صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مکالمات سوژه از ساعت 0800 شنبه 13/3/37 تا 0715 یکشنبه 14/3/37

تاریخ سند: 13 خرداد 1357


مکالمات سوژه از ساعت 0800 شنبه 13/3/37 تا 0715 یکشنبه 14/3/37


متن سند:


مکالمات سوژه از ساعت 0800 شنبه 13 /3 /37 تا 0715 یکشنبه 14 /3 /37
شخصی با سوژه صحبت کرد و بعد از احوالپرسی، از سوژه پرسید: امشب ندیدمتان؟
صدوقی: امشب دستم بند همان کارهای دیشبی بود، تمام شد. مال نجف بود و گوش کردن و تأیید کردند. 0313
ناشناس: شما می‌دانستید؟ در ضمن از تهران هم آقای مطهری1 هم نوشته بود.
صدوقی: دیدم، آورده بودند مفصل بود، دو سه تا برگه‌اش اینجا هست. شب هم در مسجد پخش کردند.
ناشناس: مال آقا را هم که یک نفر گوش کرده بود، به من گفت.
صدوقی: برای من هم فرستاده بودند، منتها خراب بود، واسطه‌ای آورده بود، ولی خراب شده بود.
ناشناس: امری ندارید؟
صدوقی: خیر.
*****
خانمی به نام سعیده،2 با خانمی به نام فهیمه3 که در منزل سوژه بود تماس گرفت و بعد از مقداری حرف‌های خانوادگی گفت: احمد4 آقا میگه از آقاجان بپرسی فردا دستوره که بانک نرن؟(کارمند بانک ملی است).
فهیمه: پرسید و گفت: بله، اگر می‌توانند نروند.(گویا فامیل شخص نامبرده احمد سادات اخوی5 می‌باشد که کارمند بانک ملی می‌باشد)(منظور از آقاجان هم همان سوژه می‌باشد).
*****
رضوی6 با سوژه تماس گرفت و بعد از حال و احوال مفصل، سوژه پرسید: کی‌ آمدید؟
رضوی: امروز در دولت سرا آمدم، متأسفانه تشریف نداشتید.
صدوقی: بله، بعد از عمری سری به مهریز زده بودیم، حال محمد آقا7 چطور است؟ با شما نیامدند؟
رضوی: سلام رساندند و من هم برای مقدمات چهله آمده‌ام، رجبعلی چیزی بهتان نداد؟
صدوقی: اعلامیه را دیدم و یک چیز دیگر که خیلی ارزنده بود.
رضوی: افتخار می‌دهید برای نماز؟
صدوقی: برای مجومرد؟8
رضوی: بله.
صدوقی: ظهر؟
رضوی: بله، آقایان رفقای مجومردی منزل آقا خزعلی هستن و سلام می‌رسانند.
صدوقی: متقابلاً سلام برسانید. سپس مکالمه تمام شد.
*****
حاجی بی‌بی با راه دور، که گویا قم بوده است، تماس گرفت و بعد از مکالمه طولانی و خانوادگی از مخاطب که بتول نام داشت، پرسید: آنجا خبر تازه‌ای ‌نیست؟
بتول: فعلاً که هیچ خبر نیست.
حاجی بی‌بی از صدوقی آهسته پرسید بپرسم ببینم آقایان هیچ کاری کرده‌اند؟ و سپس همین سؤال را کرد.
بتول: نه، ما خبر نداریم و گویا هیچ کاری نکرده‌اند، چون اگر کاری کرده‌ بودند جاهای دیگر خبرش زودتر می‌رسید.
حاجی بی‌بی: اعلامیه‌ای، خبری؟
بتول: گمان نمی‌کنم.
حاجی بی‌بی: میگن که (اشاره به صدوقی بود) کار خوبی نمی‌کنند.
بتول: خودشان بهتر می‌دانند، من که سرم نمی‌شه. خداحافظی.

توضیحات سند:

ـ
1. استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری، فرزند حاج شیخ محمد حسین در سال 1298 ﻫ‍ ش در فریمان چشم به جهان گشود. مقدمات علوم اسلامی را در شهر مشهد گذراند و در سال 1316 برای ادامه تحصیل به قم رفت و مراتب عالی علوم حوزوی را نزد اساتیدی چون حضرت امام خمینی(ره‌)، آیت‌الله العظمی بروجردی و علامه محمد حسین طباطبایی طی کرد. استاد مطهری با ورود به دانشگاه نقش عمده‌ای در نزدیک کردن اندیشه‌های حوزه و دانشگاه ایفا کرد. ایشان 22 سال استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود. آیت‌الله مطهری یکی از نظریه‌پردازان اصلی انقلاب اسلامی است‌. ایشان در تشکیل هیئت‌های موتلفه دارای نقشی فعال بود و در همین راستا در هیئتی که گردانندگان آن شهید امانی و شهید لاجوردی بوده‌اند با طرح بحث انسان و سرنوشت و روشنگری مسائل اجتماعی نقش مؤثری داشته است‌. این هیئت یکی از پایه‌های اساسی تشکیل هیأت مؤتلفه در سال 42 بوده است‌. رژیم پهلوی ایشان را در سال 1356 ممنوع المنبر کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی آیت‌الله مطهری یکی از اعضای اصلی شورای انقلاب شد. آثار فراوان ایشان جزو منابع پر طرفدار در شناخت اسلام و مبانی آن است‌. آیت‌الله مطهری در اردیبهشت ماه سال 1358 به وسیله گروهک «فرقان‌» ترور شد و به شهادت رسید.
ر. ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
2. سعیده معزالدینی نوه دختری شهید آیت‌الله صدوقی(ره).
3. فهیمه معزالدینی نوه دختری شهید آیت‌الله صدوقی(ره).
4. احمد صدرالساداتی همسر نوه شهید صدوقی(ره).
5. احمد صدرالساداتی صحیح است.
6. حجت‌الاسلام سیدمحمدکاظم رضوی مجومردی فرزند سید علی(پدرش روحانی و امام جماعت بوده است) در سال 1309ش در حسین آباد یزد در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. از سن 11 سالگی در حوزه‌های علمیه‌ی یزد و قم تحصیل نمود و از محضر علمای بزرگی چون آیات عظام: بروجردی(ره) و امام خمینی(ره) بهره برد. او که از سن 18 سالگی در سنگر وعظ و خطابه مشغول به خدمت بود و سال‌ها در شهر قم سکنی داشت، در جریان نهضت امام خمینی(ره) یکی از همراهان ایشان بود و به همین دلیل در فروردین ماه سال 1344ش به اتهام تبلیغ امام و پخش اعلامیه و جمع آوری وجه برای ایشان به ساواک احضار گردید. در همین ایام بود که از سوی آیت‌الله گلپایگانی(ره) برای اقامه جماعت به مسجد حضرت علی اکبر(ع) خیابان هاشمی، به تهران آمد و تا سال 1356 که به یزد بازگشت، این مسجد را به یکی از کانون‌های مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی تبدیل کرد و به فعالیت‌های تبلیغی و انقلابی مشغول بود. در سال 1355ش به دنبال یک دوره مریضی، قصد سفر به امریکا برای درمان را داشت که ساواک با این سفر مخالفت نمود و ایشان نیز در بیمارستان پارس تهران مورد عمل جراحی قرار گرفت. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان امام جمعه اشکذر منصوب شد. ایجاد مجتمع علمی، فرهنگی صاحب الزمان حجت آباد، یکی از فعالیت‌های وی در این دوران است. ایشان در سال 1367ش از دنیا رفت و در سرداب مسجد صاحب الزمان(عج) حجت آباد به خاک سپرده شد. اسناد ساواک . پرونده انفرادی و دانشنامه مشاهیر یزد . ج 1. ص 642
7. حجت‌الاسلام سید محمد رضوى یزدى فرزند کاظم در سال 1331ش در قم متولد شد. پس اتمام تحصیلات ابتدایى و مقداری از تحصیلات متوسطه، در سال 1346ش به حوزه علمیه قم رفت و به همراه فراگیرى علوم اسلامى، دیپلم را نیز دریافت کرد. در دوران تحصیل با تشکیل جلسات و سخنرانى‌ها و شرکت در حرکت‌هاى انقلابى، به صف روحانیان مبارز پیوست. در سال 1354 براى اولین بار به زندان افتاد و دو سال در بازداشتگاه‌هاى رژیم شاه ماند. پس از آزادى از زندان، امامت جماعت مسجد حضرت على‌اکبر(ع) تهران را به جای پدرش که در حال مریضی بود، به عهده گرفت و منشأ خدمات بسیاری شد. مسجد علی اکبر(ع) در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی به یکی از کانون‌های مبارزاتی غرب تهران تبدیل شده بود. ایشان در ماه محرم سال 1357ش، بار دیگر دستگیر شد و به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، براى ادامه تحصیل به دانشکده حقوق قضایى رفت و در فعالیت مختلفى از جمله: جهاد سازندگى و هیئت واگذارى زمین و وزارت صنایع نیز فعالیت نمود.
8. مجومرد(رضوان شهر)، در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر یزد و 30 کیلومتری شهر میبد واقع شده است. این روستا تا سال ۱۳۰۷ش مرکز دهستان رستاق بود ومعمولاً دهدار و مأمور مالیه از اهالی مجومرد انتخاب می شد. در شرایط اجتماعی سال ۱۳۴۲ش در جریان تشکیل شهرداری اشکذر، جزئی از شهر اشکذر شد. در سال 1367ش به رضوان شهر تغییر نام یافت و در سال ۱۳۷۶ش، با تشکیل شهرستان صدوق، جزئی از این شهرستان شد.
***

منبع:

کتاب گفت و شنود، جلد اول - شنود مکالمات شهید آیت‌الله محمد صدوقی صفحه 58
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.