و همکاران خود تجدیدنظر خواهد نمود.
جلسه مذکور حدود ساعت 2000 خاتمه یافت.
نظریه 20 ه 8 : خبر صحیح به نظر می رسد .
راشد
توضیحات سند:
1ـ سیّد ضیاءالدین شادمان فرزند حاج سیّد ابوتراب، در 15 آذر 1302 در تهران تولد یافت.سید ضیاء الدین، دوره ابتدائی را در دبستان رودکی و متوسطه را در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند.
لیسانس اقتصاد را از دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دکترای اقتصاد کارگری و بیمه های اجتماعی را از دانشگاه حقوق پاریس گرفت.
پس از مراجعت به ایران، در وزارت دارائی به شغل حسابداری پرداخت و مدتی نیز معاون جیره بندی تهران و بازرس وزارتی شد سپس با سمت بازرسی هیأت مدیره بیمه های اجتماعی، مامور خدمت در وزارت کار شد چندی هم عضو هیات مدیره و معاون مدیر عامل شرکت سهامی بیمه ایران گردید.
در 1338ش برای مطالعه در امور بیمه به کشورهای اروپائی رفت که پس از بازگشت، مدیریت کل وزارت دارائی را به عهده گرفت.
در همین زمان در تشکیل «دوره ای» کانون مترقی به همراه هشت نفر دیگر جزو هسته مرکزی آن به شمار میرفت.
زمانی که مدیر عامل فروشگاه فردوسی بود به نمایندگی از طرف مردم جیرفت در دوره 21 مجلس شورای ملی راه یافت و با عضویت در هیات رئیسه مجلس، سمت کارپردازی در مجلس شورای ملی را به عهده گرفت.
با نخست وزیر شدن حسنعلی منصور، از نمایندگی مجلس استعفا کرد و شهردار تهران سپس استاندار استان مرکزی گردید در خرداد 1354 معاون نخست وزیر در امور اجتماعی و سرپرست دفتر نظارت و همکاریها شد که چند ماه بعد به سمت وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخست وزیر منصوب شد.
با استعفای دولت هویدا در نیمه مرداد 1356 از مقام خود برکنار گردید.
نامبرده معاون حزب ایران، دبیر انجمن تحصیلکرده های اروپا، عضو باشگاه لاینز و باشگاه شاهنشاهی و از اعضای فراماسونری، عضو لژ خیام بوده است.
مشارالیه دارای نشانهای درجه سوم تاج ـ درجه اول همایون و وزیر مشاور و عضو دفتر سیاسی حزب رستاخیز بوده است.
در پرونده بیوگرافی شادمان به مواردی از سوء استفاده های مالی او در زمانی که شهردار و استاندار بوده و همچنین موارد سوء اخلاقی وی اشاره شده است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی