صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : سخنرانی در مدرسه شیخ عبدالحسین جنب مسجد آذربایجانیها

تاریخ سند: 25 مرداد 1357


درباره : سخنرانی در مدرسه شیخ عبدالحسین جنب مسجد آذربایجانیها


متن سند:

احتراما باستحضار میرساند.
بنا باظهار کلانتر 13 سرکار سرهنگ قره گوزلو واعظی بنام غفاری در مدرسه شیخ عبدالحسین از بین جمعیت بدون اطلاع آقای خسروشاهی سرپرست مدرسه و بدون کسب اجازه از کلانتری 13 بمنبر رفته و با حضور تعدادی حدود 10 هزار نفر مشغول صحبت میباشد که سخنان وی کاملاً جنبه تحریک احساسات حاضرین را دارد و تا ساعت 1330 الی 1400 بطول خواهد انجامید و چون احتمال دارد حاضرین در مدرسه که قابل توجه هستند پس از خروج از مسجد دست بتظاهراتی بزنند کلانتری 13 از کلانتریهای هم جوار کمک خواسته است.
ضمنا کلانتر 13 پیشنهاد نموده چنانچه غفاری ظرف روز جاری دستگیر نگردد امکان دارد در محلهای دیگر نیز بمنبر برود و موجبات ناراحتی بیشتری را فراهم آورد.
1 پهلوان 1ـ کل سوم فوری 2ـ به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعلام شد سریعا با کمک کلانتری 13 پس از خاتمه مجلس غفاری دستگیر گردد 25 /5 به کمیته اعلام شد 25 /5

توضیحات سند:

1ـ امروز بازار تهران تعطیل بود.
در اعلامیه ای که به امضاء «اصناف بازار تهران» به همین مناسبت منتشر شد آمده بود که «بازاریان تهران به عنوان اعتراض به کردار وحشیانه عمال رژیم و کشتار فجیع مردم مسلمان اصفهان و شیراز و محاصره نظامی دیگر شهرهای ایران و بازداشتهای غیرانسانی و تبعیدهای غیرقانونی...
و همچنین به پاس احترام شهدای شهرهای ایران که در این ماه مبارک به درجه شهادت نائل شده اند از روز چهارشنبه 25 /5 /57 دست از کار کشیده اند و عموما تعطیل می نمایند.
» (بایگانی اسناد دفتر ادبیات انقلاب اسلامی) داریوش همایون علت بسته بودن امروز بازار را به دروغ گفت «صاحبان مغازه ها ترسیده اند که اگر مغازه هاشان را تعطیل نکنند به آن حمله شود.
» (بولتن محرمانه رادیو و تلویزیون ملی ایران، ش 124، صص 60 و 61) یونایتدپرس نیز نوشت که «پلیس ایران امروز به منظور متفرق ساختن بازرگانان افراطی مسلمان که در بازار تهران دست به اعتصاب زده بودند از گاز اشک آور، استفاده کرد...
پلیس پس از درگیری با شورشیان و پرتاب گاز اشک آور، میان هزار نفر از تظاهرکنندگان چندین نفر از جمله ملاهادی غفاری را که خطاب به تظاهرکنندگان سخن می گفت دستگیر کردند.
» (همان، ص 15) اما حجت الاسلام غفاری دستگیر نشد و موفق شد فرار کنند.
طبق گفته آقای غفاری پلیس به داخل مسجد حمله ور شد و چند گلوله گاز اشک آور به درون صحن شلیک کرد.
در این واقعه با این که آقای غفاری برای مدتی بی هوش شد ولی توانست بگریزد.
ر.ک: خاطرات هادی غفاری، صص 265 و 266.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 09 صفحه 175

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.