صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه کمیته ب

تاریخ سند: 19 فروردین 1348


موضوع: تشکیل جلسه کمیته ب


متن سند:

از: 20ﻫ 1 به: 311 شماره: 18192 /20ﻫ 1 در ساعت 8:30 روز 1 /1 /48 جلسه‌ای با شرکت جلالی و یاوری و مسعود درمنزل جلالی تشکیل ابتدا صادقی جریان مسافرت و ملاقات خود را با اعضاء بوروی مطرح کرد که در آنجا سه گزارش داده است.
1- راجع به اوضاع و احوال ایران 2- راجع به کار تشکیلاتی 3- نظریات و پیشنهادات وانتقادات راجع به روزنامه مردم و رادیو پیک و رهبری.
سپس راجع به کنفدراسیون دانشجویان و کنگره تا کنفرانس و پلنوم داخلی و خواستن کادر و کمک مالی و آمدن رهبری به نزدیک و نشریات و مطبوعات و راجع به تقسیم تهران به دو قسمت و جدائی کمیته‌ها و آدرس که در اختیار وی قرار داده‌اند و نام مستعار برای اعضاء کمیته ب تعیین کرده‌اند به طور مشروح مطرح و صادقی اضافه می‌کند با پیشنهاد مهندس لاهیجانی1 تقسیم تهران به دو قسمت و جدائی کمیته‌ها استدلال آورده و مهندس لاهیجانی سکوت اختیار کرده ولی آشوت نظرش جدائی کمیته‌ها از یکدیگر و ارتباط مستقیم آنان خارج بوده است در این موقع جلالی و یاوری و مسعود نظر آشوت را رد کرده و چنین اظهار می‌کنند چه دلایلی باعث این کار می‌شود نظر اعضاء بوروی این است که تمرکز قوا به وجود نیاید و تفرقه در بین کمیته‌ها باشد که سازمان داخلی نتواند خواسته‌های خود را با قدرت از رهبری بخواهند.
مسعود اظهار می‌کند در بروشوری که راجع به کار در شرایط کنونی در خارج چاپ شده و مسئله عدم تمرکز را در آن نوشته و حتی اشاره کرده است کمیته مرکزی باید در خارج باشد و داخل آمدن غلط است.
سپس متفقاً تصمیم می‌گیرند تا تشکیل پلنوم داخلی و انتخاب مرکزیت برای تهران به همین نحو که تا حال کار کرده‌اند عمل نمایند تا در آن پلنوم تکلیف روشن شود.
صادقی مطرح می‌کند مهندس لاهیجانی موافق تشکیل پلنوم می‌باشد ولی دیگران موافق نیستند و می‌گویند وضع سوریه خوب نیست مسعود در جواب اظهار داشته سه کشور خاورمیانه پیشنهاد شده است عراق لبنان سوریه.
ضمناً خود مهندس لاهیجانی این پیشنهاد را کرده است و از ما نظر خواسته و ما هم نظر موافق داده‌‌ایم مسعود اضافه می‌کند نباید موافق باشیم که پلنوم در کشورهای شرقی تشکیل شود.
پس از بحث و مذاکره مورد موافقت اعضاء واقع شده به این دلیل که تکانی به رهبری داده شود که حرکتی کرده باشند سپس تصمیم گرفته شد قبل از پلنوم جلساتی تشکیل و در این جلسات تصمیمات واحدی گرفته شود که در پلنوم اختلاف نظر و سلیقه پیدا نشود.
یاوری پیشنهاد می‌کند یک پلنوم از دو کمیته در تهران تشکیل شود که سایر اعضاء کمیته موافقت با پیشنهاد یاوری نمی‌کنند.
مسعود اظهار می‌کند ما مدت پنج سال است فعالیت می‌کنیم و در این مدت موفقیت‌هایی نصیب تشکیلات شده است.
حتی در پلنوم یازدهم بوروی حزب مجبور شد روی فعالیت سازمان‌های داخلی تکیه کند وچند نفر در رهبری انتخاب شوند و کنگره را مربوط به توسعه سازمان داخلی بدانند و اکثریت نمایندگان باید در سازمان‌های داخلی باشند و از اینها می‌توان نتیجه گرفت که ما باید موجودیت و شخصیت کمیته‌ها را به ثبوت برسانیم و بکوشیم در شهرهای دیگر نیز سازمان خود را احیاء نمائیم بدینوسیله خواسته‌های خود را به رهبری تحمیل کنیم.
بعد یاوری راجع به وضع کمیته چنین اظهار می‌کند رفیق جلالی ماهی یک مرتبه به تهران می‌آید و آن هم مدت کمی در تهران توقف دارد کمیته در این مدت بجز بحث کار مهمی نکرده است.
مسعود در جواب یاوری اظهار داشته اولاً رفیق جلالی از بوشهر به کرمانشاه منتقل شده است و می‌تواند هر پانزده روز یک بار به تهران بیاید و جلالی نیز در این موقع اظهار میکند رفقا هم می‌توانند در ماه یک بار به کرمانشاه بیایند.
پس از بحث اعضاءکمیته توافق میکنند هر چند ماه یک مرتبه به عنوان تفریح به کرمانشاه بروند.
جلالی اضافه نمود تصمیم دارد اتومبیلی خریداری نماید و با داشتن اتومبیل بیشتر به تهران رفت و آمد خواهد نمود صادقی راجع به کار انتفاعی چنین بیان داشته رهبری موافق خرید چاپ افست نیستند و نظرشان این است اره چوب بری برای کار انتفاعی خریداری شود.
مسعود اظهار می‌کند ما اطلاعاتی درباره اره چوبی نداریم حتی راهنما نیز برای استفاده آن نیست ولی امکان کار چاپ افست در ایران هست.
یاوری پیشنهاد می‌کند نشریاتی تایپ و پلی کپی شود و در اختیار افراد قرار گیرد.
سایر اعضاء کمیته پس از بحث زیاد او را قانع می‌کنند که این کار خطرناک است زیرا پلیس را هوشیار خواهد کرد مسعود راجع به کمیته بخش دانشگاه پیشنهاد می‌کند یک نفر از زیردست یاوری به اسم صادقی و یک نفر به اسم صادقی (فریدون) و یک نفر زیردست جلالی اعضای کمیته بخش باشند و هر چه دانشجو هست در زیر این کمیته جمع شوند و یک نفر از رفقای کمیته این بخش را اداره کند جلالی پیشنهاد کرد رفیق صادقی مسئولیت آن را به عهده بگیرد و مسعود و یاوری هم موافقت می‌کنند.
قرار می‌شود پس از 15 الی 20 روز دیگر که سر و صورتی به کارهای خود دادند این کمیته تشکیل شود.
در خاتمه صادقی مهر و عکس اولبریخت را به مسعود داده و مسعود نیز عکس اولبریخت را به جلالی و یاوری نشان می‌دهد و صادقی راجع به آدرس‌هایی که در اختیار وی گذارده شده اظهار می‌کند آیا به آن آدرس‌ها اخبار فرستاده شود یا خیر مسعود اظهار می‌کند نخیر این آدرس‌ها برای آن روزی است که اگر اتفاقی برای من افتاد شما از آن استفاده نمایید و ارتباط برقرار سازید.
سپس صادقی مسافرت فریدون را به خارج از کشور مطرح می‌کند مسعود در جواب اظهار داشته این را باید کمیته تصمیم بگیرد فعلاً رفتن وی به خارج از کشور مطرح نیست و تصمیمی هم در این مورد گرفته نشده است.
سپس جریان فرار افراد حزبی مطرح می‌شود یاوری پیشنهاد می‌کند رادیو مطرح سازد که این به تحریک دستگاه انتظامی بوده است می‌خواسته‌اند به زندانیان فشار بیاورند سایر اعضا این پیشنهاد را رد کرده و اظهار میکنند عمل این چهار نفر کار قهرمانی بوده است باید واقعیت را گفت و خیلی مأیوس و بی‌حرکت مردم را نشان نداد.
بعد یاوری گزارشی راجع به کانون نویسندگان آورده بود که سیاوش کسرائی رئیس کانون و نادر نادرپور و به‌آذین و چند نفر دیگر اعضا هیئت مدیره شده‌اند و جلال آل احمد2 و براهنی خیلی کم رآی آورده‌اند و جزو هیئت مدیره انتخاب نشده‌اند و یاوری پیشنهاد می‌کند یک بخش هنرمندان تشکیل شود که مسعود پیشنهاد یاوری را رد کرده‌ و اضافه می‌کند رفقائی که هنرمند هستند اگر اتحادیه دارند در اتحادیه و یا کانون هنرمندان فعالیت نمایند و مطالبی برای روزنامه و رادیو بدهند.
سپس ختم جلسه اعلام می‌گردد.
نظریه منبع: منبع نظر خاصی ندارد نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه مورد تأیید است.
نظریه 20 ﻫ 1: نظریه رهبر عملیات تأیید می‌شود.
س رهبر عملیات رئیس بخش 20 ﻫ 1.
.
.
رئیس اداره امنیت داخلی عمید اداره کل سوم ـ 29 /1 /48 یک نسخه جهت مطالعه به حضور ریاست محترم ساواک تقدیم گردد.
وزیری

توضیحات سند:

1.
مقصود رضا رادمنش می‌باشد.
2.
جلال آل‌احمد، فرزند احمد در سال 1302 شمسی در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود.
آموزش ابتدایی و متوسطه را در تهران خواند و رشته‌ی ادبیات فارسی را تا مقطع دکترا ادامه داد.
در سال 1323 به حزب توده پیوست.
وی مدت 2 سال به نوشتن مطالبی پرداخت که خود آن را «پرت و پلا» می نامد و به سبب همین نوشته ها مأموریت یافت تا زیر نظر احسان طبری به انتشار نشریه بپردازد.
در سال 1326 آموزگار شد و شروع به تدریس کرد و همزمان همکاری نزدیکی با جراید وقت تهران داشت.
در همین سال با انشعاب از حزب توده که دنباله رو سیاست استالین بود، با همکاری خلیل ملکی و انورخامه ای یک حزب سوسیالیست (زحمتکشان) را بنا نهاد.
در ماجرای ملّی شدن صنعت نفت فعالانه شرکت جست و پس از مرداد 1332 از سیاست کناره گرفت.
وی برای احراز هویت ملّی، « غربزدگی» را در 1341 منتشر کرد.
در سال 1343 به حج رفت و « خسی در میقات» را نوشت.
در سال 1346 اقدام به تشکیل کانون نویسندگان ایران نمود و کنگره‌ی هنرمندان دربار را تحریم کرد.
مهم‌ترین آرای سیاسی و اجتماعی و مذهبی آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آمده است.
جلال آل احمد که در طول زندگی 25 کتاب و سفرنامه و مقاله را به رشته‌ی تحریر درآورد و 11 عنوان ترجمه انجام داد، در شهریور 1348 در اسالم دارفانی را وداع گفت.

منبع:

کتاب تشکیلات تهران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 187



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.