صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سینمای آبادان

تاریخ سند: 25 مرداد 1341


موضوع: سینمای آبادان


متن سند:

گیرنده: تیمسار ریاست ساواک تاریخ:25 /5 /1341
[فرستنده: ساواک قم] شماره: 944
موضوع: سینمای آبادان

آقایان حجت‌الاسلام سنابادی1ـ مکی2 ـ هاشمی3 ـ مصدرالامور4ـ شیخ عیسی5 ـ شیخ مهدی سلطانی و سنابادی6 از روحانیون آبادان به قم آمده و در منزل آیت‌الله شریعتمداری7 می‌باشند. نامبردگان به منظور جلوگیری از افتتاح سینمای جدید در آبادان که بین دو مسجد و نزدیک دبستان دخترانه واقع شده به ایشان مراجعه کرده‌اند و گویا قبلاً به استانداری آبادان مراجعه و استانداری جواب داده این امور به شما مربوط نیست. لذا به آقای شریعتمداری متوسل شده‌اند. آقای شریعتمداری گفته‌اند در مورد استاندار به ایشان خواهم گفت که رفع اهانت از شما بشود و در مورد سینما هم نماینده دولت خواهد آمد. با توجه به اینکه در مورد سینمای کاشان هم آقای شریعتمداری مداخله‌ کرده‌اند به نظر می‌رسد نظر اصلی ایشان این است که به مردم و دولت وانمود نمایند که علمای شهرستان‌های ایران مرا به عنوان شاخص می‌شناسند و در حقیقت می‌خواهند سایر علماء روحانی طراز اول قم به خصوص آیت‌الله نجفی8 را تضعیف نمایند اگر به اینگونه توّقعات ترتیب اثر داده شود رفته رفته دامنه آن وسیع خواهد شد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم. حسن بدیعی

توضیحات سند:

1. در اصل: سرآبادی؛ آیت‌الله شیخ محمود سنابادی: فرزند صفرعلی، در عید قربان سال 1342 ﻫ ق در مشهد مقدس در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد حوزه علمیه مشهد شد و از محضر اساتیدی نظیر آیت‌الله سید علی سیستانی، خزعلی، سیدان، میرزا احمد مدرس یزدی و علامه نمازی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت.
وی پس از مدتی به نجف اشرف مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام سیدمحمدباقر محلاتی، میرزا حسن یزدی، سید ابوالقاسم خوئی، عبدالهادی شیرازی، محمود شاهرودی، سید محسن حکیم و سید ابراهیم اصطهباناتی استفاده نمود. آیت‌الله سنابادی بنابر تقاضای اهالی آبادان در سال 1374 قمری از نجف اشرف به آن شهرستان مهاجرت کرد و به اقامه نماز جماعت و ترویج احکام دینی اشتغال ورزید.
وی کار فرهنگی را با تأسیس مدارس پسرانه نور دانش و دخترانه شهربانو آغاز کرد و سپس به اتفاق آقایان سید حسین مکی، سید محمد برهانی و سید محمدتقی مصدرالامور اقدام به ساخت و راه‌اندازی مدارس راهنمایی و دبیرستان انصاری در آبادان نمود. آیت‌الله سنابادی در ادامه کارهای فرهنگی اقدام به تأسیس اتحادیه آموزشگاه‌های ملی آبادان کرد.
وی علاوه بر فعالیت‌های عمرانی، در امور سیاسی نیز نقش ارزنده‌ای داشت و قبل از انقلاب اسلامی منزلش پذیرای بسیاری از مبارزان بود. پس از مدتی که از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشت، بدون میل باطنی مجبور به ترک آبادان و هجرت به شیراز گردید. در شیراز ضمن اقامه نماز جماعت، به تدریس در حوزه علمیه شیراز پرداخت. پس از حدود هفت سال به زادگاهش بازگشت و ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد تخته سنگی مشهد به تدریس نیز همت گماشت و سرانجام پس از حدود 90 سال عمر با برکت، در تاریخ 30 /8 /1387 ﻫ ش دار فانی را وداع گفت و در جوار علی‌ ابن‌موسی‌الرضا(ع) به خاک سپرده شد.
2. آیت‌الله سید حسین مکّی: در سال 1303 ﻫ ش در خانواده‌ای روحانی در مشهد مقدس متولد شد. پس از تحصیل مقدمات علوم اسلامی در حوزه علمیه مشهد، به قم مهاجرت نمود. پس از مدتی تحصیل در قم و در سال 1364 قمری به نجف اشرف مهاجرت نمود و از محضر آیات شهید سید اسد‌الله مدنی، شیخ محمدتقی آل راضی، شیخ کاظم تبریزی، حاج میرزا حسن یزدی، سید ابوالقاسم خوئی، میرزا عبدالهادی شیرازی و سید محسن حکیم استفاده نمود و بنابر تقاضای مردم آبادان در سال 1374 قمری از نجف اشرف به آن شهرستان مهاجرت کرد و پس از تأسیس مسجد الزهراء به اقامه نماز جماعت و ترویج احکام دینی در آن مشغول شد. حجت‌الاسلام حاج سید حسین مکّی در آبادان منشأ خدمات ارزنده‌ای از قبیل احداث مسجد و تأسیس فاطمیه برای تعلیم و تربیت دوشیزگان، تأسیس درمانگاه برای مستمندان، همکاری در تأسیس دبیرستان، اعزام مبلغ به بخش‌ها و روستاهای آبادان و هندیجان و... بوده‌اند.
با شروع نهضت حضرت امام (ره) از آن حمایت نمود و در مقاطع مختلف همگام با سایر روحانیون در اقدامات انقلابی شرکتی فعال داشت و در منزل محقرش پذیرای مبارزین انقلاب اسلامی بود. پس از انقلاب در حوزه‌های علمیه بروجرد، ایرانشهر و قم به تدریس علوم اسلامی پرداخت. در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دو تن از دامادهای ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
آیت‌الله مکی سرانجام در تاریخ 14 /1 /1379 چشم از جهان فروبست و در قبرستان بقیع قم به خاک سپرده شد.
3. حجت‌الاسلام سید محمد سیدیان‌ هاشمی: در سال 1304ﻫ ش در بصره متولد شد؛ سپس همراه خانواده به وطن بازگشت و تا سن 19 سالگی به عنوان استادکار در پالایشگاه بزرگ نفت آبادان مشغول به کار شد. در سال 1328 شعبه فدائیان اسلام را در آّبادان به اتفاق تنی چند از هواداران مرحوم نواب صفوی تأسیس کرد. به موازات فعالیت سیاسی، به کسوت مقدس طلبگی در‌آمد و راهی حوزه علمیه قم گردید. پس از کسب فیض از محضر اساتید برجسته وقت از جمله شهید آیت‌الله صدوقی به آبادان برگشت. سال 1346 با تأسیس اولین حوزه علمیه فاطمیه خواهران در آبادان، به تربیت بانوان همت کرد. مشارالیه در تأسیس تنها حوزه علمیه آبادان در کنار حضرت آیت‌الله قائمی فعالیت داشت. روحیه ظلم‌ستیزی آن مرحوم سبب شد تا چند بار از طرف ساواک مورد آزار و اذیت قرار گیرد. سرانجام این عالم ربانی در روز 28 آبان سال 1387 و در بستر بیماری آفتاب عمرش غروب کرد.
4. در اصل: منصورالامور.
5. آیت‌الله شیخ عیسی طرفی: فرزند شیخ محمد، ( از بزرگان و عالمان مجاهد بوده است که در واقعه معروف جهاد عشایر بنى‌طرف علیه غاصبان انگلیسى حضور داشته است.) در سال1293ﻫ ش در روستای ابوحمیظه از توابع سوسنگرد، در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود.
در شش سالگی توسط پدرش به مکتب‌خانه فرستاده شد تا قرائت قرآن را بیاموزد. وی با هوش و استعداد خدادادی خیلی سریع این تعالیم را فراگرفت و به مدت چند سال به کار خطابه و وعظ در روستاهای اطراف سوسنگرد مشغول بود و در این مدت توانست دروس مقدماتی را تحت‌ نظر پدرش و برخی از روحانیون فراگیرد.
شیخ عیسی طرفی پس از تکمیل مقدمات برای زیارت به نجف اشرف عزیمت کرد. در آنجا با مشاهده حلقه‌های درس و مدرسین و طلاب تصمیم به ماندن در نجف و تحصیل علوم دینی گرفت.
آیت‌الله طرفى پس از کسب اجازه اجتهاد و به درخواست مردم دیار خود و دستور مراجع عظام نجف به ایران بازگشت و به ارشاد اهالى خوزستان پرداخت. او پس از استقرار در آبادان به ساختن مساجد، حسینیه‌ها و تأسیس مدارس و تشکیل جمعیت‌های علمی و دینی مبادرت کرد و مسجد محل استقرار خود را به محلی برای آموزش علوم دینی تبدیل کرد.
ایشان از سال 1341 با امام خمینی (ره) آشنا شده و به نهضت پیوست. از ابتدای نهضت ضمن ارتباط مستمر با امام خمینی (ره) به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت و پرچم‌دار انقلاب اسلامی در جمع عشایر عرب منطقه بود. با اوج‌گیری این نهضت در سال 57 با خطبه‌های بلیغ خود، مردم آن خطه را به قیام و همراهی با انقلاب دعوت می‌کرد. از این‌رو چندین‌بار از طرف ساواک احضار و به او هشدار داده شد. پس از پیروزی انقلاب وی به عضویت شورای انقلاب آبادان درآمد و به تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی عشایر در منطقه آبادان و قریه‌های اطراف آن همت گماشت. وی از سوى حضرت امام خمینى(ره) به عنوان نماینده در آبادان، سوسنگرد، بستان و هویزه انتخاب شد. حاج شیخ عیسی طُرفی دوشادوش رزمندگان اسلام در خط مقدم جبهه حاضر می‌شد و با سخنرانی‌های پرشور خود شوق مجاهدت و ایثار در راه خدا را در دل‌هاى بسیجیان افزون مى کرد.
سرانجام وی در سال 1361 ﻫ ش، بر اثر عارضه قلبی به ملکوت اعلی پیوست و بنابر وصیتشان در میان شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در گلزار شهدای اهواز به خاک سپرده شد.
6. در اصل: سن‌آبادی
7. آیت‌الله سیدکاظم شریعتمدارى: فرزند حسن، در سال 1283 ﻫ ش در تبریز متولد شد. دوران تحصیل را در تبریز، مشهد و قم گذرانید و به درجه اجتهاد رسید. در سال 1327 به دلیل استقبال از محمدرضا پهلوى در مدرسه طالبیه، تا حدودى محبوبیت خود را از دست داد. این موضوع، ادامه کار را در آذربایجان دشوار ساخت و لذا راهى قم شد و از آن زمان تا پیروزى انقلاب اسلامى ارتباط خود را به طور پنهانى با دربار و رژیم حفظ نمود. شریعتمدارى برخلاف بسیارى از مراجع، قانون اساسى شاه را مورد تأیید قرار مى‌داد و با وجود اصرار مردم و روحانیت بر سرنگونى رژیم شاهنشاهى، خواستار اجراى قانون اساسى بود.
شاه آنگاه که از سوى روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار مى‌گرفت و اعصاب و روانش خرد مى‌شد، چاره‌اى جز توسل به شریعتمدارى نداشت. اسدالله‌ علم، وزیر دربار، نیز در اجراى فرامین شاه، با واسطه‌اى مطمئن و مورد وثوق با شریعتمدارى تماس مى‌گرفت و از او چاره‌جویى مى‌کرد. گاهى نیز وى را به اجراى تصمیمات موظف مى‌نمود. موارد زیادى از این گونه امور دیده شده که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم از جمله ارتشبد حسین فردوست (رئیس دفتر ویژه شاه) و احمدعلى انصارى (پسرخاله فرح) در خاطراتشان ثبت و ضبط گردیده است. شریعتمدارى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل مشارکت در کودتاى قطب‌زاده، از سوى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و در سال 1365 در گوشه انزوا فوت کرد.
8. آیت‌الله‌العظمى سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى: فرزند سید محمود، در سال 1276 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. نسب شریف او با 29 واسطه به حضرت امام سجاد (علیه‌السلام) مى‌رسد. تحصیلات ابتدایى و مقدمات علوم را نزد پدر فراگرفت و پس از ادامه تحصیل در محضر اساتید بزرگ آن زمان، در علوم گوناگون از جمله رجال، فقه، کلام، ادیان، انساب، حدیث و علم حروف سرآمد شد. وى در ادبیات، علم طب و هیأت نیز صاحب نظر بود. آیت‌الله‌ مرعشى در جوانى به مقام اجتهاد نائل آمد و مدرسان مشهور همچون ضیاءالدین عراقى، فشارکى، یثربى کاشانى، شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و میرزا محمدحسین نائینى به وى اجازه روایت و اجتهاد دادند. ایشان پس از فوت آیت‌الله‌العظمى بروجردى به عنوان یکى از مراجع مطرح شد. از جمله اقدامات فرهنگى و علمى مهم وى، تأسیس یک کتابخانه با بیش از 90000 جلد کتاب است که 25000 جلد آن به صورت خطى و بعضا کمیاب مى‌باشد و به عنوان یکى از گنجینه‌هاى کم‌نظیر و ارزنده اسلامى به حساب مى‌آید. از آیت‌الله‌ مرعشى 70 اثر نفیس علمى در زمینه‌هاى مختلف به جاى مانده و از دیگر خدمات ایشان بناى مساجد، حسینیه‌ها و مراکز درمانى در داخل و خارج کشور مى‌باشد.
فعالیت سیاسى ایشان از سال 1341 آغاز شد. وى مانند بیشتر علماى مشهور قم با لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى مخالفت کرد. در ماجراى قیام 15 خرداد و حوادث پس از آن، از طریق انتشار اعلامیه رژیم را نسبت به اقدامات ضداسلامى و خشونت‌بار مورد انتقاد قرار مى‌داد. با اوج‌گیرى انقلاب اسلامى در سالهاى 1356 و 1357 ایشان با اعلامیه‌هاى متعدد به رفتار دولت اعتراض مى‌کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همواره از نظام اسلامى حمایت مى‌نمود. آیت‌الله‌ مرعشى نجفى در روز هشتم شهریور 1369 شمسی بر اثر سکته قلبى در سن 93 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و در محل کتابخانه خویش به خاک سپرده شد. آیت‌الله‌العظمى سید شهاب‌الدین مرعشى به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.

منبع:

کتاب آیت‌الله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 15

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.