صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 10 شهریور 1342


متن سند:

اینجانب سید عباس ابوترابی فرزند آقای حاج سید ابوتراب مجتهد دارای شناسنامه شماره 45601 ...
از قزوین متولد 1295 شمسی ساکن قم کوچه حرم منزل شخصی شغل تدریس در مسجد مرحوم آقای بروجردی1 ملتزم و متعهد می‌شوم چنانچه تاکنون برعلیه مصالح کشور متبوعه اظهاراتی نکرده‌ام بعداً ننمایم و چنانچه مشاهده شد از این تاریخ به بعد در مجالس و مدارس اظهاراتی برعلیه قانون جاریه کشور یا در مورد سیاسی و لوایح شش‌گانه 2 اظهارات مخالفی نمودم برابر مقررات سازمان اطلاعات و امنیت کشور به اتهام ایجاد آشوب و بلوا و به هم‌زدن امنیت منطقه و تحریک مردم ساده لوح تحت پیگرد قرار گیرم و به اشد مجازات تنبیه شوم3.
سید عباس ابوترابی

توضیحات سند:

1.
آیت الله العظمی حاج آقا سیدحسین بروجردی(ره) در سال 1254 ﻫ ش در بروجرد متولد گردید.
تحصیلات خود را در مکتب شروع کرد و سپس به مدرسه نوربخش بروجرد منتقل شد و از آنجا به حوزه علمیه بروجرد رفت و صرف و نحو، بدیع، عروض، منطق و فقه و اصول را فرا گرفت و برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه صدر اصفهان رفت و از محضر میرزا جهانگیر خان قشقایی، سید محمد باقر درچه ای، میرزا کلباسی و محمدتقی مدرس کسب فیض کرد.
ایشان در سال 1281ش براساس درخواست والد خود، پس از نه سال تحصیل در اصفهان به بروجرد بازگشت ولی در یک سال بعد جهت ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت نمود.
آیت‌الله بروجردی در سن 36 سالگی در حوزه نجف مشهور شد و چنان موقعیتی پیدا نمود که در معابر و مدارس، مورد توجه عام و خاص قرار داشت و حوزه درسی او بسیار با شکوه برگزار می شد.
ایشان از سال 1282 تا سال 1289 در نجف اشرف بود و باز به تقاضای والد خود در سال 1289 ش به بروجرد مراجعت کرد.
در سال 1290 پدر ایشان، رحلت فرمودند که این واقعه موجب شد تا ایشان دیگر به نجف مراجعت ننماید.
12سال در بروجرد مشغول تربیت طلاب شد و در سال 1304 ش بعد از مرگ فرزند خود، جهت مسافرت عازم مشهد شد.
در راه بازگشت به قم آمد و به گرمی از طرف آیت الله حائری و علمای حوزه علمیه قم مورد تکریم قرار گرفت و بنا به دعوت فضلای قم، مباحثاتی را در آنجا آغاز کرد؛ ولی با پیگیری مردم بروجرد پس از یکسال و نیم توقف، در سال 1306 ش به بروجرد باز گشت.
سپس به مکه مشرف شد و پس از مراجعت، به تهران آمد و از آنجا عازم دومین سفر خود به مشهد شد که به مدت 7 ماه طول کشید و پس از آن به بروجرد باز گشت و تا سال 1319 در آنجا ماندگار شد.
در سال 1320 ش پس از رحلت آیت ا...
حائری، به درخواست علماء و اهل علم، به قم آمدند و خلاء وجودی آیت الله حائری را پر نمودند و همه به دور او جمع شدند.
با درگذشت مرحوم آیت الله قمی، آیت الله بروجردی مرجع تقلید جهان تشیع شدند.
ایشان نسبت به گسترش حوزه علمیه قم توجه وافری داشت و آنرا بیش از گذشته گسترش داد و مکتب فقهی خاص و مکتب علم رجال را پایه گذاری نمود.
مرحوم آیت الله بروجردی از روحانیونی بود که با سلطنت رضاشاه مخالفت می کرد و در دوره سلطنت محمدرضا شاه با بسیاری از اقدامات رژیم نظیر لایحه اصلاحات ارضی مخالف بود و تلاش می کرد تا به وسیله نامه و پیام های ارسالی، از خلافکاری های رژیم شاه نسبت به حریم اسلام جلوگیری نماید.
آیت‌الله بروجردی(ره) سرانجام پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین در دهم فروردین 1340 ش ( 12 شوال 1380 .
ق) رحلت فرمودند.
2.
رژیم شاهنشاهی پهلوی، در اجرای سیاست‌های سلطه‌گرایانه آمریکا و به منظور جلب کمک و حمایت‌های آن کشور، مأموریت یافت تا اجرای برنامه‌های اصلاحی مورد نظر آنان را در دستورکار قرار دهد.
بدین منظور، در تاریخ 19دیماه 1341ش، طرحی را اعلام کرد که دارای شش بند بود و به اصول ششگانه انقلاب سفید معروف شد.
این اصول عبارت بودند از: 1.
الغای رژیم ارباب رعیتی؛ 2.
تصویب لایحه‌ی قانون ملی‌کردن جنگل‌ها؛ 3.
فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه‌ی اصلاحات ارضی؛ 4.
سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی؛ 5.
اصلاح قانون انتخابات؛ 6.
ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.
خبرگزاری‌ها و رسانه‌های گروهی غرب، که آماده چنین اعلامی بودند، با آب و تاب فراوان آن را منعکس ساختند و پیش‌بینی نمودند که اکثریت قاطعی در رفراندوم، به آن رأی می‌دهند.
با تمام مخالفت‌ها و اعتصابات و تظاهراتی که به رهبری علماء و روحانیون در شهر‌های مختلف، مخصوصاً مراکز مذهبی صورت گرفت، رفراندوم فرمایشی در تاریخ ششم بهمن ماه سال1341صورت پذیرفت و علیرغم عدم استقبال مردم و خلوت بودن محل صندوق ها، دستگاه تبلیغاتی رژیم اعلام داشت که اصول پیشنهادی شاه با استقبال پرشور و بی‌نظیر روبرو گردید.
حضرت امام خمینی در روز دوم بهمن ماه 1341 پس از بحث پیرامون غیرقانونی بودن برگزاری رفراندم و بی‌سابقه بودن آن در کشور ایران، در رابطه با ماهیت این حرکت فرمود: «به نظر می رسد این رفراندم اجباری، مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است.
علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی، برای اسلام و قرآن و مملکت احساس خطر کرده اند؛ و به نظر می رسد که همان معانی را دشمنان اسلام می خواهند به دست جمعی مردم ساده دلِ اغفال شده اجرا کنند.
علمای اسلام وظیفه دارند هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند، به مردم مُسْلِم گوشزد کنند تا در پیشگاه خداوند متعال مسئول نباشند.
از خداوند متعال حفظ قرآن مجید و استقلال مملکت را خواهانیم.
» صحیفه امام، ج 1، ص 137.
3.
نوشتنِ تعهدنامه در ساواک، یکی از اقدامات مرسومی بود که توسط بسیاری از روحانیون و وعاظ صورت می‌گرفت تا با یافتن فرصتی مجدد، ادامه‌ی مبارزات میسر گردد.
با دقت در متن این تعهدنامه، هم صوری بودنِ آن مشخص است و هم زیرکی آیت‌الله حاج سید عباس ابوترابی که نوشته است: «متعهد می‌شوم، چنانچه تاکنون برعلیه مصالح کشور متبوعه اظهاراتی نکرده‌ام، بعداً ننمایم.
» که طبیعی است که اظهارات انقلابی ایشان در رابطه با لوایح ششگانه، نه تنها علیه مصالح کشور نیست که تلاش برای پیشگیری از وابستگی کشور به بیگانگان است.

منبع:

کتاب آیت‌الله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 12

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.