صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش 1

تاریخ سند: 26 خرداد 1330


گزارش 1


متن سند:

شب گذشته ساعت 5 نماز شروع شد توسط شیخ مهدی نماز به اتمام رسید شروع به خواندن قرآن شد در خاتمه قرائت کلام اللّه مجید به عنوان نواب و سایر زندانیان2 صلوات فرستاده شد جوانی به نام عراقی یادداشتی را که در ضمن ملاقات فداییان اسلام از نواب صفوی اخذ کرده بود جهت حضار قرائت کرد یادداشت مزبور سفارش به فداییان اسلام از جان گذشتگی بود اضافه کرد که نباید با این دولت نادرست آشتی کرد حتی برای رهایی زندانی اینها خائنند به طورکلی و خائفند بعدا جوانی به نام تقوی مشغول صحبت شد گفت چون به فیروزکوه می روم در آنجا فداییان اسلام منتظر من هستند لازم دانستم تا این که چند کلمه ای با فداییان اسلام صحبت کنم اضافه کرد این دکتر مصدق خائن و خیانتکار بی جهت کارهای اسلام را تأخیر می اندازد با این که اهواز جزء این کشور است در آن جا پرچم و تابلو نصب می نماید مثل این که آن استان جزو مستعمره اجنبی است بعد خلیلی به او گفت قدری آهسته چند کلامی از شهربانی و سایر ادارات تنقید کرد صحبت خود را خاتمه داد شیخ مهدی دولابی شروع به صحبت کرد کلمات سید را تأیید کرد البته با لهجه دیگر یکی از فداییان که از ملاقات نواب برگشته بود به دیگران می گفت در روزهای غیر ملاقات خواستنید نواب را ببینید نزدیک زندان رفته با یک کلمه اللّه اکبر نواب متوجه و از پشت پنجره او را می بینید و صحبت می کنید شخصی معروف به محمودی سفارش کرد سه شنبه دو بعد از ظهر در جلو زندان به طور کلی فداییان حاضر شوید ما با تبعید نواب صفوی جدا مخالف محاربه خواهیم کرد برادر زن نواب صفوی معروف به نواب جوانی است به سن بیست و هفت هشت سال محرمانه به بعضی از فداییان یک یادداشت چاپی...
می داد مجلس در ساعت یک و نیم متفرق3 شدند دستور داده شد فداییان اسلام منتها آرزو دارند که به دار آویخته شوند این جمله را شیخ دولابی با وضع بخصوص می گفت اضافه کرد آقای بروجردی4 سخت مریض است باید برای او دعا کرد شیخ مهدی گفت امرایی که دست زنهای خود را بگیرند بی حجاب در هر مجلس برای رقص سایر بی عفتی ها حاضر شوند اینها صلاحیت ندارند در کشور اسلام مشغول خدمت باشند.
آدرس جلسه چهار راه لرزاده منزل عباس آقا علامت پرچم سبز

توضیحات سند:

1ـ در آخرین لحظاتی که کتاب برای چاپ آماده می شد.
چند برگ از اسناد مبارزات شهید عراقی به همراه فدائیان اسلام، به دست آمد، که در اینجا به مطالعه آن خواهید نشست، بدیهی است دایره مبارزات شهید عراقی، بسیار گسترده تر از این مجموعه است، و این اوراق تنها، نمونه ای از آن می باشد.
2ـ حجه الاسلام سید هادی خسرو شاهی جریان دستگیری فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی را، چنین بیان کرده است.
«...
روز بیست و هشتم [اسفند ماه 1329 ]زنگنه به قتل رسید و شب بیست و نهم مجلس شورای ملی ایران رای خود را صادر کرد و فردای آن روز حکومت نظامی در تهران اعلام شد...
سر لشگر حجاری تنها مأموریتش در آن روزها دستگیری نواب بود.
...
چهار طرف دولاب محاصره می شود و یک قریه وسیع هشت هزار نفری نگین وار در حلقه محاصره مأمورین قرار می گیرد...
ساعت 10 شب گذشته بود...
از داخل کوچه نردبان نهاده...
داخل منزل شدند...
قبل از همه به آقای واحدی دستبند زده و از اطاق خارج نمودند و سپس یک به یک آنها را به ماشینهای مملو از پاسبان و جیب های شهربانی منتقل کردند و به شهربانی بردند...
دوستان و برادران را یکی پس از دیگری بازداشت می نمودند...
یک ماه و پنج روز از تشکیل دولت دکتر مصدق گذشته بود و روز به روز بر فعالیت مأمورین برای دستگیری آقای نوّاب افزوده می شد...
شب دوشنبه سیزدهم خرداد 1330 آقای نواب برای تغییر مخفیگاه از منزل خارج می شوند...
از بازارچه سید ابراهیم واقع در کوچه آبشار عبور نمودند.
در آنجا دو نفر از مأمورین آگاهی ...
آرام و آهسته عقب سر ایشان به راه افتادند، تا میدان ژاله و نزدیک کلانتری 14...
در آنجا از وجود چند پاسبان و سرباز استفاده کرده و به کلانتری هم خبر دادند و اطراف ایشان را محاصره نمودند.
با این ترتیب رهبر فدائیان اسلام را به کلانتری 14 و پس از رعایت احتیاطات کافی به شهربانی منتقل می نمایند.
فدائیان اسلام تاریخ، عملکرد، اندیشه صص 143 ـ 131 3ـ خرداد ماه سال 1330 مصادف با ماه مبارک رمضان بوده است.
4ـ حضرت آیه اللّه العظمی حاج آقا حسین طباطبایی معروف به بروجردی در سال 1292 هجری قمری متولد شد.
وی زعیم حوزه علمیه قم(بعد از آیه اللّه حائری)، بانی مسجد اعظم قم و بزرگترین مرجع تقلید شیعیان بعد از شهریور 1320 هجری شمسی و ایام سلطنت محمدرضا شاه بود.
او پس از فراگیری مقدمات در بروجرد به اصفهان رفت و در آنجا به تعلیم فقه و فلسفه مشغول شد.
وی در نجف مدت 8 سال در محضر آخوند ملا محمد کاظم خراسانی به استفادت مشغول بود.
پس از این دوران به ایران بازگشت و در بروجرد به تدریس علوم عقلی و نقلی پرداخت و در سال 1323 هجری شمسی از سوی امام و سایر علما به قم دعوت شد.
آیه اللّه بروجردی پس از ملاحظه شکست مشروطیت و حوادثی چون اعدام شیخ فضل اللّه نوری، و نیز آزردگی ناشی از بی ثمر ماندن فعالیتهای سیاسی در مقابل رضاخان حتی الامکان از ورود در مسائل سیاسی پرهیز می کرد و نگران آن بود که مبادا این گونه اقدامات به زیان مسلمین تمام شود.
ایشان به همین جهت گاه مورد اعتراض واقع می شد.
پس از قیام علمای اصفهان و فاجعه مسجد گوهرشاد، حوزه علمیه قم با وجود شخصیتهایی همچون آیه اللّه العظمی بروجردی و آیه اللّه العظمی حائری، به صورت بزرگترین حوزه علمیه شیعه درآمد و موجب رونق سایر حوزه های علمی ایران گردید.
محمدرضا در بدو سلطنت سعی داشت به آیه اللّه بروجردی نزدیک گردد و از وجود پرنفوذ وی بهره برداری نماید.
امّا از جانب آن حضرت مطرود و مورد اعتراض واقع گردید.
حضرت آیه اللّه بروجردی (ره) در سال 1380 ه .
ق به ملکوت اعلی پیوست.
ر.ک : کوثر ج 1 ، صص 30ـ29 و 69ـ68

منبع:

کتاب شهید حاج مهدی عراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 1

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.