صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : کامبوزیا

تاریخ سند: 30 آذر 1344


موضوع : کامبوزیا


متن سند:

در حدود ساعت 10 صبح روز 30 /9 /44 آقای امیرتوکل کامبوزیا جهت کار اداری نزد هوشنگ وحید1 آمده بود در حضور کامبوزیا و وحید آقای یوسف خلخالی از آقای کامبوزیا سوال نمود که چه خبر است مشارالیه اظهار داشت وضع شلوغ است چند روز قبل قشقایی ها شلوغ کرده اند و دولت 9 نفر از آنها را تیرباران نموده است2 آقای کامبوزیا ضمن صحبت در حضور یوسف خلخالی وحید اتهامات و نسبت هایی به شاهنشاه آریامهر می داد که از نوشتن آن معذورم ضمنا قبل از اینکه آقای کامبوزیا از اداره خارج گردد آقای یوسف خلخالی مشارالیه را به خارج اطاق احضار و با یکدیگر صحبت نمودند که متوجه مذاکرات آنها نشدم.
1ـ معلوم شود آقای یوسف خلخالی کیست و چه سوابقی دارد.
2ـ گزارش در مورد اظهارات و اعمال برخلاف رویه کامبوزیا به مرکز داده شود.
3ـ مکاتبات وی مورد رسیدگی و از مرکز تقاضا گردد.
4ـ به منبع ابلاغ شود اطلاعات بیشتری از معاشرین وی خواسته شود و در صورت امکان در جلسات آنها حاضر گردد.

توضیحات سند:

1ـ هوشنگ وحید آفاق، فرزند ذبیح اللّه در مرداد 1316 در شهر بجنورد به دنیا آمد.
وی در دهه چهل به عنوان مسئول تعاونی های حوزه یک زاهدان و سپس به سمت ریاست اداره تعاونی های حوزه دو سراوان گماشته شد.
ساواک وی را چنین معرفی می کند : مجرد، مؤدب، اهل مطالعه و معتاد به سیگار.
(پرونده انفرادی هوشنگ وحید در ساواک) 2ـ در سال 1344 تعدادی از خوانین جنوب (در محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد) اقدام به برخورد قهرآمیز با حکومت نمودند.
در این سال بهمن قشقایی (خواهرزاده ناصر و خسرو قشقایی) با تعدادی از عشایر، شورشی را در منطقه خود به راه انداخت در نتیجه ساواک مادر و خواهر وی را به گروگان گرفت و بهمن نیز از ادامه مبارزه ناامید و خود را تسلیم کرد و در تهران نیز اعدام گردید.
به طور کلی شورش فوق با اعدام هفت تن از عشایر جنوب و ترس و رعبی که سایرین از قوه قهریه نظام پیدا نمودند به اتمام رسید (تاریخ سیاسی معاصر ایران ـ جلال الدین مدنی ـ جلد دوم ـ ص 140)

منبع:

کتاب امیر توکل کامبوزیا به روایت اسناد ساواک صفحه 17

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.