صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه هفتگی بحث و تفسیر در مسجد جلیلی

تاریخ سند: 24 مهر 1345


موضوع : جلسه هفتگی بحث و تفسیر در مسجد جلیلی


متن سند:

شماره : 16548 /20 ه 2 ساعت 1900 روز پنجشنبه 21 /7 /45 جلسه هفتگی بحث و تفسیر با حضور افراد طبقات مختلف و عده ای از عناصر طرفدار نهضت آزادی در مسجد جلیلی تشکیل گردید.
افراد شناخته شده عبارتند از محمدرضا مهدوی معروف به کنی.
رضا تقدسی.
امین اله خالوئی نژاد.
خلیل شالچی.
ابتدا خلیل شالچی سوره ای از قرآن مجید را تلاوت و سپس تفسیر نمود آنگاه محمدرضا مهدوی شروع به صحبت نمود و گفت بعضی از دوستان از من انتقاد نمودند که من خیلی خونسرد صحبت می کنم و عنوان کرده اند که یک سخنران باید خیلی محکم صحبت نموده و در موقع صحبت در چشم های مردم نگاه کند و مردم را جلب سخنان خود نماید.
البته این انتقاد آقایان درست است ولی بنده اولاً ضعیف هستم و از طرف دیگر سخنان من جنبه سخنرانی ندارد بلکه منظور جنبه بحث و انتقاد دینی می باشد.
ناطق سپس گفت اما صحبت امشب من در مورد پیدایش انسان و پیدایش اجتماع می باشد البته عده ای از دانشمندان دنیا نظرهای مختلفی در مورد پیدایش انسان داده اند و معتقدند انسان نوعی از حیوان می باشد1 ولی قرآن بر خلاف نظریات دانشمندان گفته است پیدایش انسان از اول خلقت آدم و حوا بوده.
به طوری که در قرآن ذکر گردیده وقتی اجتماع بوجود آمده که انسان تشخیص داده باید به خاطر پیشرفت زندگی و تأمین معاش از همنوع خود کمک بگیرد و البته نظر علمی هم همین است.
نامبرده در خاتمه از اعمال خلاف و برنامه های دولت انتقاد نموده گفت سیاست فرهنگی دولت در حال حاضر مردم را به خصوص جوانان این مملکت را به فساد خطرناکی می کشاند و باید با این سیاست مبارزه کرد.
این بحث در ساعت 2000 به پایان رسید.

توضیحات سند:

1ـ نظریه تکامل طبیعی انواع توسط چارلز داروین که بین سالهای 1809 تا 1882 میلادی در انگلستان زندگی می کرد ارائه شد.
وی طبیعی دان بود و به بررسی و مطالعه گیاهان و جانوران می پرداخت.
دو اثر مهم داروین عبارتند از: 1ـ خاستگاه انواع (1859 میلادی).
2ـ تبار انسان (1872 میلادی).
در پی اصلاحات دینی و ظهور نهضت پروتستان در اروپا و ایجاد تغییرات عمیق در زمینه دینی مردم اروپا و بروز عصر روشنگری و تأکید و تمرکز افراطی بر تجربه گرایی و عقل گرایی و تحقیقات افرادی چون لامارک، زمینه مناسب و مطلوبی برای پذیرش و توسعه نظریات داروین فراهم گردید.
داروین با ارائه تئوری تکامل می خواهد بگوید که خلقت انسان تدریجی بوده و انسان تکامل یافته حیوانات پیش از خود است.
داروین در کتاب تبار انسان بحث هایی درباره شباهت نزدیک انسان و گوریل کرده و سعی می کند نشان دهد چگونه می توان ممیز انسان را براساس تعدیل تدریجی نیاکان آدم نمای او در جریان انتخاب طبیعی توجیه و تعلیل کرد.
نظریه تکامل داروین بر چهار اصل که در دو اصل با افکار لامارک نیز مطابقت دارد استوار است.
1ـ جهان در حرکت و تغییر دائمی است، انواع موجودات دچار تغییر و تحول می شوند.
2ـ جریان تکامل اصولاً تدریجی است یعنی دگرگونی ناگهانی و جهش تکاملی وجود ندارد.
(این مطلب را از لامارک گرفته است).
3ـ همه اندامها زنده یک نوع در روی زمین دارای یک منشأ هستند، یعنی حیات منشأ واحدی دارد.
4ـ تکامل وابسته به چند گرایش نیست که لامارک به صورت کم و بیش مرموزی عنوان کرده و حاصل تصادف و اتفاق هم نیست بلکه تکامل نتیجه انتخاب است که از آن به انتخاب اصلح یاد می کند.
که با منازعه برای حیات صورت گرفته است.
داروین می گوید: «رشد موجودات زنده بستگی به نبرد آنها برای بقا دارد، آنان که قوی هستند در این کشمکش برنده می شوند.
ضعفا محکوم به شکست و فراموشی هستند.
» براساس نظریه او نژادهای مرجح (بهتر) در این نبرد پیروز هستند.
نژادهای برتر در نظریه او همان اروپایی های سفید پوست هستند.
مردم شناس هندی لالیتا ویدیارسی توضیح می دهد که فرضیه تکامل داروین چگونه تبعیض نژادی را بر علوم اجتماعی تحمیل کرده است، تئوری داروین در مورد بقای شایسته ترین گونه به گرمی مورد استقبال جامعه شناسان آن زمان قرار گرفت و آنها عقیده داشتند که بشریت به سطوح مختلف تکامل نائل شده است که نهایتا به تمدن انسانهای سفید پوست انجامیده است.
تا نیمه دوم قرن نوزدهم اکثریت دانشمندان غربی تبعیض نژادی را به عنوان یک حقیقت پذیرفته بودند.
این که نازیها تحت تأثیر مکتب داروینی قرار گرفته اند، حقیقتی است که تقریبا همه تاریخ دانانی که در این موضوع اهل فن هستند آن را قبول دارند.
تاریخ نویس «هیک من» تأثیر مکتب داروینی را برروی هیتلر چنین توصیف می کند: هیتلر یک معتقد سرسخت و مبلغ فریضه تکامل بود.
کتاب هیتلر Mein Kampf (نبردمن) به وضوح شماری از نظریات تکامل را مطرح می کند، به ویژه آن دسته نظریاتی که تأکید بر نزاع و کشمکش و بقای شایسته ترین ها و نابودی ضعفا دارند تا یک جامعه بهتر را به وجود آورد.
کمونیست های روسی مانند: پلخانف، لنین، تروتسکی و استالین که از عقاید مارکس و انگلس پیروی می کردند همگی با فرضیه تکامل داروین موافق بودند.
تروتسکی می گفت: کشف داروین بزرگترین پیروزی دیالکتیک در همه زمینه های مسایل طبیعی است.
(رک: خدیعۀ التطور، نوشته هارون یحیی و داروین و داروینیسم، نوشته ریچارد داوکینز، ترجمه کاوه فیض الهی و جامعه شناسی در دوران معاصر، جرج رینزر، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی و نظریه های جامعه شناسی، غلام عباس توسلی، انتشارات سمت، سال 1369)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 52

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.