صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 8 خرداد 1334


گزارش


متن سند:

محترما به عرض عالی می رساند.
غیرنظامی گاگیک آوانسیان مسئول سازمان اطلاعات حزب غیرقانونی توده که مدتی قبل مأمورین در تعقیب او بودند در ساعت 15 /12 روز 4 /3 /1334 دستگیر و در تاریخ 6 /3 /34 از نامبرده بازجوئی به عمل آمد مراتب زیرین را اعتراف نموده است : 1ـ تا به حال 3 مرتبه به اتهام عضویت در حزب توده و شرکت در تظاهرات در 15 بهمن1 27 یک ماه و نیم در اواخر سال 28 دو ماه و در 23 تیر زمان حکومت مصدق با نام عوضی ایرج طالقانی 2 هفته زندانی شده است.
2ـ در سال 24 توسط غیرنظامی نرسس که محل او را نمی داند وارد سازمان جوانان حزب غیرقانونی توده شده است.
3ـ در سال 30 توسط سازمان مزبور وارد حزب غیرقانونی توده شده 4ـ شماره عضویت 1 و 11132 و نام مستعارش گواهی بوده است.
5ـ در اوائل ورود به حزب توده مسئولیت یک حوزه 3 نفری از بخش 1 کمیته محلی 1 به وی واگذار می گردد.
الف ـ موسوی که به مرض سرطان فوت کرده ب ـ کمالی ج ـ آذری که محل آنها را مشخص نموده است سپس از وی سلب مسئولیت می گردد و اواخر سال 30 به نام یک عضو ساده در یک حوزه حزبی که در وهله اول مسئولیت آن به عهده باقری و سپس به عهده شریفی و پس از آن به عهده پرویز دروی بوده وارد می گردد و افراد هم حوزه او عبارت بودند از : 1ـ کیوان 2ـ شمشیری 3ـ کاظمی 4ـ خانم ملوک فرخ زاده (پرونده مشارالیها ضمن پرونده های شورای متحده مرکزی کارگران حزب توده به دادستانی ارتش احاله شده) و یک نفر ارمنی دیگر که منزل او را می داند.
6ـ قبل از 28 مرداد 32 طبق دستور حزب از شرکت در جلسات خودداری و مأموریت دیگری از طرف حزب به وی واگذار می گردد «کسب اطلاعات از احزاب مخالف» بدین طریق که هشت نفر اعضا زیردست او هر یک در یک حزب مخالف وارد و کلیه جریانات را به وی گزارش می نمودند و نامبرده نیز گزارشات آنها را به سازمان اطلاعات حزب رد می کرد شش نفر مزبور عبارت بوده اند از : شهریار ـ مصدق ـ غضنفر (در حزب زحمتکشان1 بقائی) احمد مطمئنی ـ مصیب حور (در قیام 28 مرداد) ساکو ـ که مأموریت داشته در حزب داشناکها2 داخل شود ولی موفق نشد و عضو انجمن آرارات گردید کاظم عربانی ـ مأمور سازمان نجات ایران قنبر ـ مأمور سازمان عنکبوت سرخ3 در اوایل که وضع عادی بود دو مرتبه در مورد احزاب و نوسانات و تعداد حوزه ها گزارش می نمودند ولی وضع که تغیر کرد هفته ای یکبار گزارش می کردند.
7ـ به محض اینکه حسین مهرداد (نام مستعار اسفندیار) دستگیر می گردد (اکنون آزاد است) نامبرده به وسیله سروژ استپانیان از دستگیری نامبرده مطلع و از همان موقع تاکنون به حال اختفاء زندگی می کرده ابتدا مدتی در منزل برادر خود و بعدا در منزل غیرنظامی گارنیک واقع در حوالی نهر کرج که یکی از افراد فعال و برجسته حزب توده بوده و خانمش مینو نام نیز عضو حزب توده است مخفی می گردد.
سپس منزلی در پشت منزل مصدق اجاره می نماید در دوم آبان ماه 33 خسرو روزبه به اتفاق حسین مهرداد ساعت 8 شب در حالی که شاپوی خاکستری و کت و شلوار راه راه متمایل به خاکستری به تن داشته به منزل او رفته و مدت 2 هفته در منزل وی مخفی و در آنجا خسرو روزبه رمز پیوست پرونده را تهیه و در اختیار نامبرده می گذارد ولی اظهار می دارد کلید آن در دفترچه جلد مشکی است که فعلاً در منزل برادرش واقع در سه راه سپهسالار مخفی کرده در 16 آبان ماه 33 ساعت 9 شب غیرنظامی کاظم ندیم (نام مستعار عبداللّه ) به منزل وی مراجعه و به خسرو روزبه می گوید که ماشین سرکوچه منتظر می باشد به اتفاق نامبرده از منزل خارج می گردد.
مدعی است از آن روز به بعد خسرو روزبه را ندیده ولی با حسین مهرداد تا روز دستگیری تماس داشته و حتی حسین مهرداد شب قبل از دستگیری در منزل گاگیک خوابیده بوده.
گاگیک مدتی نیز در منزل خانم خسروی مخفی بوده و پسر خانم خسروی عضو حزب توده می باشد و توسط سروژ به وی معرفی شده بود.
8ـ پس از اینکه حسین مهرداد دستگیر می گردد سروژ برادر زن گاگیک در ملاقاتی که با وی می کند اظهار می دارد که ارتباط مختل گردیده و شخص دیگری به جای حسین مهرداد با تو تماس می گیرد که نام مستعار او عبداللّه است (کاظم ندیم) ولی در روز ملاقات به جای عبداللّه خانمی به نام پری یا پروانه آمده و اظهار می دارد ارتباط خود را با همه قطع کند و مبلغ 7000 ریال به وی داده و اظهار می دارد خودت را حفظ کن از این رو نامبرده تصمیم می گیرد که به اهواز برود در تاریخ سوم اسفند 33 با کاظم عربانی به اهواز حرکت می کند و شناسنامه از کاظم عربانی (به نام کاظم عربانی) گرفته و در آن دست برده و کاظم قره باغی کرده و عکس خود را به آن ملصق نموده است.
در اهواز با غیرنظامیان الیاس و سیدین که از افراد فعال حزب توده می باشند تماس گرفته و توسط آنها به حزب توده پیغام می فرستند که وضعشان خوب نیست و پس از چندی حزب توده پاسخ می دهد که نمی تواند برای آنها در اهواز کاری انجام دهد ناچار نامبردگان در 18 فروردین ماه 34 به تهران برمی گردند.
نامبرده معترف است یک جیپ متعلق به حزب منحله توده که در اختیار کاظم ندیم به رانندگی اویک بوده غیرنظامی نادر به اتفاق حسین مهرداد به گاگیک مراجعه و گاگیک کاظم عربانی را به آنها معرفی می کند که در تهیه مشتری و فروش جیپ اقدام نمایند و به همین ترتیب در حدود 8 الی 9 ماه قبل جیپ مزبور را به مبلغ 14 هزار تومان به فروش می رسانند.
رکن دوم فرمانداری نظامی 8 /3 /34 ضمنا نامبرده فعالیت خود را در حزب منحله و غیرقانونی توده طبق کروکی پیوست شرح داده است.
همه آنهائی که اسم برده شد بازداشت شوند.
8 /3

توضیحات سند:

1ـ در این روز به هنگام دیدار شاه از دانشگاه تهران ناصر فخرآرائی که با کارت خبرنگاری روزنامه پرچم اسلام وارد دانشگاه شده بود به شاه تیراندازی کرد که منجر به جراحت سطحی شاه گردید.
فخر آرائی توسط سرتیپ صفاری رئیس شهربانی در همان جا کشته شده از جیب او کارت خبرنگاری روزنامه پرچم اسلام (فقیهی شیرازی داماد آیت الله کاشانی آنرا منتشر می کرد) و کارت عضویت حزب توده به دست آمد ـ در پی این واقعه سران حزب توده دستگیر و فعالیت آن غیرقانونی اعلام شد.
1ـ حزب زحمتکشان ملت ایران توسط خلیل ملکی و مظفر بقایی تأسیس شد ملکی که به دنبال وقایع آذربایجان از حزب توده جدا شده بود با بقایی همداستان شد ملکی و یارانش امور تشکیلاتی، آموزشی و مطبوعاتی و عقیدتی حزب را در دست گرفتند و فعالیت های سیاسی در اختیار بقایی و یاران او باقی ماند.
جریده شاهد ارگان سیاسی حزب زحمتکشان بود که تحت نظارت بقایی روزانه منتشر می شد و ملکی هفته نامه نیروی سوم و ماهنامه علم و زندگی را تأسیس کرد پس از حوادث سی تیر 1331 و دوری محسوس بقایی از مصدق اختلافات داخلی حزب زحمتکشان آغاز شد گروه ملکی که اکثریت فعالان، سازمان دهندگان و نویسندگان حزب را تشکیل می دادند اعتقاد داشتند که حزب زحمتکشان نمی باید از پشتیبانی فعال خود از دکتر مصدق دست بردارد، در حالی که مظفر بقایی خواستار مخالفت علنی با مصدق شده بود این اختلاف چراغ عمر یک ساله حزب زحمتکشان را خاموش کرد.
سالهای پس از کودتای 28 مرداد حزب زحمتکشان رسما منحل نشد اما فعالیت چشمگیری نیز نداشت، ولی بعدها در دهه پنجاه با تجدید فعالیت محدود احزاب، حزب زحمتکشان ملت ایران که به رهبری مظفر بقایی تلاشهایی کم رنگ صورت داد که شباهتی به فعالیت های عادی حزب سیاسی نداشت.
یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید لاجوردی، ص 37 2ـ داشناکسیتیون معروف به داشناکسیون یا داشناک (فدراسیون انقلابی ارمنی) یکی از مهمترین و قدیمی ترین احزاب ارمنی در جهان است.
این حزب در سال 1890 م تأسیس و از دسامبر 1918 لغایت 1920 م حکومت جمهوری مستقل ارمنستان را تشکیل و اداره کرده است.
با پیروزی بلشویکها این حزب از ارمنستان خارج و با اوج گیری مهاجرت ارامنه از ترکیه در کشورهای ارمنی نشین (اسپیورک) فعالیت می کرد.
با توجه به قدرت این حزب در میان ارامنه جهان و گسترش جنگ سرد، به یکی از جریانات مهم علیه اتحاد شوروی تبدیل شد.
این حزب پس از استقلال جمهوری ارمنستان که همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت به عنوان حزب مخالف دولت در ارمنستان تاکنون فعالیت می کند.
3ـ عنکبوت سرخ نام گروهی است که توسط عده ای از توده ایها مانند عیسی فکری بنیان گذاشته شد.
این گروه شبکه ای جهت خرابکاری و ترور و ایجاد رعب در دست عوامل اطلاعاتی سفارت شوروی بوده است.
این گروه خود را مارکسیست می خواندند و ضمن انکار حزب توده با آن مخالفت نیز می کرده اند.
این فرقه به اعضا خود چنان وانمود می کرد که حزب توده توانائی ایجاد انقلاب به سبک انقلاب شوروی را در ایران ندارد بلکه این کار فقط از عهده اعضای این فرقه برمی آید.
از سوابق سران فرقه که با نام مستعار فعالیت می کرده اند اطلاعات دقیقی در دست نیست.
اما به هر حال در همان سالهای اولیه پس از کودتای 28 مرداد اعضا و شبکه این فرقه لو رفته و تمامی اعضای آن دستگیر و فرقه مذکور متلاشی شد.
رجوع کنید به کتاب عنکبوت سرخ از انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی.

منبع:

کتاب چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 47



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.