صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: روحانیون

تاریخ سند: 6 دی 1343


موضوع: روحانیون


متن سند:

شماره: 21477 /20 الف تاریخ: 6 /10 /1343
موضوع: روحانیون

بعد از ظهر روز پنجشنبه 3 /10 /43 اطلاع حاصل شد که عده‌ای ‌از طلاب که مسلح به کارد و چاقو می‌‌باشند، قصد دارند در مدرسه فیضیه1 اجتماع و برخلاف مصالح کشور سخنرانی نمایند که از طرف شهربانی قم پیش‌بینی لازم معمول و مقارن ساعت 1500 که طلاب دسته دسته به طور غیرعادی وارد مدرسه فیضیه می‌‌شدند و اجتماع آنها رو به افزایش میرفت، پلیس از ورود غیرطلاب به داخل مدرسه مذکور جلوگیری و عده‌ای ‌مأمور مسلح به پشت بام مدرسه گمارده شدند. طلاب چون خود را تحت محاصره کامل مأمورین می‌‌بینند، تغییر روش داده و آقایان شیخ منتظری2. شیخ حسین نوری همدانی.3 علی مشکینی4 که از مدرسین حوزه علمیه هستند، پیرامون وحدت نظر طلاب صحبت و در ساعت 1700 طلاب با آرامش متفرق و هیچ‌گونه گفتار خلاف و اتفاقی رخ نداد.
گیرندگان . اداره کل سوم . بخش 321
در پرونده روحانیون

توضیحات سند:

1. مدرسه فیضیه از بناهای‌ عهد صفویه است که در جنب صحن کهنه قم و در میدان آستانه واقع شده است و بر اساس آنچه در تواریخ آمده، از بناهای‌ شاه طهماسب اول می‌‌باشد که در سال 934 ق‌ بنا گردیده است.
وجه تسمیه آن نیز به فیضیه را به دلیل سکونت فقیه و عالم ربانی‌ حضرت آیت‌الله العظمی‌ ملامحسن فیض کاشانی‌ دانسته‌اند. مدرسه فیضیه در سالیان دراز بدون طلبه بوده و رونق نداشت تا آنکه با حضور مرجع بزرگ شیعه و احیاگر مکتب اهل بیت(ع) حضرت آیت‌الله العظمی‌ آقای‌ حاج شیخ عبدالکریم حایری‌ در شهر قم، مدرسه، زندگی‌ مجدد یافت و با حضور صدها طلبه و تشکیل دهها کلاس درس، به مرکزی‌ برای‌ ترویج افکار عالی‌ مکتب امام صادق(ع) مبدل گشت. در همان زمان طبقه دوم (به استثناء آنچه در زمان فتحعلی‌ شاه ساخته شده بود) ساخته شد.
در عصر مرجعیت حضرت آیت‌الله العظمی‌ آقای‌ حاج سیدمحمد حسین طباطبایی‌ بروجردی‌، بیش از پیش بر اعتبار این مدرسه افزوده شد، تا جایی‌ که آن مرکز علمی‌ و مدرسه بزرگ قدیمی‌، مشهور خاص و عام گشت و هر کس برای‌ زیارت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها به قم وارد می‌‌شد، سری‌ هم به مدرسه فیضیه میزد و از آن بازدید به عمل می‌‌آورد زیرا، اولاً «مدرسه فیضیه» مرکز مدارس شهر و محل تجمع طلاب علوم دینیه بود و ثانیاً به واسطه قرب حرم مطهر و نماز جماعتی‌ که توسط مجتهدین بزرگ و عالیقدری‌ که در آن برگزار می‌‌شد، مردم از این رهگذر به فیض نماز نایل می‌‌شدند و ثالثاً مکان تدریس بزرگترین مجتهدین عصر چون آیت‌الله العظمی‌ بروجردی‌ و آیت‌الله العظمی‌ خوانساری‌ و دیگران بود، لذا همواره از جمعیت روحانی‌ و غیرروحانی‌ موج میزده است.
در دوران انقلاب اسلامی‌ و مبارزه با شاه، فیضیه به قلب تپنده این نهضت مبدل گشت و همواره روحانیون انقلابی‌ و فاضل و دانشمند، در این مدرسه به سخنرانیهای‌ آتشین علیه رژیم شاه پرداختند و در آنجا سنگی‌ قرار داشت که هر کس، برای‌ سخنرانی‌ انقلابی‌ بر آن میرفت و به همین دلیل نیز آن سنگ به «حجر انقلاب» مشهور بود.
فیضیه بارها مورد هجوم وحشیانه مأمورین ساواک شاه و ارتش شاهنشاهی‌ و پلیس واقع شد و در و دیوار آن به خون جوانان روحانی‌ آغشته گردید، که در واقع از این دست، قابل مطالعه عمیق است؛ که یکی‌ دوم فروردین 1342 ش،‌ سالگرد شهادت امام صادق(ع) و دیگری‌ 17 خرداد 1354 است.
در طی‌ سالیان متمادی‌، طرح‌های متعددی‌ برای‌ از بین بردن این پایگاه علمی‌ و انقلابی‌ توسط ساواک به مرحله اجراء درآمد که آخرین آن، تعطیلی‌ فیضیه بود که در سال 1354 صورت گرفت.
برای‌ نمونه، به یکی‌ از مکاتبات در این خصوص، توجه فرمایید که در تاریخ 19 /5 /1354 طی‌ شماره 3425 /21 از ساواک قم برای‌ مرکز ارسال شده است:
«همان‌طوری‌ که به کرات به عرض رسیده و مستحضرند، مدارس فیضیه و دارالشفاء قم، به دلایلی‌ که در گزارشات تقدیمی‌ قبلی‌ بدان اشاره شده، تبدیل به کانون فساد و مرکز بروز کلیه تشنجات و اغتشاشاتی‌ است که طی‌ چند ساله اخیر از جانب روحانیون انجام شده. حال که این مدارس تخلیه و در اختیار قرار دارد، با توجه به اینکه ملک آن متعلق به آستانه مقدسه است، این ساواک پیشنهاد می‌‌نماید در صورت امکان، تحویل سازمان اوقاف گردد تا با نظر سازمان مذکور، حجرات آن به طلابی‌ واگذار شود که به نحوی‌ از انحاء با آن سازمان سر و کار دارند و طبعاً از موافقین می‌‌باشند. چنانچه به دلائلی‌ واگذاری‌ آن به اوقاف به مصلحت نبوده و بایستی مجدداً به روحانیون تحویل گردد، برای‌ جلوگیری‌ از هرج و مرج گذشته و ایجاد نظم و ضابطه، لازم است مدارس را به یکی‌ از آیات ثلاثه قم، شریعتمداری‌، نجفی‌ مرعشی‌، گلپایگانی‌ (بدون دخالت سایرین) مشروط به اینکه تعهدات ذیل را عملی‌ سازد تحویل گردد:
1. عدم اسکان طلاب کمتر از سی‌ سال.
2. واگذاری‌ حجرات به طلابی‌ که از نظر شخص تحویل‌گیرنده موجه بوده و آیت‌الله مذکور ضمانت طلبه متقاضی‌ را بکند.
3. تشکیل دفتر منظمی‌ مانند مدارس دولتی‌ که کلیه مشخصات و هویت ساکنین حجرات مدارس مذکور در آن ثبت و آخرین عکس آنان نیز اخذ و نگهداری‌ گردد.
4. صدور کارت شناسائی‌ ملصق به عکس به عنوان طلبه مدرسه فیضیه یا دارالشفاء که گویای‌ کلیه مشخصات صاحب کارت باشد.
5. جلوگیری‌ شدید از تجمع طلاب سایر مدارس حوزه که فاقد کارت شناسایی‌ ذکر شده در بند 4 هستند.
6. مشخص نمودن مدرسین مدرسه و تعیین ساعات تشکیل درس طبق ضوابط معین و مشخص در خاتمه به عرض می‌رساند موضوعی‌ که امکان دارد اجرای‌ بند 5 را دچار اشکال سازد، وجود کتابخانه عمومی‌ در داخل مدرسه فیضیه است که روحانیون برای‌ آن اهمیت خاصی‌ قائلند . لذا برای رفع این اشکال نیز پیشنهاد می‌‌شود که درب ورودی‌ کتابخانه مذکور از طرف خارج از مدرسه که اخیراً در طرح شهرسازی‌ در حریم رودخانه داخل شهر قرار گرفته و تبدیل به فضای‌ سبز خواهد شد، باز و درب ورودی‌ فعلی‌ از داخل مدرسه مسدود و منحصر به تردد مسئول کتابخانه گردد.
رئیس ساواک معینی.»
با همه این توطئه ها، فیضیه به حرکت خود ادامه داد و روحانیون شیعه هم چنان به مبارزه خود استمرار بخشیدند تا رژیم شاه سرنگون شد و فیضیه مجدداً بازگشایی‌ و بازسازی‌ شده و جایگاه خویش را نه تنها در ایران که در جهان اسلام باز کرده و به رغم خواست دشمن مبنی‌ بر نابودی‌ این پایگاه اینک به عنوان اصلی‌ترین مرکز تربیت فضلاء و دانشمند جایگاه خاصی‌ پیدا کرده و بسیاری‌ از جوانان مشتاق را از سراسر جهان در خود جای‌ داده و به تعلیم آنان همت گماشته است.
ر.ک: مدرسه فیضیه، مرکز بررسی‌ اسناد تاریخی.
2. آیت‌الله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ﻫ ش در نجف‌آباد اصفهان متولد شد. تحصیلات حوزه‌ای خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بخصوص در دهه چهل به علت همراهی با نهضت امام خمینی(ره‌) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجه‌ها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیت‌الله طالقانی‌، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی (ره‌) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد ولی این حکم در سال 1368 به علت نفوذ عناصر قدرت‌طلب به‌ویژه باند جنایتکار مهدی هاشمی در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب‌، پس گرفته شد. حضرت امام در نامه 6 /8 /1368 خطاب به آقای منتظری فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را از پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایشان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌‌گفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمیدیدم.» حضرت امام در ادامه توصیه نمودند «از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» توصیه‌ای که آقای منتظری به آن عمل ننمود و تبعات سوئی را به دنبال داشت. وی در سال 1388 در قم درگذشت.
3. در اصل: اصفهانی
4. آیت‌الله على‌اکبر فیض مشکینى، فرزند علی در سال 1300 ﻫ ش در روستاى «آلنى» در یک فرسخى مشکین‌شهر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى و علوم قدیم را در مشکین شهر انجام داد. سپس به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر مشغول تحصیل شد و دوره خارج فقه و اصول را نزد مدرسان سرشناس حوزه علمیه قم از جمله آیات عظام محقق داماد، حجت کوه کمرى، بروجردى و امام خمینى(ره) فرا گرفت. بعد از قیام 15 خرداد 1342 سال‌هایى از عمر خود را در زندان و تبعید گذراند. وى یکى از مدرسین برجسته علم اخلاق و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. آیت‌الله مشکینى پس از پیروزى انقلاب اسلامى، مسئولیت‌هاى زیر را به عهده گرفت: حاکم شرع دادگاه‌هاى انقلاب، امام جمعه قم، امام جمعه موقت تبریز در مدت کوتاهى از سال 1360، سه دوره نماینده مجلس خبرگان رهبرى که همواره ریاست آن مجلس را عهده‌دار بود و عضو و رئیس شوراى بازنگرى قانون اساسى در سال 1368. آیت‌الله علی‌اکبر مشکینی در سال 1386 دار فانی را وداع گفت و در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب چهلم، آیت‌الله علی‌اکبر فیض مشکینی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 39

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.