صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شب گذشته اعلامیّه‌ای دست‌نویس فتوکپی شده

تاریخ سند: 30 مهر 1357


شب گذشته اعلامیّه‌ای دست‌نویس فتوکپی شده


متن سند:

از: ساری 2ﻫ 1 تاریخ:30 /7 /57
به: 312 شماره: 3747 /2ﻫ 1

برابر اعلام سازمان بابل شب گذشته اعلامیّه‌ای دست‌نویس فتوکپی شده به امضاء 13 نفر از روحانیون بابل در مسجد کاظم‌بیک بابل توزیع که مضمون آن به شرح زیر می‌باشد:
انّالله و انّا الیه راجعون ..... حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین آیت‌الله آقای صالحی کرمانی1 و علمای اعلام دامت برکاته ..... با ابراز تحیات و قلبی مالامال از اندوه و مصائب وارده بر اسلام و مسلمین .... گرچه این روزها برخوردهای آزاردهنده و خبرهای هولناک [به] وسیله‌ی حکومت جنایتکار همه بلاد شیعه را دربرگرفته ولی جامعه‌ی‌ اسلامی تصور آن نمی‌کرد که دستگاه حکومت جبّار و خودکامه مسجد مسلمین را در حالی که بندگان خدا به خدا و خانه‌اش پناه برده2 و در عزای عزیزان شهید 17 شهریور تهران3 نشسته باشند به آتش بکشند ..... و حکومت جبّار و خونریز ایران را که محلّی از مردمی ندارد شدیداً محکوم می‌کنیم که می‌خواهند مشتی از اشرار و یاقی[یاغی]‌های چماق بدست حکومت طاقوتی [طاغوتی] خود را در پهنه‌ی جهان نگه بدارد آرزوی ما این است که ارتش منظم ایران از خواب بیدار گردد و این همه برادرکشی را خاتمه بخشد و عوض دفاع از منافع جنایتکاران و استعمارگران در حمایت و حراست جان و مال و حیثیت و شرف ملّی و مذهبی ایران عزیز که هدف اصلی از تشکیل ارتش همین است و بس برخیزند در پایان امید داریم که این گونه مصائب و نگرانی‌های شما علمای اعلام و برادران عزیز ایمانی ما را در احقاق حقوق حقّه‌ی اسلام که همان حکومت اسلامی موعود می‌باشد در تحت رهبری مرجع عالیقدر شیعه استوارتر کند و قلع و قمع ظالمان و ستمگران را از خدای بزرگ خواستاریم....جامعه‌ی روحانیت بابل
امضاءکنندگان:
1- حاج سیدرضا صالحی
2- حاجی روحانی‌راد کلّه‌بستی
3- محمّدجواد حجتی
4- محمّدتقی فاضل 5 - عبدالحسین بابائی
6- محمود فیروزجائیان 7- محمّدجواد محامدی 8- محمّدحسین شریف‌نژاد 9- قائمی
10- علی‌اکبر محمّدی 11- عبدالواحد نقوی4
12- محمّدباقر نقوی 13- قربانعلی مفتاح یا مصباح
ضمناً یادشدگان قصد دارند ساعت 15:00 روز جاری در مسجد کاظم‌بیک بابل به همین منظور مجلس ختمی منعقد شهربانی بابل در جریان امر قرار گرفته نتیجه متعاقباً به استحضار خواهد رسید.
رخشا
گوینده: علی‌محمّدی
گیرنده: زمانی
ساعت 13:05 روز 30 /7 /57
فیش به نام 13 نفر بررسی شود.
در بولتن درج شده به استحضار ریاست دایره‌ی عملیات برسد 1 /8 /57

توضیحات سند:

1ـ آیت‌الله علی‌اصغر صالحی کرمانی، از علماى معاصر و مؤسس حوزه‌ی علمیه کرمان، در سال 1275 ﻫ ش در یک خانواده‌ی روحانى در شهر کرمان متولد شد. پدرش مرحوم آخوند ملا غلامحسین از معاریف کرمان بودند. تحصیلات مقدّماتى را ابتدا در زادگاه خود گذراند و سپس عازم اصفهان شد. پس از مدّتى به قم مهاجرت نمود و محضر آیت‌الله‌حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى را درک کرده و به درجه‌ی اجتهاد نائل شد. در اوج اقتدار دیکتاتورى رضاخان در سال 1315 به کرمان بازگشت و با اقامه‌ی جماعت و تشکیل جلسات بحث عقاید دینى و تفسیر قرآن به ارشاد مردم پرداخت.
در جنگ جهانى دوم و شیوع قحطى، گرانى و بیکارى اقدام به تأسیس انجمن خیریه نمود و بسیارى را از خطر گرسنگى و بیمارى و مرگ رهانید و با سقوط رضاخان اقدام به تأسیس حوزه‌ی علمیّه‌ی کرمان نمود.
از آغاز نهضت امام خمینى، وقایع 15 خرداد، مدرسه‌ی فیضیه، مهاجرت علماى ایران به تهران، تبعید امام به ترکیه و بالاخره در دوره‌ی پیروزى انقلاب اسلامى همه جا با نهضت همکارى داشت و بالأخره در جریان آتش‌سوزى مسجد جامع کرمان دچار آزردگى روحى شد و سرانجام در ظهر چهارشنبه 5 فروردین 1360 در 85 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و پس از تشییع جنازه در قم و نماز توسط آیت‌الله‌ گلپایگانى و در کنار مرقد حضرت معصومه (س) دفن شد.
2ـ حادثه‌ی مسجد کرمان، تأثیر مضاعفى در روند انقلاب به جا گذاشت. دستگاه امنیتى و انتظامى حکومت شاه با گردآوردن گروه‌هایى از حاشیه‌نشینان و کولیان شهر کرمان در یورشى هماهنگ شده به مسجد جامع شهر، بخشى از وسایل مسجد، از جمله کتاب آسمانى قرآن را به آتش کشید و با ضرب و شتم حاضران (با گلوله، چوب، باطوم و گاز اشک‌آور) حادثه تلخى به بار آورد.
با این که در این واقعه فقط یک نفر به شهادت رسید، اما شکستن حرمت خانه‌ی خدا، واکنش همه آحاد مردم را برانگیخت؛ به طورى که از آن پس، یکى از خواست‌هاى اعتصاب‌کنندگان و راهپیمایان، مجازات عاملان فاجعه‌ی مسجد جامع کرمان بود. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (ساری)، جلد دوم ،(تهران‌: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات‌، چاپ سوم، 1391 )، ص 5.
3ـ 17 شهریور 57: به دنبال برگزاری نماز عید‌فطر به امامت شهید حجت‌الاسلام دکتر محمّدمفتح در تپه‌های قیطریه‌ی تهران به نوشته‌ی روزنامه‌ی اطلاعات سه میلیون نفر در خیابان‌ها دست به راهپیمایی زدند و رهبری این تظاهرات را روحانیت مبارز تهران به عهده داشت و بسیار آرام برپا شد و مردم، سربازان مستقر در مسیر راهپیمایی را غرق بوسه و گل کردند. عظمت این حرکت به حدی بود که سولیوان سفیر آمریکا در ایران نوشت: «‌راهپیمایی عید فطر شاه را هم تکان داد. مجدداً روز پنج‌شنبه 16 شهریور مردم تهران علی‌رغم اطلاعیّه‌ی دولت مبنی بر ممنوعیت هر نوع تظاهرات، به دعوت روحانیت مبارز تهران به خیابان‌ها ریخته و به سمت قیطریه میعادگاه روز فطر حرکت کردند.» سولیوان می‌نویسد: «‌شاه که از سرعت سیر حوادث نگران بود، در آن روز فرماندهان نیروهای مسلّح را نزد خود فراخواند و یک جلسه‌ی طولانی با آنها تشکیل داد. در پایان این جلسه تصمیم گرفته شود در تهران و چند شهر دیگر، حکومت نظامی اعلام شود و تاریخ اجرای مقررات، روز 17 شهریور تعیین گردد. (مأموریت در ایران، ص 114) روز جمعه 17 شهریور که بیشتر مردم از اعلام حکومت نظامی بی‌اطلاع بودند، هزاران نفر در میدان ژاله اجتماع کردند تا تظاهرات دیگری را ترتیب دهند. آنها با مأمورانی مواجه شدند که میدان و خیابان‌های اطراف را با سلاح‌های خودکار در محاصره داشتند. ناگهان مأموران به سوی آنها آتش گشودند مردم درحالی که شعار «‌مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» می‌دادند در خون خویش می‌غلتیدند. دولتیان تعداد کشته‌شدگان را 95 نفر و مجروحان را 250 نفر اعلام کردند این درحالی است که هیچ‌گاه تعداد شهیدان و مجروحان میدان شهدا در جمعه‌ی خونین مشخص نگردید.»
خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ محمّد فاضل استرآبادی، تدوین: محمّدرضا احمدی (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378)‌، صص 225 و 226.
4ـ حجت‌الاسلام حاج شیخ عبدالواحد نقوی، فرزند آیت‌الله شیخ محمّدباقر نقوی دیوکلایی در 1311 ش در دیوکلای امیرکلای بابل متولد گردید. خواندن و نوشتن را نزد پدر و مادرش حاجیه خانم محامدی آموخت، و از 12 سالگی برای کسب علوم دینی وارد مدرسه‌ی دینی صدراعظم بابل شد، و نزد استادان بزرگی همچون شیخ علیجان صالحی‌، شیخ علی موحد، شیخ محمّد طبرستانی، سیدحبیب‌الله غروی، سیدزین‌العابدین عدنانی، سید محمّد محقّق بهشتی و شیخ محمّد سالکی و به مدّت پنج سال نیز در حوزه‌ی علمیّه‌ی مشهد مقدس در محضر فضلای گران قدر همچون سید محمّدهادی میلانی، میرزا آقا جواد معروف به ادیب نیشابوری، سیداحمد مدرّس یزدی تلمذ نموده، و از مشهد عازم قم گردید، و در آنجا نزد آیات عظام گلپایگانی، میرزا هاشم آملی، امام خمینی، شیخ محمّدعلی اراکی و حاج آقا حسین‌ بروجردی استفاضه کرد. پس از رسیدن به مقام استادی و اتمام درس‌های حوزه، به شهر بابل مراجعت کرده، و در مدرسه‌ی علمیّه‌ی صدراعظم به تدریس‌، و در مسجد جامع دیوکلا به اقامه نماز جماعت پرداخت. بابل سرزمین طلای سبز، صمدصالح طبری (تهران ،فکر روز، 1387)، ص 290 و 291.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 326


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.