صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: سالروز1 مدرسه فیضیه قم2 عطف به 2421/ ق م- 28/11/44

تاریخ سند: 30 بهمن 1344


درباره: سالروز1 مدرسه فیضیه قم2 عطف به 2421/ ق م- 28/11/44


متن سند:

از: اداره کل سوم 316 به: ریاست ساواک قم شماره: 64038 /316 برابر اطلاع نامبردگان مشروحه ذیل از محرکین اصلی وقایع روز 27 /11 /44 معرفی گردیده اند.
علیهذا با توجه به نامه های شماره 45907 /316 - 20 /11 /44 و 54921 /316 - 21 /11 /44 و 54909 /316 – 20 /11 /44 و اینکه اعلام گردیده بود که از این اشخاص مراقبت کامل به عمل آمده و هر نوع فعالیت‌های آنان کنترل گردد و با توجه به اینکه تیمسار ریاست در این مورد پی نوشت فرموده‌اند: « ساواک قم چه اقداماتی کرده، اگر کوچکترین تظاهری بشود ساواک قم مسئول خواهد بود.
» خواهشمند است دستور فرمایید که نتیجه اقدامات و نظریه صریح آن ساواک را نسبت به این اشخاص و محرکین واقعی جریاناتی که در قم به وقوع می پیوندد، سریعاً اعلام نمایند تا اقدام مقتضی به عمل آید.
مدیر کل اداره سوم – مقدم 1 .
ناصر مکارم3 2 .
شیخ محمود دعایی4 3 .
علی مشکینی 4 .
شهاب اشراقی 5 .
شیخ موئدی در پرونده شهاب الدین اشراقی با یگانی شود 1 /12 /44

توضیحات سند:

1.
روز بیست و هفتم بهمن ماه این سال، مصادف با سالروز شهادت امام صادق(ع) و حمله به مدرسه فیضیه بود.
ساواک قم با ارسال تلگرامی خطاب به ریاست ساواک در باره مراسم این روز گزارش می‌دهد: « مجالس سوگواری به مناسبت وفات امام جعفر صادق(ع) که در منزل آقایان: نجفی .
شریعتمدار[ی] .
گلپایگانی .
روحانی و مسجد اعظم .
مدرسه فیضیه .
مسجد جامع .
مسجد حسین آباد برگزار شده بود، خاتمه یافت.
به طور کلی، به استثناء مدرسه فیضیه که حسن شریفی در منبر مطالبی در مورد واقعه مدرسه فیضیه گفت، طلبه 14 ساله‌ای که شناخته نشد، چند برگ اعلامیه مربوط به وقایع مدرسه فیصیه را بین طلاب پخش نمود و با کمک طلاب به طور مخفیانه خارج گردید، اتفاق قابل عرض دیگری روی نداد.
در مورد دستگیری واعظ مدرسه فیضیه و طلبه ای که اعلامیه پخش نمود از طرف شهربانی و ساواک اقدام خواهد شد...
» مدرسه فیضیه .
مرکز بررسی اسناد تاریخی .
ص 181 .
سند شماره: 54996 – 27 /11 /44 2.
مدرسه فیضیه از بناهای‌ عهد صفویه است که در جنب صحن کهنه قم و در میدان آستانه واقع شده است و بر اساس آنچه در تواریخ آمده، از بناهای‌ شاه طهماسب اول می‌ باشد که در سال 934 ق‌ بنا گردیده است.
وجه تسمیه آن نیز به فیضیه را به دلیل سکونت فقیه و عالم ربانی‌ حضرت آیت اللّه العظمی‌ ملا محسن فیض کاشانی‌ دانسته اند.
مدرسه فیضیه در سالیان دراز بدون طلبه بوده و رونق نداشت تا آنکه با حضور مرجع بزرگ شیعه و احیاگر مکتب اهل‌بیت‌(ع) حضرت آیت‌اللّه العظمی‌ آقای‌ حاج شیخ عبدالکریم حایری‌ در شهر قم، مدرسه، زندگی‌ مجدد یافت و با حضور صدها طلبه و تشکیل دهها کلاس درس، به مرکزی‌ برای‌ ترویج افکار عالی‌ مکتب امام صادق (ع) مبدل گشت.
در همان زمان طبقه دوم (به استثناء آنچه در زمان فتحعلی‌ شاه ساخته شده بود) ساخته شد.
در عصر مرجعیت حضرت آیت اللّه العظمی‌ آقای‌ حاج سیدمحمد حسین طباطبایی‌ بروجردی‌، بیش از پیش بر اعتبار این مدرسه افزوده شد، تا جائی‌ که آن مرکز علمی‌ و مدرسه بزرگ قدیمی‌، مشهور خاص و عام گشت و هر کس برای‌ زیارت حضرت معصومه سلام اللّه علیها به قم وارد می‌ شد، سری‌ هم به مدرسه فیضیه می‌ زد و از آن بازدید به عمل می‌ آورد زیرا، اولاً « مدرسه فیضیه » مرکز مدارس شهر و محل تجمع طلاب علوم دینیه بود و ثانیاً به واسطه قرب حرم مطهر و نماز جماعتی‌ که توسط مجتهدین بزرگ و عالیقدری‌ که در آن برگزار می‌ شد، مردم از این رهگذر به فیض نماز نایل می‌ شدند و ثالثاً مکان تدریس بزرگترین مجتهدین عصر چون آیت ‌اللّه العظمی‌ بروجردی‌ و آیت اللّه‌العظمی‌ خوانساری‌ و دیگران بود، لذا همواره از جمعیت روحانی‌ و غیر روحانی‌ موج می‌ زده است.
در دوران انقلاب اسلامی‌ و مبارزه با شاه، فیضیه به قلب تپنده این نهضت مبدل گشت و همواره روحانیون انقلابی‌ و فاضل و دانشمند، در این مدرسه به سخنرانیهای‌ آتشین علیه رژیم شاه پرداختند و در آنجا سنگی‌ قرار داشت که هر کس، برای‌ سخنرانی‌ انقلابی‌ بر آن می‌ رفت و به همین دلیل نیز آن سنگ به « حجر انقلاب » مشهور بود.
فیضیه بارها مورد هجوم وحشیانه مأمورین ساواک شاه و ارتش شاهنشاهی‌ و پلیس واقع شد و در و دیوار آن به خون جوانان روحانی‌ آغشته گردید، که در واقع از این دست، قابل مطالعه عمیق است؛ که یکی‌ دوم فروردین 1342 ش،‌ سالگرد شهادت امام صادق (ع) و دیگری‌ 17 خرداد 1354 است.
در طی‌ سالیان متمادی‌، طرح های‌ متعددی‌ برای‌ از بین بردن این پایگاه علمی‌ و انقلابی‌ توسط ساواک به مرحله اجراء درآمد که آخرین آن، تعطیلی‌ فیضیه بود که در سال 1354 صورت گرفت.
برای‌ نمونه، به یکی‌ از مکاتبات در این خصوص، توجه فرمائید که در تاریخ 19 /5 /1354 طی‌ شماره 3425 /21 از ساواک قم برای‌ مرکز ارسال شده است: « همان طوری‌ که به کرات به عرض رسیده و مستحضرند، مدارس فیضیه و دارالشفاء قم، به دلایلی‌ که در گزارشات تقدیمی‌ قبلی‌ بدان اشاره شده، تبدیل به کانون فساد و مرکز بروز کلیه تشنجات و اغتشاشاتی‌ است که طی‌ چند ساله اخیر از جانب روحانیون انجام شده.
حال که این مدارس تخلیه و در اختیار قرار دارد، با توجه به اینکه ملک آن متعلق به آستانه مقدسه است، این ساواک پیشنهاد می‌ نماید در صورت امکان، تحویل سازمان اوقاف گردد تا با نظر سازمان مذکور، حجرات آن به طلابی‌ واگذار شود که به نحوی‌ از انحاء با آن سازمان سر و کار دارند و طبعاً از موافقین می‌‌باشند.
چنانچه به دلائلی‌ واگذاری‌ آن به اوقاف به مصلحت نبوده و بایستی مجدداً به روحانیون تحویل گردد، برای‌ جلوگیری‌ از هرج و مرج گذشته و ایجاد نظم و ضابطه، لازم است مدارس را به یکی‌ از آیات ثلاثه قم، شریعتمداری‌، نجفی‌ مرعشی‌، گلپایگانی‌ (بدون دخالت سایرین) مشروط به اینکه تعهدات ذیل را عملی‌ سازد تحویل گردد: 1 .
عدم اسکان طلاب کمتر از سی‌ سال.
2 .
واگذاری‌ حجرات به طلابی‌ که از نظر شخص تحویل گیرنده موجه بوده و آیت‌اللّه مذکور ضمانت طلبه متقاضی‌ را بکند.
3 .
تشکیل دفتر منظمی‌ مانند مدارس دولتی‌ که کلیه مشخصات و هویت ساکنین حجرات مدارس مذکور در آن ثبت و آخرین عکس آنان نیز اخذ و نگهداری‌ گردد.
4 .
صدور کارت شناسائی‌ ملصق به عکس به عنوان طلبه مدرسه فیضیه یا دارالشفاء که گویای‌ کلیه مشخصات صاحب کارت باشد.
5 .
جلوگیری‌ شدید از تجمع طلاب سایر مدارس حوزه که فاقد کارت شناسایی‌ ذکر شده در بند 4 هستند.
6 .
مشخص نمودن مدرسین مدرسه و تعیین ساعات تشکیل درس طبق ضوابط معین و مشخص در خاتمه به عرض می‌رساند موضوعی‌ که امکان دارد اجرای‌ بند 5 را دچار اشکال سازد، وجود کتابخانه عمومی‌ در داخل مدرسه فیضیه است که روحانیون برای‌ آن اهمیت خاصی‌ قائلند .
لذا برای رفع این اشکال نیز پیشنهاد می‌ شود که درب ورودی‌ کتابخانه مذکور از طرف خارج از مدرسه که اخیراً در طرح شهرسازی‌ در حریم رودخانه داخل شهر قرار گرفته و تبدیل به فضای‌ سبز خواهد شد، باز و درب ورودی‌ فعلی‌ از داخل مدرسه مسدود و منحصر به تردد مسئول کتابخانه گردد.
رئیس ساواک معینی.
با همه این توطئه ها، فیضیه به حرکت خود ادامه داد و روحانیون شیعه هم چنان به مبارزه خود استمرار بخشید تا رژیم شاه سرنگون شد و فیضیه مجدداً بازگشائی‌ و بازسازی‌ شده و جایگاه خویش را نه تنها در ایران که در جهان اسلام باز کرده و به رغم خواست دشمن مبنی‌ بر نابودی‌ این پایگاه اینک به عنوان اصلی‌ ترین مرکز تربیت فضلاء و دانشمند جایگاه خاصی‌ پیدا کرده و بسیاری‌ از جوانان مشتاق را از سراسر جهان در خود جای‌ داده و به تعلیم آنان همت گماشته است .
ر.ک: مدرسه فیضیه، مرکز بررسی‌ اسناد تاریخی.
3.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی فرزند حاج محمد در بهمن ماه سال 1305 ش در شیراز دیده به جهان گشود.
دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شیراز گذرانید و پس از شهریور 1320 به فراگیری مقدمات و سطح در مدرسه علمیه آقابابا خان در آن شهر پرداخت.
در سال 1324 به قم عزیمت نمود و طی اقامت پنج ساله در آنجا، از محضر آیات عظام: بروجردی، حجت کوه‌کمره ای بهره مند گردید.
وی در سال 1329 جهت ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شد و موفق به کسب اجازه اجتهاد از علمای آن سامان گردید.
در سال 1330 به قم بازگشت و مجدداً در درس آیت الله بروجردی شرکت نمود.
او فلسفه را نزد علامه طباطبایی (ره) خواند و به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول در حوزه علمیه قم مشغول شد.
در دهه 30 شمسی به منظور مقابله با تبلیغات الحادی، با همکاری گروهی از همفکرانش، مبادرت به تشکل جلسات بحث علمی و فلسفی کرد.
در آن جلسات، کلیه اصول فلسفی مکتب های مادی را مطرح و در نتیجه کتاب «فیلسوف نماها» را تألیف نمود.
این کتاب با استقبال جوانان و روشنفکران روبرو شد و در سال 1333 به عنوان بهترین کتاب سال، بزرگترین جایزه علمی را به خود اختصاص داد.
نگارش قریب 50 عنوان کتاب درباره فقه، اقتصاد، فلسفه، کلام و تفسیر از جمله «تفسیر نمونه» در 27 جلد، از جمله اقدامات علمی ایشان است.
وی در سال 1337 اقدام به نشر مجله ماهانه «درسهایی از مکتب اسلام» نمود.
فعالیت و مبارزه سیاسی ایشان با اوج گیری نهضت اسلامی در سال 1342 شهرت یافت.
او با ایراد سخنان انتقادی و اعتراض آمیز در مجامع علمی و مذهبی و نیز نگارش مقالات انتقادآمیز در نشریه مکتب اسلام، توجه ساواک را به خود جلب کرد.
بعد از قیام 15 خرداد 1342 دستگیر و بازداشت شد.
پس از آن نیز بارها به شهربانی احضار و مورد تذکر قرار گرفت.
به دنبال قیام مردم قم در آذر و دی 1356، ایشان به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم گردید و پس از مدتی محل تبعید وی به مهاباد و سپس مرودشت تغییر یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت از تبعید، در قم مستقر شد و همچون گذشته به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی پرداخت.
آیت الله مکارم شیرازی، پس از رحلت آیت الله العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی، از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یکی از مراجع تقلید معرفی گردید.
ایشان در دوره اول و دوم مجلس خبرگان، به نمایندگی از طرف مردم انتخاب شد.
4.
مأمور ساواک به اشتباه، نام ایشان را شیخ محمود نوشته است.
حجت الاسلام سید محمود دعایی فرزند سید محمد در سال 1320 ش در یزد متولد شد.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد.
در آن ایام طاق نصرتی را که به مناسبت ورود محمدرضا پهلوی در یکی از خیابانهای کرمان برپا ساخته بودند، آتش زد و در به آتش کشیدن چاپخانه روزنامه فاتح که به امام توهین کرده بود نیز مشارکت داشت و سپس به حوزه علمیه کرمان رفت و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
وی برای تحصیلات علوم عالیه به شهر قم هجرت نمود و در جریان نهضت امام خمینی (ره) در سال 1341 ش فعالیت های سیاسی خود را با انتشار و چاپ نشریه بعثت در حوزه علمیه قم آغاز کرد که پس از مدتی تحت تعقیب قرار گرفت؛ اما به علت عدم شناسایی توسط ساواک، دستگیر نشد؛ تا این که در اوایل سال 1346 به علت شناسایی ساواک از کشور خارج شده و به عراق متواری شد و در حوزه علمیه نجف به تحصیل دروس خارج پرداخت و همزمان با تحصیل، فعالیت های سیاسی خارج از کشور را نیز ادامه داد.
وی در طول اقامتش در عراق تهیه کننده و مجری برنامه رادیویی نهضت روحانیت در ایران بود که در جهت مبارزه با رژیم پهلوی پخش می شد.
وی پس از 11 سال اقامت در خارج از کشور در 1357 به ایران بازگشت و به ادامه فعالیت های سیاسی خود پرداخت.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اوائل 1358 به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق عازم بغداد شد و مدتی بعد درپی اعتراض به دخالت های آشکار مأمورین عراق در امور داخلی ایران به تهران بازگشت و در دفتر امام مشغول به کار شد و پس از آن به دستور امام خمینی در اردیبهشت 1359 به سرپرستی مؤسسه اطلاعات منصوب شد و پس از آن با حفظ سمت در مؤسسه اطلاعات، نماینده مردم تهران در 6 دوره مجلس شورای اسلامی گردید.

منبع:

کتاب آیت‌الله شیخ شهاب‌الدین اشراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 28

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.