تاریخ سند: 22 مهر 1331
گزارش
متن سند:
تاریخ: ۲۲- مهر ماه ۳۱ 13310722
گزارش
مأمور ویژه گزارش میدهد جامعه لیسانسیههای دانشسرایعالی که ریاست آن با درخشش1 میباشد چون عدهای از افراد جامعه مزبور از طرفداران خلیل ملکی هستند شب گذشته در محل جدیدی که خلیل ملکی در کوچه ظهیرالاسلام تأسیس و اجاره کرده اجتماع نموده و تصمیم گرفتهاند با خلیل ملکی همآهنگی نمایند. ضمناً روز گذشته عدهای در حدود پنجاه نفر از روساء و صاحبمنصبان عالی رتبه وزارت فرهنگ- دکتر ریاضی استاد دانشگاه را ملاقات و از او درخواست کردهاند باطلاع دکتر بقائی2 برساند که آنها حاضرند اکنون که خلیل ملکی و دوستانش از حزب زحمتکشان خارج شدهاند با مشارالیه صمیمانه همکاری نمایند. ش ۴ جامعه- انفرادی- زحمتکشان 23 /7
در گزارش باشد 4-1 فرهنگ
توضیحات سند:
1- محمد درخشش: درخشش در سال ۱۲۹۴ در تهران متولد شده وی که دارای لیسانس تاریخ و جغرافیا نیز بوده در سال ۱۳۱۹ در وزارت آموزش و پرورش استخدام شده و بعداً سمت وی در وزارت مذکور بازرس عالی وزارتی بوده است. درخشش از سال ۱۳۲۳ با حزب توده همکاری داشته ولی در سال ۱۳۲۸ بر اثر اختلافی که بین او و تودهایها پیدا شد، از همکاری با حزب مزبور خودداری و از آن سال با تشکیلات حزب نیروی سوم به رهبری خلیل ملکی همکاری کرده است. درخشش از دوستان نزدیک علی امینی و سیدجعفر بهبهانی بوده و با به راه انداختن اعتصاب گسترده معلمان کرمانشاه، زمینهساز سقوط دولت جعفر شریف امامی و روی کار آمدن دکتر امینی شد و به پاس نقشههای پشت پردهاش در سال ۱۳۴۰ به عنوان وزیر آموزش و پرورش در کابینه دولت دکتر امینی منصوب شد. وی همچنین نماینده مجلس شورای ملی (دوره هیجدهم) و از جمله افرادی بود که ارتباط مستحکمی با دستگاه سیاست خارجی آمریکا داشته و به صورت مشاور و عامل سیاستهای آمریکا در ایران عمل نموده است. درخشش در جریان انقلاب اسلامی به صورت یکی از عوامل ایجاد انحراف و همچنین راهنمای آمریکاییها عمل میکرد و تلاش وسیعی برای زدودن گرایشهای سیاسی- اسلامی به عمل آورد. وی به این اعتقاد که دولتی که بر مبنای قرآن بنا شده باشد در حقیقت جز عقب گرد چیزی نیست و اصولاً تعلیم و تربیت درست را به مردم ایران نخواهد داد، به آمریکاییها توصیه مینماید که در جریان درگیریهای انقلاب باید درگیری بین امام خمینی (ره) و ارتش ادامه یابد وی حتی به مشاور سیاسی سفارت آمریکا بلکانسلر پیشنهاد نمود که به منظور راهنمایی بیشتر، مذاکرات نزدیکی با افراد میانهروی مذهبی مانند بازرگان داشته باشد افرادی مانند مقدم مراغهای و درخشش منابع اطلاعاتی خوبی برای سفارت بودند. پرونده ساواک، ر،ک. خاطرات علی امینی ص ۱۴۹.
۲- دکتر مظفر بقایی کرمانی: در سال ۱۲۹۰ در کرمان بدنیا آمد. پدرش میرزا شهاب رئیس فرقه دموکرات کرمان که در دورۀ چهارم به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید. مظفر در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و قبل از گرفتن درجه دکترا در تعلیم و تربیت و فلسفه به ایران بازگشت وی از اعضای حزب اتحاد ملی- حزب کار و حزب دموکرات ایران بود.
در سال ۱۳۲۶ به عنوان کاندیدای حزب دموکرات کرمان به مجلس ۱۵ راه یافت او بخاطر مخالفت با قرارداد تکمیل نفت گلشائیان و حملاتش علیه ارتش بخاطر مداخله در انتخابات عمومی محبوبیت وسیعی کسب کرد. در آذر ۲۸ به اتهام توطئه علیه ارتش شاهنشاهی دستگیر و زندانی شده و توسط یک دادگاه مدنی محاکمه و تبرئه شد در شهریور ۲۸ اولین شماره روزنامه شاهد با شعار "ما برای راستی و آزادی قیام کردهایم" توسط بقایی و یارانش به چاپ رسید.
بقایی در اردیبهشت ۱۳۳۰ حزب زحمتکشان ملت ایران را با کمک خلیل ملکی و دیگر انشعابیون حزب توده تأسیس کرد. در اردیبهشت ۳۱ خلیل ملکی بعلت اختلافاتی که با بقایی بر سر اداره حزب پیدا کرد از حزب زحمتکشان انشعاب کرد.
بقایی طی اطلاعیهای که در روزنامه شاهد منتشر کرد علت اخراج خلیل ملکی را کمونیست بودن او عنوان کرد در پی این اطلاعیه حزب زحمتکشان به دو گروه منشعب شد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری بقایی و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی در ماجرای کاخ مرمر که در اسفند ۱۳۳۱ اتفاق افتاد بقایی حمایت علنی خود را از شاه اعلام کرد. در اول اردیبهشت ۱۳۳۲ سرتیپ محمود افشارطوس رئیس شهربانی دولت مصدق به قتل رسید در مرداد ماه ۳۲ بقایی به اتهام دخالت در قتل افشار طوس دستگیر شد و تا کودتا و سقوط دولت مصدق در زندان عشرتآباد بود.
در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیروهای دکتر مظفر بقایی از زمره افرادی بودند که به خانه مصدق حمله بردند آنان در عملیات کودتا نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا بقایی را یکی از رهبران قیام ملی علیه دولت دکتر مصدق عنوان میکردند. بقایی که امیدوار بود بعد از کودتا به نخست وزیری برسد وقتی خود را در این زمینه شکست خورده دید سخنانی علیه زاهدی بیان داشت و در روزنامه شاهد حملاتی به دولت زاهدی کرد.
وی در اواخر ۱۳۳۳ بوسیله زاهدی دستگیر شد و در مرداد ۳۳ به اراک تبعید شد و در دی ماه ۱۳۳۳ به صورت تبعید به زاهدان فرستاده شد. و در آذر ۳۴ به تهران بازگشت.
در اسفند ۳۹ دوباره به زندان رفت و در شهریور ۴۰ آزاد شد.
در سال ۴۰ وی رهبر نگهبانان آزادی و حزب زحمتکشان بود و در همین سال فعالیتهایی علیه انتخابات فرمایشی سال ۳۹ انجام داد. در سال ۱۳۵۰ به بقایی از طرف ساواک اجازه داده شد تا حزب زحمتکشان را دوباره سازمان دهد. در سال ۵۳ بقایی یک نامه سرگشاده خطاب به شاه در انتقاد از تأسیس حزب رستاخیز ایران به عنوان یک اقدام غیرقانونی و غیرمعمول نوشت. بقایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهایی علیه انقلاب کرد و در ۲۷ دی ماه ۱۳۶۴ به دعوت منصور رفیعزاده عامل سیا به آمریکا سفر کرد و پس از بازگشت به ایران دستگیر شد و در ۲۶ آبان ۱۳۶۶ در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 3