صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: مراسم عزاداری

تاریخ سند: 15 تیر 1345


درباره: مراسم عزاداری


متن سند:

شماره: 5 ـ 340 ـ 1 ـ 5 از: شهربانی آبادان به: شهربانی کل کشور ـ تیمسار ریاست گروه اطلاعات عطف به طرح شماره 1 ـ 19 ـ 5 ـ 651 ـ 25 ـ 1 ـ 45 و پیرو شماره 5 ـ 340 ـ 1 ـ 5 ـ 25 ـ 2 ـ 45 برابر گزارش قسمت مربوطه نامه‌های شماره 43 /12824 /6 ﻫ ـ 13 /10 /43 و 43 /5675 /6ﻫ ـ 25 /5 /43 اداره کل ساواک خوزستان حاکی بود که آقایان دکتر مفتح و شیخ ناصر مکارم شیرازی1و احمد بهشتی و جعفر سبحانی2 اقامتشان در خوزستان به صلاح تشخیص داده نشده و از منبر رفتن آنان جلوگیری به عمل آید چون در تاریخ 5 /2 /45 اطلاع حاصل شده که نامبردگان فوق به آبادان وارد و درصدد رفتن به منبر بودند مراتب بلافاصله با توجه به سوابق امر به ساواک اعلام و نسبت به وعظ و سخنرانی آنان در سال 45 نظریه صریح خواسته شد ساواک خوزستان طی نامه شماره 433 /3 /6 ﻫ ـ 6 /2 /45 اعلام می‌دارد (به نظر این ساواک چنانچه آقایان سبحانی ـ بهشتی ـ مکارم با سپردن تعهد مانند سال گذشته اقدام نمایند مانعی برای منبر رفتن آنان وجود ندارد ولی در مورد آقای دکتر مفتح هرگونه اقدامی بستگی به نظر آن شهربانی دارد) لزوماً از نامبردگان در حضور آقای آیت‌اله شیخ عبدالرسول قائمی رئیس حوزه علمیه آبادان تعهد اخلاقی اخذ که در روی منابر سخنان خارج از امور دینی و مذهبی بیان ننماید.
و نیز همانطوریکه طی شماره 5 ـ 340 1 ـ 5 ـ 5 /2 /45 به عرض رسیده تصمیم گرفته شده بود که روزانه کلیه گزارشات واصله از مساجد حوزه استحفاظی شهرستان در کمیته اطلاعاتی که همه روزه در ساعت 17 با حضور نمایندگان فرمانداری ژاندارمری ساواک و خود اینجانب در شهربانی تشکیل و چنانچه مورد خاصی بیاید موضوع را در کمیسیون امنیت بررسی و اخذ تصمیم گردد.
چون تا روز 11 /2 /45 کمیته به مطلب قابل توجهی برخورد نکرد لیکن در روز مزبور گزارشات مأمورین مربوطه حاکی بود که آقایان دکتر مفتح ـ بهشتی و شیخ غلامحسین جمی روی منابر مطالبی بیان نموده‌اند که احتیاج به بررسی بیشتری داشت لذا طبق نظر کمیته اطلاعاتی متشکله در شهربانی طی شماره 5 ـ 340 ـ 1 ـ 5 ـ 12 ـ 2 ـ 45 تقاضای کمیسون امنیت به منظور بررسی اظهارات وعاظ فوق‌الذکر به عمل آمد که کمیسیون مزبور ساعت 30 /17 ـ 13 /2 /45 با حضور آقای فرماندار ـ تیمسار ریاست اداره ساواک استان خوزستان و فرماندهی هنگ ژاندارمری آبادان و اینجانب تشکیل و اتخاذ تصمیم شد که کمسیون به تذکر به آنان اکتفا نماید نامبردگان به کمسیون احضار و تذکرات لازم به آنان داده شد مراتب استحضار اعلام اینک 9 برگ صورت جلسه تنظیمی به پیوست ایفاد می‌گردد.
رئیس شهربانی آبادان و مناطق نفت‌خیز ـ سرهنگ اسدی گیرندگان سرپرستی شهربانی‌های استان خوزستان جهت استحضار پیرو شماره 5 ـ 340 ـ 1 ـ 5 ـ 7 /2 /45

توضیحات سند:

1.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی، فرزند حاج محمد در بهمن ماه سال 1305 ش در شیراز دیده به جهان گشود.
دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شیراز گذرانید و پس از شهریور 1320 به فراگیری مقدمات و سطح در مدرسه علمیه آقابابا خان در آن شهر پرداخت.
در سال 1324 به قم عزیمت نمود و طی اقامت پنج ساله در آنجا، از محضر آیات عظام: بروجردی، حجت کوه‌کمره‌ی بهره مند گردید.
وی در سال 1329 جهت ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شد و موفق به کسب اجازه اجتهاد از علمای آن سامان گردید.
در سال 1330 به قم بازگشت و مجدداً در درس آیت الله بروجردی شرکت نمود.
او فلسفه را نزد علامه طباطبایی (ره) خواند و به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول در حوزه علمیه قم مشغول شد.
در دهه 30 شمسی به منظور مقابله با تبلیغات الحادی، با همکاری گروهی از همفکرانش، مبادرت به تشکل جلسات بحث علمی و فلسفی کرد.
در آن جلسات، کلیه اصول فلسفی مکتب های مادی را مطرح و در نتیجه کتاب «فیلسوف نماها» را تألیف نمود.
این کتاب با استقبال جوانان و روشنفکران روبرو شد و در سال 1333 به عنوان بهترین کتاب سال، بزرگترین جایزه علمی را به خود اختصاص داد.
نگارش قریب 50 عنوان کتاب درباره فقه، اقتصاد، فلسفه، کلام و تفسیر از جمله «تفسیر نمونه» در 27 جلد، از جمله اقدامات علمی ایشان است.
وی در سال 1337 اقدام به نشر مجله ماهانه «درسهایی از مکتب اسلام» نمود.
فعالیت و مبارزه سیاسی ایشان با اوج گیری نهضت اسلامی در سال 1342 شهرت یافت.
او با ایراد سخنان انتقادی و اعتراض آمیز در مجامع علمی و مذهبی و نیز نگارش مقالات انتقادآمیز در نشریه مکتب اسلام، توجه ساواک را به خود جلب کرد.
بعد از قیام 15 خرداد 1342 دستگیر و بازداشت شد.
پس از آن نیز بارها به شهربانی احضار و مورد تذکر قرار گرفت.
به دنبال قیام مردم قم در آذر و دی 1356، ایشان به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم گردید و پس از مدتی محل تبعید وی به مهاباد و سپس مرودشت تغییر یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت از تبعید، در قم مستقر شد و همچون گذشته به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی پرداخت.
آیت الله مکارم شیرازی، پس از رحلت آیت الله العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی، از طرف جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یکی از مراجع تقلید معرفی گردید.
ایشان در دوره اول و دوم مجلس خبرگان، به نمایندگی از طرف مردم انتخاب شد.
2.
آیت الله شیخ جعفر اقبال سبحانی، فرزند محمدحسین در سال 1308 ﻫ ش در تبریز متولد شد.
تحصیلات خود را در ادبیات و ریاضی و هندسه در زادگاه خود به انجام رسانید و علوم ادبی و عربی را نزد اساتید بزرگی چون آقا میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، صاحب فرهنگ نوبهار و ریحانه الادب، آموخت.
در جریان غائله آذربایجان در سال 1325 به قم مهاجرت نمود و از محضر اساتید بزرگ، حضرات آیات بروجردی، حجّت و علامه طباطبایی، گلپایگانی و مجاهد تبریزی بهره مند شد.
او بیش از 14 سال از جلسات درس حضرت امام خمینی (ره) کسب فیض کرد.
استاد سبحانی ازجمله مؤسسین مجلّه «مکتب اسلام» بود و سالیان متمادی مقالات علمی فراوانی را در آن مجلّه به چاپ رسانید.
فعالیت‌های مبارزاتی او علیه رژیم پهلوی به آغاز نهضت حضرت امام(ره) برمی گردد.
بنا به گزارش ساواک، در جریان تبعید امام به ترکیه به جرم تشویق علماء و مراجع قم برای انجام عکس العمل در مقابل عمل دولت وقت و ملاقات با آقایان حاج شیخ هاشم آملی، حاج شیخ مرتضی حائری و سید احمد زنجانی بازداشت و در 18 /8 /43 به زندان قزل قلعه انتقال یافت و 10 روز بعد محکومیت او به قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل گردید و از زندان آزاد شد.
در بهمن ماه همان سال به جرم سخنرانی در دفاع از حضرت امام(ره) در شهرستان دزفول، به 6 ماه تبعید به کاشمر محکوم گردید.
تبعید وی عکس العمل مراجع وقت از جمله حضرت آیت الله سید محمد هادی میلانی را برانگیخت و جهت حمایت از وی به آیت الله سید اسداللّه نبوی از علمای بزرگ دزفول متوسل شد.
در سال 1344 از طریق آبادان، مخفیانه به عراق سفر نمود و در سال 1346 به همراه روحانیون به اصطلاح افراطی ممنوع المنبر گردید.
در سال 1347 به علت دعا نمودن به امام خمینی در پایان سخنرانی خود در شهرستان کنگاور، شهربانی از منبر وی جلوگیری و روز بعد (26 /3 /47) او را از کنگاور اخراج نمود.
ساواک چنان با حساسیت مواضع وی را دنبال می نمود که جمله ای از مقاله وی در مجلّه مکتب اسلام را که نوشته بود : «...
در پرتو انتساب به رئیس مملکت همه گونه سوءاستفاده بنمایند»، بریده و ضمن بایگانی در پرونده، دستور مراقبت داده بود.
همچنین پس از انتشار این مقاله که با عنوان «توطئه خطرناک منافقان» در شماره 114 مجله مکتب اسلام به چاپ رسیده بود، وی به ساواک احضار و مورد مصاحبه قرار گرفت.
در پی اظهاراتی در تاریخ 23 /8 /48 در مسجد امام حسن مجتبی (علیه السلام) در خرم آباد و اشاره به فقر شدید مردم و اینکه بعضی برای سگ های خود ماشین و راننده مخصوص دارند تا سگها را برای تفریح با ماشین به خیابان ببرند، ولی حقوق راننده، کفاف معاش وی و عیالش را نمی دهد، بلافاصله از سوی ساواک احضار و تهدید شد.
در سال 1350 به اتفاق آیت الله مکارم شیرازی و سید علی محقق داماد مؤسسه ای به نام جمعیت خیریه و مرکز مطالعات اسلامی و نجات نسل جوان دایر نمودند که با هماهنگی آقای شریعتمداری، ساواک با تأسیس آن مخالفت نمود.
در سال 1351 نیز مجدداً به خاطر اظهاراتش بر منبر در خرم آباد، دستور احضار وی به ساواک داده شد و در سال 1353 نیز ضمن احضار به ساواک، از روش منبر وی اظهار نگرانی گردید.
وی از جمله افرادی بود که در سال 1356 تلگراف تسلیت حوزه علمیه قم به حضرت امام در شهادت حاج آقا مصطفی را امضا نمودند.
ایشان در سال 1359 « مؤسسه تحقیقی و تعلیماتی امام صادق (ع)» را بنیان نهاد و ریاست آن را بر عهده گرفت.
آیت الله سبحانی در حدود 100 جلد کتاب در زمینه های فقه و اصول و فلسفه و تاریخ منتشر کرده است که تعدادی از آنها عبارتند از الهیات، کلیات فی علم الرجال، اصول الحدیث، اصول الفلسفه، نظریه المعرفه، اللّه خالق الکون، فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، فروغ ابدیت و سرچشمه هستی.
آیت‌الله سبحانی هم‌ اکنون در کسوت مرجعیت به نشر و تبلیغ معارف دینی مشغول است.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 29


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.