صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای دکتر منوچهر آزمون معاون نخست وزیر و رئیس محترم سازمان اوقاف

تاریخ سند: 29 دی 1350


جناب آقای دکتر منوچهر آزمون معاون نخست وزیر و رئیس محترم سازمان اوقاف


متن سند:

به استحضار مبارک می رساند چند روز قبل شنیدم شخص و یا اشخاصی چون دزدان شب رو مطالبی علیه کادر فعلی سازمان اوقاف نوشته و مخفیانه توزیع کرده اند! این کار ابتدا در نظرم بی اهمیت جلوه کرد زیرا طبیعی است عده ای که با هر اقدام اصلاحی منافع آنان به خطر می افتد دست به اعمال خلاف انسانی می زنند و پخش اعلامیه که سهل است اگر فرصتی هم بدست آورند از قتل و غارت به خاطر حفظ منافع خود ابا و امتناع ندارند.
تا اینجای مطلب مهم و قابل توجه نبود.
ولی دیروز از شخص موثقی شنیدم که نام من هم در ردیف نام کسانی قرار گرفته است که احتمالاً اقدام به انتشار چنین شب نامه هایی کرده اند!! از شنیدن این خبر فوق العاده متأثر و منفعل شدم و لازم دانستم مهر سکوت را شکسته و با علم و یقین مطالبی را جهت روشن شدن ذهن حضرتعالی به روی کاغذ آورم.
حضرت امام حسین (ع) در شب عاشورا خطاب به یاران خود فرموده ان الحیاۀ عقیدۀ و جهاد به درستی که زندگی عبارت از داشتن عقیده و جهاد در راه آن است.
من با توسل به بیان سرور شهیدان همواره عقیده خود را به صراحت گفته و یا نوشته ام چنان که برای شاهد مثال استحضار دارید به دنبال مقاله انتقادی که در زمان وزارت خانم دکتر پارسا1 راجع به آموزش و پرورش و حمایت از برنامه های آموزشی دکتر هدایتی2 نوشتم مجله ام در محاق توقیف درآمد و اگرحتی خودم و افراد خانواده ام نیز به دنبال مجله توقیف می شدند باز هم عقیده خود را می گفتم و خواهم گفت.
بنابراین کسی که تا این حد ثبات عقیده و صراحت لهجه دارد احتیاجی به صدور شب نامه نمی بیند وانگهی اگر حمل بر مداهنه و چاپلوسی نفرمائید علاوه بر سوابق آشنایی با حضرتعالی، صراحت و صداقتی که در گفتار و کردار شما دیده ام و زبانزد خاص و عام است و انتصاباتی که در رده های مختلف حتی در کادر روابط عمومی از افراد صدیق و کاردان به عمل آورده اید همه و همه مورد تائید همگان است و باید به شما تبریک گفت و اطمینان داشته باشید انتصاب اشخاص درست و لایق در زمان تصدی شما طلیعه ای است برای اقدامات درخشانی که انشاءاللّه در آینده در این دستگاه حساس صورت خواهد گرفت بنابراین موجبی برای صدور شب نامه نیست و اگر شخص و یا اشخاصی منافع خود را در خطر دیده و اقدام به صدور شب نامه نموده اند و با این عمل غیرانسانی خود عده ای را ناجوانمردانه در مظان تهمت قرار می دهند و اسم این تلاش مذبوحانه را هم مبارزه می گذارند نباید به حساب دیگران گذاشت.
زهی بدبختی و تدنی اخلاقی که همواره گریبانگیر آنان است.
جناب آقای آزمون : من نه به خاطر خوشایند شما به خاطر دفاع از شرافتم که وظیفه هر انسانی است به خدا سوگند یاد می کنم که هیچ اطلاعی از مفاد این قبیل کاغذپاره های بی ارزش ندارم و اتخاذ چنین روشهایی ناپسند و کهنه را که از زبونی و بیچارگی معدودی انگشت شمار سرچشمه می گیرد غیرمعقول و غیرانسانی می دانم.
در پایان ضمن معذرت و پوزش از تصدیع توفیق روزافزون حضرتعالی را از خداوند منان خواهانم و نامه خود را با یک بیت شعر و آیه ای از قران مجید سوره لقمان که همه چیز را در ید قدرت او قرار داده است پایان می دهم.
چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد اِن اللّه عنده علم الساعه و ینزل الغیث و یعلم ما فی الارحام و ما تدری نفسُ ماذا تکسب غدا و ما تدری نفس بایِ ارضٍ تموت ان اللّه علیمٌ خبیر.
با تقدیم احترام.
ابوالقاسم مشیری3 29 /10 /50

توضیحات سند:

1ـ فرخ رو پارسای، فرزند فرخ دین، در سال 1301 ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد.
سمتهایی از جمله : دبیر دبیرستانهای تهران، نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش را عهده دار بود.
در سند زندگی نامه ساواکِ وی چنین آمده است : «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی می باشد.
مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرین سخن است.
گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیه های وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است : «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی می شود که سروصدای موضوع بلند نشود.
لیکن در بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان از جریان باخبر شده اند و معرفت گفته های وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک مشارالیه متهم به بهائیگری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش و اوج گیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است : «نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارشهای بعدی مدرک تحصیلی نامبرده فوق و وضعیت روحی و رفتاری اش را مورد بررسی و تائید قرار داده است.
ضمنا جامعه زنان ایرانی در نامه ای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بی دینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصا مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار می داد.
در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم شد.
ـ پرونده انفرادی ساواک.
2ـ دکتر هادی هدایتی، فرزند ابوالحسن، در سال 1302 در تهران متولد گردید و تحصیلات مقدماتی را در تهران گذرانید.
وی دوره متوسطه را در دارالفنون به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به خارج رفت و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت.
هدایتی دکترای خود را در رشته حقوق از کشور فرانسه دریافت نمود.
وی در خارج عضو کنفدراسیون دانشجویان و طرفدار حزب توده بود هدایتی پس از آن به ایران آمد و در وزارت فرهنگ به فعالیت پرداخت وی در دانشگاه تهران به عنوان استاد حقوق به تدریس مشغول شد.
وی در روز 17 اسفند سال 1342 که حسنعلی منصور کابینه خود را تشکیل می داد به عنوان وزیر مشاور وارد کابینه او شد.
منصور در تاریخ 18 آذرماه سال 1343 کابینه خود را ترمیم نمود و دکتر هادی هدایتی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی گردید.
هادی هدایتی پس از ترور منصور و تشکیل کابینه هویدا در هفتم بهمن ماه 1343 در وزارتش ابقا گردید.
این سمت در ترمیم کابینه دوم هویدا نیز برای دکتر هدایتی منظور شد.
وی تا سوم آذرماه 1347 برابر با 1388 ه ق وزیر آموزش و پرورش بود.
به هنگام وزارت هدایتی، قانون تفکیک وزارت فرهنگ به دو وزارت فرهنگ و هنر و آموزش و پرورش به مجلس برده شد و به تصویب رسید.
دکتر هدایتی در دوره 21 مجلس شورای ملی از سوی مردم شهرری به مجلس راه یافت.
تألیفات او : ترجمه اصول فن اداره ـ تاریخ هرودت.
(ر.ک : وزرای معارف ایران احمد عبداللّه پور، ص 207).
3ـ ابوالقاسم مشیری، فرزند حسین، در سال 1308 ه ش در تهران متولد شد.
وی در رشته علوم سیاسی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران دکتری دارد.
نامبرده آموزگار عضو اداره سمعی و بصری هنرهای زیبای کشور، رئیس اداره اخبار و انتشارات آموزش و پرورش، رئیس اداره اطلاعات و روابط عمومی سازمان اوقاف و سخنگوی وزارت فرهنگ، مشاور مطبوعاتی وزارت آموزش و پرورش، عضو هیأت سرپرستی حج، مدیرکل سپاه دین، سردبیر روزنامه داد، مدیر مجله تابان ،عضو جمعیت فرهنگیان بیدار، عضو انجمن دوستان، عضو جلسه فارغ التحصیلان دانشگاهها، عضو کانون پیشرفت و توسعه منابع، عضو کانون تهران و عضو هیئت مدیره کانون پژوهشهای علمی، اجتماعی و حزب رستاخیز بود.
ساواک در سال 1346، با شرکت وی در جشنهای تاجگذاری موافقت نمود.
در سال 1351 با اشتغال وی در مشاغل حساس اوقاف و در سال 54 با صدور پروانه مدیریت مسئول مجله «معارف اسلامی» از نشریه اختصاصی سازمان اوقاف جهت نامبرده موافقت شده بود.
نامبرده به عنوان منبع با شماره رمز 7736 از سال 40 تا 57 با دریافت مقرری ماهیانه 4000 ریال با ساواک همکاری داشته است.

منبع:

کتاب منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک صفحه 277



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.