گزارش درباره هیئت های محلی و غیره
تاریخ سند: 8 اردیبهشت 1336
گزارش درباره هیئت های محلی و غیره
متن سند:
هیئت متوسلین که از هیئت های سیار است و شبها از ساعت 10 الی 211 بعد از نیمه شب بر قرار است آقای فلسفی واعظ مشهور در آن هیئت سخنرانی میکند از ساعت 12 الی 1 و بعد از ایشان آقای کنی صحبت میکند و روزها هم آقای فلسفی در مسجد سید عزیزاله منبر میرود و دیروز که روز شنبه 7 /2 /36 بوده منبر نرفته و در میان مردم گفته شده بود که ایشان امروز پا درد دارند که نیامدند ولی در منبر روزها البته گاهی کنایه ای به دولتی ها میزند و بهمین طور شبها، البته صحبت دیشب او درباره مال و ربا بود و ضمنا به کلیمی ها و نصرانی ها سخت حمله کرد که پادشاه اسلام باید از مذاهب خارج جزیه بگیرد و وضع حکومت عمر را نسبت بحکومتهای فعلی ترجیح داد و عمر را در صف بالا قرار داده و از این راه البته دولت را کوچک کرد و اسمی نبرد در ظاهر و در چند شب پیش هم در هیئت البته دولت را خیلی کوچک کرد آن هم بدون اسم بردن شخصی یا کسی.و اما آدرس دیشب در دو راه مهندسی منزل حاجی غلام مسکر خیابان ری بود و آدرس امشب که شب 28 رمضان است در خیابان ری کوچه شترداران منزل حاج محمود خیاط بالای مسجد حاج اسمعیل هوری و آدرس شب 29 رمضان در همان کوچه روبروی مسجد حاج اسمعیل منزل حاج قاسم معمار و شب 30 در همان کوچه نزدیک منزل پیشنماز همان مسجد منزل حاجی سید علی آجیلی و شب 31 در بالای همان کوچه مسجد اول آب منگل منزل حاجی آقا رضای همدانی و البته اطراف منبر ایشان بیشتر بازاریان و ملّیون دولت سابق جمع هستند و فعلاً طرفداران آنها را تقویت میکنند ایشان و بیشتر دعا کرد و مجلس را خاتمه داد و بیشتر صحبت او روی دوروئی و غیبت بود و گفت دوئیت ستم کار و ظالم که اکثرا در زمان حضرت صادق شیعه ها را میگرفتند مامورین دولت آن وقت بودند که دورو و حقه باز بودند و فقط فکر دنیا و درجات دنیا بودند و بنظر حقیر منظور او بطرز کنایه به تیمسار بختیار1 بود زیرا گفت مردم شیعه را میاوردند و از آنها ضمانت میگرفتند یا تعهد میگرفتند و شبها هم این دو شب بیشتر سخنان او روی همین مطالب دور میزد و حمله علنی نکرد.
توضیحات سند:
1 ـ تیمور بختیار اولین رئیس ساواک و کسی که حضورش در صحنه سیاسی ایران به کودتای 28 مرداد سال 1332 بر می گردد چرا که او با یک تیپ زرهی خود را به اطراف تهران رساند تا در صورت مقاومت در مقابل کودتا شبانه به تهران هجوم بَرد.وی پس از این لشکر کشی به فرمانداری نظامی تهران منصوب شد، تا اینکه در سال 1335 ساواک تأسیس او به ریاست آن منصوب شد.
ارتشبد فردوست چهره روشنی از او در کتاب خاطرات خود ارائه کرده است.
او در مدتی کوتاه ثروتی انبه جمع آوری کرد و علنا به فسق و فجور می پرداخت و با سوار کردن فواحش درکنار خود با اسکورت به میان جمعیت مردم تهران می آمد.
تصاحب زن شوهردار و به شهادت رساندن سید عبدالحسین واحدی از اعضای فدائیان اسلام بخشی از جنایات اوست.
بختیار بعدها مغضوب محمدرضا پهلوی شد و به خارج رفت و پس از مدتی از طریق عراق قصد انجام تحرکاتی علیه دولت ایران را داشت که در 18 مرداد سال 1349 توسط مأموران نفوذی ساواک در شکارگاهی در جنوب عراق به شدت زخمی و دو روز بعد به هلاکت رسید.