مقدمه - کتاب چپ در ایران - سازمان افسران حزب توده به روایت اسناد ساواک

بسم‌اللّه‌ الرحمن الرحیم»

آشنایى با تاریخ و بررسى و تحلیل پیرامون پدیده‌هاى گوناگون تاریخى براى تمامى جوامع سودمند، با ارزش و ضروریست و براى ملتى که با انقلابى سترگ پا در راه ارزشهاى دینى نهاده است امرى ضرورى‌تر و با اهمیت‌تر. فلذا ما در راستاى نائل شدن به این مقصود و آشنا ساختن هر چه بیشتر جامعه دینى خود با پدیده‌هاى تاریخى معاصر شروع به کار نموده برآنیم تا با تکیه بر اسنادیکه پیش روى ماست حوادث و جریانات را معرفى و تا حد ممکن ابهامات پیرامون آنرا برطرف نمائیم.

موضوعى که در این مجموعه بدان پرداخته شده سازمان افسران حزب توده است که یکى از جریانات بحث برانگیز و مهم تاریخ معاصر است موضوعى که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده و اسناد کمترى پیرامون آن انتشار یافته است. به لحاظ اینکه این سازمان یکى از سازمانهاى برگرفته از حزب توده مى‌باشد به نظر رسید که ابتدا تاریخچه مختصرى از این حزب آورده شود.

 

چگونگى تأسیس حزب توده ایران

سقوط رضاشاه و فروپاشى استبداد بیست ساله او فرصتى را هم فراهم آورد تا گروهها و احزاب سیاسى به حرکت افتاده تلاش سیاسى خود را آغاز کنند از جمله این جریانات و احزاب سیاسى، سیاسیون کمونیست بوده‌اند مارکیسیتهاى بازمانده از «حزب کمونیست ایران» به همراه گروه «53» نفر در دهم مهرماه 1320 در منزل سلیمان محسن اسکندرى گردهم آمده حزب توده ایران را تأسیس کردند و شخص سلیمان محسن اسکندرى بعنوان رهبر حزب توده ایران انتخاب گردید. پس از آنکه کنگره حزب در مرداد ماه 1320 تشکیل گردید نورالدین الموتى رهبریت حزب را در دست گرفت.

در کنگره دوم حزب اساسنامه‌اى به تصویب رسید که طبق مصوبات آن، مقام دبیر کلى تصریح و محدوده اختیارات و وظایف دبیر کل تا حدودى روشن شد و «رضا رادمنش» بعنوان دبیر کل انتخاب و به مدت بیست سال در این سمت باقى ماند.

پس از رضا رادمنش «ایرج اسکندرى» به مقام دبیر اولى حزب نائل و تا پلنوم شانزدهم در این سمت باقى مى‌ماند پس از برگزارى شانزدهمین پلنوم کمیته مرکزى حزب توده سرانجام سکان کشتى به گل نشسته حزب را در دستان لرزان نورالدین کیانورى قرار داد.

کیانورى در شرایطى ریاست حزب توده را در دست داشت که ملت قهرمان ایران به رهبرى حضرت امام درگیر مبارزه‌اى سخت با دژخیمان سلطنت پهلوى بود پس از پیروزى انقلاب حزب توده به رهبرى کیانورى با اطلاعاتى که از منابع شوروى و محافل سازمان مخفى نوید بدست مى‌آورد با حفظ ظاهر و ادعاى بودن در خط امام نقشه سرنگونى جمهورى اسلامى را مى‌کشید تا اینکه بدنبال اعترافات تکان دهنده سران حزب در سال 1362 کارنامه سیاه این حزب بسته شد و انحلال کامل آن اعلام گردید.

این حزب اگر چه مدعى حمایت از مردم و مقابله با دول استعمارى بود اما هیچگاه در کنار مردم ایران قرار نگرفت و با او هم آوا نگردید و به طور طبیعى گروهى که نتواند اندیشه و اهداف جامعه و مردم خود را بشناسد سرانجامى بهتر از این برایش متصور نیست.[1]

حزب توده ایران علاوه بر وظایفى که برعهده داشت سازمانهاى کوچکترى را نیز رهبرى مى‌کرد که این سازمانها عهده‌دار وظایف خاص خود بوده‌اند که یکى از آن آنها سازمان نظامى حزب توده ـ معروف به سازمان افسران است.

 

سازمان افسران ـ کیفیت تأسیس

سازمان نظامى و یا بعبارتى سازمان افسران حزب توده از جمله سازمان‌هاى وابسته به این حزب بود که در سال 1323 توسط عبدالصمد کامبخش، عزت‌اللّه‌ سیامک و خسرو روزبه تأسیس شد.

چگونگى تأسیس سازمان افسران هم بدین صورت بود که ابتدا عده‌اى از افسران متمایل به مارکسیسم به کلوپ مرکزى حزب مراجعه و خواهان ثبت‌نام در حزب شدند که این اقدام افراد مذکور مورد موافقت قرار نگرفته از ورود آنان به کلوپ ممانعت بعمل آمد ضمن آنکه به آنان اعلام گردید که در آینده خود حزب با پآنان تماس و ارتباط برقرار خواهد کرد. فلذا این عمل مسکوت ماند تا آنکه عبدالصمد کامبخش که تا آن زمان در شوروى بود مراجعت کرده کنگره اول حزب برگزار و او بعنوان عضو کمیته مرکزى و مسئول تشکیلات کل حزب انتخاب گردید و به اتفاق دوستانش مبادرت به تأسیس سازمان نظامى حزب توده کرد پس از تأسیس، انتخاباتى در میان اعضاى عضو صورت گرفته و افراد زیر بعنوان هیئت اجرائیه سازمان نظامى انتخاب گردیدند:

1 ـ سرهنگ عبدالرضا آذر

2 ـ سروان خسرو روزبه

3 ـ ستوان رصدى اعتماد

4 ـ ستوان عبدالحسین آگاهى

5 ـ سروان یوسف مرتضوى

6 ـ ستوان هوشنگ طغرایى

7 ـ سروان محمد باقر آگهى

از این زمان به بعد حوزه‌هاى حزبى نیز تأسیس و مسئولان رده بالاى حزب مأمور انجام فعالیت‌هاى سیاسى و تعلیماتى گردیدند این اقدامات و فعالیت‌ها تا آذرماه سال 1325 ادامه یافت تا آنکه هیئت اجرائیه موقت کمیته مرکزى با پیشنهاد خلیل ملکى تصمیم به انحلال سازمان مذکور گرفت خلیل ملکى در یکى از جلسات هیئت اجرائیه اظهار داشت که حزب توده ایران باید به یک حزب قانونى تبدیل شده و از هرگونه کار مخفى اجتناب نماید و در این چارچوب انحلال سازمان نظامى را طرح و بدین صورت سازمان نظامى منحل گردید. پس از انحلال سازمان مذکور نورالدین کیانورى که در این زمان رابط حزب با سازمان نظامى بود این اقدام هیئت اجرائیه را به خسرو روزبه که از عناصر مؤثر بود ابلاغ کرد خسرو روزبه این اقدام حزب را بعنوان اخراج افسران از حزب تلقى کرده و آنرا خیانت به حزب و جنبش ارزیابى نمود و خود سازمانى بنام «سازمان افسران آزادیخواه» را تأسیس کرد. لازم به یادآورى است که این جدایى و انفصال از بدنه حزب چندان دوامى نیاورد و سازمان مذکور مجددا تحت سیطره حزب قرار گرفت. کیانورى جریان پیوستن مجدد سازمان افسران به حزب را این گونه بیان مى‌کند:

«پیش از کنگره دوم ـ اردیبهشت 1327 ـ دکتر رادمنش دبیر کل کمیته مرکزى از جایى مطلع شده بود که گروهى از افسران سابق به رهبرى روزبه سازمان خود را حفظ کرده‌اند و پس از بحث قرار شد که حزب دوباره به آنها مراجعه کند و بخواهد که مجددا به حزب بپیوندند این تصمیم کمى پیش از زندانى شدن ما در بهمن 1327 بود به من مأموریت داده شد که این درخواست و تصمیم را با ذکر اظهار تأسف رهبرى از تصمیم گذشته به روزبه که در زندان بود اطلاع دهم من مذاکره با روزبه را شروع کردم روزبه ابتدا نپذیرفت ولى وعده داد که پیشنهاد را در سازمان افسران آزادیخواه به همه پرسى بگذارد چنین شد و اکثریت افسران با پیشنهاد حزب موافقت کردند و از آن زمان سازمان افسران دوباره به حزب وابسته شد سازمانى که داراى کارکردهاى جاسوسى بوده سپر ضمانت امنیت حزب توده نیز بشمار مى‌آمده است.[2]

 

آئین‌نامه سازمان نظامى حزب توده

سازمان نظامى حزب توده تا سال 1331 فاقد هرگونه اساسنامه و آئیننامه‌اى بوده است اما از سال 1331 که سازمان افسران توده رشد و گسترش یافت عده‌اى از اعضاء خواهان تدوین اساسنامه‌اى براى سازمان شدند که این تقاضا با موافقت کمیته مرکزى حزب توده روبرو و به هیئت دبیران سازمان مأموریت داده شد تا آئیننامه‌اى تهیه کند و این هیئت نیز پس از بحث و مشاوره طرحى تهیه کرده توسط دکتر حسین جودت رابط سازمان افسران با کمیته مرکزى براى کمیته فرستاد. کمیته مرکزى حزب پس از بررسى طرح ارائه شده در فروردین 1332 طرح را با اصلاحاتى تصویب مى‌نماید که متن آن چنین است:

1 ـ سازمان فرهنگیان[3] توده ایران یکى از واحدهاى سازمانى حزب توده ایران است که فرهنگیان عضو حزب توده ایران در آن متشکل شده‌اند.

رائین متولد 1298 بود و با نام مستعار بهمن مقالات خود را امضاء مینمود. وى لیسانس روزنامه‌نگارى خود را از دانشگاه تهران اخذ نموده و فعالیت مطبوعاتى خود را از سال 1318 آغاز کرد و با نشریات مختلفى چون خلیج ایران، کیهان، اطلاعات، آتش، ایران، خراسان، تهران مصور، روشنفکر و فردوسى بعنوان نویسنده و خبرنگار همکارى میکرد.

نامبرده از اعضاى پایه‌گذار سندیکاى نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود و چندین دوره ریاست هیئت مدیره و عضویت هیئت اجرایى آنرا به عهده داشت.

وى داراى تالیفات مختلفى چون فراموش خانه و فراماسونرى در ایران میباشد که با همکارى ساواک، آنرا تدوین مى‌نمود.

رائین با شاپورجى ریپورتر، برادران آدمیت و... رابطه حسنه داشت.

در سال 1344 به همراه 5 روزنامه‌نگار دیگر ایرانى به اسرائیل مسافرت نمود و طى آن ملاقاتهایى با سران آن رژیم بعمل آورد و پس از این سفر نامش در لیست سیاه مطبوعات ضد صهیونیستى عرب قرار گرفت.

2 ـ بنابر شرایط خاص فعالیت اعضاء این سازمان هیئت اجرائیه کمیته مرکزى حزب توده ایران اجراء بعضى از مواد اساسنامه حزبى را در مورد فرهنگیان عضو حزب و همچنین ساختمان تشکیلاتى سازمان حزبى فرهنگیان را به شکل زیر مقرر مى‌دارد.

3 ـ ترتیب درخواست عضویت و برگزارى دوره آزمایش فرهنگیان به قرار زیر است:

الف: فرد درخواست کننده باید بوسیله یک نفر از اعضاء حزب که لااقل یک سال سابقه عضویت در حزب را داشته باشد کتبا معرفى شود. شعبه تشکیلات پس از تحقیقات کافى این شخص را در صورتى که واجد شرایط عضویت باشد براى گذراندن دوره آزمایش مى‌پذیرد.

ب: فرد درخواست کننده لااقل باید شش ماه دوره آزمایش را براى فرا گرفتن تعلیمات حزبى بگذراند در این مدت فرد درخواست کننده باید با فعالیت و فداکارى علاقمندى خود را به حزب به ثبوت برساند.

ج: افرادیکه دوره آزمایش را مى‌گذرانند از نظر وظایف و اجراى مقررات مانند پرداخت حق عضویت و شرکت در حوزه و اجراى دستورهاى حزبى مانند افراد رسمى حزب مى‌باشند ولى مادامى که دوره آزمایشى آنان بپایان نرسیده است در حوزه حق رأى ندارند.

د: هنگامى که فرد آزمایشى دوره آزمایش را با موفقیت تمام کرد حوزه‌اى که این فرد در آن شرکت داشته

است گزارشى درباره فعالیت فرد مزبور و پایان دوره آزمایشى او به تشکیلات مى‌دهد.

ه: پس از پایان دوره آزمایشى عضویت فرد آزمایش شونده از طرف شعبه تشکیلات در هیئت دبیران طرح مى‌شود و هیئت دبیران پس از رسیدگى به سوابق فرد مزبور عضویت او را تصویب مى‌نماید.

تبصره 1: معرف و شعبه تشکیلات نسبت به سوابق فرد درخواست کننده کاملاً مسئول شناخته مى‌شوند.

تبصره 2: هیئت دبیران مى‌تواند در صورت کافى نبودن فعالیت فرد آزمایشى دوره آزمایشى ویرا تمدید کند و یا بکلى از تصویب عضویت او خوددارى کند.

و: تاریخ ورود بحزب یک فرد از تاریخى است که عضویتش پس از طى دوره آزمایشى در هیئت دبیران به تصویب مى‌رسد.

4 ـ فرهنگیان عضو حزب در شرایط فعلى وظیفه دارند از تظاهر بداشتن مرام حزب و تبلیغ آن خوددارى ورزند مگر در مواردى که حزب معیّن مى‌کند آماده کردن فرهنگیان براى دادن درخواست عضویت و طرح اساسنامه و مرامنامه حزب به آنان باید با کسب اجازه و راهنمایى شعبه تشکیلات باشد.

5 ـ فرهنگیان عضو حزب حق دارند به کلیه مقامات حزبى سازمان فرهنگیان و همچنین تا حدودى که با شرایط کار سازمان متناسب باشد به دیگر مقامات حزبى انتخاب گردند.

6 ـ درجات تشویق عبارتند از:

«تشویق توسط حوزه، تشویق از طرف حوزه مسئولین، تشویق از طرف هیئت دبیران سازمان، تشویق از طرف کمیته سازمان، تشویق از طرف کمیته مرکزى حزب، تشویق از طرف کنگره.

7 ـ درجات تنبیه عبارتند از:

تذکر از طرف حوزه، توبیخ از طرف حوزه، توبیخ از طرف حوزه مسئولین، توبیخ از طرف هیئت دبیران سازمان، توبیخ از طرف کمیته سازمان، توبیخ از طرف کمیته مرکزى حزب، سلب مسئولیت موقت، اخراج موقت و قطعى.

8 ـ اجراى ماده 31 اساسنامه حزبى در سازمان فرهنگیان بدین شکل است که هیئت دبیران موظف است در جلسات مسئولین مسائل جارى و سازمانى را در حدود مسئولیت خود به بحث بگذارد.

ساختمان تشکیلاتى سازمان حزبى فرهنگیان:

 

بند اول ـ حوزه

9 ـ هر حوزه حداقل 3 نفر عضو دارد که از بین آنها یکنفر بسمت مسئول و یکنفر بسمت مسئول دوم انتخاب مى‌شود.

10 ـ مسئولین حوزه‌ها باید لااقل 2 سال سابقه عضویت داشته باشند.

11 ـ وظیفه مسئول حوزه عبارتست از اداره امور حوزه‌ها، کنترل اجراى دستورات، جمع‌آورى حق عضویت‌ها و کمک‌هاى مالى و برقرارى ارتباط با ارگانهاى بالاتر، همچنین مسئول حوزه موظف است گزارش کارهاى خود را به حوزه مسئولین بدهد.

12 ـ انتخاب مسئولین حوزه‌ها و بطور کلى انتخابات سازمان در شرایط عادى دو سال یک بار انجام مى‌شود.

13 ـ هر وقت اکثریت اعضاء حوزه درخواست تجدید انتخاب کنند انتخاب مسئول حوزه با موافقت هیئت دبیران تجدید مى‌شود هیئت دبیران نیز مى‌تواند در صورت لزوم دستور تجدید انتخاب را به حوزه ابلاغ و یا فردى را بسمت مسئول بگمارد.

14 ـ حوزه باید پیوسته مسایل سیاسى و حزبى را مورد مطالعه و بحث قرار داده و در این زمینه پیشنهادهاى مفید به ارگان‌هاى بالاتر بفرستد حوزه باید کوشش نماید در انجام دستورهاى حزبى که از طرف ارگانهاى بالاتر ارجاع مى‌گردد حداکثر فعالیت را ابراز دارد.

 

بند دوم ـ حوزه مسئولین

15 ـ هر حوزه مسئولین حداقل از سه نفر مسئول حوزه تشکیل مى‌گردد که از بین اعضا خود یکنفر مسئول و یکنفر مسئول دوم انتخاب مى‌نمایند.

16 ـ در صورتى که حوزه‌هاى مسئولین درجه 2 تشکیل شده باشد مسئولین این حوزه‌ها اعضاء حوزه مسئولین درجه 1 مى‌باشند.

17 ـ وظایف حوزه مسئولین به قرار زیر است :

الف : کوشش بمنظور اجراى دقیق دستورات حزبى، اتخاذ تدابیر لازم براى اینکه دستورات به بهترین صورت انجام شود و کنترل اجراى دستورات و وظایف اعضاء.

ب : توجه به نقائص و اشکالات کار حوزه‌ها و اعضاء و کوشش براى مرتفع ساختن این نقائص از طریق توسعه انتقاد از خود و اتخاذ تدابیر دیگر.

ج : بکار بردن مساعى لازم براى اینکه اعضاء هر چه بیشتر خصائل انقلابى خویش را پرورش دهند و شعور سیاسى و سطح انضباط و دانش اجتماعى خود را بالا برند.

د : رسیدگى به گزارش‌هایى که مسئولین از وضع حوزه‌ها مى‌دهند.

18 ـ مسئول حوزه مسئولین اجراى وظایف حوزه مسئولین را کنترل مى‌نماید و وظایف او نظیر وظایفى است که براى مسئولین حوزه‌ها معین گردیده است مقررات ماده 13 در مورد مسئولین حوزه‌هاى مسئولین نیز قابل اجراست.

 

بند سوم ـ سازمان شهرستانها.

19 ـ در هر ایالت یا ولایتى که فرهنگیان عضو حزب موجود باشند یک نفر مسئول اداره امور سازمانى در آن ایالت و یا ولایت خواهد بود سازمان هر ایالت یا ولایت داراى مسئول دوم نیز مى‌باشد.

20 ـ مقررات ماده 13 در مورد مسئولین ایالت و ولایت قابل اجرا است.

 

بند چهارم : کمیته سازمان

21 ـ کمیته سازمان فرهنگیان توده‌اى ایران از مسئولین درجه 1 و اعضایى که از طرف کمیته مرکزى حزب تعیین مى‌گردد تشکیل مى‌شود و نسبت به اداره امور سازمان در برابر کمیته مرکزى حزب مسئول مى‌باشد.

22 ـ کمیته مرکزى حزب ترتیب انتخاب و تعداد قطعى اعضاى کمیته را بر حسب مقتضیات روز و با در نظر گرفتن تعداد افراد واحدهاى سازمانى در مرکز و شهرستانها معین مى‌کند.

23 ـ اعضاى کمیته باید لااقل 3 سال سابقه عضویت در حزب را داشته باشند.

24 ـ جلسات کمیته سازمان بطور عادى هر شش ماه یک بار با حضور نماینده کمیته مرکزى حزب تشکیل مى‌گردد و براى تشکیل این جلسات حضور لااقل دو ثلث اعضاى کمیته ضرورى است.

25 ـ جلسات فوق‌العاده کمیته سازمان بنا بدستور کمیته مرکزى حزب یا بنابه پیشنهاد هیئت دبیران سازمان و تصویب کمیته مرکزى حزب تشکیل مى‌شود.

26 ـ مسئولین دوم حوزه‌هاى مسئولین درجه 1 کاندیدهاى عضویت کمیته سازمان مى‌باشند.

27 ـ چنانچه یک یا چند عضو کمیته قادر به ادامه فعالیت نباشند هیئت دبیران مى‌تواند از میان کاندیداهاى کمیته سازمان افرادى را با تصویب کمیته مرکزى حزب بجاى آنان تعیین کند.

28 ـ وظایف و اختیارات کمیته سازمان عبارتست از:

الف : شنیدن گزارش‌هاى هیئت دبیران و بحث و اظهار نظر درباره آنها

ب : تنظیم و دادن دیرکتیوهاى لازم براى پیشرفت امور سازمان بر اساس دستورات و دیرکتیوهاى حزب

ج : انتصاب هیئت دبیران در اولین دوره اجلاسیه و در صورت لزوم تعویض آنان در سایر دوره‌هاى اجلاسیه.

 

بند پنجم : هیئت دبیران

29 ـ کمیته سازمان براى اداره امور سازمان از میان اعضاى خود چند نفر را بعنوان هیئت دبیران انتخاب مى‌نماید.

30 ـ در فاصله میان دو اجلاس کمیته سازمان هیئت دبیران جانشین کمیته سازمان میباشد و نسبت به اداره امور سازمان در برابر کمیته مرکزى حزب از یک طرف و کمیته سازمان از طرف دیگر مسئول است.

31 ـ هر گاه افرادى از هیئت دبیران بعللى قادر به ادامه فعالیت نباشند هیئت دبیران مى‌تواند با تصویب کمیته مرکزى حزب از میان اعضاى کمیته سازمان کسانى را براى آنان معین نماید.[4]

 

اساس سیستم تشکیلاتى سازمان افسران

سیستم تشکیلاتى موجود در سازمان افسران مبتنى بر سه اصل بوده است که عبارتند از:

1 ـ انضباط بسیار شدید و تمرکز فوق‌العاده:

روش هدایت فقط از طرف بالا به پائین یعنى از مقامات بالاى سازمان نسبت به درجات پائین‌تر و افراد صورت مى‌گرفته و بالعکس واحدها و افراد سازمان ملزم به اطاعت مطلق بوده‌اند.

2 ـ پنهانکارى و استتار به حد اعلاء:

آخرین و جدیدترین طرق پنهانکارى و استتار در سازمان افسران توده بکار بسته مى‌شد و منتهاى کوشش بکار مى‌رفته است که هر قدر بیشتر ممکن است رعایت اختفاء را بنماید به طورى که کشف این سازمان امکان‌ناپذیر گردد برخى از افراد داراى اسامى مستعار متعدد بوده ضمن آنکه در ثبت اسامى افراد از رمزها و اعداد مثلثاتى بهره گرفته مى‌شد که در اسناد بدان اشاراتى شده است:

3 ـ مراقبت و نظارت کامل : سازمان افسران توده و مسئولین آن منتهاى مراقبت و نظارت را نسبت به افراد سازمان، کادرها، خصوصیات روحى، روابط خانوادگى، اجتماعى و ادارى آنها و فعالیت واحدها و طرز کار آنها بعمل آورده و جزء بجزء اقدامات و عملیات آنها را زیر نظر داشته و بموقع مورد بازخواست قرار مى‌داده‌اند براى اجراى این امر مراقبت دستگاه اطلاعاتى و آمارگیرى بسیار دقیق در داخل سازمان ایجاد نموده و آرشیو و آمار بسیار منظمى تهیه کرده و مورد استفاده قرار میداده‌اند.[5]

 

وضعیت تشکیلاتى سازمان نظامى

سازمان افسران حزب توده داراى یک هیئت دبیران و یک هیئت اجرائیه بوده که رابط دبیران این سازمان با هیئت اجرائیه کمیته مرکزى حزب توده دکتر حسین جودت بوده است.

هیئت دبیران داراى سه عضو بوده که در زمان دستگیرى اعضاى سازمان عبارت بوده‌اند از:

1 ـ سروان خسرو روزبه با نام مستعار : سعیدى

2 ـ سرهنگ عزت‌اللّه‌ سیامک با شماره سازمانى 1607 و اسم مستعار : گشتاسب خان

3 ـ سرهنگ محمد على مبشرى با شماره سازمانى 1640 و اسامى مستعار : قدسى، محمودى، اخگر، محسن، منصورى

اعضاى هیئت دبیران سازمان هفت نفر بودند که عبارت بودند از :

1 ـ سروان خسرو روزبه

2 ـ سرهنگ عزت‌اللّه‌ سیامک

3 ـ سرهنگ محمد على مبشرى

4 ـ ستوان یکم منوچهر مختارى گلپایگانى با شماره سازمانى 1562 و اسم مستعار عدیلى.

5 ـ سروان اسماعیل محقق دوانى با شماره سازمانى 1871 و اسم مستعار : پیمان

6 ـ سروان ابوالحسن عباسى با شماره سازمانى 1682 و اسم مستعار جوادى

7 ـ سرگرد جعفر وکیلى، با شماره سازمانى 1826 و اسم مستعار پاکروان

از میان اعضاء :

الف : سروان خسرو روزبه مسئولیت شاخه اطلاعات را بعهده داشته است.

ب : مسئولیت شاخه ژاندارمرى (شماره 37)[6] که مرکب از یک حوزه مسئولین و سه حوزه عادى بوده برعهده سرهنگ عزت‌اللّه‌ سیامک بود که در حوزه مسئولین 4 نفر عضویت داشته و در بقیه حوزه‌ها سه الى چهار نفر عضو بوده‌اند لازم به یادآورى است که شاخه ژاندارمرى در مجموع چهارده نفر افسر را تحت پوشش خود داشته است.

ج : شاخه شهربانى (شماره 33) که مؤسس آن سروان عباسى و داراى یک حوزه مسئولین و 7 ـ 6 حوزه مستقل دیگر بوده تحت سرپرستى سرهنگ مبشرى بوده است. ضمنا تعداد اعضاى هر حوزه نیز چهار الى پنج نفر بوده است.

د : ستوان یکم منوچهر مختارى مسئول شاخه پزشکى، هوایى و امور شهرستانها (شماره 13) بوده است

ه : سروان محقق دوانى مسئول شاخه 29 «افسران ادارى» بود

و : سروان عباسى مسئول شاخه 17 «شاخه افسران صف» بود

ز : سرگرد وکیلى عهده‌دار مسئولیت شاخه 9 (دانشکده افسرى) بوده است.

 

چگونگى عضویت در سازمان افسران حزب منحله توده

قرار گرفتن در ردیف اعضاى سازمان نظامى مستلزم طى مقاطع و مدارجى بوده که از طرف حزب بنا نهاده شده بود بدین صورت که فردى که متقاضى عضویت در سازمان بود ابتداء" بوسیله یک نفر از اعضاء حزب که لااقل یک سال سابقه عضویت در حزب را داشت کتبا معرفى تا شعبه تشکیلات پس از تحقیقات کافى شایستگى فرد موردنظر را جهت ورود به مرحله اول عضویت که مرحله آزمایشى نامیده مى‌شد اعلام بدارد.

پس از ورود شخص به مرحله آزمایشى او مى‌بایست حداقل بمدت 6 ماه دوره آموزشى تعلیمات حزبى را گذرانده و با تلاش و فداکارى علاقمندى خود را به اثبات میرساند ضمن اینکه مسئول حوزه‌اى که شخص در آن فعالیت داشته موظف بود تا گزارشى از فعالیت‌هاى وى را به تشکیلات ارائه بدهد بعد از طى این مراحل عضویت این فرد از طرف شعبه تشکیلات در هیئت دبیران طرح و پس از بررسى سوابق و تائید آن عضویت داوطلب تصویب مى‌شد و بدین طریق شخص در جمع اعضاى سازمان نظامى قرار مى‌گرفت.

 

سازمان اطلاعات

سازمان اطلاعات از جمله شعبات مهم سازمان نظامى ـ سازمان افسران ـ حزب توده است که در دوران اولیه فعالیت حزب تأسیس شد و قبل از غیرقانونى شدن حزب در بهمن‌ماه 1327 مسئولیت آن با دکتر غلامحسین فروتن بود و در خفاى کامل عمل مى‌کرد پس از غیرقانونى شدن حزب توده، مسئولیت آن با دکتر مرتضى یزدى بوده است (معاون یزدى، اکبر شاندرمنى بود) در سال 1330 خسرو روزبه معاون شعبه اطلاعات و گرداننده آن شد این سازمان داراى 7 شاخه بود که عبارتند از :

1 ـ شاخه تعقیب : این شاخه داراى سه گروه و پانزده عضو بود و هر گروه نیز متشکل از پنج نفر که یکى از آنها زن بوده است. وسایلى که این شاخه در اختیار داشته عبارت بود از یک دستگاه ماشین و یک دستگاه دوچرخه. تعقیب افراد مظنون حزبى، افسران رکن 2 ارتش، مأموران آگاهى، مأمورین اطلاعاتى سفارتخانه‌ها از جمله آمریکا از جمله فعالیت‌هاى این شعبه بوده است. مسئولیت شاخه تعقیب با سروژ استپانیان بود.

2 ـ شاخه کسب خبر از ارتش : این شاخه که با مدیریت اکبر انصارى فعالیت مى‌کرد داراى سه شاخه بود که هر شاخه داراى 7 ـ 5 نفر عضو بوده‌اند مسئولین شاخه‌ها عبارت بودند از : نصرت‌اللّه‌ کاظمى (دبیر) آوادیس سرکیسیان (کارمند چاپخانه بانک ملى) و سرهنگ‌پور. حزب توده با بهره‌گیرى از این شاخه از اقدامات احتمالى که بنا بود توسط ارتش در مقابله با حزب صورت پذیرد مطلع مى‌شده است.

3 ـ شاخه شهربانى، ژاندارمرى و پلیس راه‌آهن : مسئولیت این شاخه با اسحاق محبوبى بوده است. پرویز بهادر متصدى ژاندارمرى، دکتر امامى لنگرودى متصدى مأموران آگاهى و کارآگاهى، جمشید سعدى‌زاده و احمد عشق دوست و سید مهدى میرسجادى متصدیان پاسبانان بوده‌اند که هر یک داراى 7 ـ 5 نفر نیرو بوده‌اند و در پلیس راه‌آهن شخصى بنام امیرهوشنگ ملاح «معاون اداره کارآگاهى پلیس راه‌آهن» با اسحق محبوبى (مدیریت شعبه) ارتباط داشته است.

4 ـ شاخه ادارات : (با مسئولیت دکتر اسماعیل بیگى) :

معاونت رئیس شاخه را شخصى بنام نادر بعهده داشته و مسئولین قسمت‌هاى مربوطه که زیر نظر دکتر اسماعیل بیگى کار مى‌کردند عبارتند :

1 ـ مهندس نقلى مسئول کلیساها، سفارتخانه‌ها و اصل چهار ترومن (اصلاحات ارضى) 2 ـ بهروزخواه مسئول دادگسترى و یک الى دو وزارتخانه دیگر 3 ـ خسروجاه مسئول چاپخانه‌ها 4 ـ دکتر مقدسى.... لازم به ذکر است که هر یک از افراد فوق داراى چند نیرو بوده‌اند. 5 ـ شاخه کسب خبر از احزاب با مسئولیت حسین مهرداد. 6 ـ شاخه کسب خبر از اصل چهار، مؤسسات خارجى در ایران با مسئولیت دکتر اسمعیل بیگى.

7 ـ شاخه بایگانى :

این شاخه در سازمان نظامى داراى اهمیت بسزایى بوده یک نفر متصدى داشته (عظیم عسکرى) که تحت نظر مستقیم خسرو روزبه مسئول اطلاعات و دو معاون او آشوت شهبازیان و مهندس کاظم ندیم اداره مى‌شده است و محل آن از نظر کلیه مسئولین و افراد اطلاعاتى مکتوم بوده و اسناد بایگانى شده در آن عبارت بودند از : کارت مشخصات ملصق به عکس و بدون عکس عده نسبتا زیادى از مأمورین رکن 2 و کارآگاهى و آگاهى و رکن 2 ژاندارمرى و پلیس راه‌آهن، پرونده‌هاى متشکله از کلیه احزاب موجود و منحل شده مخالف حزب توده، کارت و مشخصات افراد کلیه احزاب، پرونده افراد حزبى که حزب نسبت به آنها مظنون بوده است. هر وزارتخانه و ادارات دولتى اعم از صنعتى و ادارى به تفکیک داراى پرونده بودند پرونده‌هاى مسروقه از رکن 2 ارتش و شهربانى و سایر وزارتخانه‌ها، بخشنامه‌هاى محرمانه صادره از کلیه وزارتخانه‌ها و ادارات ارتش یک نسخه از بولتن‌هاى هفتگى که بوسیله سازمان اطلاعات تهیه و براى هیئت اجرائیه حزب فرستاده مى‌شده است. شناسنامه‌هاى سفید و گذرنامه‌هاى سفید و کلیشه‌هاى زیاد.

 

کیفیت کشف سازمان نظامى حزب توده

در تاریخ 21 / 5 / 1333 سروان اخراجى ارتش ابوالحسن عباسى که داراى فعالیت‌هاى قابل توجه و مخفیانه بنفع حزب توده بوده و با بعضى از افسران ارتش شهربانى و ژاندارمرى و خسرو روزبه ارتباط داشته در حالیکه حامل چمدانى بود و از منزلى واقع در خیابان جمال‌الحق خارج مى‌شد دستگیر، و از بازرسى محتویات چمدان مدارک و اطلاعات بدست آمد و بعد از مراجعه به منزل مشخص شد که منزل مورد نظر از آن سروان عباسى نبوده بلکه متعلق به برادر اوست در این زمان به برادرزاده‌هاى سروان عباسى مراجعه شد تا شاید بشود منزل سروان عباسى را پیدا کرد اما بعد از مراجعه بدانان معلوم شد که آنان نیز محل سکناى وى را ندانسته بلکه از طریق رابط یعنى احمد روزبه کارمند راه‌آهن و برادر خسرو روزبه با او ارتباط مى‌گیرند. بعد از این قضیه احمد روزبه دستگیر و تحت بازجویى قرار گرفت نامبرده اظهار داشت که او نیز آدرس منزل سروان عباسى را ندانسته بلکه هر وقت که با او کارى داشت بوسیله شخصى بنام زارع به سرهنگ 2 مبشرى اطلاع داده با عباسى تماس مى‌گرفت از این زمان سرهنگ مبشرى مورد سوءظن قرار گرفته و تحت تعقیب قرار مى‌گیرد ضمن اینکه پس از نه روز خود سروان عباسى نیز آدرس منزل خود را در اختیار نیروهاى انتظامى گذاشته و منزلش شناسایى گردید.

در نتیجه تعقیب سرهنگ مبشرى دو منزل شناخته شده مورد سوءظن شدید قرار مى‌گیرند از بازرسى منازل مورد نظر مدارک قابل توجه و ارزشمندى بدست مأمورین افتاده، افراد زیر نیز دستگیر شدند:

1 ـ سروان محقق‌زاده

2 ـ ستوان یکم مختارى

3 ـ ستوان سه نصیرى

4 ـ سروان اکبر دادخواه

5 ـ مهندس کیوان

6 ـ غیرنظامى سید حسن راننده

دستگیرشدگان فوق با اطلاعاتى که در اختیار مأموران قرار مى‌دادند باعث شناسایى منزل افسر شهربانى سروان مدنى شده منزل مورد نظر بازرسى، مدارک مهم دیگرى نیز به دست مأمورین افتاد ضمن این که سرهنگ مبشرى نیز دستگیر و زندانى گردید.

در لابلاى مدارک بدست آمده سه جلد دفترچه رمزى بدست آمد که در آن مشخصات کامل کلیه افسران نظامى اعم از ارتش، ژاندارمرى، شهربانى و درجه‌داران توده‌اى نیروى هوایى به شکل مرموزى درج شده بود ضمن این که در بازجوئیهاى بعمل آمده مطالب ذیل مشخص گردید:

الف : سازمان کلى افسران توده ارتش مشخص شد و اعضاء کمیته هفت نفرى و سه نفرى این سازمان به اسم و مشخصات معرفى شدند که همگى به غیر از خسرو روزبه دستگیر شدند.

ب : رابط کمیته مرکزى حزب توده با سازمان نظامى حزب دکتر جودت معرفى شده که در تهران است.

ج : دو شاخه از هفت شاخه نظامى حزب توده که تحت مسئولیت ستوان یکم مختارى بود مشخص و اعضاء حوزه‌هاى مسئولین این دو شاخه با مشخصات کامل شناخته شده‌اند.

د : آمار افسران توده‌اى لشکرهاى خارج بطور کامل بدست آمد که ستوان مختارى مسئول اداره مکاتبات و مراجعات آنها بوده است.

ه : افسران با عضویت آزمایشى و سمپاتیزان معرفى و شناخته شدند.

و : سروان مدنى تحت نظر سروان عباسى مؤسس شاخه نظامى شهربانى است.

ز : سازمان نظامى داراى سازمانى بنام سازمان زنان افسر توده‌اى نیز بوده است.

ک : مسئول مالى سازمان نظامى سرهنگ مبشرى بوده است. ضمن اینکه مسئولیت شاخه ژاندارمرى و تشکیلات را نیز دارا بوده است.

ل : سازمان نظامى داراى یک هیئت سه نفره دبیران ـ هیئت 6 نفره اجرائیه و کمیته مرکزى 11 نفره بوده است.

م : سروان عباسى مسؤولیت اداره شاخه 17 سازمان نظامى را بعهده داشته است ضمنا عضو کمیته مرکزى نیز بوده است. و بدین ترتیب بود که افراد اعضاى سازمان نظامى یکى پس از دیگرى دستگیر و زندانى گردیدند.

 

اعضاى سازمان نظامى پس از دستگیرى و زندانى شدن

پس از دستگیرى و زندانى شدن اعضاى سازمان نظامى زندانیان به سه گروه تقسیم شدند.

1 ـ نادمین : اینان تحت تأثیر محیط زندان به این باور رسیدند که حزب توده حزبى خائن به شعائر و خصوصیات و کیفیات ملى بوده و با ماسک اصلاح‌طلبى افراد را به خیانت سوق مى‌داده است و حزب ماهیتى خیانت‌آمیز دارد. ساواک در توصیفى که از اینان ارائه مى‌دهد اینان را داراى وجدان بیدار معرفى و هدفشان را اعتلاى کشور و خدمت به ملت و حفظ شعائر ملى مى‌شمارد. گروه فوق در مناسبت‌هاى مختلف سعى در اعلام وفادارى خویش نسبت به رژیم پهلوى داشته و با برپایى جشن شاهنشاهى، شرکت در مسابقات و مقابله با گروههاى متعصب سعى در اثبات تحول روانى خود داشتند.

2 ـ متعصبین : این گروه از زندانیان همچنان به دیدگاهها و اندیشه‌هاى خود معتقد و بدان اصرار مى‌ورزیدند و محیط زندان هیچ تأثیرى در آنان نداشته است. به علاوه در داخل زندان داراى جلسات متعدد بوده و به تأمل پیرامون مسائل و معضلات سیاسى و ایدئولوژیکى مى‌پرداختند و بالاتر این که به انجام و گسترش شبکه تشکیلاتى پرداخته، برنامه هایى چون انتخاب هیئت مدیره در برنامه کارى آنان بوده است. اینان در مقاطع مختلف تنفر و انزجار نسبت به هیئت حاکمه را با شعارهایى چون : مرگ بر دژخیمان : طرفدارى از اعدام شدگان و احترام به آنان اعلام مى‌نمودند.

3 ـ متزلزلین : اینان داراى عقاید پایدارى نبوده گاه به ضدیت با متعصبین و گاه به ضدیت با نادمین دست مى‌زدند. البته به مرور زمان کلیه دستگیر شدگان به دو گروه نادمین و متعصبین تقسیم شده هر یک به فعالیت خود مشغول بوده‌اند.

 

نوشتن تنفر و اعلام انزجار

پیشتر توضیح دادیم که برخى از زندانى شدگان تحت تأثیر فضاى زندان از اعتقادات پیشین خود دست کشیده و از حزب توده تبرى جسته‌اند اینان براى اظهار آنچه که گفته شد و جهت رهایى از زندان شروع به نگارش تنفر نامه‌هاى متعدد و ارسال آن به مقامات و شخصیت‌هاى متنفذ سیاسى از جمله شاه، نخست‌وزیر و غیره کرده‌اند. در اینکه تنفر نامه نویسى و اعلام انزجار از حزب در بخش سران حزب توده طرح و اقداماتى پیرامون آن صورت پذیرفته جاى تردید نیست.

کیانورى در خاطرات خود چنین مى‌گوید : پس از بازداشت افسران و آغاز صدور احکام اعدام آنها ـ مهرماه 1333 ـ دکتر مرتضى یزدى در جلسه هیئت اجرائیه پنج نفره (بهرامى، یزدى، جودت، علوّى، کیانورى) پیشنهاد کرد که به کلیه افسران زندانى توصیه شود که با نوشتن تنفرنامه به شاه درخواست عفو کنند. هر چهار نفر بدون بحث با این پیشنهاد موافقت کردند ولى من به شدت مخالفت کردم و گفتم : این کار هیچ سودى ندارد و تنها نتیجه آن این است که افسران نه تنها اعدام خواهند شد بلکه حیثیت انقلابى شان هم لکه‌دار خواهد شد .... مسئله به رغم مخالفت من تصویب شد و به زندان ابلاغ شد گروه رهبرى افسران در زندان پس از بحث از هیئت اجرائیه سئوال کردند آیا این تصمیم متفق تمام اعضاى هیئت اجرائیه است و یا تنها نظر اکثریت است؟ خود افسران با این نظر مخالف بودند و سودى در این کار نمى‌دیدند دوباره در هیئت اجرائیه بحث در گرفت من روى مخالفت خود ایستادگى کردم آن چهار نفر گفتند : اگر تو روى این مخالفت پافشارى کنى و افسران از این مخالفت مطلع شوند از نوشتن تنفرنامه و درخواست عفو خوددارى مى‌کنند و در نتیجه احکام اعدام عملى مى‌شود و مسئولیت مرگ آنها با توست بدین ترتیب من در برابر این تهدید حاضر شدم که با مخالفت من در صورتجلسه اجلاس هیئت اجرائیه به زندان اطلاع داده شود که این تصمیم به اتفاق آراء همه اعضاء هیئت اجرائیه گرفته شده است من به همین شکل تصمیم هیئت اجرائیه را به زندان اطلاع دادم و نتیجه این شد که افسران به این کار تن دادند رژیم شاه 26 نفر از افسران و یک نفر غیرنظامى را تیرباران کرد و...» [7]

با این اوصاف در این مورد نیز هیچ تردیدى نیست که همه تنفرنامه نویسان در نگارش و اعلام تنفر و انزجار منتظر دستور حزب نمانده واقعا به چنین اقدامى دست زده‌اند و همانطور که در اسناد مشاهده مىشود در زمره همکاران و منابع ساواک در آمدند. اینان در جهت خلاصى خود از زندان به چه کارها که دست نزده‌اند. گاه با ارسال قرآن کریم به همراه عریضه‌هاى خود سعى در آزادى خود داشته و گاه با ارسال تابلوهاى نقاشى و یا مجسمه اشخاص فوق‌الذکر سعى در خلاصى خود از زندان داشته‌اند در این مجموعه برخى از این موارد به علت رعایت اختصار آورده شده است.

 

اقداماتى که توسط سازمان نظامى صورت گرفت

مطابق اسنادى که پیش روى دارید حزب توده از سال 1320 تا سال 1350 درخواست‌هاى متعددى از اعضاى خود داشته است. اما از آنجایى که کتاب حاضر صرفا به اقدامات نظامى حزب و سازمان افسران پرداخته، در اینجا، اهم آنها را در قالب این عناوین تقدیم خوانندگان مى‌نمائیم :

1 ـ تهیه سلاح کمرى و ارسال آن به شهرستانها. (نیروها موظف بودند که این کار را اگر چه که با فروش اثاثیه منزل باشد عملى نمایند)

2 ـ تلاش در جهت تضعیف روحیه نظامیان

3 ـ تلاش در جهت جلب توجه و اعتماد مأمورین انتظامى، توزیع نشریات حزبى در بین آنان و دریافت وجه از نظامیان با اظهار فقر و تنگدستى.

4 ـ شعار نویسى، انتشار بیانیه و.... با استفاده از پوشش نظامى.

5 ـ اقدام به جاسوسى به نفع شوروى، فریب آمارگیران بهر شکل ممکن و دریافت آخرین آمار از آنان حتى با صرف پول و کسى که مى‌توانست به چنین هدفى دست یابد جایزه و پاداش دریافت مى‌کرده است.

6 ـ جمع‌آورى اطلاعات نظامى و ارسال آن به کمیته ایالتى و در نتیجه به کمیته مرکزى.

8 ـ تماس با افسران و افراد بالاى ارتش و دریافت آگاهى راجع به سازمان ارتش، اسلحه و مهمات، ساز و برگ و...

9 ـ تبلیغ اندیشه‌هاى مارکسیستى در بین افسران.

10 ـ بهره‌گیرى از دسته بندیهاى عناصر هیئت حاکمه در راستاى تبلیغ بنفع حزب.

11 ـ بهره‌گیرى از البسه مناسب در هنگام خطر.

12 ـ تماس با افراد ارتشى، افسران، درجه‌داران و مذاکره با آنان و شورانیدن آنان علیه حکومت و دستگاه دولت.

13 ـ آموزش سلاح به نیروها.

 

آموزش اعضاء و منابع آموزشى

مى‌دانیم که سازمان افسران حزب توده براى اعضاء خود کلاس‌هاى متعدد آموزشى دایر و آنان را با فنون نظامى آشنا مى‌ساخته است. این اقدام با بهره‌گیرى از دانش نظامى برخى از اعضاى سازمان افسران و منابعى که سفارت شوروى در اختیار سازمان مى‌گذاشته صورت مى‌پذیرفت.

کلاسهاى آموزشى اى که براى اعضاء ترتیب داده مى‌شد عبارت بودند از :

1 ـ آشنایى با سلاح و کیفیت تیراندازى با آن.

2 ـ کیفیت جنگ‌هاى چریکى و شهرى.

لازم به یادآورى است که محل انجام برخى از این کلاسها در حاشیه شهر تهران بوده است.

 

اقدامات ساواک براى زندانیان نظامى آزاد شده

پس از آزادى اعضاى سازمان افسران، ساواک دریافت که اینان به علت عدم اشتغال و وضعیت نابسامان اقتصادى ممکن است مجددا جذب حزب توده شده به کمونیسم بگروند. فلذا در صدد برآمد بهر نحو ممکن زمینه‌هاى اشتغال آنان را فراهم و این افراد را در سازمانها و وزارت خانه‌هاى دیگر و یا مراکز خصوصى به کار مشغول نموده تا باصطلاح زمینه انحراف آنان را از بین ببرد. با نامه نگارى‌هاى متعدد و تلاشهاى فراوان و ارتباط با مراکز فوق و سازمان برنامه، سازمان نقشه‌بردارى، آموزش و پرورش، دادگسترى، نخست‌وزیرى این نیروها را بکار گمارده و مانع از بیکار ماندن آنان گردد. ضمن آن که از آنان به عنوان منابع و همکاران ساواک در هر نقطه‌اى که مشغول به کار مى‌شدند سود جسته است. لازم به یادآورى است که علاوه بر آنچه که در سطور پیشین گذشت کمک‌هاى مالى نیز به برخى از اعضاى سازمان افسران مى‌شده است.[8]

 

فساد مالى

از جمله کارهایى که توسط سازمان افسران صورت گرفته و در آن هیچ تردید نیست سرقت از بانک‌هاست این اقدام که در جهت افزایش توان مالى و نشان دادن ضعف دولت در تأمین امنیت صورت گرفت با همکارى نفوذیهاى توده‌اى در بانک‌ها تحقق مى‌یافت. اولین سرقت و دستبرد در بانک ملى (دماوند) انجام شد. البته قبلاً با دستیارى عده‌اى از کارمندان بانک ملى که اعضاء حزب توده بودند لاشه‌هاى چک بیرون آورده شد و کاغذ مشابه و کلیشه تهیه گردید و چک‌ها با استفاده از چاپخانه حزب توده آماده شد و از افراد مورد نظر که باید براى دریافت وجوه چک‌ها مراجعه مى‌کردند عکس خواسته شد و از شناسنامه‌هاى جعلى براى الصاق عکس و نوشتن اسامى غیرواقعى استفاده کرده و این شناسنامه‌هاى جعلى را با چک‌ها بدست افراد داده و آنان را مأمور دریافت وجوه از باجه‌هاى بانک ملى مى‌ساختند افراد نیز به باجه‌ها مراجعه و چک‌ها را تسلیم مى‌نمودند و با کمک دستیاران داخلى در بانک موفق به دریافت وجوه مى‌شدند این وجوه از حساب‌هاى ژاندارمرى، دخانیات و بعضى دوایر دیگر دولتى برداشت مى‌شد و روز دریافت نیز اواخر ماه تعیین مى‌گردید که گمان پرداخت حقوق مستخدمین مى‌رفت بعد از این سرقت (سرقت از بانک ملى) دستبرد به بانک بازرگانى مطرح گردید که آن هم با استفاده از دستیاران و منابع توده‌اى در بانک بازرگانى انجام گردید.

 

خسرو روزبه در مورد سرقت بانک‌ها چنین مى‌گوید

برداشت 710 هزار تومان از وجوه ادارات در بانک ملى در زمان تصدى من در شعبه اطلاعات حزب صورت گرفت و جریان قضیه از این قرار بود که پس از 28 مرداد 32 وضع مالى حزب خیلى بد شده بود و به علاوه براى ساختن نارنجک و تهیه سلاح‌هاى دیگر احتیاج مبرمى به پول داشت. این مأموریت از طرف کمیته مرکزى حزب توده ایران به من داده شد من نیز شخصى را بنام محمد تربتى ملاقات کردم این شخص کارمند بانک ملى بود و آن موقع در اختفا بسر مى‌برد او یک نفر دیگر بنام حبیب‌اللهى را معرفى نمود و من به اتفاق این دو نفر و گاهى با حضور آشوت شهبازیان چندین جلسه صحبت کردیم و طرح مسئله به این ترتیب ریخته شد که چک‌هاى دولتى بانک ملى را چاپ کنیم و به حساب کارپردازى ارتش و دانشگاه و دخانیات و غیره چک بکشیم ولى این چک‌ها مى‌بایستى جریان عادى خودش را طى نماید به این ترتیب که تمام یادداشت هائى که روى چک‌ها و پشت آنها نوشته مى‌شود (در دفتر ـ قوى ولان، دفتر تطبیق امضاء ـ دفتر تأمین اعتبارات ـ دفتر حسابدارى) قبلاً از روى خط مسئولین امر جعل و چک آماده که به شعبه پرداخت داده مى‌شود توسط یکى از افراد حزبى به گیشه داده شود ضمنا قرار بود براى دریافت هر چک دو نفر رجوع کنند یکى دریافت کننده اصلى و دیگرى کمک او ضمنا قرار شد این افراد همه با هم وارد بانک نشوند تا اگر قضیه کشف شد و درهاى بانک را بستند فقط دو نفر حداکثر دستگیر شوند بنابراین نفرات مأمور دریافت پول در یک فاصله از یکدیگر در خارج بانک و در طول خیابان فردوسى مستقر شوند و هر وقت دو نفر به درون بانک مى‌رفتند و خارج مى‌شدند دو نفر دیگر وارد مى‌شدند و این عمل به همین ترتیب ادامه مى‌یافت و دریافت پول به این ترتیب قرین موفقیت شد و... اما برداشت حدود 370 هزار تومان از پول بانک بازرگانى به حساب اشخاص بود... دو نفر از افراد حزبى که در بانک بازرگانى کار مى‌کردند و هر دو پس از انجام عمل فرار کردند و به خارج رفتند گزارش دادند که امکاناتى براى وصول پول دارند من چند جلسه با حضور آن دو نفر و تربتى تشکیل دادم و طرحى به این شرح ریختم.

یکى از آن دو نفر مسئول دفتر «قوى ولان» بود این دفتر به تقاضاى دریافت چک رسیدگى مى‌کرد و به اشخاص دسته چک مى‌داد قرار شد افرادى از شعبه اطلاعات به این دو نفر مراجعه کنند و از متصدى این دفتر که شخصى بود به نام «آزادى» تقاضاى دسته چک نمایند. البته نفر دیگر قبلاً صورتحسابهاى راکد موجود در بانک را داده بود و ما مى‌دانستیم چه اشخاصى چه مبلغ پول راکد دارند و کمتر از آن استفاده مى‌نمایند و چک مى‌کشند به نام همین اشخاص تقاضاى دسته چک شد و «آزادى» این چک‌ها را تحویل داد و در دفتر «قوى ولان» ثبت نمود کار دیگر این بود که چک‌هاى کوچک 5 تا 10 هزار تومان کشیده شود و پشت هر یک را یکى از صاحبان حساب در بانک بازرگانى تصدیق نماید و البته این تصدیق نیز جعلى بود بدین ترتیب یک نفر با یک چک واقعى مراجعه مى‌کرد و این چک تمام مدار خود را در داخل بانک مى‌گذراند و سرانجام به تحویل‌دار داده مى‌شد که آن را پرداخت کند. در ظرف سه روز (روزهاى سه‌شنبه ـ چهارشنبه ـ پنجشنبه) در حدود 370 هزار تومان پول دریافت شد شخصى به نام محمد قاضى اسدالهى که نقاش بود تمام امضاءها را درست مى‌کرد و... [9]

 

اقدامات تروریستى سازمان افسران

ترور در واقع خصیصه ذاتى سازمان افسران بود که با هدف وصول هر چه سریعتر به اهداف اجتماعى ـ سیاسى صورت مى‌گرفت. خسرو روزبه به عنوان طراح و رکن فعالیت‌هاى این چنینى در مورد ترورها چنین آورده است:

«ما گروهى بوجود آورده بودیم که بتوانیم سریعتر به هدف‌هاى اجتماعى نائل شویم و فکر مى‌کردیم که ممکن است با ترورهاى سیاسى به هدف‌هاى سیاسى رسید..... عقیده‌اى که ما را دور هم جمع کرده بود این بود که خیال مى‌کردیم حزب توده ایران محافظه کار است یا لااقل رهبران آن از افراد ترسو و محافظه‌کار تشکیل شده‌اند و نمى‌خواهند یا قادر نیستند تصمیمات تند و شدیدى بگیرند و....»[10]

نخستین اقدامات تروریستى که توسط سازمان انجام شد ترور محمد مسعود در 22 بهمن ماه 1326 بود که بنا به اعتقاد خسرو روزبه و همکارانش اقدامى مثبت بوده و مى‌توانست ثمرات مفیدى را به ارمغان بیاورد.

فرد دیگرى که توسط نامبرده و همکارانش ترور شد حسام لنکرانى بود که در لابلاى اسناد بدان اشارتى رفته است.

و اما چند نکته :

1 ـ اسناد این اثر مربوط به سالهاى 1327 ـ 1349 است که به صورت چینش تاریخى منظم شده‌اند.

2 ـ از مجموع سندهاى موجود، اسناد تکرارى حذف و از میان اسناد دست‌نویس و تایپ شده ترجیحا اسناد تایپ شده، مورد استفاده قرار گرفته است.

3 ـ حروف چینى اسناد مطابق نگارش اصل بوده و هیچ تغییرى در رسم‌الخط و جمله نویسى آنها داده نشده، بلکه فقط در کنار غلط املایى، صحیح آن در داخل قلاب آورده شده است و نیز براى سهولت در خواندن مطالب بعضا نکات ویرایشى رعایت شده است.

4 ـ به علت آمدن تصویر اسناد در صفحات مورد نظر، از حروف چینى سربرگ سندها و ذکر نوع طبقه‌بندى حفاظتى آنها از قبیل، محرمانه، خیلى محرمانه و... خوددارى و صرفا به ذکر موضوع سند اکتفا شده است.

5 ـ عناصر مهم و مؤثر در پاورقى هر سند توضیح داده شده است.

6 ـ در پایان، بخشى تحت عنوان ضمائم آورده شده است که در قسمت ضمائم، اسنادى که در پاورقى‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند، طبق شماره‌اى که در پایان پاورقى آورده شده است، مرتب شده‌اند.

 

مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات

پی‌نوشت‌ها:


[1]- در مورد چگونگى پیدایش حزب توده ایران ر. ک به: الف : کژ راهه ـ احسان طبرى ب: اعترافات سران حزب توده ـ ج اول ـ انتشارات نگره، ص 381 ـ 380

[2] ـ کژراهه، احسان طبرى، صص 148 و 355 ـ خاطرات کیانورى، ص 156 ـ 157 ـ کمونیزم در ایران، ص 624

[3]- بکار رفتن کلمه «فرهنگیان» بجاى «افسران» از نظر احتیاط بوده است تا اگر نسخه‌اى از آن گیر افتاده مورد سوءظن واقع نشود. «کتاب سیاه ص 72».

[4] کتاب سیاه. صص 79 ـ 73

[5] ـ کتاب سیاه، ص 71

[6] ـ براى رعایت اصول پنهانکارى در مکاتبات و اسناد درونى از شماره‌هاى دو رقمى استفاده مى‌شده است.

[7]- خاطرات کیانورى ص 345

[8]- به اسناد همین کتاب مراجعه شود.

[9]- براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به : کمونیزم در ایران ـ خاطرات کیانورى سرهنگ على زیبایى ـ کتاب سیاه با مقدمه تیمور بختیار و اسناد موجود در این کتاب

[10]- ر. ک سازمان افسران حزب توده ایران ـ محمد حسین خسرو پناه ـ انتشارات شیرازه ـ صص 116 ـ 115

کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.