موضوع: مذاکرات دکتر امینی
تاریخ سند: 5 شهریور 1346
موضوع: مذاکرات دکتر امینی
متن سند:
به، ۳۲۱ شماره: 16793 /20 ﻫ 4از: 20ﻫ 4 تاریخ: 5 /6 /46
موضوع: مذاکرات دکتر امینی
ساعت 30 /7 روز سهشنبه 1 /6 /46 در منزل دکتر علی امینی ۲۰ نفر از جمله هادی اشتری وزیر سابق دکتر مهاجرانی، کروری از دارائی، گرگانی از دارائی، خلیقی از دارائی، خبازباشی، منصوری از غله، شهیدی از دادگستری، سید معممی به نام شریفی اهل دشت میشان، مالک کارمند بازنشسته فرهنگ حضور داشتند.
دکتر امینی گفت شب هم مردم آدم را آزاد نمیگذارند برای اینکه کمی پیاده راه بروم شب رفتم چهارراه شاه پیاده شدم خیابان پهلوی قدری قدم زدم و به طرف کاخ رفتم شخصی به دنبال بنده آمده میگفت آقا خدا شما را عمر بدهد انشاءالله دوباره نخستوزیر بشوید کارهای ناتمام را تمام کنید بالاخره خسته شدم گفتم آقا از بنده چه میخواهی بگو نه خودت را خسته کن نه مرا گفت آقای دکتر من فرهنگی هستم میخواهم از شما حقشناسی کنم چون در دولت شما حقوق فرهنگی زیاد شد گفتم جان من باید از شاه حقشناسی بکنی ایشان امر کردند ما هم اطاعت کردیم و حقوق فرهنگ را زیاد کردیم نه من بلکه هیچ رئیس دولتی نمیتواند بدون اجازه شاه کاری انجام دهد. گفت ما روز و شب دعا میکنیم شما نخستوزیر بشوید زیرا این زمامدارها هیچ به فکر مردم نیستند. به او گفتم بروید مردم آرام و منصف باشید باز یکی دیگر تعارف کرد و مزاحم شد ناچار خیابان را ترک نمودم، دکتر امینی افزود دو چیز اگر در این مردم باشد بسیار خوب است یکی حقشناسی از کسی که برای آنها کار میکند و دیگر شجاعت ملی است. به خاطر دارم روزی پشت میز وزارت دارایی نشسته بودم خانم ملکه اعتضادی آمد برای این خیریهای که در جنوب شهر دارد سهمیه قند و شکر بگیرد من با تقاضای او مخالفت کردم آمد مقابل میز من گفت ملت ایران ته را پشت این میز گذارده باید خواستههای ملت ایران را انجام دهی گفتم خانم روزنامهها نوشتهاند علی امینی را چرچیل وزیر کرده است. خانم اعتضادی گفت ما شما را وزیر دارایی ایران میدانیم و حق خود را از شما میگیریم تا نگرفت از وزات دارایی خارج نشد بعد هادی اشتری وزیر سابق گفت ملکه اعتضادی1 برای استقلال مملکت خیلی فداکاری کرد مملکت مدیون اوست با اینکه در آن ایام سنی نداشت وضع مصدقالسلطنه را متزلزل کرده بود کروری گفت این اضافه حقوق مقام معاونت دستگاه معاون سازی در وزارتخانهها بوجود آورده است ضمناً سردار فاخر هم مطالبه حقوق نخستوزیری را نموده دکتر امینی جواب داد فرمان نخستوزیری را که نمیشود جعل کرد. من یادم هست در زمان نخستوزیری قوامالسلطنه لغزشی در کابینه بوجود آمده بود اعلیحضرت فرموده بودند سردار فاخر خود را برای سمت نخستوزیری آماده کند.
احتمال دارد در آن ایام فرمانی هم صادر شده باشد اگر هم سردار فاخر حقوق نخستوزیری را مطالبه کرده است به موجب فرمان بوده این همه مردم پول مفت تحت عناوین مختلف از صندوق دولت میگیرند ۵ هزار تومان هم فرضا سردار فاخر بگیرد چه خواهد شد بعد در جلسه گفته شد رئیس شرکت تلفن هم عوض شده انصاری به جای نجمآبادی منتصب شده دکتر امینی جواب داد جابر انصاری است که قبلاً در شرکت نفت بوده کروری گفت به حسابی است اینها که اکنون روی کار میآیند از شرکت نفت انتخاب میشوند دکتر امینی افزود یکی یکشنبه پول گم میکنند یکی چهارشنبه پیدا میکنند هر شب صدای ملی در اطراف شرکت نفت بحث میکند و بنده را فحش میدهد یک عده هم پولهای شرکت نفت و مقامات آن را تصاحب میکنند فحش و ناسزایش مال بنده است هادی اشتری گفت شما که اهل استفاده نیستید دکتر امینی گفت چرا بنده هم وقتی نخستوزیر بودم یا حرف میزدم یا پروپاچه آرسن لوپنها را میگرفتم بعد اضافه نمود هم را کوبیدم این بختیار از چنگم در رفت اکنون بسیار خوشحال هستم که به سزای خود رسید. دکتر مهاجرانی نیز پیرامون وضع انتخابات زیباترین زن در هتل هیلتون و وعظ در مجالس ختم مردانه صحبت کرد و گفت در مجالس مردانه از بنده توقعاتی هست که روی منبر به دلخواه صاحب مجلس صحبت نشود در این جلسه ختم میخواستند بگویم سبب مرگ شخص متوفی قانون اصلاحات ارضی بوده است دکتر امینی در جواب پیرامون انتخاب زیباترین زن گفت نباید اینقدر کشور را رسوا کنیم بعد افزود بدلخواه صاحب متوفی صحبت مینمودید فردای آن روز بر علیه بنده اعلام جرم میشد که قانون اصلاحات ارضی را اجرا کردم پس از صحبت پیرامون رفتن منزل عبدالله انتظام و درویش بودن وی عدهای در ساعت 30 /21 منزل دکتر امینی را ترک نمودند.
توضیحات سند:
1- ملکه اعتضادیملکه اعتضادی (ملک افضلی) فرزند محمدباقر متولد ۱۳۰۷ تهران
برابر سوابق موجود نامبرده داوطلب نمایندگی مجلس شورای ملی در دورههای ۲۲ و ۲۴ بوده است.
وی در جریان نهضت ملی شدن نفت مدافع در بار و سیاست انگلیس بود.
وی حزب ذوالفقار را تأسیس و در جریان کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در بسیج زنان بدکار و ... نقش مؤثر داشته است. نامبرده در سال ۴۶ خود را دبیر حزب ذوالفقار معرفی و عنوان نمود: زمانی که مردم طرفدار حزب توده بودند. او به نام حزب ذو الفقار «جاوید شاه» گفته است.
او در تاریخ 20 /2 /54 فرم حزب رستاخیز خود را به عنوان شغل نویسنده معرفی کرده است.
پرونده انفرادی ساواک