صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : فعالیتهای سیاسی

تاریخ سند: 8 دی 1342


موضوع : فعالیتهای سیاسی


متن سند:

شماره : 300 ـ 852/ ن اشخاص مطلع و مورد اعتماد می گویند دکتر زاهدی1 مدیر عامل بانک اعتبارات کشاورزی.
عطاءاللّه خسروانی2 وزیر کار.
حسنعلی منصور نماینده مجلس شورای ملی و دکتر حسن ارسنجانی3 وزیر سابق کشاورزی از عاملین انگلیسیها در ایران هستند و با نزدیک کردن خود به اعلیحضرت همایون شاهنشاه و امریکائیها اقدامات خود را به نفع انگلیسیها و بدنام کردن امریکائیها و سیاست آنها در ایران به عمل می آورند.
می گویند دکتر حسن ارسنجانی که از سابق با مقامات سفارت انگلیس در تهران مربوط بوده و در زمان قوام السلطنه4 به نفع دیپلماسی این کشور فعالیت می نموده قصد دارد به کشورهای متحده امریکا مسافرت نموده و با نزدیک شدن به مقامات امریکایی به نفع سیاست انگلیس فعالیت نماید.
همچنین شنیده شده دکتر زاهدی که اکنون در امریکا است قصد دارد با مقامات امریکائی نزدیک شده و در مراجعت به ایران پست حساس تری به دست آورده و وظایف خود را انجام دهد.
عینا جهۀ اقدام به اداره دوم ارسال می گردد شماره 8 /10 به عرض برسد چنانچه مفاد اطلاعیه مورد تایید است در صورت تصویب در بولتن گذاشته شود.
آقای رشیدی به جنابعالی مراجعه شد که اگر اطلاعی دارید و مورد تایید است آنگاه در بولتن درج شود.
بهر صورت برای تحقیق بیشتر به ساواک تهران در پرونده حسنعلی منصور به کلاسه 100 ـ م ـ ن بایگانی شود.
آقای رشیدی 9 /10 /42 بایگانی شود.
آقای کیمیائی نظر شما چیست؟ به عرض می رساند : مفاد این اطلاعیه به نظر من چندان صحیح به نظر نمی رسد.
هر چند انتساب دکتر ارسنجانی به مناسبت همکاری نزدیک با مرحوم قوام السلطنه و حسنعلی منصور به مناسبت پدر وی علی منصور به سیاست انگلستان چندان بعید به نظر نمی رسد لکن به نظر من در مورد اقدام درباره مفاد اطلاعیه بایستی عجله ننمود و فعلاً موضوع را مسکوت گذارد.
کیمیائی

توضیحات سند:

1ـ حسن زاهدی فرزند اسداللّه در سال 1292 در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را تا دکتری اقتصاد دانشگاه کلمبیا ادامه داد.
در سال 1315 وارد خدمت وزارت دارائی شد و در سال 1319 به سمت رئیس اداره کارگزینی بانک کشاورزی منصوب شد.
در سال 1324 طبق دعوت سازمان ملل متحد وارد خدمت آن سازمان شد و در سال 1337 از پست دائمی سازمان ملل متحد استعفا و سپس با سمت مدیر کل درآمدها در وزارت دارائی مشغول شد.
پس از وزارت دارائی به وزارت کشاورزی رفت و ابتدا به سمت رئیس هیئت مدیره بانک کشاورزی انتخاب و در سال 1346 به وزارت رسید.
مشارالیه در سال 1348 به وزارت کشور منصوب شد.
زاهدی از اعضای فعال و مؤثر جمعیت فراماسونری، لژ اهواز بود.
طبق سند بیوگرافیک ساواک: «نامبرده تا حدی تندخو و عصبانی و بد دهن و رفیق باز و توصیه پذیر و خسیس و مظنون و بدبین به همه کس و همه چیز معرفی شده است.
زاهدی متهم به سوء استفاده مالی در زمان تصدی ریاست بانک کشاورزی بوده و سه فقره پرونده در این زمینه جهت نامبرده تشکیل شده اما طبق روال عادی عدم رسیدگی به پرونده های رجال سطح بالای رژیم، از نتیجه اقدامات انجام شده اطلاعی در دست نیست و پرونده ها مسکوت مانده است.
بعد از مدتی در مهرماه 1350 استاندار خراسان شد که نیابت آستان قدس را هم عهده دار بود و تا آمدن ولیان یعنی اردیبهشت ماه 1353 به این سمت در خراسان اشتغال داشت.
در 1354 ش وی از سوی شاه به عنوان سناتور انتصابی تهران راهی مجلس سنا شد.
2ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند محمدهاشم (شهاب) در سال 1298 ه ش به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشته های زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشته علوم اجتماعی گردید.
او از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیر عباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این روی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت کشور و دبیرکلی حزب ایران نوین برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
در اوایل حکومت هویدا، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که به دبیر کلی حزب ایران نوین انتخاب شده بود از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت دولت، بلکه به حزب اکثریت هم تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را در رهبری حزب متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
3ـ حسن ارسنجانی فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه تهران و مدیر روزنامه چپگرای «داریا» بود.
وی، در عین حال که تظاهر به چپگرایی می کرد، از نزدیکان قوام السلطنه و عملاً در عرصه سیاست، راستگرا و متمایل به امریکا و انگلیس بود.
از جمله می توان به عضویت وی در کابینه سه روزه قوام السلطنه در تیرماه 1331 با عنوان معاون نخست وزیر، همکاری غیررسمی با امینی، در جریان مذاکرات نفت کنسرسیوم پس از کودتای بیست وهشتم مرداد و وزارت کشاورزی در کابینه های علی امینی و اسداللّه علم، طی سالهای 40 و 41 اشاره کرد.
وی، در سال 1340، طرح امریکائی اصلاحات ارضی را، با هیاهوی فراوان اجرا کرد و هنگامی که محبوبیت قابل توجهی کسب نمود، با اشاره شاه، کنار گذاشته شد و به سفیر کبیری ایران در ایتالیا منصوب شد.
ارسنجانی، در سال 1348 درگذشت.
وی، غوغاسالار و بلواچی معروفی بود که در جریان نهضت امام خمینی، به همراه شاه در چهارم بهمن 1341، به قم رفت و در برابر حرم حضرت معصومه (س) سخنرانی کرد و از شاه، به عنوان بت شکن بزرگ در ردیف حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) نام برد و مخالفان وی را، نمرود و فرعون نامید.
4ـ احمد قوام فرزند میرزا ابراهیم خان معتمدالسلطنه و خواهرزاده میرزا علی خان امین الدوله، در سال 1312 ق مدتی جزء پیش خدمت های ناصرالدین شاه بود و در سال 1314 که امین الدوله به حکومت آذربایجان منصوب شد، ریاست دفتر خود را به او واگذار کرد.
در دوران صدارت امین الدوله، منشی حضور صدراعظم شد (1315 ق) و در دوران صدارت عبدالمجید عین الدوله (24 ـ 1321 ق) لقب دبیر حضور گرفت.
در دوران تصدی میرزا تقی خان مجدالدوله بر وزارت داخله که وزارت رسایل نیز در اختیار آن بود، احمد قوام به سمت وزیر رسایل تعیین شد و به مناسبت شغلش ملقب به وزیر حضور شد (1324 ق).
در اوایل انقلاب مشروطیت قوام السلطنه لقب گرفت و از همین زمان مراحل ترقّی خود را طی کرد.
پس از فتح تهران (1327 ق) با حمایت حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری معاون وزارت کشور شد و در 1328 ق به معاونت وزارت جنگ رسید.
در کابینه مستوفی الممالک (1328 ق) با به عهده گرفتن وزارت جنگ برای اولین بار وزارت یافت.
در سال 1329 قمری در کابینه سپهدار، وزیر عدلیه شد و در کابینه صمصام السلطنه بختیاری به وزارت داخله رسید (1329).
در سال 1331 در کابینه محمد علی خان علاءالسلطنه وزارت مالیه را برعهده گرفت و در کابینه عین الدوله (1336 ق) وزارت داخله را برعهده داشت (1299) در سال های 1337 تا 1339 ق والی خراسان بود و پس از کودتای اسفند 1299 شمسی که سید ضیاءالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید بنا بر کینه قدیمی از احمد قوام، به کلنل پسیان رییس ژاندارمری خراسان دستور داد که وی را دستگیر و تحت الحفظ به تهران فرستد.
در تهران مدتی در زندان بود که فرمان نخست وزیری او صادر شد (14 خرداد 1300 ش) اما پس از چهار ماه مشیرالدوله برجای او نشست.
در خرداد 1301 دوباره نخست وزیری را برعهده گرفت که این کابینه او نیز 8 ماه دوام آورد.
در سال 1302 شمسی رضاخان سردار سپه (که وزیر جنگ کابینه مشیرالدوله بود) به بهانه توطئه قوام برای کشتن او، وی را برای مدتی دستگیر کرد.
او پس از آزادی به اروپا رفت و تا سال 1307 ش در آن جا بود.
پس از بازگشت تا شهریور 1320 و عزل رضاخان، از سیاست کناره گرفت.
پس از شهریور سال 1320، احمد قوام سه دوره: «مرداد 1321، بهمن 1324 و تیرماه 1331» نخست وزیری کشور را عهده دار بود.
احمد قوام یکی از آخرین پرورش یافتگان مکتب سنتی سیاست ایران است.
وی خط زیبایی داشت که از علی خان امین الدوله آموخته بود و فرمان مشروطیت و مناجات نامه حضرت علی (ع) را به آن خط نوشت.
سرپرستی و حمایت علی خان امین الدوله و مجدالملک سینکی در پرورش و ترقی احمد قوام و برادرش حسن وثوق الدوله نقش به سزایی داشت.
تشکیل قوای ژاندارمری در دوران وزارت داخله او بود، طرح بودجه بندی کشور برای نخستین بار در زمان نخست وزیری وی به مجلس ارائه و تصویب شد که دکتر محمد مصدق وزیر مالیه وی در آن نقشی به سزا داشت.
در سیاست خارجی استفاده از نیروی سوم را در نظر داشت که همین امر موجب دعوت از مستشاران آمریکایی برای سازماندهی مالیه در نظام بود.
مهمترین کار وی در حل بحران های داخلی و خارجی را باید مسأله خروج نیروهای شوروی از ایران دانست که با بهره برداری از شرایط جهانی و جلب حمایت آمریکا موفق شد تا نیروهای شوروی را به خروج از ایران و قطع حمایت آنان از حکومت پیشه وری وادار سازد.
قوام در تیر ماه 1331 مجبور به استعفا شد و اموال او مصادره گردید اما در سال 1333 اموال وی بازگردانده شد.
احمد قوام السلطنه در 31 تیرماه 1334 در سن 82 سالگی درگذشت و در مقبره خانوادگی خویش در قم به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 82

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.