صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : ماموریت قم و صحبت های آقای فلسفی واعظ

تاریخ سند: 27 شهریور 1337


درباره : ماموریت قم و صحبت های آقای فلسفی واعظ


متن سند:

پیرو گزارش مورخه 16 /6 ـ محترما بعرض میرساند بفرموده تیمسار معاونت محترم ساواک برای مراقبت در منابر آقای فلسفی روز 16 /6 بقم عزیمت نمودم تا غروب روز 25 /6 مانده و مراتب را بشرح زیر باستحضار میرساند: از روز 22 صفر اینجانب در صحن مطهر حضرت معصومه در ایوان مقبره سردار اقتدار که مجاور منبر و مخصوص روحانیون بود می نشستم البته فلسفی به محض اینکه اینجانب را مشاهده نمود روی سابقه که به محل خدمت اینجانب داشت لحن صحبت خود را بکلی عوض نمود و از این شب شروع به توضیح در اطراف نفس اماره نمود و بیان داشت که هوی و هوس که زائیده نفس اماره است از خطرناکترین صفات بشر میباشد و تا درجه(ای) خطرناک است که انسان را وادار به ادعای خدائی مینماید روی این موضوع فرعون را شاهد قرار داد.
ظهور انبیاء را برای جلوگیری از این حس دانسته و اشاره بچند آیه از سوره بقره نمود از اینکه خداوند به ملائکه فرمود که میخواهد برای خود خلیفه و پیغامبری تعیین نماید و آدم را خلق نمود و ملائکه را فرمود تا آدم را سجده نمایند ـ ملائک آدم را سجده نمودند غیر از ابلیس ـ در اینجا اشاره کرد که معلومات تنها سبب پاکی و ایمان خالص و پیروی از حقایق نیست ـ در نتیجه معلومات است که بشر موفق باکتشافات و استفاده از منابع طبیعت و حتی رسیدن بکرات دیگر مانند ماه و یا شکستن اتم میشود اما همین بشر چون خود را به هوای نفس آلوده میکند از طریق خداشناسی و حقیقت دور میشود ـ در این بحث بیشتر ضمن کنایه به کمونیسم حمله نمود که با اینکه موفق به اختراعات شگفت شده اند اما چون از خدا غافل هستند همیشه روی هوی و هوس سبب مزاحمت و ناراحتی ملل و امم دیگر میشوند ـ در اینجا البته موضوع مبارزات موسی و فرعون را هم بیان داشت.
در شبهای دیگر باز هم روی هوای نفس اشاره به کسانی نمود که برای جاه طلبی و ارتقاء مقام با اینکه ظاهرا خود را با ایمان میدانند اما باز هم بطرف باطل میروند موضوع زندگی عمرو عاص و نیرنگهای او را بیان داشت ضمن بحث در اطراف هوای نفس به شهربانی و دادگستری حمله زیاد نمود ـ چندین مرتبه با صدای بلند و با حرارت میگفت ای شهربانی چی ها که روی هوای نفس بجان مردم بیچاره میافتید و برای استفاده ـ هزاران جور و جنایات را مرتکب میشوید ـ بدادگستری حمله نموده وضع قضات را مثال زد که با یک تلفن فلان متنفذ رای بر برائت مجرم میدهد ـ در این موضوع احمد ابن عمران طلحی قاضی مدینه را در زمان مروان حمار خلیفه اموی مورد مثال قرار داد که چگونه شتربانان خلیفه که برای اعمال حج آمده بودند از خلیفه شکایت داشتند که پول آنها را نمیدهند قاضی فوق الذکر خلیفه را احضار نموده و حق شتربانان را گرفت همچنین در مورد هوای نفس موضوع تعالیم اسلامی را بیان نمود و در این ضمن از وضع فرهنگ تنقید کرده و اشاره باردوی رامسر نمود که دختران و پسران با مایو به شنا میروند در اینموقع گفت اینقبیل مایو پوشان هیچوقت از استقلال کشور دفاع نخواهند نمود ـ اما آن پا برهنه های با ایمان که بمذهب توجه دارند در هر موقع مدافع کشور هستند و اشاره نمود که چند سال قبل که روی جاه طلبی یک مرد دیوانه چطور پابرهنه ها قیام نمودند آقای فلسفی به سینماها حمله نمود که هر روز تعداد آنان اضافه میشود و با نشاندادن فیلم های فاسد جوانان را گمراه مینمایند در اینمورد بدو موضوع اشاره و استناد نمود.
1ـ خبری که چندی قبل روزنامه اطلاعات در ستون اخبار شهرستانها تحت عنوان مرغ دزدی در نهاوند درج نموده و حاکی بود از اینکه مدتی در نهاوند مرغ دزدی شیوع داشت تا اینکه روزی جوان محصلی مشغول فروش مرغی بود که صاحبش بوی مراجعه و محصل را تحویل شهربانی داده در شهربانی جوان محصل اقرار کرد که برای رفتن به سینما اقدام به مرغ دزدی نموده است.
(البته این خبر را خود اینجانب هم در روزنامه اطلاعات خوانده ام) 2ـ موضوع اتفاق چندی قبل در خیابان شهباز اینکه جوان 16 ساله محصل بیک محصله 18 ساله تعلق خاطر پیدا نموده و پس از اینکه محصله به سئوالات و خواسته های محصل عاشق جواب رد میدهد ـ محصل هم در حالیکه سوار دوچرخه بود با چاقو محصله را مجروح نموده و پس از دستگیر شدن در بازپرسی میگوید که در سینما دیده ام که چطور آرتیستها اینگونه کارها را میکنند ـ در اینجا آقای فلسفی گفت بدبختانه آقای استاندار کرمان وقتی که در یکی از شهرهای تابعه که گویا جیرفت باشد سینمائی ساختند با یک تشریفاتی برای افتتاح آن به آن شهر رفتند و بعدا هم وقتی چند نفر از روحانیون بطور اشاره گفتند که بهتر بود بجای سینما یک مدرسه یا یک موسسه مثلاً بهداشتی یا کشاورزی را افتتاح مینمودند جواب داد که من برای مظاهر تجدد از هر گونه اقدامی فروگذار نمینمایم ـ راجع بوضع مالیات و بیت المال صحبت نمود از حیف و میل نمودن و سوء استفاده از مال و منال مملکت تنقید نمود و گفت که یکی از دوستان من روی کاغذهای یادداشت اداری نامه خصوصی خود را بمن نوشت مثال زد حضرت امیر المومنین را وقتی که بکرسی خلافت نشست چطور راجع بگردن بندی که در موقع عید قربان حضرت کلثوم از تحویلدار بیت المال امانت گرفت از حضرت کلثوم و تحویلدار مواخذه نمود و همچنین راجع به شبی که طلحه و زبیر بملاقات حضرت علی آمدند و حضرت مشغول محاسبه و رسیدگی بحساب بیت المال بود پس از ورود آنان چراغ پیه سوز را خاموش کرد و گفت تا بحال برای مردم کار میکردم حالا ملاقات خصوصی و نباید از چراغ بیت المال استفاده نمود.
برای مالیات گفت چندی قبل کمیسیونی تشکیل گردید که از هر شیشه نوشابه غیر الکلی مانند این کوکاکولاها پنجشاهی مالیات گرفته شود چون یکی از منتفذین سهامی در یکی از این کارخانه های کولاسازی دارد با یک تلفن از کار کمیسیون جلوگیری کرد البته منظورش جناب آقای علا1 بود.
روی مالکیت گفت مالکیت در اسلام محترم است و رعایت حق مالکیت واجب است اما مالکین هم وظیفه شرعی را رعایت نمی نمایند و حقوق رعایا را غصب میکنند اما این آقایان نه از رسول خدا تبعیت مینمایند نه از کسان دیگر.
رویهم رفته تنقیدات منبری فلسفی در قم خیلی ملایم بود و در شب آخر هم روی منبر گفت که با اوضاع فعلی دنیا تاخت و تاز و تنقیدات زیاد و حملات به اشخاص بر خلاف شرع اسلام است ـ در شب هفتم منبر خود به شهربانی در مورد توقیف یکی از وعاظ در تهران حمله نمود و گفت نباید یک واعظ را با آن فضاحت از منبر به شهربانی ببرند ـ پس از اینکه آقای فلسفی از منبر پائین آمد سئوال نمودم که کدام واعظ از طرف چه مقامی بازداشت شده پاسخ داد که آقای محدث زاده است که شهربانی او را بازداشت نموده ـ البته محدث زاده فرزند حاجی محدث قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان میباشد که نزد اهالی قم و روحانیون و بخصوص آیت اله بروجردی محبوبیت بسزائی دارد.
مطالب فلسفی در ده شب بقرار فوق بود که بعرض رسید البته مستمعین منبر ایشان بتفاوت از 15 تا 60 هزار نفر تخمین زده شده است.
آخرین منبر آقای فلسفی روز گذشته در منزل آیت اله بروجردی بمناسبت وفات حضرت امام حسن عسگری بود.
در مدت اقامت آقای فلسفی شبها قبل و بعد از منبر رفتن که همیشه نزد اینجانب مینشست از طرف مردم پاکتهای زیادی بوی داده میشد که یکعده تقاضای طلب شفاء مریضان و عده ای تقاضا ختم امن یجیب و عده ای هم از جیب بری اما عده ای هم از مامورین شهربانی و نظام وظیفه یا دادگستری شکایت داشتند که فلسفی هم برای شفاء مرضی دعا نمود و ختم امن یجیب هم گرفت و راجع به شهربانی هم تندروی کرد ـ در خاتمه هر منبر هم برای حفظ استقلال کشور و حفظ کشور از شر اجانب دعا نمود.
مراتب جهت استحضار معروض گردید ـ م.
قلقسه 27 /6 [ /1337]

توضیحات سند:

1 ـ حسین علاء فرزند میرزا محمد علیخان، علاء السلطنه معروف به معین الوزراء (لقب سابق پدرش) در سال 1262 شمسی متولد شد.
او را یکی از عاقدین قرار داد منحوس 1933 نفت می دانند و رفیق گرمابه و گلستان سید حسن تقی زاده شمرده شده است.
او در مشاغل وزیر مختار ـ سفیر ـ وزیر دربار، نماینده مجلس و سناتور به شاه خدمت کرده بود و بعد از قتل سپهبد حاج علی رزم آرا در اسفند 29 به نخست وزیری رسید و سپس در اردیبهشت 1330 سقوط کرد و به وزارت دربار رفت او پس از سقوط زاهدی نیز یک دوره کوتاه دیگر به نخست وزیری راه یافت لذا همیشه از او به عنوان دولتمرد علی البدل نامبرده اند.
در دوران صدارت وی کارگران صنعت نفت اعتصاب کردند و او با سوء استفاده از تعطیلات مجلسین دست به اختناق زد و در خوزستان حکومت نظامی اعلام کرد.
علاء به دو زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود و شاید این تنها تخصص او بود وی در سال 1343 در گذشت.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 23





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.