صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: عبدالحسین صفاری

تاریخ سند: 2 آبان 1346


موضوع: عبدالحسین صفاری


متن سند:

از: 16/ ﻫ 1 تاریخ: 2 /8 /1346
به: 316 شماره: 6484/ ﻫ 1
موضوع: عبدالحسین صفاری

در نامه‌ای1 که نامبرده بالا به آدرس یکی از دوستانش در بوشهر ارسال داشته یادآور گردیده که حاضر است هر نوع کتابی که مورد نظر باشد تهیه و ارسال دارد.
ملاحظات
نظریه منبع- عبدالحسین صفاری که از متعصبین مذهبی است قبلاً به بنده اظهار نموده بود که در ایام تحصیل در کازرون به همکاری آقای مختاری و کمک و مساعدت آقای دکتر طاهری. انجمنی را به نام انجمن موحدین تشکیل داده بودیم که هر هفته عده‌ای از دانش‌آموزان دبیرستانی به انجمن ما می‌آمدند البته آمدن دانش‌آموزان بنا به تشویق آقای مهاجر که تقریباً شخصی است معمم و دبیر علوم دینی دبیرستان‌های کازرون است صورت می‌گرفت ضمناً کلیه اخبار مربوطه به روحانیون توسط ایشان به بنده می‌رسد که قبلاً گزارش آن تقدیم گردیده.
نظریه رهبر عملیات- اظهارات منبع با توجه به یک برگ فتوکپی نامه ضمیمه که عین آن را تسلیم این ساواک نموده مورد تایید است. ضمناً آدرس عبدالحسین صفاری تهران خیابان ایران مهر کوچه گلپایگان کاشی 27 بوده و اینک نیز در تهران دانشجوی رشته زبان انگلیسی دانشگاه تهران می‌باشد و در ثانی در مورد امریه شماره 45309 /316- 17 /7 /46 اداره کل(316) به استحضار می‌رساند که منبع مفاد گزارش خبری‌های قبلی را که طی شماره 5061/ ﻫ 1- 8 /3 /46 و 5064/ ﻫ 1- 8 /3 /46 و 5066/ ﻫ 1- 8 /3 /46 به استحضار می‌رساند از خود عبدالحسین صفاری شنیده است زیرا در ملاقاتی که با منبع نیز صورت گرفت مشارالیه به صحت اظهارات صفاری مومن بوده و در ثالث در متن نامه پستی واصله که فتوکپی آن به پیوست تقدیم است اسم شخصی به نام دهقان برده شده که در حال حاضر در خیابان ششم بهمن بوشهر به شغل کتابفروشی اشتغال دارد و از نظر روانی دارای افکار منحرف و بدبین و ضمناً کتاب‌های کسروی2 را می‌فروخت که اینک نمی‌فروشد و هر موقع که صفاری به بوشهر وارد می‌گردید اوقات خود را با مشارالیه می‌گذراند. مروارید

توضیحات سند:

1. متن نامه در صفحات قبل آمده است.
2. احمد کسروى تبریزى، فرزند میرقاسم در روز چهارشنبه 8 مهر 1269 هـ ش در محله هکماوار یا حکم‌آباد در شهر تبریز متولد شد. فارسى، قرآن و دروس مقدماتى را در تبریز و در مدرسه طالبیه فرا گرفت و به کسوت طلبگى درآمد. پس از درگیرى بین روس‌ها و مجاهدان در تبریز در 29 آذر 1290 ش که چهار روز ادامه داشت خانه‌نشین شد و از سلک روحانیت خارج شد. و در سال 1294 به مدرسه آمریکایى مموریال اسکول در تبریز رفته و علاوه بر تدریس عربى به دانش‌آموزان آن مدرسه، خود نیز به آموزش زبان انگلیسى و اسپرانتو پرداخت. از سال 1305 وارد عدلیه شد و تا مقام مدعى‌العموم تهران پیش رفت و در سال 1307 مدتى ریاست محاکم را عهده‌دار گردید و در سال 1309 باتوجه به اختلاف شدید با داور وزیر عدلیه استعفا داده و به وکالت پرداخت. وى جزء کسانى بود که در ایران اندیشه غرب‌زدگى را باتوجه به بنیادهاى فرهنگى در شرق مطرح کرد و به گسترش یک ناسیونالیسم ضد اسلامی و شیعى کمک نمود. کسروى درباره مذهب، آرائى شبیه آراء وهابیت اظهار داشت و خود دین جدیدی به نام پاکدینی ابداع کرد و بر تفسیر و تأویل آیات قرآن حمله کرد و احادیث را غیر معتبر خواند. او با برپایى تشکیلات «پاک دینان» به علما که دولت را به خاطر ظلم‌هایشان تقبیح مى‌کردند و مردم را به زیارت اهل قبور هدایت مى‌کردند، تاخت و به تدریج در بیان عقاید افراطى خود بى‌پرواتر شد. قرآن و برخى از کتب ادعیه را سوزاند و ادعاى انشراح صدر و نبوت کرد. در اوایل دهه 1320 شمسى امام خمینى (ره) افکار ضد مذهبى کسروى را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را دروغگو، خائن و افیونى بى‌خرد نامید. فتنه و فساد کسروى به جایى رسید که مرجع عالی‌قدر آیت‌اللّه‌ العظمى حاج سیدمحمدتقى خوانسارى وى را مهدورالدم دانسته و جواز قتل وى را صادر نمود. در 20 اسفند سال 1324 کسروى به اتهام قرآن‌سوزى و مخالفت با دین به پاى میز محاکمه کشیده شد و در آخرین جلسه بازپرسى در سن 57 سالگى به دست فداییان اسلام کشته شد.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 81

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.