صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: منبر آقای شیخ محمدجواد فومنی

تاریخ سند: 12 فروردین 1337


موضوع: منبر آقای شیخ محمدجواد فومنی


متن سند:

گزارش اطلاعات داخلی شماره: 274 ـ ه محل: مسجد نو خیابان خراسان منبع خبر: مأمور ویژه همانطوریکه در گزارش قبلی بعرض رسیده است شیخ محمدجواد فومنی حائری شب ها از ساعت 8 شب منبر میرود و چون کسالت دارد منبر خودشان را زیاد طول نمیدهند.
دیشب فومنی حائری در بالای منبر در اطراف خداشناسی صحبت کرد اظهار داشت آقایان همیشه خداپرستان در تعب بودند در اطراف اصحاب کهف صحبت کرد گفت اصحاب کهف مطیع داقیانوس که ادعای خدائی کرده بود نشدند داقیانوس هر قدر خواست آنها را بوسیله پول تطمیع کند نتوانست و دید از این راه نمیتواند، آنهارا آزار و شکنجه میداد تا آنهامجبور شدند فرار کنند و زیر بار داقیانوس نرفتند آقایان موضوع تطمیع کردن و آزار و شکنجه دادن حالا هم مرسوم است که یکعده جبار زمام را در دست دارند اول میایند اشخاص متدین و روحانی را تطمیع کنند هرقدر زحمت میکشند نمیتوانند وقتیکه از این راه نتوانستند بوسیله آزار و شکنجه و تبعید مردان خدا را اذیت میکنند چنانچه در این مملکت ما از این چیزها در این سالها ملاحظه کردید که چه شخصیتهای روحانی را چه تبعید کردند و چه ازار و شکنجه دادند.
آقایان اصحاب کهف که شش نفر بودند زیر بار داقیانوس نرفتند و کاری کردندکه داقیانوس را از بین بردند و این شش نفر توانستند آن سیل بان بزرگی را نابود کنند و جلو آن را سد کنند چون خدا با آن شش نفر همراه بود.
و این خود نمونه بارزی است برای شما مردم که این همه جنایات و بی دینی ها را می بینید فقط میگوئید بمن و تو چه آقای فومنی گفت من همیشه با یکی از روحانیون که از رادیو سخنرانی میکند همین بحث را داریم که عقیده داشت جلو سیل را نمیتوان گرفت ولی من میگفتم اگر آدم خودش را بخدا بسپارد می تواند جلو عظیمترین سیل ها را بگیرد ای آقایان فقط بخواندن نماز و روزه اکتفا نکنید که خداوند از روی چنین مسلمانانی بیزار میباشد.
صحبت های فومنی در اطراف موضوعات فوق بوده است.

توضیحات سند:

1 ـ حجه الاسلام شیخ جعفر جوادی شجونی در اردیبهشت1311 در فومن متولد شد و پس از طی مدارج خارج فقه و اصول به تهران آمد و از وعاظ مشهور شد.
سابقه مبارزاتی وی به زمان فدائیان اسلام برمیگردد و در طول دوران نهضت امام خمینی بارها بازداشت و ممنوع المنبر گردید.
وی پس از انقلاب اسلامی از شهرستان کرج به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
ایشان به دلیل وابستگی خانوادگی و هم چنین ویژگیهای اخلاقی، اجتماعی و دینی مرحوم آیه الله فومنی از ارادتمندان و نزدیکان ایشان گردید و در بیشتر اوقات در مسجد نو به سخنرانی میپرداخت و یا در جلسات روضه و سخنرانی آیه الله فومنی حضور داشت.
2 ـ در مورد نوری السعید مراجعه کنید به توضیحات سند صفحه 100 بتاریخ 2 /8 /38.
3 ـ آیه الله العظمی سید محسن طباطبایی حکیم: یکی از فقها و مراجع نامدار شیعه در اعصار اخیر آیه الله حکیم می باشند.
ایشان در سال 1306 ه.
ق در یک خاندان علم و تقوی متولد شدند.
پدر عالیقدرش حجه الاسلام والمسلمین علامه حاج سید مهدی حکیم (متوفی 1312) مادرش عفیفه تقیّه نواده رجالی، آیه الله آقا شیخ عبدالنبی کاظمی، صاحب کتاب (تکمله الرجال) می باشد.
خاندان حکیم یکی از خاندانهای اصیل و عریق در عراق می باشد که شخصیتهای علمی و اجتماعی بزرگی از آن خاندان برخاسته اند.
او از محضر علماء بزرگی چون حاج سید محمد کاظم یزدی، حاج شیخ محمدکاظم خراسانی، میرزا حسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی و برخی دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیه الله حکیم بعد از رحلت آیه الله العظمی بروجردی مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت و در تنظیم امور اداری حوزه های علمی و تأسیس مدارس و تربیت مبلغین سعی و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی شاگردانی را تربیت نمود.
او یکی از موفق ترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف بود.
با وجود آن همه مشاغل مرجعیت باز دست از تألیف و تصنیف برنمی داشتند و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته اند.
می گویند از آیه الله حکیم پرسیدند: نظر شما درباره سیاست و دخالت علماء در آن چیست؟ او با صراحت تمام فرمود: «اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد (کما اینکه ظاهر امر آن است که معنی صحیح سیاست همین باشد) اسلام تمامش همین است و جز سیاست چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند...
و اگر منظور معنی دیگری باشد اسلام از آن بیگانه و دور است» به همین دلیل او در امور جاری سیاسی و اجتماعی دخالت داشت از جمله: 1.
شرکت در جهاد مردم عراق علیه استعمار انگلستان.
2.
تکفیر حزب شیوعی و اشتراکی بعث.
3.
کمک به جنبشهای آزادی بخش.
4.
شرکت در نهضت اسلامی ایران.
مرحوم آیه الله حکیم برای اداره امور مرجعیت خود نظم و سازمان خاصی ایجاد کرده بود و برای هر قسمت مسئول معینی انتخاب نموده بود و از افراد مطلع در اداره این تشکیلات کمک می گرفت، به همین دلیل تشکیلات او با نظم خاص و ابرومندی اداره می شد و این امر در نوع خود بی سابقه بود.
از مرحوم آیه الله حکیم فرزندان برومند عالم و لایق باقی مانده است.
آنان در دوران زعامت پدر بزرگوار خود از معاونت و یاری او خودداری نکردند و پس از رحلت آن بزرگوار اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقی به فیض شهادت نائل آمدند و خاندان حکیم یکی از کانونهای مقاومت و شهادت در عراق به شمار می آید.
این عالم بزرگوار پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 ه.
ق به ملکوت اعلی پیوست.
مدفن آن مرحوم در نجف در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود او می باشد.
رجوع کنید به: 1.
فقهای نامدار شیعه / عقیقی بخشایشی.
2.
از سری دیدار با ابرار / زندگی آیت الله حکیم / سازمان تبلیغات اسلامی / قم.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ جواد فومنی حائری به روایت اسناد ساواک صفحه 36

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.