صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

برگ بازجویی

تاریخ سند: 1 شهریور 1329


برگ بازجویی


متن سند:

به تاریخ اول شهریور ماه 1329 شمسی در وقت مقرر دادگاه جنحه شعبه 13 تهران به تصدی اینجانب محمدعلی فیروزپور با حضور آقای قاضی عسگر دادیار دادسرا تشکیل است آقای کبیر و آقای پیرنظیر دو نفر از وکلای شاکی و آقای جلالی نائینی وکیل متشکی عنه حضور دارند سایر وکلای شاکی و شخص وی به همین قسم متشکی عنه شخصا حاضر نیستند وکلای حاضر شاکی اظهار کردند مطالب دیگری نداریم به شرح توضیحات پیش و مندرجات دادخواست رسیدگی و صدور حکم مورد تقاضا است ـ دادگاه آقای جلالی نائینی اگر مدافعات ناگفته دارید بگویید مشارالیه اظهار داشت بنده هنوز وارد دفاع نشده ام و در جلسه گذشته فقط اصلاحات دادگاه ایراد شد این که اگر دادگاه خود را صالح تشخیص داده اند پس از اعلام صلاحیت از موکل خود دفاع خواهم نمود.
دادگاه به شرح صورت مجلس مورخه 15 /3 /29 قرار شایستگی خود را اعلام کرده بنابراین هر دفاعی دارید بنمایید ـ آقای جلالی اظهار داشتند برای این که بتوانم از موکل خود دفاع بکنم قبلاً می بایستی سه پرونده و چند نفر شهودی که در روز میتینگ میدان ارک ناظر و گواه اشخاصی که برای به هم زدن میتینگ...
بودند و بعضی از آنها مسلح بوده و چند تن از ایشان به وسیله مأمورین شهربانی در همانجا دستگیر و توقیف شدند در دادگاه پرونده ها حاضر شود و همچنین شهود واقعه برای عرض گواهی حضور یابند پرونده های مورد استناد...
دفاع اینجانب منوط به مطالعه آنها می باشد و به نظر بنده دادگاه نیز بدون آن که آنها را حاضر کند شاید نتواند حکمی صادر نماید عبارتند از 1ـ پرونده فروش خانه مرحوم یحیی خوئی که در وزارت فرهنگ موجود است و مهندسین مربوطه نظر داده اند که وزارت فرهنگ مقتضی نیست خانه مزبور را خریداری کند و چون آقای جمال امامی در دولت آقای ساعد1 عضویت داشته در همان دولتی که خود عضوش بوده است بدون این که طبق قانون از طرق مناقصه خانه مزبور خریداری شود به وسیله تصویب نامه خریداری شده و پول آن از خزانه مملکت و از جیب مردم عریان و گرسنه پرداخته شده است و پس از خریداری در خانه مشغول است و عجالتا حقدان در آنجا سکونت دارند.
2ـ پرونده صدوهشتاد هزار تومان پولی که به وسیله چک آقای جمال امامی دریافت شده و بعدا ایشان مدعی شده اند که امضای ایشان را جعل نموده اند و از بانک ملی مبلغ مزبور دوباره اخذ شده است و بالاخره معلوم نشده است که جاعل کی بوده و چه دادگاهی تشخیص داده است که امضای ایشان جعل بوده تا دوباره پول از بانک دریافت شود 3ـ پرونده تصویب نامه لباسهای کهنه نیز مورد استناد اینجانب است همچنین به طوری که عرض شد در روز میتینگ چند تن از طرف شهربانی دستگیر و توقیف شده اند و قبل از آن که در میدان ارک میتینگ اقلیت آغاز گردد آقای منصورالملک2 نخست وزیر سابق تلفنی به آقای جمال امامی می گوید که طبق اطلاعاتی که شهربانی به من داده عده را در خانه خود جمع آوری نموده اید میتینگ اقلیت را به هم بزنند و چون این جریان ممکن است باعث قتل نفوس و کشتار و بلوایی ایجاد کند لذا خواهش دارم از اقدام به چنین امری جلوگیری کنید در همان روز از طرف رئیس شهربانی آقای سرلشگر زاهدی3 سناتور انتصابی همین امر تقریبا به همین مضمون بوسیله تلفن به آقای جمال امامی گوشزد می شود و از طرف دیگر گزارشهای شهربانی که یک نسخه از آن پیشگاه اعلیحضرت همایونی تقدیم و یک برگ آن قطعا در پرونده امر مضبوط است عرضه می شود اشخاصی که در میدان ارک برای به هم زدن میتینگ آمده بودند به طوری که عرض شد چند نفرشان دستگیر و بین آنها یک قبضه اسلحه به دست آمد که شهربانی ضبط نموده از طرف شهربانی رئیس به آقای جمال امامی گوشزد شده بود که ایشان هم می توانند در همان نقطه میدان ارک یا جای دیگری میتینگ بدهند ولی نباید مانع به هم زدن میتینگ یک دسته بشود و چون میتینگ مزبور راجع به بطلان آراء لواسان بوده و آقای جمال امامی نیز در صندوق لواسان دارای چندین هزار رأی بوده و بالاخره چنان که دادگاه شاید مستحضر باشد انجمن نظارت تهران آراء لواسان را چون مجهول بود ابطال نموده و اعضای انجمن فرعی لواسان و طاهری بازرس و فرماندار دماوند که اینک از طرف هیئت تصفیه داخل بند جیم شده است مورد تعقیب قانونی قرار گرفته و اکنون پرونده امر در دیوان کیفر موجود داست لذا چون موضوع میتینگ با ابطال آراء صندوق لواسان مربوط بوده است و مطالعه پرونده مزبور دادگاه محترم را روشن تر می سازد لذا تقاضا می کنم این پرونده نیز از دیوان کیفر و وزارت کشور خواسته شود پس از وصول پرونده های فروش خانه و پرونده شهربانی مربوط به دستگیری اشخاص که میتینگ را به هم می زده اند و گزارش شهربانی به نخست وزیر راجع به این امر و همچنین پرونده فروش لباس و احضار شهود که اینک چند تن آنها را معرفی می کنم آقایان دکتر بقایی4 ـ دکتر شایگان5 ـ حضرت آیت اله غروی ـ عبدالقدیر آزاد ـ محمود نریمان ـ اللهیار صالح ـ حائری زاده ـ دکتر شروین ـ علی زهری و همچنین عده دیگر و همچنین حضور آقایان علی منصور نخست وزیر سابق و سرلشگر زاهدی رئیس شهربانی وقت که قبلاً به وسیله تلفن موضوع را به آقای جمال امامی اطلاع داده و از کیفیت امر به خوبی مسبوقند مورد لزوم است دادگاه می تواند به وسیله پرسش نامه یا را...
نیز در صورتی که صلاح بداند جریان را از آنها استفسار کند عجالتا تا وصول پرونده های مورد استناد و احضار شهود و تحقیق از آقایان منصور و سرلشگر زاهدی از دفاع معذورم دادگاه از وکیل مدافع روشن کنید پرونده های مورد استناد چه استفاده دارید و گواهان چه اطلاعی دارند و شهادت آنها در چه زمینه و دارای چه تأثیری در مقام است تا در این باب به موقع خود تصمیم شایسته اتخاذ گردد.
اظهار داشتند از پرونده فروش خانه این طور استفاده می کنم که چون عده از مهندسین در آن پرونده اظهار عقیده کرده اند که خانه مورد معامله به قیمتی که بین طرفین تمام شد ارزش نداشته و مصلحت نیست که وزارت فرهنگ این معامله را بنماید شاکی با اعمال نفوذ و بدون رعایت تشریفات قانونی و اعلان مناقصه معامله را انجام داده است و اما از این پرونده بانک ملی چون شاکی در بانک اظهار کرده که امضا آن منسوبه به من مجهول است روی این اظهار از بانک ملی یکصد و هشتاد هزار تومان پول پرداخته و دریافت داشته است و با مراجعه به پرونده معلوم می شود چه مقام صلاحیت داری تشخیص داده است که امضاهای مورد اشاره جعلی بوده و استحقاق دریافت پول را داشته است و تقاضا دارم اصل چکهای مورد دعوی جعل برای ملاحظه و استکتاب خواسته شود و اما راجع بشهود و برای اثبات این که در روز میتینگ قبلاً رئیس دولت و رئیس شهربانی به شاکی تلفنا تذکر داده اند که اقدام برای بر هم زدن میتینگ ننماید و این امر در گزارشی که به پیشگاه ملوکانه داده شد درج و اشاره شده است و اما نسبت به پرونده مربوطه به لباس دخالت شاکی را صریحا در روزنامه خود ننوشته اگر شاکی اصراری دارند که دخالت او در آن پرونده محرز شود مورد استفاده قرار می دهم.
آقای کبیر اظهار داشتند حضور چاقوکشها در میتینگ مورد تکذیب من است با فرض صحت به هیچ وجه ارتباطی به موکل نداشته است پرونده بانک نمی تواند مورد استفاده وکیل مدافع قرار گیرند زیرا بین بانک ملی و موکل محرز بوده که آقای امامی در بانک مزبور پولی داشته و چکهای پرداختی با تراضی بانک و موکل مورد وقت و رسیدگی قرار گرفته و ساختگی آن محرز شده و طرفین تصدیق به این حقیقت داشته اند و از این جهت با تسلیم به چگونگی قضیه پول موکل را پرداخت کرده است درخواست پرونده در دادگاه بدون دلیل ارتباطی با این دعوی موقعیتی نخواهد داشت و اما راجع به فروش خانه به وزارت فرهنگ موضوع این است وزارت فرهنگ احتیاج به خرید خانه داشته موکل با وارث مرحوم امام جمعه خوئی خانه را فروخته اند اشکال اینها در معامله دولت قابل توجه نیست این که می گویند مخالف نظر مهندسین خانه را به قیمت زیادتری به دولت فروش کرده اند خلاف واقع است زیرا به دلیل نظریه کتبی مهندس فروغی و مهندس اعلم که عینا تقدیم می شود در پرونده بایگانی کنند و خانه موکل و سایر شرکای او به حداقل قیمت فروش رفته است و نامه شماره 4202 ـ 31 /3 /29 صریحا ناطق است موکل در ورود لباسهای مستعمل امریکایی به ایران شرکت و دخالتی نداشته و عضو دولت نبوده اند بنابراین ورقه مزبور تسلیم شد بایگانی کنید مفاد آن حقیقت قضیه را آشکار می سازد و مطالبی را که راجع به گواهی گواهان در باب اعلام به خودداری از اقدامات آقای امامی از ناحیه آقای منصور نخست وزیر سابق یا رئیس شهربانی و این که گزارش از شهربانی در این زمینه تهیه شده است صرف استناد به این قبیل ادله بدون هیچ گونه دلیلی برود گزارش و غیره و یا اطلاع گواهان قابل پذیرش و اثر نیست و با فرض وجود گزارشی در این زمینه در شهربانی قبل از احراز صحت آن گزارش در مقامات صالحه ارزش قضایی نداشته و نمی توان از آن استناد و استفاده کرد و اما شهادت گواهان معرفی شده درباره انتخابات و چگونگی میتینگ با احراز این که آقای دکتر بقائی و سایر رفقا و خیلی در انتخابات و ذی نفع بوده اند و در جبهه مخالف انتخابات موکل فعالیت داشته اند گواهی آنها قانونا اثری ندارد و با فرض این که حضور چاقوکشان را در میتینگ گواهی می دهند دلیل ارتباط با موکل شناخته نمی شود و اثر قانونی ندارد بنابراین درخواست وکیل محترم قانونی نیست با ملاحظه محتویات پرونده رسیدگی و صدور حکم را خواستارم آقای قاضی عسگر دادیار اظهار داشت استناد آقای جلالی نائینی وکیل مدافع آقای دکتر فاطمی به پرونده وزارت فرهنگ یا بانک و غیره موقعیت قانونی ندارد زیرا اگر تخلفی در پرداخت پول بانک یا خرید خانه در معامله موجود بود گناهی قانونا متوجه شاکی نخواهد بود قانونا مأمورین فرهنگ و بانک دارای مسئولیت می باشند از این جهت موقعی برای قبول تقاضا نیست اقدام و رسیدگی را خواهانم آقای جلالی نائینی وکیل مدافع اظهار داشت دستور فروش خانه اگر فروش خانه یک امر طبیعی بود اولاً وزارت فرهنگ بدترین نقاط شهر را که با بهداشت کودکان مناسب نیست نمی بایستی که انتخاب نماید از طرف دیگر مسئله روی اعمال نفوذ و استفاده و سوءاستفاده از مقام وزارت است خانه مزبور بدون رعایت مناقصه قانونی برخلاف نظریه مهندسین خریداری شده است و مجوز این کار را تصویب نامه هیئت دولت قرار داده اند در صورتی که طبق قانون اساسی وزیران مسئولیت مشترک دارند و چون عمل حسابداران وزارت فرهنگ در مورد خرید خانه به استناد تصویبنامه دولت است وارث خودش جزو هیئت دولت بوده است از طرف دیگر کاغذی را که وکیل محترم طرف به دادگاه ارائه داد بدون امضا است فقط اسم دو مهندس بدون این که امضایی نموده باشند قید شده است و یکی از آنها از اقوام نزدیک شاکی است در مورد کسانی که از طرف شهربانی برای به هم زدن میتینگ توقیف شده اند آنها اعضای حزب عدالت هستند و آقای جمال امامی به اصطلاح خودشان رهبر حزب مزبور می باشند و دو نفر از دستگیرشدگان کسانی هستند که آقای جمال امامی در موقع سرپرستی وزارت کار به خط خودشان دستور استخدام آنها را داده است و اطلاعات شهربانی و رئیس دولت دایر به این که آقای جمال امامی می خواهد میتینگ را به هم بزند با آمدن اعضای حزب عدالت کاملاً با حقیقت وفق داده است شهودی که در اینجا به عرض رسید در انتخابات از بطلان و عدم بطلان آراء صندوق انتخابات هیچ کدام جز آقای نریمان6 و دکتر شایگان استفاده نداشته اند و از این گذشته آیت اله غروی یا آقای اللهیار صالح و دکتر شروین و اشخاص دیگری که معرفی شده اند کاندید انتخابات تهران نبودند و در هیچ صفی هم وارد نبودند اما راجع به موضوع چکها این که آقای کبیر فرمودند که موضوع پرداخت مجدد پول بین آقای جمال امامی و بانک ملی با رضای یکدیگر پرداخت شده است بانک ملی یک تاجر نیست خزانه بانک مال افراد ملت است بانک حق ندارد وجوهی که در اختیار او است و امین مردم شناخته شده به دلخواه خودش به آقای جمال امامی بدهد آقای جمال امامی هم که پول دریافت داشته اند البته از گرفتن پول بدشان نیامده است بنابراین چون این موضوع مربوط به امور عمومی است و از طرف دیگر یکی از موارد شکایت درباره موکل اینجانب است مادامی که برای دادگاه معلوم نشده است که این چکها جعل بوده یا نبوده است چطور دادگاه می تواند درباره موکل اینجانب اظهارنظر کند خصوصا این که رأی علیه موکل اینجانب بدهند بنابراین تقاضا دارم پرونده های مزبور خواسته شود تا پس از مطالعه از موکل خود بتوانم دفاع نمایم همچنین درخواست احضار شهود را دارم دادگاه با توجه به اظهارات وکلای طرفین کفایت دادرسی را اعلام و به شرح زیر اتخاذ تصمیم شایسته را می نماید.
دادرسی شعبه 13 دادگاه جنحه تهران ـ فیروزپور 1 /6 /29

توضیحات سند:

1ـ محمد ساعد مراغه ای فرزند احمد در سال 1260 ه ش در دهات اطراف مراغه متولد شد.
تحصیلات مقدماتی و عالی خود را در مدارس و دانشگاههای تفلیس و لنینگراد و سوئیس به پایان رسانیده و فارغ التحصیل در رشته های حقوق و علوم سیاسی بود.
در سن 21 سالگی با سمت منشی گری از کنسولگری ایران در بادکوبه به خدمت در وزارت امورخارجه وارد و در مشاغلی چون : ویس کنسول و کنسول دولت ایران در شهرهای تفلیس و بادکوبه، فرماندار رضائیه.
کاردار وزیر مختار ایران در آنکارا ـ مسکو و رُم، سفیرکبیر ایران در شوروی مشغول شد.
پس از شهریور 1320 در کابینه اول سهیلی وزیر امور خارجه و در سال 1323 نخست وزیر و سپس در سال 1324 برای مدتی در حدود یک سال از کار کناره گیری کرده و در دوره پانزدهم نماینده مجلس شورای ملی از ارومیه شد.
وی در سال 1327 مجددا نخست وزیر و بعد از آن به مقام سناتوری و سفیر ایران در واتیکان منصوب گردید.
در زمان نخست وزیری در سال 1323 مواجه با ماجرای آمدن کافتارادزه به تهران و تقاضای نفت و تحریکات شدید حزب توده شده و پس از رد تقاضای روسها و جلب موافقت و تایید مجلس شورای ملی با این امر از کار کناره گرفت.
همچنین در زمان نخست وزیری وی در سال 1327 با بحران 15 بهمن و حادثه سوءقصد به جان شاه روبرو گردید و با اهتمام وی و دکتر اقبال (وزیر کشور) حزب توده منحل گردید و مجلس مؤسسان نیز در دوران حکومت او تشکیل شد.
وی معروف به طرفداری از سیاست کشورهای غربی بود.
ساعد فردی لجوج و یک دنده و از لحاظ سیاسی محافظه کار بود.
او به زبانهای فرانسه ـ روسی ـ آلمانی ـ ترکی و اسپانیولی آشنایی داشت.
در سال 1913 با خانمی از اهالی لیتوانی ازدواج کرد و حاصل آن دو دختر بود.
در پرونده وی در ساواک از او به عنوان یکی از بنیانگذاران فراماسونری در ایران و بزرگ استاد پیشین لژ بزرگ ایران نام برده اند.
وی در سال 1352 درگذشت.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 2ـ علی منصور = منصورالملک 3ـ زاهدی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد تاریخی 4ـ دکتر مظفر بقایی کرمانی : در سال 1290 در کرمان به دنیا آمد.
پدرش میرزا شهاب رئیس فرقه دموکرات کرمان که در دوره چهارم به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید.
مظفر در 18 سالگی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و قبل از گرفتن درجه دکترا در تعلیم و تربیت و فلسفه به ایران بازگشت وی از اعضای حزب اتحاد ملی ـ حزب کار و حزب دموکرات ایران بود.
در سال 1326 به عنوان کاندیدای حزب دموکرات کرمان به مجلس 15 راه یافت او به خاطر مخالفت با قرارداد تکمیل نفت گلشائیان و حملاتش علیه ارتش به خاطر مداخله در انتخابات عمومی محبوبیت وسیعی کسب کرد.
در آذر 28 به اتهام توطئه علیه ارتش شاهنشاهی دستگیر و زندانی شد.
و توسط یک دادگاه مدنی محاکمه و تبرئه شد در شهریور 28 اولین شماره روزنامه شاهد با شعار "ما برای راستی و آزادی قیام کرده ایم" توسط بقایی و یارانش به چاپ رسید.
بقایی در اردیبهشت 1330 حزب زحمتکشان ملت ایران را با کمک خلیل ملکی و دیگر انشعابیون حزب توده تأسیس کرد.
در اردیبهشت 31 خلیل ملکی به علت اختلافاتی که با بقایی بر سر اداره حزب پیدا کرد از حزب زحمتکشان انشعاب کرد.
بقایی طی اطلاعیه ای که در روزنامه شاهد منتشر کرد علت اخراج خلیل ملکی را کمونیست بودن او عنوان کرد در پی این اطلاعیه حزب زحمتکشان به دو گروه منشعب شد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری بقایی و حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) به رهبری خلیل ملکی در ماجرای کاخ مرمر که در اسفند 1331 اتفاق افتاد بقایی حمایت علنی خود را از شاه اعلام کرد.
در اول اردیبهشت 1332 سرتیپ محمود افشار طوس رئیس شهربانی دولت مصدق به قتل رسید در مردادماه 32 بقایی به اتهام دخالت در قتل افشارطوس دستگیر شد و تا کودتا و سقوط دولت مصدق در زندان عشرت آباد بود.
در ماجرای کودتای 28 مرداد 1332 نیروهای دکتر مظفر بقایی از زمره افرادی بودند که به خانه مصدق حمله بردند آنان در عملیات کودتا نقش فعال داشتند و مطبوعات پس از کودتا بقایی را یکی از رهبران قیام ملی علیه دولت دکتر مصدق عنوان می کردند.
بقایی که امیدوار بود بعد از کودتا به نخست وزیری برسد وقتی خود را در این زمینه شکست خورده دید سخنانی علیه زاهدی بیان داشت و در روزنامه شاهد حملاتی به دولت زاهدی کرد.
وی در اواخر 1333 بوسیله زاهدی دستگیر شد و در مرداد 33 به اراک تبعید شد و در دی ماه 1333 به صورت تبعید به زاهدان فرستاده شد.
و در آذر 34 به تهران بازگشت.
در اسفند 39 دوباره به زندان رفت و در شهریور 40 آزاد شد.
در سال 40 وی رهبر نگهبانان آزادی و حزب زحمتکشان بود و در همین سال فعالیت هایی علیه انتخابات فرمایشی سال 39 انجام داد.
در سال 1350 به بقایی از طرف ساواک اجازه داده شد تا حزب زحمتکشان را دوباره سازمان دهد.
در سال 53 بقایی یک نامه سرگشاده خطاب به شاه در انتقاد از تأسیس حزب رستاخیز ایران به عنوان یک اقدام غیرقانونی و غیرمعمول نوشت.
بقایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت هایی علیه انقلاب کرد و در 27 دی ماه 1364 به دعوت منصور رفیع زاده عامل سیا به آمریکا سفر کرد و پس از بازگشت به ایران دستگیر شد و در 26 آبان 1366 در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
5ـ سیدعلی شایگان فرزند حاج سید هاشم مولی از معاریف شیراز در 1281 ه ش در شیراز به دنیا آمد و علوم قدیمه و فقه اسلامی و دوره دبیرستان را در آن شهر آموخت.
سپس به تهران آمد و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد و در سال 1307 جزء نخستین گروه دانشجویان برگزیده به اروپا رفت و در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه پاریس درجه دکترا گرفت.
در سال 1312 در دانشکده حقوق به تدریس پرداخت و در سال 1319 به سمت استاد دانشگاه حقوق و سپس معاون آن دانشکده منصوب شد.
از شهریور 1320 وارد جهان سیاست گردید و در سال 1324 معاون وزیر فرهنگ شده و سپس به وزارت فرهنگ رسید.
در سال 1327 پس از تیر اندازی به سوی شاه و اتهام شرکت حزب توده در این سوء قصد، وکالت سران بازداشتی حزب توده را به عهده گرفت.
با اوج گرفتن نهضت ملی، دکتر شایگان از سوی مردم تهران کاندیدای نمایندگی دوره شانزدهم گردید.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 وی مانند دیگر یاران دکتر مصدق همچون دکتر حسین فاطمی، مهندس حبیبی ودکتر صدیقی به دادگاه نظامی برده شد.
وی در دادگاه بدوی محکوم به زندان ابد و در دادگاه تجدید نظر به 10 سال زندان محکوم گردید که پس از سه سال به علت کسالت شدید آزاد شد و به امریکا رفت.
وی در سالهای آخر عمر خود رهبری نهضت ملی ایران علیه رژیم را در امریکا بر عهده داشت و نشریاتی در خارج زیر نظر وی چاپ می شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوبار به ایران آمد و با اعضای جبهه ملی تماس هایی بر قرار نمود.
تا این که سرانجام در نیمه اردیبهشت سال 1360 در امریکا در سن 79 سالگی از دنیا رفت و در هفته آخر اردیبهشت ماه، جنازه وی به ایران آورده شد و در کنار آرامگاه اللهیار صالح به خاک سپرده شد.
6ـ محمود نریمان فرزند عدل الملک در سال 1272 ه ش متولد شد.
او از حامیان دکتر مصدق و نهضت ملی به شمار می رفت.
ایشان در انگلستان، سوئیس، دانشگاه ژنو به تحصیل پرداخت و در رشته تجارت تصدیق نامه اجتهادی از دانشگاه مذکور را دریافت کرد.
وی نماینده دوره های 16 و 17 از تهران، عضو فراکسیون نهضت ملی، وزیر دارایی و راه در کابینه محمد ساعد، وزیر پست و تلگراف در کابینه ابراهیم حکیمی، وزیر دارایی در کابینه مصدق، شهردار تهران در دولت حکیمی از آبان تا اسفند 1324 بود که پس از ابتهاج منصوب شد و به لحاظ مشکلاتی به طول نیانجامید.
ر.ک : شهرداران تهران از عصر ناصری تا دولت خاتمی، سیدعلی اصغر موسوی عبادی، (تهران : نشر خرم) صص 75ـ76.

منبع:

کتاب جمال امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 33









صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.