شهربانى استان مازندران (اطلاعات)
تاریخ سند: 9 مهر 1357
شهربانى استان مازندران (اطلاعات)
متن سند:
سند شماره (26)به: تیمسار ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت استان مازندران تاریخ: 9 /7 /1357
از: شهربانى استان مازندران (اطلاعات) شماره: 657
اطلاع واصله حاکیست ساعت 1000 روز 6 /7 /1357 شیخ عبداللّه نظرى خادم‌الشریعه در مسجد جامع سارى به مناسبت رحلت حضرت امام جعفر صادق (ع) سخنرانى و مطالب زیر را ایراد نموده است آى مردم این دیگر زنگ خطر است مرجع عالیقدر ما در مضیقه بسیار شدید قرار گرفته و ما مردم مسلمان ایران روز یکشنبه آینده را روز اعتراض و روز محکوم کردن دولت ایران و عراق اعلام کرده‌ایم (مستمعین سه بار با صداى بلند صحیح است) این کار کار دولت ایران است وگرنه حسن‌البکر چنین جرأت را نداشت مرجع عالیقدر ما را که مدت 15 سال در آن کشور زندگى مى‌کند چنین جسارتى نماید این است طریقه مهماندارى (شنوندگان 2 بار با صداى بلند صحیح است) من روى سخنم با مأمورین انتظامى است آدم کارگر باشد، حمال باشد ولى آدم‌کش نباشد آن هم مسلمان، برادر دینى و هم‌وطن خود را بکشد باید مأمورین بدانند آنها برادرانشان بودند من شنیده‌ام که مأمورین امنیتى ما اسرائیلى هستند که دولت پیمان نظامى با آنها بسته [است]. دولت باید بداند تا خدا داریم مملکت ما روى اصل قرآن مى‌چرخد خمینى مگر چه گفت؟ گفت ما قانون قرآن مى‌خواهیم کتاب تعلیمات دینى را چرا در دست دخترها قرار مى‌دهند که معنى قرآن را نمى‌فهمند آموزش و پرورش چکار مى‌کند مملکتى که دریا دارد، نفت دارد، جنگل دارد چرا باید مالیات بدهد چرا باید عوارض بدهد یک عده خدانشناس، بى‌دین، لامذهب در رأس کار قرار گرفته‌اند و هرچه دلشان مى‌خواهد مى‌کنند ـ قانون دموکراسى این است؟ آزادى این است؟ توسط مأمورین دولت عراق منزل آقاى ما را محاصره نموده‌اند ما مى‌دانیم این دست از کجا برخواسته شد دولت ایران خجالت نمى‌کشد ننگ ندارد که نان به یکدیگر قرض مى‌دهند ما این حکومت را شدیداً محکوم مى‌کنیم مردم با صداى صحیح است به وى پاسخ مثبت دادند این حکومت نظامى لعنتى که در اغلب شهرستان‌هاى بزرگ درست کردند براى این که مردم بیگناه را بکشند کدام قانون دموکراسى این اجازه را داد چند روز قبل به جنگل طرف محل خودم مى‌رفتم آقا چه [درختهایى] دیدم مگر مى‌گذارند یک نفر از این جنگل استفاده کند این سرمایه‌ها کجا مى‌رود خمینى گفت جنگل مال مردم است در پایان سخنرانى حدود 400 نفر مرد و 50 نفر زن با در دست داشتن پلاکارد و با دادن شعارهاى تحریک‌آمیز موضوع تلفنگرام شماره 6 /7 /1357 ضمن عبور ازخیابان‌هاى نادر، پهلوى و شاه سارى در مسجد مزبور بدون هیچگونه برخورد و درگیرى متفرق گردیده‌اند.1
آقاى هودى
به مرکز اعلام شود.
10 /7 /57 به مرکز اعلام شد.
ارزیابى خبر: صحت دارد
توضیحات سند:
1. ساواک مازندران امروز 6 /7 /57 پیرو همین گزارش طى تلفنگرامى به شماره 3297 /2 ه 1 به ساواک مرکز نوشت: «ساعت / 1100 روز جارى شیخ عبداللّه نظرى در مسجد جامع سارى در بالاى منبر اظهار داشته مرجع عالیقدر، در مضیقه قرار گرفته ما با مردم مسلمان ایران روز یکشنبه آینده را روز اعتراض و محکوم کردن دولت ایران و عراق اعلام کرده‌ایم. باتوجه به موارد فوق احتمال مى‌رود به تحریک واعظ مذکور روز یکشنبه 9 /7 /57 از سوى مردم اخلال‌گر و متعصبین مذهبى تظاهراتى در سارى صورت گیرد. مراتب استحضاراً به عرض مى‌رسد ضمناً مراجع انتظامى در جریان امر قرار دارند.»هم‌چنین شهربانى مازندران امروز (6 /7 /57) طى گزارش شماره 648 خود به ساواک مازندران در این باره نوشت: «اطلاع واصله حاکیست به مناسبت محاصره منزل خمینى توسط مأمورین عراق متعاقب آن عوامل خمینى از عراق با عده‌اى از طرفداران وى در ایران تماس گرفته‌اند و به منظور اعتراض به اقدامات دولت عراق و این که امر فوق به دستور دولت ایران صورت گرفته دست به تظاهرات دامنه‌دار توأم با خرابکارى و آتش‌سوزى مراکز مختلف بزنند با نگرش به این که شیخ عبداللّه نظرى خادم‌الشریعه در قسمتى از سخنان تحریک‌آمیز خود که ساعت / 1100 روز جارى در مسجد جامع سارى ایراد نمود اظهار داشت این دیگر زنگ خطر است، مرجع عالیقدر ما در مضیقه بسیار شدید قرار گرفته و ما مردم مسلمان ایران روز یکشبنه آینده را روز اعتراض و محکوم کردن دولت ایران و عراق اعلام کرده‌ایم مستمعین سه بار با صداى بلند گفتند صحیح است اخلال نظم و خرابکارى در روز یکشنبه 9 /7 /57 از سوى افراد مورد نظر در سراسر کشور را از جمله مازندران پیش‌بینى مى‌گردد.»
ساواک مازندران امروز (6 /7 /57) طى گزارش شماره 3294 خود به ساواک مرکز نیز در این باره نوشت: «به دنبال پایان نماز ظهر روز جارى در مسجد جامع سارى حدود 300 نفر از قشریون مذهبى پس از خروج از مسجد در خیابان‌هاى شاه و پهلوى سارى شروع به راهپیمائى نموده در حالى که حدود 15 نفر از روحانیون جوان در پیشاپیش آنان و حدود 30 نفر زن چادرى در انتهاى صف قرار داشته‌اند به راهپیمائى ادامه و پلاکارت‌هایى که روى آن شعارهائى به این مضمون نوشته‌اند با خود حمل مى‌نمایند:
حکومت اسلامى خواسته ما است ـ براى حفظ قرآن از دین خود دفاع کن.
این تظاهرات ساعت 1310 خاتمه یافت.»