صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : روزنامه آیندگان

تاریخ سند: 17 مرداد 1346


موضوع : روزنامه آیندگان


متن سند:

از : 811 ب 1 به : 800 شماره : 3208 پس از اینکه تصمیم به دادن امتیاز روزنامه آیندگان به خانم کامکار شاهرودی که از خویشان (داریوش همایون) می باشد.
گرفته شد ناگهان سر و کله آمریکائیان در راه سرمایه گذاری این نشریه پیدا شد مهندس طالقانی که در اصل 41 و شرکت گودریچ کار می کند و تماس او با سازمان های آمریکائی معروف است مبلغ یک میلیون تومان و همایون صنعتی زاده مدیر مؤسس بنگاه فرانکلین در ایران 300 /1 میلیون تومان سرمایه گذاری در انتشار روزنامه مذکور را تعهد کرده اند.
خود داریوش همایون از سال 1343 تاکنون 29 بار به سفر خاور دور.
خاورمیانه و آمریکا مسافرت کرده است و علت ظاهری سفر مطالعه برای مؤسسه فرانکلین است ولی او در باطن برای سازمان (سیا)2 کار می کند زیرا این مؤسسه در فرانکلین جهانی نیز فعالیت دارد داریوش همایون همچنین در سمینار روزنامه نگاری دانشگاه پرنستیون آمریکا که در آن (دکتر یانک) علیه شاه ایران نطق مفصلی کرده و به ایرانیان توصیه کرد تا شاه را بکشند شرکت داشت.
برای شناسائی بنگاه آمریکائی فرانکلین و با توجه به فعالیت های خاص آن باید به نکته زیر توجه نمود.
در سیاست اقتصادی آمریکا در اغلب موارد گویا یک اصل مراعات می شود و آن اینکه هر سرمایه آمریکایی که در خارج از حدود و ثغور آمریکا به کار بیفتد و سود داشته باشد از دادن مالیات به دولت آمریکا معاف است این امر یکی از بزرگترین وسیله کار بنگاه های تبلیغاتی خارجی آن دولت در جهان می باشد این قانون که به نام public LAW (قانون اجتماعی معروف شده و به علامت اختصاصی (480 P.
L) شناخته می شود تعداد زیادی از مؤسسات امریکائی را برآن داشته تا برای فرار از مالیات به این قانون متوسل شوند که بنگاه فرانکلین جهانی نیز یکی از همین بنگاههای تبلیغاتی آمریکا است که بودجه خود را نیز از همین طریق تامین می کند در آغاز کار این بنگاه مأمور ترجمه و انتشار ادبیات آمریکائی و همچنین ترجمه کتب ضد کمونیستی بود و در ممالک خاورمیانه و آسیائی فعالیت می کرد بتدریج اقدام کرد تا چاپ کتب را در ایران در انحصار خود بگیرد و از این راه به نفع آمریکا تبلیغ نماید به طوری که در مدت 5 سال 670 جلد کتاب ترجمه کرد و سپس در کار انحصار کتب درسی به فعالیت پرداخت چون سؤاستفاده فراوانی به وسیله همایون صنعتی زاده از کمک آمریکا در بنگاه فرانکلین صورت گرفت موضوع به کنگره آمریکا احاله شد ولی با دخالت سازمان (سیا) صنعتی زاده3 از مجازات معاف شد.
صنعتی زاده چند بار تصمیم داشت که با سرمایه آمریکائیان در ایران روزنامه و مجله ای به راه بیاندازد ولی موفق نشد و اکنون با کمک داریوش همایون و دولت ایران موفق به انجام نقشه خود شده است.

توضیحات سند:

1ـ اصل چهارم ترومن : سیاست خارجی ترومن بر این امر مبتنی بود که، هر جا از سوی کمونیست ها تهدیدی پدید آمد.
با آن به مقابله پردازند اما آمریکایی ها برای رویاروئی وسیله ای جز بمب اتمی در اختیار نداشتند امریکا برای مقابله با تهدیدات نظامی شوروی در اروپا سیاست مسلح کردن کشورها و اعطاء وام به اروپائیان را در پیش گرفت.
آمریکا معتقد بود که کمونیسم در زمینه های بحران و فقر رشد می کند.
و تنها روش مقابله با آن اعطای کمک های اقتصادی به کشورهایی است که با چنین معضلاتی دست به گریبانند.
در پایان سال 1946 آمریکا برای مقابله با تهدیدات شوروی سه راه در پیش گرفت.
1ـ بازسازی منابع نظامی آمریکا 2ـ فرستادن کمک به کشورهایی که در مخاطره قرار گرفته اند.
3ـ در اختیار نهادن کمکهای اقتصادی و تکنیکی به نیازمندان آن.
در این میان یونان ظاهرا مسئله ساز اول بود.
ولی مهمتر از یونان آلمان بود که برای دفاع از اروپای غربی حیاتی می نمود.
بحرانهای ترکیه و ایران که بر سر اشغال نظامی کشور اخیر و پشتیبانی شوروی از حکومتهای محلی در آذربایجان و کردستان پدید آمده بود، بر معضلات موجود می افزود.
وزارتخانه آمریکا معتقد بود که اگر یونان از دست برود، ترکیه نیز به دنبال آن از دست خواهد رفت و روسیه شوروی خواهد توانست کنترل تنگه داردانل را در دست گیرد.
بر طبق نظریه آجسون «اگر کشوری به دامان کمونیسم می افتاد، همسایگان آن کشور نیز همان شیوه را دنبال می کردند.
» این نظریه بعدها به «دومینو» معروف شد.
از این رو آجسون معتقد بود که یک سیب گندیده، بقیه سیبهای سبد را فاسد خواهد کرد.
در ماه مارس 1947 ترومن تأکید کرد که هر زمان و هرجا که یک دولت ضد کمونیست از طرق مختلفی چون یاغیان بومی، یا دخالت خارجی و یا حتی فشار دیپلماتیک (مانند ترکیه) مورد تهدید قرار گیرد، ایالات متحده نیازهای اقتصادی سیاسی و مهمتر از همه نظامی آن کشورها را تأمین خواهد کرد.
دکترین ترومن راه را برای کمکهای حجیم آمریکا به اروپا می گشود.
اگر چه در رابطه با ترکیه و یونان تأکید بر روی بعد نظامی بود، اما در رابطه با اروپای غربی، این تأکید شامل بعد اقتصادی می شد.
اما در مجموع همه آنها نقش واحدی در برابر شوروی ایفا می کردند یکی از حوادث دوران زمامداری ترومن ماجرای کودتای کمونیستی چکسلواکی بود که در پی آن رئیس جمهور فرمان انحلال تشکیلات «اداره خدمات استراتژیک» را صادر کرد.
به این علت که سازمان با قالب گشتاپویی با سنتهای آمریکا است در ادامه این راه، وی در سال 1947 با تشکیل «سازمان اطلاعات مرکزی» (سیا) به عنوان بخشی از «قانون امنیت ملی» موافقت کرد.
بعد دیگر آئین ترومن «اصل 4» معروف او بود که در سال 1949 آن را ارائه کرد.
وی در این طرح قول داد که کمکهای فنی آمریکا را «جهت تأمین نیروی حیات بخشی ارائه خواهدداد، تا این نیروها مردم جهان را برانگیزانند و به عملیات پیروزمندانه علیه ستمگران خویش و همچنین دشمنان دیرینه شان یعنی گرسنگی، از حمایت واقعی برخوردار نیستند.
بر طبق این نظریه دولتهای کمونیست به خاطر نداشتن محبوبیت، از اعزام سربازانشان به جبهه جنگ وحشت دارند، و در صورت اعزام شدن به جبهه برای آنها نخواهند جنگید.
« ترومن اعلام کرد که کره ای حق دارند مستقل و متحد باشند.
آمریکائیها بر آن باور بودند که «پیونگ یانگ» «اولین پایتخت از پایتختهای پرده آهنین» است که آزاد خواهد شد به نظر می رسید مفهوم این سخن چنین باشد که بقیه پایتختها نیز به دنبال «پیونگ یانگ» آزاد خواهد شد.
از دیدگاه آمریکائیها دکترین ترومن دستاوردهای متعددی کسب کرده بود.
در زمان وی آمریکا صاحب بمب هیدروژنی شد (مارس 1951) و در سپتامبر 1951 پیمان صلحی را با ژاپن به امضاء رسانید.
بر طبق این پیمان آمریکائیها می توانستند در ژاپن پایگاههای نظامی داشته باشند.
اما روسها از همین حق مستثنی بودند، ترومن پایگاههای آمریکا را در اقصی نقاط جهان گسترش داد و بدین وسیله روسها و چینیها را احاطه کرد.
او در نوامبر 1950 آموخته بود که نباید به فراسوی پرده های آهنین قدم گذارد لیکن اطمینان داده بود که اگر کمونیستی در قسمت آزاد این خط سر خود را نشان دهد کسی آنجا خواهد بود تا او را هدف قرار دهد، و این فرد معمولاً آمریکایی خواهد بود.
دولت ترومن تأسیسات بسیار وسیع نظامی را که فراتر از آنچه ممکن بود در زمان صلح بر اندیشه ما خطور کند از خود بر جای گذاشت...
این تأسیسات موجد یک صنعت تسلیحاتی وسیع و ظاهرا دائمی شدند که اکنون تماما به قراردادهای دولت وابسته اند.
وزارت دفاع، بدون هیچ شکی به بزرگترین شرکت مدیریت صنعتی جهان تبدیل شده بود؛ شرکتهای عظیم خصوصی مثل جنرال موتورز، دوپون و سازندگان بزرگ هواپیما، به صورت قدرتهای انحصاری درآمدند و دولت دست به تولید سلاحهای عظیم هیدروژنی از خانواده بمب اتم، موشکهای هدایت شونده، بمب افکنهای دوربرد و استراتژیک ب ـ 52، تانکها و ناوهای عظیم جدید و دیگر سلاحهای سنگین زده بود، دولت خطر جنگ را افزایش داده و در همان حال آن را به مقیاس وسیعی خطرناکتر کرده بود.
بر اساس دکترین ترومن، آمریکا مواضع قدرت خود را در اطراف امپراطوری کمونیست گسترش می داد.
مجتمعهای صنایع نظامی در ایالات متحده به صورت یک نیروی عظیم اجتماعی و اقتصادی ظاهر می شدند ترومن در حالی رهبری آمریکا را به دست گرفت که این ملت مشتاق بازگشت به روابط سنتی لشکری، و سیاست خارجی تاریخی آمریکا مبتنی بر عدم دخالت در امور دیگران بود.
اما هنگامی که وی کاخ سفید را ترک کرد حضور آمریکا در کلیه قاره های جهان و یک صنعت تسلیحاتی بسیار وسیع را از خود به ارث گذاشت.
«فرهنگ علوم سیاسی».
2ـ سیر فعالیت های اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا دارای یک «پیش تاریخ» و یک «تاریخ» است که با تأسیس سازمان سیا آغاز می شود.
«پیش تاریخ» سازمان اطلاعات آمریکا با نام جرج واشینگتن، «پدر دولت آمریکا» و نخستین رئیس جمهور این کشور، پیوند خورده است که تأکید بیشتر شود ـ تنها چیزی که من باید اضافه کنم این است که شما باید این مسئله را تا حد مقدور کاملاً سرّی تلقی کنید زیرا عالی ترین شکل موفقیت به سرّیت بستگی دارد و عموما به این مدت است که [کارگزاران اطلاعاتی] شکست می خورند...
.
نخستین سازمان اطلاعاتی آمریکا «کمیته مکاتبات سرّی» نام داشت که در سال 1775 تأسیس شد واشینگتن از شبکه اطلاعاتی خود علیه نیروهای انگلیسی بهره می جست.
در دوران جنگ اول جهانی، وودرو ویلسون، رئیس جمهور آمریکا، نغمه های رسالت جهانی ایالات متحده را ساز کرد و این جهانگستری امپریالیستی را با پوشش لیبرالیسم آراست.
با شناخت این دیدگاه بود که وینستون چرچیل، از طریق ویلیام وایزمن، رئیس ایستگاه اینتلیجنس سرویس در ایالات متحده، ویلسون را به مشارکت در فعالیت اطلاعاتی علیه روسیه ترغیب کرد و یک جاسوس برجسته خود را در اختیار او واگذارد.
این جاسوس، سامرست موآم نویسنده معروف انگلیس (1874 ـ 1965) بود که با پوشش نگارش کتاب وارد روسیه شد و نقش «مأمورویژه» (eminee grise) پرزیدنت ویلسون را ایفاء کرد.
از دیگر جاسوسان برجسته آمریکا در این دوران باید به ارنست همینگوی ـ نویسنده و سرشناس و برنده جایزه نوبل (1899 ـ 1961) اشاره کرد، که فعالیت اطلاعاتی خود را از سال 1917 در پوشش «صلیب سرخ» آمریکا آغاز کرد و طی سالهای مدید در خاور دور و آفریقا و کوبا و اسپانیا فعالیت داشت.
همینگوی در دوران جنگ داخلی اسپانیا «سرجاسوس» اداره اطلاعات نظامی آمریکا بود و در میان همکارانش به «پاپا» شهرت داشت.
در همین زمان بود که او نمایشنامه ستون پنجم (1938) را با الهام از تجربیات شخصی اش نگاشت.
در این دوران فعالیت های اطلاعاتی آمریکا به شکل غیر متمرکز بود و توسط سه نهاد مجزا هدایت می شد : 1ـ وزارت خارجه که شبکه اطلاعات خود را با پوشش دیپلماتیک در اختیار داشت 2ـ «اداره اطلاعات نظامی» 3ـ اداره اطلاعات نیروی دریایی».
در این زمان، علاوه بر نمایندگی های سیاسی، «صلیب سرخ» مهم ترین پوشش فعالیت های اطلاعاتی آمریکا به شمار می رفت و معروفترین نمونه آن ویلیام بویس تامیسون، رئیس «صلیب سرخ» آمریکا در روسیه بلشویکی، است.
در تاریخنگاری آمریکا این دوران از فعالیت اطلاعاتی به عنوان دوران «جاسوسی آماتور» خوانده می شود و دوران «جاسوس حرفه ای» و یا «تاریخ» سرویس های اطلاعاتی آمریکا ـ با وقایع جنگ دوم آغاز می گردد.
با آغاز جنگ دوم جهانی، فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، سرهنگ ویلیام دونوان را مأمور ساخت که کلیه اطلاعات استراتژیک را گردآوری و تحلیل کند و در اختیار ریاست جمهوری و سایر مقامات مسئول قرار دهد و بدین ترتیب «دفتر سرهنگ دونوان» نطفه اولیه سرویس اطلاعاتی آمریکا، شکل گرفت.
معهذا، در 7 دسامبر 1941 حمله غافلگیرانه ژاپن به پایگاه بزرگ آمریکا در «پرل هاربور» هاوائی، رخ داد که به نابودی این مرکز نظامی انجامید و بدینسان آمریکا وارد صحنه جنگ جهانی شد.
در بررسی هایی که صورت گرفت، ملت غافلگیری آمریکا در ضعف سیستم اطلاعاتی این کشور تشخیص داده شد و در نتیجه به دونوان دستور داده شد که یک سازمان متمرکز اطلاعاتی تأسیس کند.
بدین ترتیب، در سال 1942 توسط ژنرال دونوان (وی تا درجه سرلشگری رسید)، سازمان مرکزی اطلاعات نظامی آمریکا با نام «اداره خدمات استراتژیک» (oss) تأسیس شد و تا پایان جنگ به کار خود ادامه داد.
این سازمان از آنجا که فاقد حداقل تجربیات اطلاعاتی بود نخستین اعضاء خود را به انگلیس اعزام داشت تا در پایگاه های اینتلیجنس سرویس آموزش و تجارب اولیه را کسب کنند.
فعالیت (oss) چهار سال پیش به طول نکشید و با پایان جنگ، در سال 1946 به دستور پرزیدنت ترومن منحل شد و بر شالوده آن سازمانی به نام «گروه مرکزی اطلاعات» (CIG) ایجاد گردید.
فعالیت های ادگار هوور، بنیانگذار و رئیس مقتدر (F.
B.
I) که از توسعه یک سازمان رقیب هراس داشت، از مهم ترین عواملی بود که انحلال (oss) را سبب شد.
معهذا، با گسترش تمایلات امپریالیستی در محافل حاکم آمریکا، نیاز به سازمانی که جهان را زیر پوشش جاسوسی و توطئه گری خود قرار دهد بر رقابت های هوور فائق آمد و در نتیجه بر مبنای «قانون امنیت ملی» مصوبه کنگره آمریکا، در اول مه 1947 «آژانس مرکزی اطلاعات» آمریکا (سیا) تأسیس شد «سیا» فعالیت اولیه خود را با 2000 پرسنل آغاز کرد که 21 آن در خارج از مرزهای ایالات متحده فعالیت داشتند.
«سیا» که وظیفه کسب اطلاعات و اجرای عملیاتی سیاسی و شبه نظامی در خارج از مرزهای ایالات متحده آمریکا را به عهده دارد، تنها سرویس مخفی آمریکا نسبت و علیرغم اقتدار آن، همواره رقابت های گاه خشن و شدید میان آن با سایر سرویس های آمریکا بویژه با NSA , FBZجریان داشته و این امر به توانائی های حکومت آمریکا لطماتی وارد ساخته است.
در نتیجه، در 26 ژانویه 1978 قانونی به تصویب رسید و طبق آن «سیا» رسما در رأس» جامعه اطلاعاتی آمریکا، قرار گرفت و به رئیس «سیا» عنوان «مدیر اطلاعات مرکزی» (DCI) داده شد که وظیفه کنترل اداری و عملیاتی و تنظیم بودجه سایر سرویس ها را نیز بر عهده دارد.
«آژانس مرکزی اطلاعات» آمریکا (سیا) هر چند جزو قوه مجریه محسوب می شود، ولی در برابر هیئت دولت مسئول نیست و رئیس «سیا» تنها در جلسات «شورای امنیت ملی» کلیات اطلاعات خود را ارائه می دهد و اقدامات او با تصویب شخص رئیس جمهور انجام می گیرد.
قوه مقننه آمریکا در مواردی که تخلف «سیا» از موازین قانونی را تشخیص دهد، می تواند از طریق کمیسیون های ویژه یا به تحقیق پیرامون این تخلفات بپردازد.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 2 ـ 202 ـ 205 3ـ همایون صنعتی زاده در سال 1304 در شهر کرمان متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شهرهای کرمان و اصفهان به پایان رسانید.
جهت ادامه تحصیلات به تهران آمده و در دانشکده حقوق ثبت نام نمود.
هنوز 3 سال از تحصیلات عالی وی نگذشته بود که کناره گیری کرد.
ابتدا در تجارتخانه پدرش به کار اشتغال داشت.
وی در بین سنوات 1321 الی 1325 در حزب منحله توده عضویت و فعالیت داشته و زمانی منشی کمیته مرکزی حزب منحله توده بوده است.
پس از انحلال حزب توده بلافاصله در سفارت انگلیس با سمت منشی استخدام شد و یکی از عناصر ارتباطی سفارت انگلیس با دستجات و عناصر سیاسی ایرانی محسوب می گردید.
در زمان دکتر مصدق مدتی به علت فعالیتهای سیاسی علیه دولت و به نفع انگلستان تحت مراقبت و تعقیب قرار گرفته و در آن هنگام که گویندگان برنامه فارسی رادیو لندن (بی.
بی.
سی) اعتصاب نمودند، همایون صنعتی زاده به لندن مسافرت کرد و مدتی گویندگی رادیو لندن را به عهده گرفت و چندی نیز در اداره اطلاعات سفارت انگلیس در تهران مشغول به کار شد، سپس به آمریکا رفت و در سال 1333 در حالی که رئیس و سرپرست موسسه فرانکلین شده بود به ایران بازگشت.
در تاریخ 1338 که رسما تقاضای صدور امتیاز مؤسسه مزبور را نمود طبق مندرجات پرونده به دستور قائم مقام ساواک با تقاضایش موافقت گردید.
همایون صنعتی زاده با سید حسن تقی زاده و علی ایزدی رئیس دفتر اشرف پهلوی به علت شرکت در سهام چاپخانه افست روابط دوستانه و صمیمی داشته است.
(پرونده مؤسسه فرانکلین در ساواک)

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه آیندگان به روایت اسناد ساواک صفحه 22


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.