تاریخ سند: 30 شهریور 1348
موضوع: شیخ کاظم محامدی
متن سند:
از: 316 تاریخ:30 /6 /1348
به: 2/ﻫ شماره: 3294 /316
موضوع: شیخ کاظم محامدی1
نامبرده بالا که از اهالی شهرستان بابل میباشد و در حدود ده سال در نجف اقامت داشته اخیراً به ایران مراجعت و در شهرستان مزبور منزل برادرش سکونت نموده و احتمالاً مسجدی برای وی در نظر گرفته شده که امام جماعت آنجا به وی واگذار خواهد شد. یادشده یکی از فدائیان اسلام2 و از شیوخ حوزه علمیه قم بوده که به عراق متواری گردیده است و از آغاز تبعید خمینی به عراق فعالیتهای مشارالیه نیز شروع شده و یکی از ملازمین خمینی بوده است و در جلساتی که علیه دولت ایران تشکیل میشده شرکت میکرده و اعلامیههائی نیز توزیع مینموده است.
ملاحظات:
جهت شناسائی و مراقبت از نامبرده فوق و ارسال بیوگرافی ملصق به عکس وی
بایگانی شود 30 /6 ارسال شود. 29 /6
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام حاج شیخ محمّدکاظم محامدی کلّهبستی، فرزند احمد در سال 1313 ﻫ ش در روستای کلّهبست بابلسر دیده به جهان گشود. دروس مقدّماتی را در محضر پدر بزرگوارش آغاز کرد، و برای ادامه ی تحصیلات حوزوی به مدارس علمیّهی مولانا و صدراعظم بابل رفت و ازعلما و مدرّسان این شهر بهره مند شد. وی سپس با پدرش عازم شهر مقدس قم شد و همراه با برادرش شیخ محمّدجواد که در آن شهر مشغول فراگیری علوم اسلامی بود، به تحصیل علوم دینی پرداخت.پس از تلمذ از محاضر علماء حاج آقا ستوده، حاج آقا بتولی رشتی و آیتالله العظمی میرزا حسین نوری همدانی عازم نجف اشرف شد. در آن جا از فیض حضرات آیات شهید سید اسدالله مدنی، شیخ محمّد رحمتی کرمانی، حاج شیخ محمّدتقیآلرازی، حاج میرزا ولی آقا فلسفی، حضرت امام خمینی(ره)، آیتالله العظمی سیدابوالقاسم خویی و آملی بهرههای فراوانی برد و پس از اتمام دروس به ایران و شهر بابل مراجعت کرد، ایشان هم اکنون امام جماعت مسجد برج بن بابل میباشد.
بابل سرزمین طلای سبز، صمدصالح طبری، تهران: فکر روز، 1387، صفحه 297 و 298
2. جمعیّت فداییان اسلام، بنیانگذار این جمعیّت طلبه جوانی به نام حجتالاسلام سید مجتبی میرلوحی مشهور به نواب صفوی است. نواب در دوران تحصیل در نجف اشرف با اندیشههای ضدشیعی احمد کسروی آشنا شد و برای مقابله با او به ایران بازگشت. جمعیّت فداییان اسلام را نواب در سال 1324 با هدف مبارزه با بیدینی و الحاد تأسیس کرد و ترورکسروی اولین اقدام این گروه محسوب میشود با این اقدام فداییان در بین نیروهای مذهبی محبوبیت یافتند و افرادی چون آیتالله سیدمحمود طالقانی از هواداران و نزدیکان سرسخت فدائیان اسلام درآمدند از دیگر اقدامات فدائیان در سال 1328 ترور عبدالحسین هژیر وزیر دربار شاه به علّت تقلب در انتخابات بود و پس از آن رزمآرا در اسفند 1329 هدف گلولههای خلیل طهماسبی از یاران نواب قرار گرفت و به قتل رسید این ترور از آن روی صورت گرفت که رزم آرا در این زمان مانع اصلی ملّی شدن نفت تلقی میشد. پیروزی جبهه ملّی اوقات خوشی را برای فدائیان به همراه نداشت. نواب و یارانش بر اجرای احکام اسلامی اصرار ورزید اما مصدق اعتنایی به این خواسته آنها نداشت مصدق فدائیان را متّهم کرد که قصد کشتن او را دارند در پی این اتّهام با نظر مساعد مصدّق نواب و جمعی از یارانش تا اواخر حکومت مصدّق در زندان به سر برد.
ترور نافرجام دکتر فاطمی وزیر خارجه مصدّق مهمترین واکنش فدائیان به سیاستهای دولت مصدّق و دستگیری رهبر خود بود. در کودتای 28 مرداد 1332 فدائیان نظارهگر اوضاع بودند و اقدامی به نفع یا علیه مصدّق انجام ندادند پس از کودتا فعالیتهای سیاسی و فرهنگی فدائیان ادامه یافت و گاه اعلامیّههای شدیداللحنی خطاب به مقامات حکومتی منتشر میکردند و آنان را به رعایت احکام اسلام و ترویج شریعت دعوت مینمودند.
در سال 1334 مسئله پیوستن ایران به پیمان نظامی سنتو با شرکت عراق، ترکیه، پاکستان و نظارت آمریکا و انگلستان پیش آمد فدائیان این اقدام را محکوم کردند ولی نتوانستند دولت را از این تصمیم منصرف سازند لذا به فکر ترور علا نخستوزیر وقت افتادند علا از این ترور جان به در برد پس از این ترور اعضای اصلی فدائیان دستگیر شدند. سرانجام در 27دی ماه 1334 نواب و سه تن از یارانش تیرباران شدند و پس از آن هر چند پرونده فعالیّت رسمی فدائیان بسته شد اما طرفداران نواب به خیل هواداران امام خمینی پیوستند. فدائیان اولین گروه وابسته به حوزهی علمیّه بودند که در فضای غیرسیاسی مسلط بر حوزهها به فعالیّت سیاسی گسترده دست زدند همچنین آنها از اولین منادیان «حکومت اسلامی» به شمار میروند کتاب «جامعه و حکومت اسلامی» که در سال 1329 از سوی آنان منتشر شد بیانگر این است که آنان به دنبال نوعی حکومت اسلامی بودهاند. فدائیان از پیشگامان انقلاب اسلامی محسوب میشوند و اندیشه و اقدامات آنان تأثیر زیادی بر انقلاب و انقلابیون مذهبی بر جای گذاشته است.
انقلاب اسلامی ایران، بابا علی محمّدی آذر، (قم، حقوق اسلامی، چاپ دوم، 1386) ص 118و119.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 01 صفحه 60