صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : کتاب جهاد و شهادت1 عطف به شماره 60807/20 ه 3 ـ 28/12/49

تاریخ سند: 11 اسفند 1349


درباره : کتاب جهاد و شهادت1 عطف به شماره 60807/20 ه 3 ـ 28/12/49


متن سند:

به : ریاست ساواک تهران 20 (ه 3) از : اداره کل سوم (316) شماره : 5205 /316 با توجه به این که کتاب مزبور حاوی مطالب مضره است خواهشمند است دستور فرمائید سریعا تعیین و اعلام نمایند کتاب موصوف در کدام یک از چاپخانه ها چاپ شده است.
مدیرکل اداره سوم ـ مقدم عطفی در جلد 6 آقای رضوی اقدام نمائید 12 /12 /49 به منبع ابلاغ گردید.
14 /12 /49 سابقه در برگ 38 جلد ششم پرونده مربوطه به آقای ...
می باشد.

توضیحات سند:

1ـ کتاب جهاد و شهادت ، متن سخنرانی آیت الله طالقانی است که بعدها با سه مقاله دیگر (عید قربان، قربانیان راه حق، تمرکز و عدم تمرکز مرجعیت، خلاصه ای از کتاب حکومت از نظر اسلام) به چاپ رسید.
ایشان، ضمن مهم شمردن جهاد در اسلام، اشاره به آیات الهی و بحث دفاع از دین را مطرح و تکیه بر دفاع نموده ...
و وضع ...
ذلت مسلمانها ...
، سلطه صهیونیسم ...
و حضور مستشاران اسرائیلی» را مطرح و اوضاع حکومت را نقد نموده گفته است : این ذلت است برای مسلمانها.
عمارت چندین طبقه خیابانها، مال کیست؟ کیها هستند در این مملکت که با دشمنان مسلمین، دارند همدستی می کنند؟ این قانون اسلام، این فقه اسلامی است؟ از خودتان اعتراف می خواهم.
کیها، اموال مسلمانها را می دزدند و به صهیونیستها و اسرائیلیهای بین المللی کمک می نمایند؟ کیها زنهای مسلمانها را از حدود عفت خارج می کنند؟ اینها، ذمیند یا محاربند؟ حکمش را باید فقیه بدهد.
اگر با این حدودی که علمای اسلام و علمای شیعه بیان کردند (فرض می کنیم، انشاءاللّه در مملکت ما نیست.) اگر دولت و حکومتی هم، با اینها بند و بست داشت، تکلیف مردم مسمان با این دولت چیست؟ با این حکومت چیست؟ به حکم فقه اسلامی! نمی خواهم از روی تعصب گفته شود، از یک طرف مسلمانها را آواره بکنند میان بیابانها و به حدود اسلام تجاوز بکنند و از یک طرف ثروتهای مسلمانها را به عناوین مختلف بردند و می برند.
ترویج فحشا بکنند! اگر دولتی آمد بدون اسم، برای اینها سفارتخانه باز کرد، رؤسا و وزرای کشورهای اسلامی هم، در آنجا رفتند عیش و نوش و بخور و ببند کردند، مردم تکلیفشان با چنین حکومتی چیست؟ خودتان تکلیفش را معین بکنید.
حکومتی که محکوم قوانین اسلام نیست، آیا حاکم بر ملت مسلمان باید باشد؟ خودتان بفرمائید! اگر دروغ است، تکذیب بکنند.
اگر راست است، با حدود اسلامی درست درنمی آید.
آقا امروز صهیونیسم، پوست دوم استعمار است.
استعمار، به صورت اولی خود شکست خورده است و به پوست صهیونیسم درآمده.
صهیونیسم، به پوست اسرائیل درآمده.
اسرائیل، باز یک قیافه دیگری در کشور ما گرفته، به صورت بهائیت درآمده و در تمام وزارتخانه ها و ارکان این دولت شیعه اسلامی ـ که باید واقعا برایش صلوات فرستاد و همه، اسلام پناهند ـ در همه جا نفوذ دارند.
آقایان ماموران دولت، خفیه و غیرخفیه ـ که اینجا تشریف آورده اید ـ این مطلب اسلام است؛ مطلب دین است.
می خواهد رئیس دولت باشد، فوق رئیس دولت باشد.
می فرمائید من، چرا این حرفها را می زنم و اوقاتتان تلخ می شود؟ نگذارید بزنم.
جلویم را بگیرید.
آن گاه تکلیف از من ساقط می شود.
وقتی آمده ام اینجا، مجبورم که قوانین و حدود اسلامی را بگویم.
من، اجیر کسی نیستم.
من مزدور کسی نیستم.
من، نمی خواهم دستگاههای حکومت را به من بدهند؛ به من عنوان بدهند.
من، همین است که هستم.
می خواهید بخواهید ...
(ص 31 ـ 32)

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 92

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.