تاریخ سند: 1 مرداد 1357
مکالمات سوژه از ساعت 0930 یکشنبه 1/5/37 تا ساعت 0700 دوشنبه 2/5/37
متن سند:
مکالمات سوژه از ساعت 0930 یکشنبه 1 /5 /37 تا ساعت 0700 دوشنبه 2 /5 /37
شخصی زنگ زد و پرسید: حاجی آقا هستن؟ 0501
مخاطب: بیرون از شهر هستن.
ناشناس: طزرجان خبری بوده است؟1
مخاطب: نمیدانم.
*****
آقای ربانی تماس گرفت، مجید نوۀ صدوقی گوشی را برداشت. ربانی سراغ حاجی آقا را گرفت.
مجید: گویا جایی رفتهاند.
ربانی: مثل اینکه حاجی آقا امشب از دست مردم ناراحت شدهاند، چرا این مردم این جوری میکنند؟ یک وقت مجلس را منقرض میکنند.
مجید: منقرض کردن مجلس که دست دولت ستمکار است، نمیتواند این کار را بکند و امشب هم مردم ده بار برای انحلال حکومت فعلی تکبیر گفتند.
ربانی: حاجی آقا ناراحت شدند؟
مجید: از این موضوع نه، وسط صحبت آقای خامنهای اعلامیه میریختند.
ربانی: پس من فردا میآیم میبینمشان.
*****
سوژه با منزل حاجی احمد آقا دستمالچی تماس گرفت و بعد از احوالپرسی و صبح بخیر، گفت: گویا برای پسر آقای انصاری در رفسنجان مجلس ترحیمی گذاشتهاند و از ما هم دعوت کردهاند، ولی در رفسنجان گویا حگومت نظامی شدیدی برقرار شده و مصلحت نیست که برویم، نظر شما چیست؟
دستمالچی: هر چی شما بگویید.
صدوقی: بله، مصلحت نمیدانم که برویم.2
توضیحات سند:
ـ
1. سازمان ضداطلاعات ژاندارمری در این موقع گزارش نمود: «اخیراً بر در و دیوار روستای طزرجان شعارهای ضدامنیتی و کلمات اهانت آمیز نسبت به کد 66 نوشته شده است.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 3. سند شماره: 375 /4- 66- 401 /4 - 5 /5 /37
2. ساواک یزد، دو ماه قبل، در گزارشی نوشت: « در شهرستان رفسنجان شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه آیتالله صدوقی از یزد برای بعضی از رؤسای ادارات و متنفذین محلی رفسنجان پیغام فرستاده، چنانچه مأمورین ژاندارمری مردم کشکوئیه را تحت فشار قرار دهند، مردم یزد از آنان حمایت و به محل مذکور خواهند آمد.» همان . ج 3. سند شماره: 9241 /8 ﻫ 1 - 30 /3 /37
***
منبع:
کتاب
گفت و شنود، جلد اول - شنود مکالمات شهید آیتالله محمد صدوقی صفحه 154