صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دعوت اجتماع در مسجد

تاریخ سند: 18 خرداد 1342


موضوع: دعوت اجتماع در مسجد


متن سند:

شماره: 1520 تاریخ:18 /3 /1342
موضوع: دعوت اجتماع در مسجد

طبق اطلاع واصله از اهواز مقارن ظهر روز 17 ماه جاری از طلاب و طبقات مختلف از طرف آخوندها و طلاب دعوت شده بود که در مسجد جامع اجتماع نمایند که در اثر اقدامات رؤسای شهربانی و ساواک و آقای استاندار در این اجتماع جلوگیری شده است و چند نفر از اشخاص بی‌طرف به آیت‌اله سید علی بهبهانی که قرار بوده به منبر برود ابلاغ شده که از رفتن به منبر خودداری نماید گرچه فرزند نامبرده حاضر به تمکین نبوده بالاخره او را قانع نموده و مسجد را قفل نموده‌اند و مدعوین موقع مراجعه به مسجد چون درب مسجد قفل بوده متفرق شده و رفته‌اند گفته می‌شود تحریکاتی به منظور بستن مغازه‌ها و بازار در پیش است.
گیرندگان: وزارت کشور. ساواک

در پرونده تظاهرات 15 خرداد1 بایگانی شود. شهابی

توضیحات سند:

.1 پانزده خرداد: به دنبال ادامه مبارزه و ایراد سخنان کوبنده عصر عاشورا از سوى حضرت امام خمینى، شب 12 محرم 1383 مطابق با 15 خرداد 1342 حمله وحشیانه رژیم شاه به سنگر روحانیت آغاز گردید. بسیارى از روحانیون دزدیده شدند و جمعى هم تحت تعقیب قرار گرفتند. در ساعت 3 بعد از نیمه شب 15 خرداد سربازان گارد به منزل امام یورش بردند و پس از دستگیرى ایشان به سوى تهران روانه شدند. حاج آقا مصطفى، فرزند امام که شاهد عینى این جریان بود، با تمام نیرو فریاد سر داد که «خمینى را بردند» و مردم قم سراسیمه از خانه‌ها بیرون ریختند و اطراف خانه امام اجتماع نمودند. همزمان با دستگیرى قائد بزرگ، حضرت آیت‌الله‌ قمى از مشهد و آیت‌الله‌ محلاّتى از شیراز دستگیر گردیده و به تهران گسیل شدند.
روز 15 خرداد فریاد «یا مرگ یا خمینىِ» مردم قم، شهر را به لرزه درآورد. زنان که در صف مقدم تظاهرکنندگان حرکت مى‌کردند، قبل از دیگران هدف گلوله واقع شدند. مردم که طالب آزادى بى قید و شرط قائد خویش بودند، بدون ترس پیش مى‌رفتند و با رگبار مسلسل دژخیمان چون برگ درخت بر روى زمین مى‌ریختند. اجساد و مجروحین را با کامیون به سوى مقصد نامعلومى حرکت دادند و ماشین‌هاى آتش‌نشانى سراسر خیابان‌ها و کوچه‌ها را شسته و از خون پاک کردند! خبر دستگیرى قائد بزرگ به مقامات برجسته روحانى، ملّى و سیاسى پایتخت رسید و ساعتى بعد، این خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا کرد. بازارى‌ها مغازه‌ها را تعطیل کردند و به تظاهرات پرداختند. مردم از خانه‌ها و دانشگاهها بیرون ریختند و فریاد اعتراض سر دادند و همگى به سوى کاخ شاه به راه افتادند. تانکها و توپها از کشته‌ها پشته ساخت و خیابان‌هایى که به کاخ منتهى مى‌شد، به صورت کشتارگاه مخوفى درآمد. فجیع‌ترین این کشتارها سر پل «باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها دهقان کفن‌پوش ورامین با فریاد «یا مرگ یا خمینى» به نظامیان یورش بردند. امّا رگبار مسلسل آنان را قتل عام کرد و چرخ سنگین تانک‌ها، گوشت و استخوانشان را در هم کوبید و جمجمه‌هاى آنان را خرد کرد؛ به طورى که شناخت اجساد آنان حتّى براى بستگان نزدیکشان دشوار بود. جهت سرکوبى جنبش و خاموش ساختن آتش انقلابى که مى‌رفت تهران را شعله‌ور سازد، از ساعت 8 بعد از ظهر حکومت نظامى اعلام شد و تهران در سکوتى وحشت‌زا فرو رفت. در همان شب بسیارى از شخصیت‌هاى ملّى و سیاسى و افراد سرشناس بازار و دانشجویان دستگیر شدند. امّا علیرغم این تدابیر امنیتى با طلوع صبح، هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتیبانى از قائد زندانى خویش به خیابان‌ها آمدند و فریاد «یا مرگ یا خمینى» سر دادند و به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. شاه فرمان «آتش به قصد کشت!» داد و در روز 16 خرداد تهران به کشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت. امّا مقاومت قهرآمیز و ضدشاهنشاهى مردم مسلمان پایتخت به طور پراکنده براى چند روز دیگر ادامه یافت.
ر. ک: بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى، سید حمید روحانى، صص 494 ـ 468.
قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد1، 1382.


منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 13

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.