صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جلسه بحث و انتقاد جامعه سوسیالیست‌ها

جلسه بحث و انتقاد جامعه سوسیالیست‌ها


متن سند:

تاریخ: ۱/۱۲/۴۱
شماره: ۱۹۱۶۰/ست
جلسه بحث و انتقاد جامعه سوسیالیست‌ها

ساعت ۱۹ چهارشنبه ۸/۱۲/۴۱ جلسه بحث و انتقاد جامعه سوسیالیست‌های نهضت ملی ایران در محل جامعه طبقه فوقانی سینما سعدی تشکیل گردید. حاضرین در جلسه مزبور عبارت بودند از آقایان خلیل ملکی - آل‌احمد – صفا – رسا -شعاعی غروی - عاقلی‌زاده - رضائی - سرشار کوثری – همایون‌پور - نوروزپور - خلیقی - صدری - پیروزجو و عده‌ای دیگر.
در این جلسه آقای آل‌احمد مطالبی کلی درباره امور فرهنگی مطبوعات ایران مفصلاً بیان داشت. وی ضمن صحبت گفت که مسافرتی به اروپا نموده و از طرف ایران در جلسه یونسکو ناظر هیئت ایرانی بوده است. نامبرده در پایان مطالب خود اشاره به کشور اسرائیل نموده، گفت این کشور روزبه‌روز رو به ترقی است ولی نمی‌دانم چرا دولت ایران نمی‌خواهد آن را به رسمیت بشناسد.۱
این جلسه پس از سخنرانی آل‌احمد در ساعت ۲۰:۱۵ خاتمه یافت.

توضیحات سند:

1- آل‌احمد در ایامی که همچنان «سوسیالیزم» را گرامی می‌داشت و آرمان‌های سوسیالیستی دهقانی را پی می‌گرفت، بر اساس اطلاعاتی غلط و درکی مبهم و نادرست از «دهکده‌های اسرائیل» مفتون این سوسیالیزم جدید الولاده شد. او خود در کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» زمینه‌های این گرایش را چنین بیان می‌دارد: «ما دسته‌ای بودیم که در اواخر ۱۳۲۶ از حزب توده انشعاب کردیم به عللی که من در «خلیل ملکی و بت‌شکنی و عاقبتش» نشان داده‌ام و در جستجوی توجیه خود دقیق‌ترین خبرگیران بودیم از آنچه در دیگر احزاب همانند می‌گذشت از چنان انشعابی. در حزب کمونیست هند و بعد از قطع روابط تیتو با مسکو. ضمن این توجیه در جستجوی چیزی به‌جای «کلخوز» نهادن بودیم که عاقبت به «کیبوتص» دست‌یافتیم. دکانی بود و شاید هنوز هست در لاله‌زار. پارچه‌فروشی و خیاطی به اسم «ملامد.» که توزیع کننده نشریات اسرائیلی نیز بود و من آن وقت‌ها مستأجر خانه نادرپور بودم در کوچه نکیسای لاله‌زار و هر روز گذارم از جلوی آن دکان بود. آن انتشارات را پشت شیشه می‌گذاشت که مردم ببینند. تا من هم دیدم و گرفتم و خواندم و حسین ملک را خبر کردم و کار به جائی کشید که ما دو نفر شدیم مشتری پر و پا قرص روزنامه‌ها و مجله‌ها و کتابچه‌های اسرائیلی و از آن پس بود که حسین ملک چیزی درباره کیبوتص منتشر کرد و سپس «علم و زندگی» وارد گود شد و ما جمع شدیم برگردانند؛ آنچه از سوسیالیسم دهقانی اسرائیل به این مملکت می‌رسید و این شهرت کار را به آنجا کشاند که «علم و زندگی» دو سه بار از طرف روحانیون تهدید شد. ولی ما، به ازای «کلخوز»، آنچه را که بایست یافته بودیم. «کیبوتص» را. با چوب بستی سوسیالیستی ولی سخت بیگانه از انگ استالین» صرف نظر از این زمینه؛ حمایت بین‌الملل «سوسیالیست» از دولت اسرائیل بر شدت این جذبه می‌افزود و این امر بدانجا منتهی شد که در بهمن‌ماه ۱۳۴۱ به مدت هفده روز آل‌احمد به همراه همسرش مهمان دولت اسرائیل شد و «این فرصت را یافت تا آنچه را که در کتاب‌ها می‌خواند از نزدیک لمس کند و عاقبت ببیند آنچه را که چنین جذبه‌ای داشت» و مقاله «ولایت اسرائیل» که در مهرماه ۱۳۴۳ در اندیشه و هنر چاپ شد محصول این دیدار بود. این مقاله بدون بازتاب نماند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از آن چنین یاد می‌کنند: «... اما آشنایی بیشتر من به‌وسیله و به برکت مقاله‌ی «ولایت اسرائیل» شد که گله و اعتراض من و خیلی از جوانهای امیدوار آن روزگار را برانگیخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً برای این کار). تلفنی با او تماس گرفتم و مریدانه اعتراض کردم. با اینکه جواب درستی نداد، از ارادتم به او چیزی کم نشد.» اما برای آل‌احمد که حقیقت را جستجو می‌کند زمان درازی نیاز نبود که به ماهیت جنایتکارانه رژیم صهیونیستی پی ببرد. او از دولت اسرائیل باعنوان «چاقوکشان حرفه‌ای» یاد می‌کند و حتی از اینکه مرادش خلیل ملکی که همچنان مجذوب کیبوتصها» بود رنجیده خاطر شود باکی نداشت و بالاخره با جسارت نوشت: «من تعجب می‌کنم که حضراتی که سال‌ها به گوش ما فرو کردند که اسرائیل یک کشور سوسیالیستی است آیا الآن شب، با وجدان آرام می‌خوابند؟ اسرائیلی که به‌عنوان شعبه خاورمیانه امپریالیسم و «سیا» الآن دارد تمام شبکه جاسوسی و ضدانقلابی آن اطراف را اداره می‌کند!» مقاله‌ای که جلال در نگارش آن نقشی داشت و با عنوان «آغاز یک نفرت» در دهمین شماره مجله «دنیای جدید» در سال ۴۶ منتشر شد چنان علیه صهیونیزم افشاگرانه بود که رژیم پهلوی نشریه را برای همیشه تعطیل کرد.









منبع:

کتاب جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 20

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.