صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش خبر موضوع : جواد مشکی فرزند محمدنقی دانشجوی سال 4 پزشکی دانشگاه آذرآبادگان

تاریخ سند: 27 اسفند 1356


گزارش خبر موضوع : جواد مشکی فرزند محمدنقی دانشجوی سال 4 پزشکی دانشگاه آذرآبادگان


متن سند:

ساعت 1130 روز 29 /11 /36 نامبرده بالا باتفاق فرد دیگری که ترک زبان و قدی حدود 180 cmو موی سر فر داشته و کاپشن ارتشی زیتونی رنگ پوشیده بود در حالیکه هریک آجرهائی در دست داشتند بیکی از شعب بانک صادرات واقع در خیابان شاه نبش کوچه والمان حمله کرده و شیشه های آنرا شکستند.
1 مأموری که داخل بانک بوده با اسلحه کمری به تعقیب آنان پرداخته و سه بار شلیک کرد و دوبار ایست داد ولی نامبردگان از طریق یکی از کوچه های فرعی متواری شدند.
نظریه یکشنبه: صحت خبر مورد تأیید است و نامبرده جزو دانشجویان اخلالگر دانشگاه میباشد.
2 ساعی نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
بلوطی سابقه بررسی شود 28 /12 /36

توضیحات سند:

1 - آقای گرجی از دانشجویان وقت دانشگاه تبریز می گوید: «دانشجوها می دانستند که اگر تظاهرات به همان جا (رو به روی مسجد قزللی) محدود شود ممکن است سرکوب گردد.
این بود که در خیابانهای مختلف پخش شدند.
وقتی جمعیت پراکنده شد، رشته امور هم از دست مأموران و نیز دانشجویان به کلی خارج شد.
دانشجوها می کوشیدند به عنوان سردمدار و هدایت کننده به مردم بگویند که کدام ساختمان را آتش بزنید و کجا را آتش نزنید تا خرابکاری بی هدف صورت نگیرد.
» (جنبش دانشجویی تبریز / ص 246) 2 - امروز دانشگاه تبریز تقریبا تعطیل بود.
ساواک تبریز در گزارشی که به شورای هم آهنگی، شهربانی، ژاندارمری و استانداری تبریز نوشت در باره این دانشگاه یادآور شد: «روز جاری (29 /11 /56) دانشکده های کشاورزی، ادبیات، علوم تربیتی و فنی دانشگاه آذرآبادگان تعطیل و دانشجویان سایر کلاسها را که دایر بوده با تهدید به تعطیل وا داشته اند و با دادن شعار درود به شهدای قم و این که پیشنهاد می نمائیم دانشگاه یک هفته به همین مناسبت تعطیل شود، دانشجویان هر دانشکده در محوطه همان دانشکده اجتماع نموده اند.
» علی افتخاری می گوید: «در دانشگاه تظاهرات با صلوات شروع شد.
بعد هم شعارهای خیلی تند داده شد.
گاردیها هم به دلیل حساسیت نسبت به آن شعارها به سرعت رسیدند.
بچه ها سر راه گارد مانع گذاشته بودند تا هنگامی که به این موانع رسیدند و توقف کردند با کوکتل مولوتف آنها را هدف قرار دهند.
آنه می خواستند تا رسیدن گاردیها به نیروهای اصلی تظاهرات چند ضربه کاری به آنها بزنند...
بچه ها در مانع اولیه حمله کردند و شیشه های ماشینها را شکستند و آنها را به آتش کشیدند.
در مانع دوم تعدادی ماشینها را رها و فرار کردند.
فرمانده شان دستور عقب نشینی داد و دانشگاه افتاد به دست بچه ها.
«(جنبش دانشجویی تبریز / ص 244)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 03 صفحه 39

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.