صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خادمى ضمن صحبت تلفنى با شخصى به نام مظاهرى با خنده گفت که تشریف بیاورید این طرفها دیگه آجان (پاسبان) درب خانه نیست

خادمى ضمن صحبت تلفنى با شخصى به نام مظاهرى با خنده گفت که تشریف بیاورید این طرفها دیگه آجان (پاسبان) درب خانه نیست


متن سند:

تاریخ‌:29 /9 /55

1ـ خادمى ضمن صحبت تلفنى با شخصى به نام مظاهرى با خنده گفت که تشریف بیاورید این طرفها دیگه آجان (پاسبان) درب خانه نیست و آقاى نادرى هم که از اصفهان رفته. آقاى مظاهرى سؤال نمود کجا رفته خادمى گفت رفته شهرضا و اگر شهرضاییها غیرت داشته باشند کِلِکِش را مى‌کنند.
2ـ خانمى به منزل خادمى تلفن کرد و گفت که اگر ما یک دوستى داشته باشیم که سازمانى باشد و به ما هدیه‌اى بدهد آیا آن هدیه حلال است یا حرام. خادمى گفت که اگر مطمئن باشى که آن هدیه را از پول سازمان خریده باشد حرام است و اگر از درآمد دیگرى خریده باشد اشکال ندارد.
3ـ افرادى به آقاى خادمى زنگ مى‌زنند و مى‌پرسند ما چه کار کنیم آیا بچه‌هایمان را بفرستیم مدرسه یا نه. خادمى پاسخ مى‌دهد که من نمى‌دانم با آقاى پرورش که فرهنگى است صحبت کنید. ضمناً باید همبستگى خود را حفظ کنید.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 504

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.