صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه انجمن اسلامی

تاریخ سند: 13 مهر 1350


موضوع : جلسه انجمن اسلامی


متن سند:

از : 11/ ه به : 311 شماره 3483 /11ه در ساعت 0720 جلسه انجمن اسلامی با شرکت احمد خلیلی، محمد ایمان پرست، جان محمد آغاز، عباسعلی ملکی، حسین ترک، قاسمعلی میش مست و ابراهیم میری1 تشکیل گردید و این جلسه تا ساعت 0930 ادامه داشت که در مورد مبارزه با بهائیان صحبت گردید و آقای ابراهیم میری در پایان اظهار نمود که آقایان مواظب خود باشید چون فعلاً هر جلسه ای که تشکیل می گردد سازمان امنیت مواظب است و سپس میری کاغذی از جیبش در آورد و گزارش کار خودش را نوشت که برای بازرسی به زابل آمده و تعداد نفراتی که در جلسه شرکت داشته 5 نفر و 5 نفر هم غایب بودند و سپس نوع فعالیت خود را هم نوشت که در جلسه و دعای ندبه منزل حاج سیدمحمدتقی حسینی شرکت نمود و سپس برای تکمیل احتیاجات انجمن به منزل احمد خلیلی آمده و اضافه نمود درباره میلاد حضرت قائم نیز ترتیب کار را این طور بدهید که ابتدا چراغانی و قالیچه در بازار نصب کرده و یک نفر هم از زاهدان خواهیم فرستاد که قبل از حاج سید محمدتقی حسینی سخنرانی کند و از خلیلی پرسید خرج این جشن را که می دهد که خلیلی اظهار نمود حاجی لطفی و در خاتمه اضافه کرد که چراغها و قالیچه ها را بعد از جشن صددرصد همه را جمع نمایید نه اینکه به خاطر جشن های دوهزار پانصد ساله2 که نامش را نمی خواهم ذکر کنم از طرف سازمان و یا جاهای دیگر بگویید همانجا نصب باشد.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : ابراهیم میری از افراد فعال انجمن اسلامی می باشد و فقط برای شرکت در این جلسه از زاهدان به زابل رفته است.
پویا نظریه چهارشنبه : نظری ندارد.
مهرداد نظریه ه / 11 : دستور داده شد که به شهربانی استان و شهربانی زابل اعلام شود که رفتار و اعمال محمدتقی حسینی را در شهرستان زابل بیشتر مراقبت نمایند.
سید محمدتقی حسینی

توضیحات سند:

1ـ ابراهیم میری فرزند حسین در سال 1317 در شهر زابل به دنیا آمد.
میری کار خود را به عنوان دبیر ریاضی در شهر زاهدان آغاز نمود.
وی در کنار تدریس اقدام به فعالیت های مذهبی چون: تشکیل انجمن اسلامی، تشکیل جلسات در رد فرقه ضاله بهائیت، تهیه و توزیع رساله حضرت امام خمینی، حضور در کلاس درس منوط به جدا بودن دختران از پسران، نمود.
وی در یکی از جلسات مذهبی خود اظهار داشته: مسلمان هر جا کاری را انجام می دهد باید به نام خدا آغاز نماید.
ولی آقای هویدا (نخست وزیر وقت) هر کاری را مثلاً زدن اولین کلنگ یک بنا را، به نام ذات اقدس شهریاری به زمین می زند و این کار غلط است.
باتوجه به اقدامات مذکور، ساواک در 29 /3 /1353 طی نامه به اداره آموزش و پرورش شهرستان زاهدان ادامه خدمت وی را به صلاح ندانسته است (به نقل از پرونده انفرادی میری در ساواک) 2ـ جشنهای 2500 ساله : رژیم شاه به تشویق روشنفکران دربار خود از سال 1337 در تدارک برگزاری جشن های 2500 ساله شاهنشاهی برآمد تا سرانجام در 20 مهر ماه سال 1350 این جشنها در خرابه های پرسپولیس در حوالی تخت جمشید و بر سر قبر خالی کوروش با حضور نمایندگان 69 کشور شامل بیست شاه و شیخ، پنج ملکه، بیست و یک شاهزاده، شانزده رئیس جمهور، سه نخست وزیر، چهار معاون رئیس جمهوری و دو وزیر امورخارجه و پانصد میهمان داخلی و خارجی برپا گردید.
برای پذیرایی از میهمانان 63 چادر که سه تای آن به عنوان سالن پذیرایی و 59 چادر دیگر برای استفاده مدعوین خارجی به پا داشته شده بود تدارک و سرو غذا به وسیله 159 سرآشپز، آشپز و گارسون که از رستوران ماگزیم پاریس به آن خرابه آورده شد، انجام می گرفت هزار بطری شراب کمیاب نیز سفارش داده شده بود.
روز اول تخم بلدرچین، خاویار، خوراک خرچنگ، بره سرخ شده با قارچ و طاووس سرخ شده با دل و جگر سرو شد، توت فرنگی تازه هم از پاریس فرستاده شده بود.
انجیر براق و تمشک مخصوص هم برای تنظیم مزاج تعارف می شد.
روز دوم مراسم با رژه ارتش که با لباسها و سلاح های اعصار مختلف تاریخ آذین شده بودند آغاز گردید و سرانجام پس از سه روز پذیرایی افسانه ای در خرابه های پرسپولیس ادامه برگزاری این جشن باشکوه به تهران حواله شد و هرکدام از میهمانان را به کاخی و هتلی هدایت کردند تا به میل و اختیار خود بچرخند.
بگذریم که حدود شصت خبرنگار و عکاس و فیلمبردار در جشن ها عکس و گزارش و فیلم تهیه می کردند و به طور مستقیم از طریق ماهواره از بیست کانال تلویزیونی برای ده میلیون آمریکایی پخش می شد...
پهلوی ها با برگزاری این جشن ها آخرین تیر ترکش خود را برای اسلام زدایی رها کردند.
در کتاب حزب توده در خارج از کشور در خصوص این جشنها آمده: در دوران نخست وزیری هویدا چندین جشن پر سروصدا در کشور برگزار گردید که نخستین آنها تاجگذاری محمدرضا پهلوی بود.
مراسم تاجگذاری یادگار عصرهای گذشته پادشاهان ایران بود.
محمدرضا پهلوی با تحمل هزینه های هنگفت و شرکت هزاران نفر به اصطلاح از طبقات مختلف با لباسهای رسمی از زن و مرد، رجال سال خورده قدیمی تا مردان و سرکردگان ایلات و عشایر، اصناف و مقام داران قدیم جدید، با حضور در کاخ گلستان این جشن تشریفاتی را برپای داشت و جالب اینکه در این مراسم چون هیچ فرد و شخصیتی را لایق و در خور خود نمی دانست که تاج را بر تارک سرش قرار دهد، خود تاج را با دست خویش روی سر قرار می داد و آنگاه غریو شادی و شعف از جمعیت برمی خاست.
(به نقل از: مرکز بررسی اسناد تاریخی، حزب توده در خارج کشور، ص 234)

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 9


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.